جمعه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ 
qodsna.ir qodsna.ir
یادداشت؛

نکبت سوم؛ مردم فلسطین همانند قبل ایستاده اند

محمد المدهون وزیر سابق فلسطینی: از نکبت نخست در سال ۱۹۱۷ تا نکبت دوم در سال ۱۹۴۸، و اکنون تا این فاجعه‌ی تکرارشونده، ملت فلسطین همواره به ایستادگی و پایداری ادامه داده و از انقلاب به انتفاضه و از کوچ به مقاومت منتقل شده است.

 

 خبرگزاری قدس(قدسنا)؛ محمد المدهون؛ وزیر سابق فلسطینی
 

صحنه‌ کشتارها در غزه، بازتابی است از آن‌چه ملت فلسطین و تمامی مستضعفان جهان امروز در سایه‌ی تجاوزی نازی‌گونه و وحشیانه که به‌دست گروه‌های صهیونیستی رهبری می‌شود، با آن دست ‌و پنجه نرم می‌کنند؛ گروه‌هایی که بر پایه‌ی توهم برتری نژادی و نوعی خودشیفتگی اسطوره‌ای نسبت به غیر یهودیان عمل می‌کنند.

 

این گروه‌ها با پشتیبانی انگلیس و تحت حمایت کامل آمریکا به سرزمین فلسطین آورده شدند، تا آن‌جا که مرزهای اخلاقی و انسانی کاملاً درنوردیده شد. آنان ملت فلسطین را از سرزمین خود بیرون راندند و پیامدهای شوم «وعده‌ی بالفور» هنوز پابرجاست. امروز رئیس جمهور آمریکا و همراهانش، که میراث‌داران بالفور و سایکس-پیکو هستند، در تلاشند تا این ظلم تاریخی را ادامه دهند؛ وضعیتی که نیازمند بیداری و آگاهی دوباره برای تثبیت پروژه‌ی رهایی‌بخش فلسطین و حق مسلم آن برای داشتن کشوری مستقل و با حاکمیت است؛کشوری که بر حماسه‌ی قهرمانانه و جان‌فشانی‌های غزه بنا شود.

 

نظام استعمار جهانی از قرن نوزدهم اندیشه‌ی تأسیس یک موجودیت سیاسی یهودی در فلسطین را دنبال می‌کرد؛ موجودیتی که تحت نفوذ این نظام باقی بماند و ابزاری برای تکه‌تکه کردن منطقه باشد. در همین راستا، توافق‌نامه‌ سایکس-پیکو به‌وجود آمد و سپس وعده‌ی بالفور در سال ۱۹۱۷ به‌عنوان اوج این سیاست استعماری صادر شد،آن هم در ازای حمایت اعراب از بریتانیا علیه دولت عثمانی. این وعده به یهودیان حق ایجاد وطن ملی در فلسطین را داد، بی‌آن‌که آنان از حقوق سیاسی‌شان در کشورهای مبدأ خود صرف‌نظر کنند. این امتیاز مضاعف، موج مهاجرت یهودیان را تسهیل کرد، بی‌آن‌که بهای هویتی یا سیاسی بپردازند، اما همین موضوع نیز بذرهای زوال این پروژه را در خود نهفته داشت؛ چرا که سختی‌های ناشی از تعارضات، خود باعث مهاجرت معکوس شدند.

 

حماسه‌ی جاری غزه، یکی از مهم‌ترین فصل‌های این تقابل تاریخی است و می‌تواند نشانه‌ای از فروپاشی پروژه اشغالگرانه صهیونیست‌ها باشد، طرحی که امروز زیر خون کودکان و زنان بی‌گناه فرو می‌ریزد. وعده‌ی بالفور از سوی قدرتی صادر شد که هیچ مالکیتی بر سرزمین نداشت. فلسطین در آن زمان تحت حاکمیت امپراتوری عثمانی بود که آن وعده را نیز رد کرد و بریتانیا هیچ حق قانونی برای بخشیدن این سرزمین به یهودیان نداشت. افسانه‌ی «سرزمینی بدون ملت برای ملتی بدون سرزمین» کاملاً با واقعیت در تضاد است؛ چرا که در آن دوران، فلسطینی‌ها بیش از ۹۸ درصد جمعیت این سرزمین را تشکیل می‌دادند. با آنکه این وعده به اقلیت مهاجر امکان ایجاد موجودیتی سیاسی را داد، اما کاملاً حقوق اکثریت تاریخی ملت فلسطین را نادیده گرفت.

 

آینده‌ی مسئله‌ی فلسطین، از محیط عربی، منطقه‌ای و بین‌المللی آن جدا نیست؛ بلکه در قلب همین تعاملات شکل می‌گیرد. حماسه‌ی غزه امروز تجلی این تعامل است و جایگاه فلسطین را در وجدان انسانی، عربی، اسلامی و جهانی ژرف‌تر می‌سازد. وعده‌ی بالفور نقطه‌ی عطفی تراژیک در تاریخ فلسطین بود؛ آن هنگام که بریتانیا با پشتیبانی سیستم ظلم و ستم جهانی، چیزی را که مالک آن نبود به کسانی داد که سزاوارش نبودند و از همان زمان موجودیت گروه‌های صهیونیستی در خاک فلسطین نهادینه شد.

 

در این زمینه، مسئولیت اخلاقی، سیاسی و حقوقی بریتانیا، ایالات متحده و کل ساختار سلطه‌ی جهانی، ایجاب می‌کند که بابت وعده‌ی بالفور و پیامدهای آن، از جمله سیاست‌های نسل‌کشی، اشغال و کوچ اجباری که امروز در کشتارگاه غزه به اوج رسیده، عذرخواهی کنند. بقای پروژه‌ی صهیونیسم، با تلاش برای ایجاد نکبت سوی گره خورده است، نکبتی که ابزار آن، روند عادی‌سازی روابط، بازترسیم جغرافیای منطقه و اجرای چشم‌اندازهای استعماری مبتنی بر تقسیمات قومی و فرقه‌ای است؛ تا منطقه را در نهایت، زیر پرچم «آغل اسرائیلی» در عصر سلطه‌ی آمریکایی‌ها قرار دهد.

 

از نکبت نخست در سال ۱۹۱۷ تا نکبت دوم در سال ۱۹۴۸، و اکنون تا این فاجعه‌ی تکرارشونده، ملت فلسطین همواره به ایستادگی و پایداری ادامه داده و از انقلاب به انتفاضه و از کوچ به مقاومت منتقل شده است. آن‌ها شهید داده‌اند، زخمی و اسیر و آواره شده‌اند، در برابر ساختاری جهانی که جانبدارانه عمل می‌کند و چشم بر جنایت‌ها، ویرانی‌ها و کشتارهای بی‌وقفه در غزه می‌بندد، شهری که اکنون به گورستانی جمعی بدل شده است، جایی که در آن، مساجد، کلیساها، بیمارستان‌ها و مدارس به‌شکل سیستماتیک بمباران می‌شوند.

 

با این‌حال، مردم غزه در یک لحظه تاریخی، تمامی توهمات حاکم از دوران بالفور تا بایدن و ترامپ را در هم شکستند. آن‌ها کاری کردند که این موجودیت استعمارساخته، در نخستین دقایق عملیات «طوفان الاقصی» به زانو درآید و ناتوانی‌اش آشکار شود. جهانیان دیدند که ارتش به‌ظاهر شکست‌ناپذیر “اسرائیل”، نیازمند حمایت ناوگان‌ها و ارتش‌های بیگانه است و در واقع، چیزی بیش از ابزاری در خدمت قدرت‌های سلطه‌گر و ستم‌پیشه نیست.

 

انتهای پیام/ع.غ

 




نظرات کاربران

فیلم

خبرگزاری بین المللی قدس


خبرگزاری بین المللی قدس

2017 Qods News Agency. All Rights Reserved

نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.