میکی موس صهیونیسم 85 ساله
میکی موس نماد مظلوم نمایی یهودیان و دستاورد هالیوود صهیونیسم در حالی به 85 سالگی رسید که نمادها و موسسات انیمیشنی دیگری نیز در زمینه حمایت از صهیونیست وارد عرصه هنر شده اند.
در دهه های قبل والت دیسنی با ابداع شخصیتی کارتونی در قالب یک موش که نماد یهودیان و یا بهتر بگوییم نماد تنفر از یهودیان می باشد سعی کرد موج نفرت عمومی را از این نژاد کمرنگ کند و با ساخت چهره ای عاقل آرام و دائما موفق تصویری خوب و جدید از یهودیان به جهانیان عرضه داشت.
البته دیگر شرکتهای بین المللی از جمله پیکسار، دریم ورکز، ام جی ام و یا شرکتهای ژاپنی تحت حمایت و هدایت سردمداران هالیوود نظیر نیپون، تاتسونوکو،سونی و غیره نیز در زمینه ترمیم چهره منفور صهیونیست تلاش های فراوانی کرده اند ولی میکی موس یکی از اولین شخصیتهای کارتونی بود که بطور ظریف سعی در اصلاح دید جهانی به یهودیان کرد.
بر همگان واضح و مبرهن است که هالیوود و صنعت سینما در امریکا تحت نفوذ کامل صهیونیست بین الملل است و این اختاپوس بین المللی با خرید دیگر شرکتها و سهام آنها نفوذ خود را بر دیگر تولید کنندگان انیمیشن و سینما افزایش داده است.
هدف اصلی صهیونیست بین الملل از نفوذ بر تولیدکنندگان صنعت کارتون و سینما کودکان هستند و ساخت انیمیشنهایی نافذ و جذاب با محتویات همسو با اعتقادات صهیونیست و همچنین ساخت عروسک ها و اسباب بازی های متنوع از شخصیتهای کارتونی جزو مجموعه تلاشهای صهیونیست بین الملل برای ساخت تفکر و دیدگاه جدید در بین کودکان جهان است.
در غالب کارتون های کودکانه که به سفارش صهیونیست ساخته می شود و البته تفاوتی هم ندارد که در هالیوود و یا در شرکتهای آسیایی تهیه شود به دنبال مادر و سرزمین بودن تکرار شده است. زیرا مادر به معنای مام میهن و سرزمین همان سرزمین موعود یهود میباشد که صهیونیست قصد دارد این موارد را در کنار از بین بردن حس تنفر از یهود در ذهن کودکان جای دهد.
انیمیشن های دختری به نام نل، خانواده دکتر ارنست، حنا دختری در مزرعه، باخانمان، چوبین و مواردی دیگر از این قبیل انیمیشنها می باشند.
در این میان میکی موس وظیفه از بین بردن تفکر موش کثیف (یهودیان جهان) را بر عهده دارد و در کارتونهایش همواره با استفاده از زیرکی و درایتش بر دشمنان خود فائق آمده و توانسته موش کثیف را به موش معصوم تبدیل کند.
صهیونیست جهانی تنها به میکی موس برای ایجاد تغییرات در فرهنگ و تفکرات کودکان جهان اکتفا نکرده و از دیگر فعالیتهای این فرقه می توان به موارد زیر اشاره کرد:
کارتون تام و جری: این انیمیشن با قدمت نیز همانند میکی ماوس از پیروزی های مداوم و مدبرانه یک موش روایت می کند. داستانی که کاملا بر خلاف واقعیت طبیعت می باشد و بطور تلویحی می آموزد که با حقه، نیرنگ و فریب می توان کارها را پیش برد. موشهای والت دیسنی تماما سعی دارند که به یهودیان القا کنند که آنها شجاع و زیرک هستند و نزد دیگر مردمان محبوب.
لوک خوش شانس این شخصیت کارتونی نماد یک یهودی سرگردان و بی خانمان است که دائما در سفر بوده و از نقطه ای به نقطه دیگر سفر می کند. این گاوچران تنها همواره با اسب وفادار و سگ همراهش ناجی مردم ومانعی برای جنگ و خونریزی است والبته در موارد لزوم خودش کار را به اتمام می رساند.
در پایان هر بخش هم این فرشته نجات به سمت غروب خورشید که در تورات نمادی از سرزمین موعود یهودیان از آن نام برده شده حرکت می کند. لاکی لوک یا همان لوک خوش شانس نیز تلاش زیادی دارد تا بخشی از موج تنفر جهانیان نسبت به یهودیان را از بین ببرد و خوش رویی ها و تلاش برای تحقق عدالت و آزادی را سرلوحه امور قرار داده و یافتن سرزمین مادری و موعود را ادامه می دهد.
موش سرآشپز: داستان موشی که طبق گفته های قبلی مورد نفرت مردم است و در یک آشپزخانه مورد تهدید سر آشپز قراردارد ولی این موش زیرک با استفاده از موقعیت یک انسان سست و ترسو و البته رده پایین کارهای خوبی انجام میدهد که در انتها موجب اخراج و حذف کامل آشپز شده و خود بطور علنی امور این آشپزخانه یا همان دنیای ما را به دست می گیرد.
در اینجا نیز یک موش نفرت انگیز ناجی آشپزخانه ای در حال ورشکستگی میشود یعنی دنیایی که در حال نابودی است را تنها یک یهودی نجات می دهد و این موجود مورد قبول وثوق همه قرار می گیرد و جهان دیگر از یهودیان متنفر نیست.
هاچ زنبور عسل: زنبوری که مدتهای مدید به دنبال مادر خود شرایط سخت و دشواری را پشت سر می گذارد و به نوعی به کودکان یهود می فهماند که باید به دنبال مام میهن یا همان سرزمین موعود باشند و به آنها گوشزد می کند که در این راه موجودات بد زیادی هستند که قصد از بین بردن وی را دارند و وی باید با استفاده از اطرافیان خود که حتی موجودات کودنی مانند مگسی با عینک دودی بزرگ بر چشمانش است استفاده کنند. واما قسمت بالای سر این زنبور به نوعی طراحی شده بود که بیننده باریک بین را به یاد کلاه مخصوص یهودیان کیپا می انداخت.
شیر شاه: در ابتدا باید یادآور شوم که در تاریخ شیر نماد یهودیان در تسلط بر جهان است. حتی در بخشی از تورات آمده است: و باقی قوم یهود در میان اقوام و امتها همانند شیر در میان جانوران جنگل خواهند بود و مانند شیری درنده در میان گله های گوسفند که هنگام عبور آنها را پایمال می کند و می درد و هیچ کسی هم نمی تواند مانع او شده وازآن جلوگیری کند.
دامبو فیل پرنده: دامبو بچه فیلی که از سوی دیگران طرد می شود ولی با جدیت و تلاش هایش سرانجام با اقدامی محیر العقول به پرواز درمی آید و پرچم سیرک را که از برخی لحاظ یادآور پرچم رژیم صهیونیستی است را براهتزاز در میاورد.شاید اگر کمی دقت کنیم مادر دامبو را می بینیم که با عرقچینی شبیه کیپا(سرپوش مخصوص یهودیان) بر سر دارد از دیگر فیل ها تمیز داده شده است.
این کارتون سعی در اعطای حس اعتماد به نفس به کودکان یهودی دارد که همچنین یک حس مظلوم نمایی را به مخاطب القا می کند.
جوجه اردک زشت: داستانی شبیه دامبو که موجودی مترود به موفقیت دست می یابد و اردک زشت و منفور تبدیل به یک اردک قوی و جذاب می شود و البته همانند گاو چران معروف انیمیشنها به سمت غروب خورشید نماد آرمان های یهودیان حرکت می کند و ذهن کودکان مخاطب را آماده پذیرش افکار صهیونیست می کند.
ناین: یک فیلم کارتونی بر پایه اصول و عقاید صهیونیستهای کابالایی که به قصد آموزش اصول و مبانی کابالا برای تمام سنین ساخته شده است. کابالا یک فرقه یهودی است که گرایشات خاصی به جادو و انحطاطات اخلاقی دارد. در این انیمیشن نیز فردی به نام پاراسلوس معرفی می شود که این نام اسم یکی از جادوگران و ساحران شهیر کابالا است. در این کارتون مبانی پایه ای کابالا معرفی و به بیننده آموزش داده می شود. برخی ها کابالا را بخش مخوف یهود دانسته و کابالا را می توان فصل مشترک جادوگری کهن و جدید معرفی کرد. بسیاری از هنرپیشگان و خواننده های غربی به عضویت این فرقه انحرافی درآمده اند که از آن جمله می توان به مدونا، بریتنی اسپیرز، ویکتوریا بکهام (همسر دیوید بکهام)، دمی مور، الیزابت تیلور و ... نام برد.
گالیور: در کارتون گالیور یک مرد سفید پوست قد بلند با ظاهر و تیپی انگلیسی – امریکایی را می بینیم ناجی منطقه ای می شود که سرزمین کوتوله ها می باشد و این منطقه نمادی از مشرق زمین است. گالیور با دشمنان این سرزمین ضعیف می جنگد و با کمک این سفید پوست کوتوله ها موفق و پیروز می شوند. در این کارتون درمی یابیم که یک آنگلوساکسون درهمه مواره ناجی خواهد بود.
فرار جوجه ای: یک مرغداری محصور با سیم خاردار که سریعا انسان را به یاد اردوگاههای کار اجباری آلمان نازی می اندازد و دروغ پردازی و اغراقهای یهودیان درمورد هولوکاست را تلقین می کند. صهیونیست بین الملل در ادامه مظلوم نمایی های برنامه ریزی شده برای یهودیان از حربه هولوکاست بسیار بهره برده و در انیمیشن نیز برای آشنایی کودکان با این مقوله کارتونهایی اینچنینی سفارش ساخت می دهد. یک منجی برای این مرغها از آسمان می آید با تیپی کاملا امریکایی یعنی خلبانی با لباسهای مخصوص پرواز در دوران جنگ جهانی که در نهایت موفق به نجات این محصور شده گان می شود و همگی را به آنسوی حصارها می شود و در حقیقت این زندانیان را به سرزمین موعود یهود میرساند. همانطور که می دانیم امریکا و اروپا و حتی برخی از دیگر بخش ها همگی در خدمت به صهیونیست بین الملل ید طولایی دارند.
در این میان صهیونیست با عرضه گسترده انیمیشن و قدرت تاثیر گذاری بالای آن اهداف دیگری از جمله تبلیغات ضد اسلامی و ایرانی را نیز دنبال میکند. طی این سالها غرب که تحت سیطره صهیونیست می باشد تلاش کرده تا برای تداوم حیات خود معنویات مادی به جهان را گسترش دهد و برای دستیابی به این هدف از آیین ها و آموزه های آسیایی و شرقی بهره برده است که البته این اقدام نیز با روح حق طلب و خداجوی انسانها درگیر شده و اخیرا ما شاهد میل شدید ملتهای غربی به اسلام و گسترش آن در کشورهای غیر اسلامی هستیم و این امر حاکی از به بن بست رسیدن دیدگاههای مادی غرب می باشد.
این موضوع توسط صهیونیست ها به شدت مورد توجه قرار گرفته است و با تلفیقی از آیین های شرقی مانند بودا با یهودیت سعی در ساخت معنویاتی جعلی و تخیلی برای نسل های آینده دارند. به همین دلیل است که صنعت انیمیشن و فیلم سازی در هالیوود تلاش زیادی برای برجسته کردن بودیسم انجام می دهد و شخصیتهای کارتونی خود را که بسیار منفور می باشند را توسط این تفکر به مدارج بالا هدایت می کنند.
بطور کل اینطور می توان گفت که بازهم تلاشی برای مظلوم نمایی برای جامعه یهود و ایجاد روحیه اعتماد به نفس برای یهودیان که به شدت در سطح بین الملل منزوی و منفور می باشند.
ای کیو سان: ای کیو سان یکی از نمونه های بارز کارتون هایی است که به قصد تبلیغ بودیسم در ذهن کودکان ساخته شده است. ای کیو سان با جثه ای کوچک که نمی تواند در مقابل برخی موارد از قوه بدنی خود استفاده کند و البته فنون خاص رزمی هم نمی داند با استفاده از برخی امکانات و زیرکی و هوش فراوان از خود چهره ای جذاب و موفق نشان می دهد که با استفاده از آموزه های بودا حتی استاد بزرگ معبد را نیز شگفت زده می کند.
پاندای کونگ فو کار: پاندای چاق و گنده و تنبلی که همواره طرد می شده با آموختن فنون رزمی در یک معبد آسیایی و زیر نظر یک موش پیر و استاد بزرگ آن معبد به مدارج بالا می رسد که قدرت شیطانی منطقه را از بین می برد. پاندای تن پروری که با راهنمایی های نماد یهودیت رشد می کند و برترین قدرت زمانه خود را از بین می برد. اما نباید از پرورشهایی که این پاندا علاوه بر توان رزمی خود در بخش ذهن و اعتقادات پیدا کرد گذشت. خرس پاندای این انیمیشن از موش پیر ایدئولوژی و راه های غلبه بر نفس را می آموزد و در این راه از آموزه های بودا استفاده می کند.
ماتریکس: انیمیشن ماتریکس همانند فیلم سینمایی آن زوایای متعددی برای بررسی دارد مانند اسلام ستیزی، آرماگدون، تبلیغ شیطان پرستی و تبلیغ علیه مذهب شیعه. در این کارتون نیز توجه خاصی به تبلیغ و ترویج بودیسم با گرایش صهیونیسم شده است. برای بررسی بهتر چند نکته مهم و برجسته در این انیمیشن را یاد آور می شویم ابتدا اینکه روبات های شیطانی از مکه و مدینه حرکت خود را آغاز می کنند، سعی در تخریب اعتقاد به آخر زمان، در بخشی از این انیمیشن یک نقشه در سازمان ملل است که خر مگسی در روی منطقه ای که آنرا هلال شیعی می نامیم نشسته است در این هنگام نقش اول و یا همان قهرمان این کارتون با ضربه ای برق آسا مگس را کشته و نقشه را پاک می کند. این نوع حمله های تند به شیعه و اسلام به کرات در این کارتون تکرار شده از جمله زمانی که قصد از بین بردن رهبر ربات های شیطانی را دارد از نمادهای اعتقادی شیعه مخصوصا در موضوع آخر زمان استفاده می کند و رهبر رباتهای شیطانی را بر اسب سفیدی نشان می دهد که شمشیر در دست دارد ولی در پایان توسط قهرمان داستان کشته می شود.
اما نکات فوق الذکر کلیه موارد و اهداف مورد نظر صهیونیست بین الملل نیست که کودکان را هدف آماج تفکرات مسموم خود قرار می دهند بلکه مواردی اعم از ستیزه جویی و خشونت، انحرافات اخلاقی و بلوغ زود رس که نمونه بارز آنرا در کارتون های شرک و باربی می توان دید، روابط جنسی، توهین و حتک حرمت انبیای الهی، ترویج ادبیات بد و استفاده از الفاظ رکیک و در محاوره ها، ترویج تفکر وجود شانس و تسخیر روح و ذهن کودکان با استفاده از موضوعاتی تخیلی و دست نیافتنی که باعث دور شدن آنها از واقعیات می شود.
از بین بردن شان و درجه پیامبران و انبیای الهی موارد زیادی دارد که حتی در غالب طنز نیز این کارتونها ساخته می شود بعنوان مثال در یکی از ساخته های هالیوود زمانی که حضرت موسی علیه السلام قصد اعلام فرامین الهی را دارد بر تپه ای می ایستد و می گوید مردم من بیست فرمان برای شما دارم و در این حین دو کتیبه از دستش رها شده و می افتد. در این هنگام وی سخنش را اصلاح می کند و می گوید مردم من ده فرمان برای شما از جانب خداوند دارم. یا در مثالی دیگر انیمیشن پرنس مصر که تولید شده در هالیوود می باشد بطور خیلی جدی تعلیمات مذهبی و زندگی حضرت موسی علیه السلام را هدف قرار داده و با تحریف واقعیات سعی در تبلیغ سکولاریسم و ترویج دوری از دین سیاست میکند.صهیونیست با هدف از بین بردن عصمت و پاکی پیامبران سعی در تخریب شان و منزلت انبیای الهی در بین ملتها دارند و با استفاده از همین روش و نبود الگوهای مناسب جامعه را به سمت نابودی و پوچ گرایی سوق دهند. حضرت موسی علیه السلام تنها پیامبر الهی نیست که هدف آماج این حملات فرهنگی و مذهبی و دینی قرار گرفته است حضرت نوح،حضرت یوسف علیهااسلام و پیامبر عظیم الشان اسلام حضرت محمد صل الله علیه وآله وسلم نیز در ساخته های هالیوود مورد بی احترامی قرار گرفته اند.
حال این سوال پیش می آید چرا ما به عنوان متولیان فرهنگی و والدین کودکان معصوم ایرانی اجازه می دهیم که ذهن فرزندان ایران اسلامی با این کارتونهای هدفمند در راه مطلوب صهیونیست سوق داده شود و الگوهایی مانند ای کیو سان به جای بوعلی سینا باید برای کودک ایرانی نماد هوش و زکاوت باشد و یا ریز علی خواجوی و حسین فهمیده ها نباید نماد نجان انسانها باشند و سوپر منها و بت منها باید در فکر کودکان ما نجات بخش جهان باشند. چرا روح کودکان ما تسخیر یک شخصیت تخیلی مانند بن 10 شده و از ابتدای زندگی باید با نام های عبری آشنا شوند (بن مختصر نام بنیامین که از نام های متداول در زبان عبری است).
چرا ما نباید کارتونهای جذابی بسازیم تا کودکانمان بادیدن فیلمهای هدفمند بطور نا محسوس متوجه نشوند که کسانی که نامهای یهودی دارند همواره موفق بوده و می توانند یک ناجی برای بشریت بحساب بیایند. آیا رشادتهای خلبانهای دلاور ایرانی در دوران دفاع مقدس نمی تواند الگوی مناسبی برای ساخت انیمیشن باشد. در نمونه بارز زمانی که فیلم زندگی شهید عباس بابایی ساخته شد دیدیم که چطور مورد استقبال عموم قرار گرفت.
با این توضیحات قصد نداریم از وظیفه خانواده ها برای تربیت و سوق دادن فرزندانشان شانه خالی کنیم زیرا می دانیم که اولین و مهمترین کانون تربیت و پرورش کودک خانواده است و آشنایی با اصول دینی ، اخلاقی و رفتاری باید از این جمع کوچک ولی مهم آغاز شود.
انشاءالله
گردآورنده ونویسنده : عماد نجار
صفحات اجتماعی
اینستاگرام تلگرام توییتر آر اس اس