«ناصر ابوشریف» در گفتگوی اختصاصی با خبرگزاری قدس:
هر لحظه زمینه انفجار وضعیت در کرانه باختری وجود دارد/ در همتنیدگی شکافهای عمیق اجتماعی سیاسی در اراضی اشغالی
نماینده جنبش جهاد اسلامی تاکید کرد: رژیم صهیونیستی همزمان با چند پرونده حلنشده و بحران داخلی روبهروست و تجربه نشان داده دولتهای گرفتار بحران داخلی، گاه با تشدید میدانی تلاش میکنند توجهات را منحرف یا جامعه خود را پشت سر یک گفتمان امنیتی متحد کنند.
خبرگزاری قدس (قدسنا)، در روزهای اخیر بحران های چند وجهی گریبانگیر رژیم صهیونیستی با توقف جنگ غزه و البته برقراری آتش بس شکننده بیش از گذشته شدت گرفته است. در این میان برای نخستین بار زمزمه هایی از درون حزب لیکود به ریاست بنیامین نتانیاهو برای برکناری وی از نخست وزیری مطرح شده است. امری که برخی آن را به تلاش لیکود برای بقا در عرصه سیاسی رژیم صهیونیستی با دوری گزیدن از پرونده های متعدد فساد نتانیاهو و ناکارآمدی سیاسی وی مرتبط دانسته اند.
در همین رابطه «ناصر ابوشریف» نماینده جنبش جهاد اسلامی در تهران در گفتگوی اختصاصی با خبرگزاری قدس (قدسنا) تاکید کرد: تغییر افراد میتواند سبک و تاکتیک را عوض کند: زبانِ سیاسی، مدیریت ائتلافها، نحوه تعامل با رسانه و میانجیها. اما تا وقتی اصلِ مسئله—یعنی اشغال، شهرکسازی و نظام تبعیض که حقوق یک ملت را انکار میکند—برجا باشد، بحران، بنیادی حل نمیشود. حتی در داخل اراضی هم بحث امروز فقط شخص نتانیاهو نیست؛ شکافهایی در لیکود و ائتلاف، اختلافات بر سر پروندههای داخلی و قطبیسازیای وجود دارد که هر جانشینی را در همان چارچوب محدود میکند. از نگاه ما معیار اصلی این نیست که «چه کسی در اسرائیل حکومت میکند»، بلکه این است که «سیاست روی زمین چیست؟»
وی افزود: آیا یورشها و بازداشتها و کشتار متوقف میشود؟ آیا حقوق بشر رعایت میشود؟ آیا مصونیت سیاسی از جنایت برداشته میشود؟ آیا افق واقعی برای پایان اشغال و تحقق حقوق ملت فلسطین گشوده میشود؟ اگر نه، بحران با نامهای متفاوت تکرار خواهد شد—با نتانیاهو یا بدون او.
ابوشریف در ادامه در پاسخ به سوالی درباره نقض مکرر آتش بس در غزه از سوی رژیم صهیونیستی و آینده این توافق شکننده تاکید کرد: آتشبس فقط «متنِ توافق» نیست؛ یک رفتار روزانه روی زمین است. وقتی هدفگیریها، ترورها و درگیریهای پراکنده ادامه دارد، آتشبس به وضعیت موقتی و شکننده تبدیل میشود که با یک حادثهی بزرگ میتواند فرو بپاشد. آنچه در ۱۳ دسامبر ۲۰۲۵ رخ داد و در آن یک فرمانده برجسته نظامی در غزه در حمله رژیم صهیونیستی کشته شد و سپس مذاکرهکنندگان هشدار دادند که این رخداد آتشبس را تهدید میکند، نشان میدهد توافقی که ضمانتهای اجرایی سختگیرانه نداشته باشد، پایدار نمیماند. ما روشن میگوییم: اگر قرار است آتشبس دوام بیاورد، باید بر سه ستون استوار شود: نخست، توقف کامل هدفگیریها علیه غیرنظامیان و پایان دادن به بهانهی «استثنای امنیتی» که عملاً آتشبس را از درون خالی میکند. دوم ، سازوکار نظارت و ضمانت اجرا از سوی میانجیها، همراه با جدول زمانی شفاف برای مراحل بعدی و سوم، تعهد واقعی انسانی برای ورود کمکها طبق توافق؛ زیرا وقتی کمکها متوقف یا محدود شود، آتشبس به «آتشبسِ گرسنگی» تبدیل میشود.
نماینده جنبش جهاد اسلامی در پاسخ به سوالی درباره شرایط کرانه باختری و احتمال شعله ور شدن آتش انتفاضه جدید در این منطقه تاکید کرد: کرانه باختری «تحمل» به معنای سکوت منفعلانه ندارد؛ کرانه زیر فشار روزانه و انباشته قرار دارد: یورشهای مکرر، بازداشتهای گسترده، ایجاد رعب برای غیرنظامیان و بدتر شدن شرایط اقتصادی؛ و این ترکیب میتواند هر لحظه زمینه انفجار اجتماعی و سیاسی را فراهم کند. گزارشها دربارهی یورشها و بازداشتهای گسترده در ۱۴ دسامبر ۲۰۲۵ در چندین منطقه—از جمله جنین، نابلس، طولکرم، رامالله و سلفیت—نشان میدهد با یک حادثه مقطعی روبهرو نیستیم، بلکه با یک «الگوی مستمر» مواجهایم. خطرناکتر آن است که این روند با تلفات انسانی همراه شده است؛ همان روز گزارشهایی درباره کشته شدن یک نوجوان ۱۶ ساله در جریان یورش به جنین و نیز گزارشهایی درباره جانباختن و وخامت حال برخی بازداشتشدگان منتشر شد. چنین واقعیتهایی «آرامش» تولید نمیکند؛ بلکه احساس عمومی بیسقف بودن خشونت و افزایش هزینه سکوت را تقویت میکند—و همین، سوخت طبیعی هر موج اعتراضی گسترده است.
ابوشریف در پاسخ به این سوال که آیا این وضعیت میتواند به انتفاضه گسترده تبدیل شود، تاکید کرد: بله، احتمال شکلگیری یک انتفاضه زمانی بیشتر میشود که سه عامل همزمان تقویت شوند: نخست، بنبست کامل سیاسی و احساس عمومی نبود مسیر مؤثر برای تحقق حقوق. دوم ، افزایش خشونت میدانی (یورشها، بازداشتها، قتل، مجازات جمعی) که زندگی روزمره را از امنیت تهی میکند و سوم همگراییِ روحیه عمومی؛ وقتی مردم حس کنند آنچه میگذرد فقط مسئله یک شهر یا اردوگاه نیست، بلکه سرنوشت مشترک است. اما ما تأکید میکنیم که مسئله «خواستِ تشدید» نیست. ما میگوییم انرژی خشم باید به یک مسیر ملی فراگیر تبدیل شود: مقاومت مردمی گسترده، حفاظت از جامعه در برابر هرجومرج، فعالسازی ابزارهای حقوق بینالملل و پاسخگویی، و جلوگیری از فرسایش کرانه «شهر به شهر و اردوگاه به اردوگاه» بدون پاسخ سیاسی، حقوقی و رسانهایِ سازمانیافته.
وی تاکید کرد: هر تحول بزرگ در کرانه باختری معمولاً محدود نمیماند و اثر آن به قدس از حیث تنش بر سر هویت، مکان و حضور، به داخل فلسطین از حیث همبستگی و التهاب سیاسی، و حتی به غزه از منظر فشار افکار عمومی و اثرگذاری بر نقش میانجیها، گسترش مییابد؛ بهویژه اگر آنچه در کرانه رخ میدهد بخشی از «معادلهی کلان» دیده شود، نه پروندهای جداگانه.
نماینده جنبش جهاد اسلامی تاکید کرد: نکته مهم این است: رژیم صهیونیستی همزمان با چند پرونده حلنشده و بحران داخلی روبهروست و تجربه نشان داده دولتهای گرفتار بحران داخلی، گاه با تشدید میدانی تلاش میکنند توجهات را منحرف یا جامعه خود را پشت سر یک گفتمان امنیتی متحد کنند. بنابراین ما آنچه در کرانه میگذرد فقط یک موضوع «امنیتیِ محلی» نمیبینیم؛ بلکه آن را سیاستی برای بازسازی واقعیت با زور میدانیم.
وی در پاسخ به سوالی درباره آینده رژیم صهیونیستی در سایه بحران های چند وجهی گریبانگیر این رژیم نیز گفت: ما معتقدیم بحران داخل اراضی اشغالی صرفاً «تظاهرات خیابانی» نیست؛ یک شکاف عمیق در اعتماد میان جامعه و نهادهاست و رقابت درون نخبگان بر سر مسئولیتپذیری و پاسخگویی، در کنار پروندههای حقوقی و سیاسی که با پرونده جنگ و اسرا درهم تنیده شده است. در روزهای اخیر تظاهراتی در تلآویو برگزار شد که خواستار انتخابات، تحقیق رسمی و توقف مسیر «عفو و معامله سیاسی» بود—چیزی که بسیاری آن را دور زدنِ پاسخگویی میدانند.این شکاف معمولاً حکومت را به دو مسیر سوق میدهد: نخست ، پناه بردن به گفتمان امنیتی و فرار از سیاست به سمت «وضعیت اضطراری» و دوم مدیریت بحران به جای حل آن؛ یعنی انتقال بحران به فردا و نه درمان ریشهها.
انتهای پیام/م.ت/
صفحات اجتماعی
اینستاگرام تلگرام توییتر آر اس اس