روز قدس روز تکرار بیعت با آرمان فلسطین

به گزارش خبرگزاری قدس(قدسنا)، حسین کربلایی طی یادداشتی نوشت:

    زمانیکه امام خمینی رحمه الله علیه روز قدس را در سال 1358 اعلام کردند کسی نمی دانست که این اعلام چه پیامدهای سیاسی و اجتماعی در آینده خواهد داشت اما گذشت زمان نشان داد که بنیانگذار انقلاب اسلامی برای فلسطین راهبرد تغییری در این زمینه دارد که اعلام روز قدس بخشی از این به شمار می آید. اما رهبران رژیم صهیونیستی بیش از هر کس از عمق تحولات آگاه بودند و به همین دلیل اعلام کردند که زلزله ای که در ایران اتفاق افتاد این رژیم را در آینده به لرزه در خواهد آورد.

    امام خمینی با اعلام روز قدس راهبرد امتی خود را مطرح ساخت که یک مسلمان بر اساس قاعده اخوت و شهروندی اسلامی نمی تواند نسبت به برادر مسلمان خود در هر جای عالم بی تفاوت باشد. اعلام روز قدس آغاز فرایند نظام جدید اسلامی بود که از دولت- ملت پا را فراتر گذاشت و به عرصه احساس مسئولیت اسلامی وارد شد تا جوامع اسلامی را از خواب غفلت بیدار کند و با تجمیع قدرت خود تحولات وسیعی در معادلات به نفع فلسطین و جهان اسلام رقم بزنند. اما خمینی قدس سره این تغییرات  را در چند بعد دنبال کرد.

1- ابتدا امام با اعلام روز قدس برپایی این روز را آغاز مرحله فرهنگ سازی در جهان اسلام دانست تا مسلمانان نسبت به یکدیگر احساس مسئولیت کنند و مقوله اسلامی سعدی شاعر پارسیگوی را زنده کنند "چه عضوی به در آورد روزگار دیگر عضوها را نماند قرار" . همبستگی اسلامی نه تنها جوامع اسلامی را وارد فرآیند حمایت از فلسطین می کند که نوعی معادله جدید ایجاد و نهادینه خواهد کرد. رژیم صهیونیستی بر اساس یک تعامل و همپیمانی بین صهیونیسم و قدرتهای سلطه گر غربی بر پا شده و تا کنون این همپیمانی و حمایت ادامه دارد و زمانی معادله بر پا می گردد که جوامع اسلامی در آن طرف معادله وارد شوند و از فلسطین حمایت کنند. جمله امام در اینکه اگر هر مسلمان یک سطل آب بریزد اسرائیل را سیل خواهد برد  نوعی ظرفیت شناسی است که نشان می دهد جهان اسلام اگر اجماع پیدا کند به آسانی می تواند دشمن صهیونیستی را از بین ببرد و علیرغم حمایت غرب از این رژیم ظالم ،حقوق مردم فلسطین را بازپس گیرد. شکستن باورهای غلط در باره شکست ناپذیری دشمن صهیونیستی که ناشی از خیانت رهبران عرب و شکست های متوالی نظامی در جنگ های 1948،1956،1967 و 1973 یک ضرورت جدی بود که امام با مقوله های مختلف دنبال می کرد و موفق به این تغییر شد.

2- گام دوم امام تلاش برای ایجاد نیروی مسلح فرا مرزی ایران است برای حمایت از جهان اسلام که به علت اولویت فلسطین آن را نیروهای سپاه قدس نامید. این نیرو بر پایه تفکر امتی انقلاب شکل گرفت و در صدد زنده کردن روحیه جهاد صدر اسلام در جوامع مختلف اسلامی بود و تکثیر نیروهای مقاومتی در سطح جوامع اسلامی بود. زمانیکه رژیم صهیونیستی پس از فتح خرمشهر در سال 1361 تصمیم گرفت به لبنان حمله کند و کار سازمان آزادیبخش فلسطین را یکسره کند و آن را به جای دوری تبعید نماید، نه تنها امام این تهاجم گسترده را تهدید ندید که فرصت طلایی برای ایجاد الگوی مقاومت اسلامی بومی شمرد و همانند یک نقاش چیره دست ابعاد این الگوی جدید را ترسیم کرد. شکل گیری مقاومت اسلامی در لبنان کار بزرگ عملی امام بود که بسیاری از معادلات را تغییر داد. شکل گیری حزب الله در لبنان به عنوان یک تشکل مقاومتی، در جایگاه جبهه لبنان انقلابی پدید آورد و لبنان از ضعیفترین حلقه کشورهای عربی هم مرز با فلسطین به قویترین بازیگران الگو ساز قدرتمند در منطقه تبدیل کرد.

3- موفقیت مقاومت در لبنان در تغییر جایگاه این کشور، جامعه فلسطینی را به الگو گیری از انقلاب و تجربه مقاومتی لبنان کشاند. جنبش جهاد اسلامی به رهبری شهید دکتر فتحی شقاقی از اولین جنبش های اسلامی در فلسطین بود که انقلاب اسلامی ایران را الگوی خود اعلام کرد. انتفاضه اول مردم فلسطین که در سال 1987 آغاز شد تحول بزرگی بود که پایه گذار تحولات سیاسی و نظامی بعدی را رقم زد. مردم فلسطین به مدت چهار سال با سنگ به جنگ دشمن صهیونیستی رفتند تا مشق گونه جدیدی از مقاومت را آغاز کنند. این قیام جامعه فلسطینی را به طور بی سابقه متحد کرد و از شوک آوارگی و شکست های پی در پی نظامی خارج ساخت و قادر کرد تا برای آینده خود تصمیمات راهبردی اتخاذ کند. در این فرایند بیداری جنبش اخوان المسلمین فلسطین به این حرکت مقاومتی مردم پیوست و نام خود را حرکت مقاومت اسلامی فلسطین نامید که بعدا با نام مختصر حماس شناخته شد. دشمن با احساس ترس از این تحولات به سرعت با امضای سازش اسلو با سازمان ازادیبخش فلسطین در سال 1993  تلاش داشت شرایط را برگرداند و با دادن چند منصب سیاسی به رهبران ساف آنها را از مسیر مبارزه منحرف کند و از آنها به عنوان ابزار  در مهار مقاومت اسلامی  استفاده کند. این ترفند با شکست مذاکرات در سال 2000 به حاشیه رفت و جامعه فلسطینی را آماده کرد تا انتفاضه دوم خود را در سال 2000 آغاز کند. این انتفاضه که مسلح بود و شش سال متوالی ادامه داشت تحولات گسترده ای پدید آورد. در این انتفاضه نزدیک به هزار عملیات مؤثر نظامی صورت گرفت که رژیم و جامعه صهیونیستی را دچار وحشت کرد و شارون نخست وزیر به عنوان افراطی ترین صهیونیست را وادار کرد تا از نوار غزه فرار و عقب نشینی نظامی کند. این دستاورد علیرغم محاصره غزه زمینه شکل گیری مقاومت سازمان یافته در غزه را فراهم ساخت که اکنون یکی از تهدیدهای جدی رژیم صهیونیستی به شمار می آید. حملات مکرر این رژیم در سال های 2008، 1012، 2014 و دهها حمله کوچک و بزرگ دیگر به نوار غزه نه تنها این مقاومت را مهار نکرد که قویتر از گذشته ساخت و آن را قادر کرد تا همانند حزب الله در لبنان معادله بازدارندگی با این رژیم برپا کند و به هر تجاوز این رژیم پاسخ متناسب بدهد.این تحول بزرگ زمینه تحولات بعدی را فراهم کرد. اظهارات مقام معظم رهبری در سال 1393 در نماز جمعه تهران در اینکه انتقال تجربه مقاومت به کرانه باختری می تواند تغییرات بزرگی در معادله ایجاد کند و مقاومت را به مرحله یکسره سازی نزدیک کند، برای هواداران مقاومت در فلسطین دستور العمل جدیدی بود که به اجرا گذاشته شد. ظهور و بروز تشکل های مقاومت مسلحانه از جنین در کرانه باختری آغاز شد و به سرعت به نابلس، حواره و سرتاسر کرانه باختری کشیده شد. این تحول دشمن صهیونیستی را دچار وحشت کرد چرا که کرانه باختری بزرگترین تجمع جمعیتی فلسطینی در داخل سرزمین اشغالی است و موقعیت جغرافیایی آن ممتاز است و اشراف کامل به مهمترین تجمع های انسانی و صنعتی صهیونیستها دارد.

4- از زمانیکه فرهنگ همبستگی اسلامی با اعلام روز قدس احیا شد جوامع اسلامی نسبت به فلسطین واکنش نشان داده به ویژه در جنگ 33 روزه لبنان و در مراحل بعد در جنگهای غزه. این واکنشها تقریبا در همه کشورهای اسلامی دیده می شد. تلاش برای شکست محاصره غزه با اعزام کاروانهای انسانی و کمک های مختلف نیز نشان داد که این رفتار نهادینه شده و حتی زمانیکه رژیم صهیونیستی به برخی کشتی های امدادی حمله کرد مانند کشتی ماوی مرمره و تعدادی از امدادگران را به خاک و خون کشید این فرآیند متوقف نشد و ادامه پیدا کرد. توسعه عمق جبهه همبستگی با فلسطین به سرتاسر جهان اسلام یک گام مهمی است که دشمن از طریق عادی سازی رابطه با برخی رژیم های خود فروخته تلاش داشت با آن مقابله کند اما در سطح ملت ها شکست خورد. در جام جهانی فوتبال در قطر که در سال گذشته برگزار شد بسیاری از تیم های کشورهای اسلامی و بعضا سازشکار در زمان پیروزی پرچم فلسطین را بالا می بردند و این نشان داد که ملت ها با سازش و تعامل با دشمن صهیونیستی مخالف اند و اقدام چند رژیمهای خود فروخته به عادی سازی نباید به حساب ملت های اسلامی گذاشته شود. امروزه همبستگی اسلامی با فلسطین یک سرمایه است که باید در ابعاد مختلف بارور شود.

5- تحولات بین المللی به ویژه در ابعاد سایبری فرصت شکستن انحصار غولهای رسانه ای غربی- صهیونیستی را فراهم کرد و امکان اطلاع رسانی جدیدی را در جوامع غربی فراهم ساخت که برای اولین بار این جامعه در جریان عمق جنایات رژیم های حاکم بر آنها بر ضد جوامع دیگر قرار گرفتند. این فرآیند اهمیت زیادی دارد چرا که رژیمهای غربی را از درون تحت فشارهای اجتماعی قرار می دهد. این شرایط زمینه فعالیت گسترده اقلیت مهاجر مسلمان به غرب را نیز فراهم ساخت تا جبهه رویارویی را به درون جوامع غربی انتقال دهد. این تحولات موجب شد که در پایتخت های غربی برای اولین بار شاهد تظاهرات گسترده و بی سابقه در حمایت از فلسطین  و بر ضد رژیم صهیونیستی باشد. شهر لندن  پایتخت دولت استعماری انگلیس که فاجعه فلسطین را پدید آورد برای اولین بار در جنگ 22 روزه غزه  شاهد بزرگترین تظاهرات در یک دهه بود که در جریان آن یک وزیر و چند نماینده به عنوان اعتراض از سمت های خود استعفا دادند. همچنین جنبش بی دی اس تحریم و بایکوت رژیم صهیونیستی که در فلسطین اشغالی تاسیس شد به سرعت به سر تا سر اروپا توسعه یافت و هزاران فعال مدنی در این چارچوب به فعالیت می پردازند و با تجمع و اعتراض در برابر فروشگاه های مختلف  از فروش کالاهای ساخت رژیم صهیونیستی در کشورهای غربی جلوگیری می کنند. گسترش همبستگی انسانی با جامعه فلسطین تحول بزرگی است که در کنار همبستگی اسلامی اهمیت سیاسی دارد.

6- گسترش فرهنگ مقاومتی به کشورهای منطقه یکی دیگر از برکات روز قدس است. ظهور جریانهای مقاومتی در سوریه، عراق و یمن از حمله تحولاتی است که معادلات سیاسی منطقه را تحت تاثیر قرار داد. شکل گیری شبکه گسترده مقاومت رژیم صهیونیستی را در حلقه محاصره گیر انداخت و همپیمانان منطقه ای آن را تحت فشار جدی قرار داد. تلاش برخی کشورهای وابسته منطقه برای کمک به رژیم صهیونیستی از طریق بحران آفرینی در سوریه، عراق و یمن به علت پایداری نیروهای مقاومتی با شکست مواجه شد و این سرانجام جبهه مقاومت را به یک قدرت گسترده منطقه ای تبدیل ساخت.عقب نشینی عربستان سعودی از نقش تخریبی در منطقه و توافق با ایران به عنوان رهبر جبهه مقاومت تحول بزرگی دیگری است که عمق تحولات منطقه ای را نمایان می سازد. تحولات جدید بین المللی نیز معادلات فلسطین را تحت تاثیر قرار داده است و جنگ اخیر اوکراین این تحولات را تسریع کرد و در نظام بین المللی دگرگونی های وسیعی انجام داد که به زیان رژیم صهیونیستی است.   انتقال مرکز قدرت جهانی از غرب به شرق و آسیا در ابعاد مختلف، نظام بین المللی را در معرض تحولات گسترده قرار داده است و اهمیت سیاسی ایران در جغرافیای سیاسی آسیایی بیشتر کرده است. بسیاری از اندیشمندان سیاسی بر این باورند که فروپاشی سه دهه پیش بلوک شرق و پایان جنگ سرد تعریف قدرت را تغییر داد و اولویت مولفه نظامی را در آن به اقتصادی واگذار کرد هرچند مؤلفه های نظامی ، فرهنگی ، فن آوری و اجتماعی همچنان تاثیر دارند. اکنون نظام پوسیده غرب توان رقابت با نظام در حال شکل گیری جهانی را ندارد و تلاش می کند با بحران سازی برای جبهه مخالف از روند صعود قطب جدید جهانی جلوگیری کند. جنگ اوکراین یکی از محصولات این تفکر غربی است که می کوشد روسیه را درگیر یک جنگ فرسایشی کند و توان آن را تحلیل ببرد. همچنین غرب تلاش دارد تایوان را نیز بهانه ای برای درگیر کردن چین کند و روند توسعه این کشور را محدود سازد. این تحولات بین المللی و انتقال مرکز قدرت از غرب به شرق قطعا به زیان رژیم صهیونیستی است که از دیر باز همه تخم مرغهای خود را در سبد غرب قرار داده و در نظام جدید بین المللی جایگاه چندانی ندارد.

منبع: گاهنامه فلسطین آزاد – کمیته حمایت از انقلاب اسلامی مردم فلسطین - فروردین 1402