پیامدهای "طرح ترامپ"
و چشم انداز آن

خبرگزاری قدس (قدسنا)؛ دکتر علیرضاعرب، روزنامه نگار و کارشناس مسائل رژیم صهیونیستی
الف ) مقدمه
نوار غزه پس از پیروزی حماس در انتخابات فلسطین در سال 2006 م از زمین و هوا و دریا توسط اسرائیل محاصره شده و بدون مجوز اسرائیل ورود و خروج افراد و کالاها به آنجا امکان ندارد و بنابراین یک سرزمین مستقل محسوب نمی گردد. تقریبا سهچهارم اعضای سازمان ملل ، نوار غزه را بخشی از یک کشور مستقل فلسطینی که قرار است در آینده تشکیل شود میدانند. اما دولت ترامپ و اسرائیل نوار غزه را بخشی از یک کشور فلسطینی به حساب نمی آورند. مورخ سهشنبه 4 فوریه 2025م (16بهمن 1403) ترامپ در یک نشست خبری در واشنگتن طرح خود درخصوص غزه را مطرح کرد. طرح ترامپ مبنی بر «تصرف» و «تملک» نوار غزه توسط آمریکا و جابهجایی جمعیت آن به کشورهای دیگر است و محکومیت بسیاری از کشورها را در سطح بین المللی، منطقه ای و در میان فلسطینیان در پی داشته است. در طرح تعجب آور و خارج از چهارچوب ترامپ، آمریکا مالکیت نوار غزه را تصاحب خواهد کرد، در صورتیکه آمریکا هیچ حق قانونی برای تصاحب نوار غزه ندارد. در چهار چوب طرح ترامپ ، یک میلیون و هشتصد هزار نفر از مردم غزه به کشورهای دیگر کوچانده می شوند و نوار غزه طی 10 تا 15 سال بازسازی و تبدیل به "ریویرای خاورمیانه" خواهد شد و هزاران فرصت شغلی و سرمایهگذاری در نوار غزه ایجاد میشود.
در مورد شگفت آور دیگر وقتی از ترامپ سوال شد که: " آیا موافق است آمریکا حاکمیت اسرائیل بر مناطق اشغالی کرانه باختری را به رسمیت بشناسد" او پاسخ داد: " هنوز تصمیمی درباره این مسئله نگرفته، اما گفت که در چهار هفته آینده بیانیهای منتشر خواهد کرد."
ب)طرح های موجود برای اداره غزه پسا جنگ:
دو طرح عمده برای اداره غزه پس از جنگ مطرح شده است:
1-تشکیل کمیته مشترک:
در ماه دسامبر2024م ، حماس و فتح، دو گروه اصلی فلسطینی، توافق کردند کمیتهای مشترک برای نظارت بر اداره غزه تشکیل دهند. این طرح تا کنون متوقف مانده است.
2-تشکیل حکومت موقت و یک نیروی حافظ صلح بین المللی:
این طرح بر ایجاد یک حکومت موقت و یک نیروی حافظ صلح بینالمللی، احتمالاً متشکل از نیروهای کشورهای میانه رو عرب به ویژه امضا کنندگان پیمان ابراهیم ، تاکید می کند. در چهار چوب این طرح تشکیلات خودگردان فلسطین باید اصلاحات عمیق و معناداری در خود ایجاد کرده و به مرور آماده به عهده گرفتن اداره نوار غزه شود. با به عهده گرفتن امور توسط تشکیلات خودگردان فلسطین، دولت راستگرای نتانیاهو مخالف است.
حال سوالات اصلی این است:
پیامدهای فلسطینی، منطقه ای و بین المللی طرح ترامپ چیست؟ و چشم انداز آن چگونه ارزیابی می شود؟
طرح ترامپ بزرگترین "تغییر در سیاست خارجی آمریکا" در قبال منطقه خاورمیانه و منازعه فلسطینی- اسرائیلی طی سال های اخیر محسوب می شود و اجماع گسترده بینالمللی و منطقه ای بر سر ضرورت ایجاد یک کشور فلسطینی در غزه و کرانه باختری را متزلزل می کند. این طرح یک عقب نشینی تاریخی از هفتاد سال تدوین و تصویب کنوانسیون های (قرارداد و توافقنامه بین المللی-پیمان ها) دیپلماتیک مشروع در خصوص مساله فلسطین به حساب می آید. این طرح نگرانیها وانتقادات جدی در سطح منطقه ای و در میان فلسطینیان ایجاد کرده است زیرا چنین طرحی قطعا ضربه شدید و جبران ناپذیر دیگری به راه حل دو کشوری وارد خواهد کرد.
بر سر راه طرح ترامپ از جانب فلسطینی ها، به ویژه در غزه، در جهان اسلام و عرب به طور کلی، و در عرصه بین المللی موانع عملی فراوان قرار دارد که تقریباً غیرقابل عبور است. حتی در داخل خود آمریکا نیز مخالفت های شدیدی با این طرح ترامپ وجود خواهد داشت. حل منازعه پیچیده ، طولانی و خونین اسرائیلی - فلسطینی با تصرف قهر آمیز و اجباری بخشی دیگر از سرزمین تاریخی فلسطینیها در غزه و کرانه باختری و اخراج ساکنان آن، نقض فاحش قوانین بینالمللی محسوب می گردد و با مقاومت همه جانبه دینی و ملی اکثریت فلسطینیان، افکار عمومی جهان اسلام و عرب مواجه خواهد شد.
فلسطینیان خاطره تلخ و دردناک یوم النکبه را در حافظه تاریخی خود محفوظ نگاه داشته و حاضر به ترک سرزمین های خود در نوار غزه و کرانه باختری نخواهند شد. به نظر می رسد ترامپ که عمده ثروت انبوه خود را از طریق فعالیت در بخش املاک و مستغلات جمع آوری کرده است با همین نگرش خارج از چهارچوب و جدا از خرد متعارف دیپلماتیک، درصدد حل منازعه فلسطینی – اسرائیلی یک بار برای همیشه و به نفع اسرائیل بر آمده است و راه به جایی نخواهد برد.
خاورمیانه و منازعه پیچیده و چند لایه فلسطینی- اسرائیلی کاملا متفاوت از نگرش و ذهنیت تاجر مابانه صرف است. در مرکز این منازعه جدی ، قدیمی و خونین اعتقادات اساسی دینی فلسطینیها و جهان عرب و مسلمانان جهان قرار دارد. از جانبی دیگر این منازعه دارای پیشینه هفتاد و هفت ساله است و در این مسیر پر پیچ و خم و در پرتو مذاکرات ، تحولات سیاسی و جنگ های خونین اصول و مبانی حقوقی و سیاسی مورد توافق نسبی طرف های ذینفع برای حل و فصل منازعه تدوین و پذیرفته شده است. مثل توافق بخشی از ذینفعان بر "راه حل دو کشوری" و یا توافق بر "گفتمان مقاومت" شکل گرفته است که نمی توان نسبت به آنان بی اعتنا و بی توجه بود و این در حالی است که طرح ترامپ نسبت به تمام این خطوط قرمز و ملاحظات بی توجه و حتی متجاوز است.
به طور مثال بهرسمیت شناختن مشروعیت شهرکهای اسرائیلی در کرانه باختری، اقدامی با پیامدهای گسترده خواهد بود. بیشتر کشورهای جهان این شهرکهای صهیونیستی را بر اساس قوانین بینالمللی غیرقانونی میدانند، اما اسرائیل و دولت ترامپ این موضوع را رد میکنند. در دورهای پیشین گفتوگوهای صلح، مذاکرهکنندگان پذیرفته بودند که اسرائیل بتواند بخشهای بزرگی از شهرکهای خود را در چارچوب یک توافق نهایی حفظ کند؛ احتمالا در ازای واگذاری بخشهای کوچکی از اراضی اسرائیل. در سال ۲۰۲۰م ، ترامپ میانجی امضای «پیمان ابراهیم» بود که عادیسازی تاریخی روابط میان اسرائیل با دو کشور عربی امارات متحده و بحرین را تضمین کرد. امارات این توافق را با این شرط امضا کرد که اسرائیل بخشهایی از کرانه باختری را به خاک خود ضمیمه نکند و الحاق را تعلیق کند و این شرط اکنون در معرض خطر است. نوار غزه نیز طبق قوانین بینالمللی، همچنان منطقه اشغالی توسط اسرائیل محسوب می شود ، اما اسرائیل این مسئله را نمیپذیرد و مدعی است که اشغال آن در سال ۲۰۰۵ م با برچیدن یکجانبه شهرکهای یهودینشین و خروج نیروهای نظامیاش پایان یافته است. طرح اشغال نوار غزه توسط آمریکا و اخراج فلسطینیان از آنجا توسط متحدین عرب امریکا از جمله مصر ، اردن سعودی قطر محکوم شده است لذا این طرح فرایند عادی سازی ابراهیم را به شدت تهدید خواهد کرد اما با توجه به تاریخ توافقات ابراهیم ممکن است ترامپ از طرح مزبور هدف دیگری داشته باشد. در سال 2020م نتانیاهو قصد خود برای الحاق کرانه باختری در تابستان 2020 م را اعلام کرد و این فشار بسیاری بر متحدین عرب آمریکا وارد می ساخت . امارات به بهانه تعلیق الحاق کرانه باختری به فرایند عادی سازی پیوست و توافق ابراهیم را با اسرائیل امضاء کرد . سعودی نیز همواره تاکید کرده زمانی روابط اش با اسرائیل را عادی سازی خواهد کرد که کشور فلسطینی تشکیل شود اما با توجه به مخالفت راستگرایان اسرائیلی و همچینین دولت راستگرای نتانیاهو با تشکیل هرگونه کشور فلسطینی و حمایت ترامپ از این مساله، شاید طرح اشغال نوار غزه و اخراج فلسطینیان از آنجا ، به نحو هدفمند توسط ترامپ مطرح شده است تا بستر مناسب برای سعودیها مهیا شود و سعودی به بهانه تعلیق اشغال نوار غزه و توقف اخراج فلسطینیان از غزه به قطار عادی سازی با اسرائیل ملحق شود و توافق ابراهیم را بدون تشکیل کشوری فلسطینی امضاء کند.
ج) نتیجه گیری
هفتاد و هفت سال است منازعه پیچیده و چند لایه فلسطینی – اسرائیلی به راه حلی منجر نشده است و آخرین پیامد حل نشدن مساله فلسطین عملیات طوفان الاقصی و حمله هفت اکتبر 2023م(15 مهر 1402) حماس به اسرائیل و متعاقب آن حمله همه جانبه ، خونین و هولناک اسرائیل به غزه بود که تلفات و خسارات سنگینی بر جای گذاشت. به نظر می رسد که ترامپ به این طرح خارج از چهارچوب به عنوان یک شوک قوی به مواضع متضاد طرفین فلسطینی و اسرائیلی و به موانع موجود بر سر راه توافق صلح می نگرد و آن را به مصداق ضربه ای رهگشا ارزیابی می کند. به عبارتی در ازای تعلیق تصاحب نوار غزه و توقف اخراج فلسطینیان از آنجا توسط ترامپ، سعودی ها به قطار عادی سازی خواهند پیوست و پیمان ابراهیم را حتی بدون تشکیل کشوری فلسطینی امضاء خواهند کرد.
اما لازم به ذکر است که در یک سناریو دیگر ، طرح ترامپ در کوتاه مدت، میتواند توافق آتش بس در غزه و آزادی اسیران را به خطر انداخته و حتی آن را به شکست بیانجامد. حماس و سایر گروه های مقاومت 15 ماه در سخت ترین شرایط برای حفظ نوار غزه با اسرائیل جنگیده اند و به هیچ روی به اشغال غزه توسط آمریکا یا اسرائیل رضایت نخواهند داد. لازم به ذکر است که شکست توافق آتش بس در غزه احتمال افزایش تنش در منطقه را افزایش خواهد داد.
صفحات اجتماعی
اینستاگرام تلگرام توییتر آر اس اس