شنبه ۶ مرداد ۱۴۰۳ 
qodsna.ir qodsna.ir

آمریکا تمایلی برای تحت فشار
قرار دادن رژیم صهیونیستی ندارد

«لیلی نقولا»

به گزارش خبرگزاری بین المللی قدس (قدسنا) به نقل از پایگاه اینترنتی المیادین نت, لیلی نقولا در مقاله ای با عنوان «بازگشت جنگ: آیا آمریکایی ها تأثیرگذاری شان را بر اسرائیل از دست داده اند؟» نوشت:

 

 صبح امروز جمعه اول دسامبر، «اسرائیل» ازسرگیری عملیات نظامی اش را در نوار غزه اعلام کرد و جنگنده های اسرائیلی به بمباران خانه های غیر نظامیان و زیرساخت ها در نوار غزه اقدام کردند. ازسرگیری حمله نیز پس از سفر آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا به «اسرائیل» صورت گرفت. بلینکن در آن از لزوم تمدید آتش بس انسانی برای چند روز دیگر سخن گفت که در آن گروگان ها آزاد شوند و به نوار غزه کمک های بشردوستانه داده شود.

 

بلینکن در نشست شورای جنگ وزیران اسرائیل شرکت کرد. رسانه ها به نقل از او اعلام کردند وی در کل با بازگشت عملیات نظامی علیه حماس مخالفت نکرد بلکه گفت :«نباید موجب مهاجرت جمعی ساکنان شود و اسرائیل برای آنکه به اهداف عملیات نظامی اش برسد، ماه ها زمان ندارد».

 

این سخنان با اهداف اعلام شده برای مأموریت اساسی اش که برای آن به منطقه آمده بود در تضاد است و بیانگر دو مطلب است: یا آمریکا ابزارها و وسایل کافی برای فشار به «اسرائیل» به منظور متوقف کردن تجاوز آن در اختیار ندارد و یا اینکه موضع رسمی آمریکا در قبال تحولات غزه جدای از موضع اسرائیل نیست و دعوت هایی که اینجا و آنجا می شود برای پرهیز از جنگ گسترده به خاطر قربانیان غیر نظامی و در حد تلاش برای کاستن از انتقادات جهانی از «اسرائیل» و دولت بایدن است.

 

برای اینکه صادقانه تر متوجه موضوع شویم، یادآوری اصل و اساس و تاریخ روابط بین آمریکا و «اسرائیل» و علل حمایتهای نامحدود آمریکا از اقدامات بر خلاف قوانین بین المللی «اسرائیل »، سودمند است.

 

تاریخ روابط آمریکا-اسرائیل:

 

روابط بین «اسرائیل» و آمریکا، «روابط ویژه» توصیف می شود و این توصیف از زبان جان کندی رئیس جمهور اسبق آمریکا مطرح شده است. با وجود حمایهای آمریکا برای ایجاد یک کشور یهودی پس از جنگ جهانی دوم اما روابط بین دو طرف پس از جنگ سال 1967 میلادی ارتقاء یافت زمانی که «اسرائیل» برتری نظامی اش را بر دو هم پیمان شوروی یعنی مصر و سوریه نشان داد.

 

آمریکایی ها با پیروزی اسرائیل در این جنگ به این باور رسیدند که «اسرائیل» دارای ارزش راهبردی است چرا که می توان «یک نقش کارکردی» به آن محوّل کرد و این نقش نیز مهار شوروی در خاورمیانه و بازدارندگی قدرتهای عربی مخالف غرب و تأمین صدور نفت است.

 

با وجود روابط ویژه اما کمکهای نظامی «رایگان» و گسترده از «اسرائیل» فقط در زمان بیل کلینتون رئیس جمهور اسبق آغاز شد که در دوره دوم ریاست جمهوری اش سه یادداشت امضا کرد و آمریکا در آنها قول داد سالانه میلیاردها دلار و به مدت ده سال به اسرائیل بدهد.

 

این کمک ها به تدریج ارتقاء یافت و هر رئیس جمهوری در آمریکا هر سال به آن می افزاید تا اینکه کمک های نظامی آمریکا به «اسرائیل» قبل از جنگ غزه به سالانه حدود چهار میلیارد دلار رسیده است. به لطف تعهد آمریکا برای حفظ برتری نظامی «اسرائیل» در منطقه و حفظ بازدارندگی که از آن علیه دشمنانش برخوردار است، «اسرئیل» به دهمین صادره کننده تسلیحات در جهان تبدیل شده است.

 

آیا آمریکایی ها قدرت تأثیرگذاری بر «اسرائیل» را دارند؟

 

واقعیت آن است که هر اقدام سیاسی یا فعالیت خارجی یک کشور به دو عامل یعنی اراده و قدرت بستگی دارد.

 

در خصوص قدرت باید گفت آمریکایی ها ابزارهای قدرت زیادی در اختیار دارند که می توانند از آنها برای فشار به «اسرائیل» استفاده کنند تا تجاوزش را به نوار غزه متوقف کند یا به سمت حل وفصل سیاسی برود که به ثبات در منطقه بینجامد که آمریکایی ها برای تمرکز به مهار چین به این ثبات به شدت نیاز دارند.

 

اما با وجود آن که بسیاری از کارشناسان آمریکایی معتقدند دستاوردهای آمریکا از «اسرائیل» در منطقه با بهای اخلاقی و بین المللی پرداخته شده در جهان به خصوص نفرت بسیاری از ملت های جهان از آمریکا به خصوص ملت های عربی برابری نمی کند اما فواید شخصی و هزینه های بالای انتقاد از «اسرائیل» در داخل آمریکا یک عامل اساسی است.

 

مقامات آمریکایی از طریق حمایت از «اسرائیل» به خصوص در سایه کارایی تأثیرگذاری لابی یهودی در آمریکا و حمایت های گسترده کلیساهای انجیلی از «اسرائیل» به شدت سود می برند.

 

علاوه بر این «اسرائیل» در آمریکا به اندازه ای نفوذ و جایگاه و توانایی دارد که موجب می شود دشمنی یا انتقاد از آن در داخل این کشور هزینه بر باشد و آنچه برای باراک اوباما رئیس جمهور اسبق آمریکا پس از انتقاد از نتانیاهو رخ داد یک مثال روشن است.

 

بنابراین به نظر می رسد آنچه می بینیم یا آنچه درباره دودستگی ها در داخل دولت آمریکا گفته می شود نوعی تقسیم نقش در داخل حزب دمکرات است که بیم آن را دارد آنچه برای هیلاری کلینتون در سال2016 میلادی رخ داد در انتخابات سال 2024 میلادی نیز تکرار شود زمانی که بخشی از دموکرات ها از رأی دادن خودداری کردند و همین باعث شد دونالد ترامپ به کاخ سفید برسد.

 

در نتیجه قطعا آمریکایی ها برای فشار به «اسرائیل» توانایی دارند و این توانایی نیز در قالب ابزارهای فشار سیاسی، نظامی، اقتصادی، تحریم ها و ابزارهای دیگری است که در جهان از آن استفاده می شود و روزی هم پیمانان اروپایی با آنها تهدید شدند اما  واقعیت آن است که آمریکا در این خصوص اراده و تمایلی ندارد.

 

انتهای پیام/ ع.ج/25

 




مطالب مرتبط

نظرات کاربران

فیلم

خبرگزاری بین المللی قدس


خبرگزاری بین المللی قدس

2017 Qods News Agency. All Rights Reserved

نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.