تحلیل قدسنا از 6 عامل فروپاشی
رژیم صهیونیستی از نگاه هاآرتص

خبرگزاری قدس (قدسنا) 

روزنامه هاآرتص در گزارشی واقع بینانه و مستند با اشاره به حقایق موجود، تاکید کرد به 6 دلیل اسرائیل در حال فروپاشی است. راجیل آلپیر که این مقاله را تحت عنوان« پایان جهان برای اسرائیل اکنون رقم می‌خورد» به 6 دلیل و نشانه در رابطه با فروپاشی اسرائیل اشاره و به آن اعتراف کرده است.

براساس حقایق ذکر شده توسط این نویسنده اسرائیلی اولین حقیقت که منجر به فروپاشی و از بین رفتن اسرائیل از صفحه نقشه جهان می شود آن است که اسرائیل یک ساختار آپارتاید است، در واقع اسرائیل یک ساختار دو قومیتی است که یهودیان اکثریت مطلق را در آن تشکیل داده و از دیدگاه همین اکثریت، اشغال مناطق فلسطینی امری مورد تایید است، آنها نه تنها آن را تایید بلکه برای گسترش آن هم تلاش می‌کنند و به این رویه خود همچنان، چه از نظر عملی و چه از لحاظ نظری ادامه خواهند داد.

حقیقت دوم شکل‌گیری جریان بسیار قدرتمند از یهودیان تندرویی است که حول محور بنیامین نتانیاهو نخست وزیر سابق اسرائیل گرد آمده و رویکردی فاشیستی و ضد دموکراسی دارند. این جریان به شکل دیوانه وار و کورکورانه‌ای از رهبر جریان (نتانیاهو) تبعیت کرده و با وجود پرونده‌های جنایی اش همچنان از وی حمایت می کنند و باعث شده‌اند تا جریان چپ گرای اسرائیل روز به روز ضعیف تر شود.

حقیقت سوم نشان دهنده فروپاشی رژیم صهیونیستی از دیدگاه این نویسنده چپگرای اسرائیلی، شکل‌گیری نوعی خودمختاری برای یهودیان دین گرای افراطی است، این افراد نه کار می‌کنند و نه تولیدی دارند در حالی که تمام مخارج آنها را اسرائیل تامین کرده و روز به روز بار بیشتری بر اسرائیل وارد می‌کنند.

علت چهارمی که می‌تواند منجر به فروپاشی اسرائیل و محو آن از نقشه شود، شرایط زیست محیطی موجود در (فلسطین اشغالی) است. اسرائیل امروز به منطقه‌ای  پرتراکم مملو از زباله و آلودگی تبدیل شده است، بسیار بیشتر از حد معمول گرم بوده و جامعه آن هم به شدت عصبی هستند، این مسایل می‌تواند بستر مناسبی برای فعالیت و رشد و نمو فاشیست‌های هوادار نتانیاهو باشد.

پنجمین حقیقت منجر به فروپاشی اسرائیل در کشمکش فرهنگ‌ها در جامعه اسرائیل نهفته است. در جامعه اسرائیل خبری از گفتگوی داخلی وجود ندارد، این مسئله به وضوح در شبکه‌های اجتماعی قابل مشاهده است در حالی که سطح شبکه‌های تلویزیونی هم بسیار نازل بوده و بیش از هر چیز چهره سیاه تری را از اسرائیل به خورد مخاطبان می‌دهند.

ششمین حقیقت هم شدت گرفتن احتمال وقوع جنگ است، جنگی که در آن هزاران موشک بر سر اسرائیل از سوی حزب الله، ایران و جنبش حماس فرود خواهد آمد.

به گزارش قدسنا دلایل بر شمرده نویسنده تنها بخش کوچکی از انبوه چالش ها و مشکلات رژیم صهیونیستی است.دلایلی که به نوبه خود به تسریع روند فروپاشی تاریخ جعلی و ساختگی رژیم صهیونیستی کمک می کند.

چالش ها و مشکلات داخلی رژیم صهیونیستی بسیار عمیق تر از آن است که هاآرتص به آن اشاره کرده است و این رژیم در تلاش است با هوچی گری های بیرونی و جنگ افروزی در منطقه و توطئه چینی در میان دیگر کشورها به مدد قدرت رسانه ای خود این چالش ها و مشکلات را مخفی کند. مقاله هاآرتص را نیز می توان به نوعی تلاش برای کمرنگ نشان دادن این ضعف های عمیق ارزیابی کرد. یوفال دیسکین رئیس سابق دستگاه امنیت عمومی رژیم صهیونیستی (شاباک) اخیرا اعلام کرد خطر فراروی اسرائیل پرونده هسته‌ای ایران و یا «حزب‌الله لبنان» و یا به اصطلاح خودش «اسلام رادیکال» نیست، بلکه در واقع این رویکردهای داخلی و مشکلات ساختاری است که خطر واقعی فراروی رژیم صهیونیستی را تشکیل می‌دهند.  آری شاویت تحلیلگر پایگاه اطلاع‌رسانی ماکورریشیون نوشت «امروز گرچه، حماس، حزب‌الله و ایران برای ما خطرساز هستند، اما چند دستگی و بحران‌های داخلی ما را به شکلی حقیقی تهدید به فروپاشی می‌کند. امروز مشکلات داخلی آینده اسرائیل را در هاله‌ای از ابهام فرو برده است در حالی که سایه جنگ داخلی هر لحظه بیشتر می‌شود و اگر کاری نکنیم به سادگی و شفافیت باید گفت که اسرائیل فرو خواهد پاشید».  

تبعیض قومی- طبقاتی، چالش مذهبی ، مهاجرت معکوس ، چالش توان بازدارندگی، فساد داخلی، عدم عمق استراتژیک  تنها گوشه ای از بحران های داخلی رژیم صهیونیستی است حال آنکه عواملی خارجی مانند تغییر موازنه درگیری در منطقه به ضرر اسرائیل، خارج شدن افکار عمومی از مدیریت رسانه ای اسرائیل و تغییر افکار عمومی جهان علیه اسرائیل، گسترش جنبش جهانی تحریم علیه اسرائیل(بی. دی. اس)، تضعیف توان لابی گری اسرائیل در ساختارهای قدرت های جهانی، مشکلات ناشی از کرونا  نیز به این روند فروپاشی کمک خواهند کرد که در مقاله بالا به آن اشاره  ای نشده است.

برخلاف شکاف اعتقادی و فرهنگی  که در جامعه ساختگی اسرائیل با نژادهای مختلف عمق یافته است، جامعه فلسطینی روز به روز در حال پیوند خوردن و متحد شدن بیشتر است. سال ها بود که تشکیلات خودگردان با بازیگردانی رژیم صهیونیستی، فلسطینی های ساکن سرزمین های اشغالی و کرانه باختری را با ترفند های مختلف از فلسطینی های ساکن غزه و محور مقاومت جدا کرده بود و این جدایی به قیمت افزایش سرعت اشغال خزنده رژیم صهیونیستی شد.

پس از انتفاضه چاقو و با قدرت گرفتن اعتقاد به مقاومت و رسیدن به این نتیجه که تنها راه نجات فلسطین  مقاومت است روندی جدید در نوع مبارزات و استراتژی مقابله با رژیم صهیونیستی شکل گرفت. در جنگ 51 روزه فلسطینی ها با تاسی از پیروزی مقاومت لبنان در جنگ 33 روزه به سرعت شیوه جنگ خود با صهیونیست ها را ارتقا داده و قدرت موشکی خود را به روز کردند و این خود باوری را در میان تمام فلسطینی ها بیدار کردند که شکست ناپذیری رژیم صهیونیستی تنها یک افسانه است. پس از دستاوردهای جنگ 51 روزه ، روند تضعیف جایگاه تشکیلات خودگردان و فرهنگ سازش در میان فلسطینی ها سرعت گرفت و مشکلات و هزینه های امنیتی رژیم صهیونیستی بیش از پیش افزایش یافت که این هزینه ها پس از جنگ 12 روزه و اعتراضات و درگیری های آن در کرانه باختری مرحله به  مرحله افزایش یافت و حالا به بهای بودن و یا نبودن رژیم صهیونیستی تبدیل شده است.

در حال حاضر اسکادران موشکی مقاومت فلسطین در غزه به تنهایی قادر است تمام جغرافیای اشغالی را مورد هدف قرار دهد.  تا جائیکه مقاومت در غزه رژیم صهیونیستی به دلیل تحت فشار قراردادن ملت فلسطین در کرانه باختری تهدید به حمله موشکی و پهپادی می کند. مانند اتفاقی که در نبر سیف القدس رخ داد مقاومت  در کمتر از چند روز هزاران موشک روانه عمق سرزمین های اشغالی کرد. برعکس نیز صادق است و در مواردی که لازم بوده کرانه باختری و مناطق اشغالی 1948 به یاری غزه آمده اند.جنگ فلسطینی ها با رژیم صهیونیستی به ترکیب زیبایی از جنگ نظامی مدرن و خلاقانه در کنار جبهه فرهنگی و یکپارچه در غزه،  کرانه باختری، مناطق اشغالی 48 و خارج از فلسطین تبدیل شده است.

از سوی دیگر مشکلات و ضعف های امنیتی و داخلی رژیم صهیونیستی که دیگر برای این رژیم از مرحله مشکل  گذر کرده  و حال به اصل بقا تبدیل شده است، چنان جدی و ملموس است که دیگر نمیتوان آن را پشت رسانه یا روابط نمایشی با چند کشور عربی مخفی کرد. رژیم صهیونیستی با دولت جدید و بی تجربه خود که پس از شکست ترامپ حالا اجماع جهانی و حتی همپیمان قدیمی خود را از دست داده است، شتابزده دو راهبرد را در دستور کار خود قرار داد. سناریوی بر طرف کردن مشکلات اقتصادی و بالا بردن هزینه برای محور مقاومت به ویژه برای ایران با عادی سازی روابط با کشورهای عربی با تکیه بر ایران هراسی و مطرح کردن خود به عنوان جایگزین آمریکا در منطقه. دو راهبردی که به نظر بسیاری از تحلیلگران راهبردهای اشتباه و نادرست است. به نظر می رسد رژیم صهیونیستی راه برون رفت از نابودی را اشتباهی می پیماید. اشتباهی که نابودی آن را تسریع کرده است.

به عقیده کارشناسان مرگ برای رژیم صهیونیستی به داخل مرزهای این رژیم رسیده است اما این رژیم راهبرد مقابله را در خارج از مرزهای خود چیده است. روند فروپاشی و نابودی اسرائیل، نیاز به تحلیل و یا سواد خاص سیاسی ندارد. بلکه اگر فروپاشی شاخص های اقتصادی در اسرائیل، شکاف عمیق فرهنگی و اجتماعی در جامعه ساختگی اسرائیل که هرازگاهی به صورت آشوب ها و اعتراضات خیابانی خود را نشان می دهد و رژیم ناگزیر از مشت آهنین در مقابل آنها شده است، تنشهای راهبردی و از دست دادن مشروعیت این رژیم با همپیمان های قدیمی خود یعنی  آمریکا و اروپا، را در کنار قدرت حزب الله ، کمر راست کردن سوریه پس از جنگ و توان جنگی مدرن شده مقاومت فلسطین و یمن تازه نفس که کم کم به صف مبارزه با صهیونیست ها اضافه می شود، قرار دهیم، می بینیم روابط با چند کشور کوچک عربی که امنیت و اقتصاد آنها نیز عاریه ای است، کمکی به حل بحران بقا برای این رژیم نخواهد کرد.

به نظر می رسد نباید معادله نابودی رژیم صهیونیستی را سخت و پیچیده دانست، چرا که به دلیلی بسیارساده رژیم صهیونیستی در آینده نزدیک دیگر نخواهد بود. روزنامه یدیعوت احارونوت ناخواسته به بهترین شکل شرایط بحرانی این رژیم را به تصویر کشید. روزنامه صهیونیستی «یدیعوت آحارونوت» به نقل از مراکز کمک‌های اولیه روانشناختی که توسط انجمن موسوم به «عران» مدیریت می‌شوند گزارش داد که از ابتدای آغاز درگیری‌ها در غزه، هزاران درخواست کمک روانی از جانب اسرائیلی‌ها در مراکز بهداشتی و درمانی دریافت شده است. در این گزارش آمده است، بیشتر درخواست‌های کمک از جانب والدینی بود که به دلیل شلیک موشک های فلسطین از غزه از بحرانهای روانی رنج می‌برند یا می‌خواهند برای فرزندان خود مشاوره روانشناسی بگیرند. یکی از اسرائیلی های خواهان کمک در مصاحبه با این روزنامه اعلام کرد:« مگر می توان در سلامت روانی کامل زندگی کرد وقتی نمیدانی هر لحظه مرگ در شکل موشک از کدام سمت وارد خانه ات می شود و جان خودت و خانواده ات را خواهد گرفت.»

فروپاشی رژیم صهیونیستی همان احساس وحشت یک اسرائیلی از به‌خطر افتادن موجودیت خود و حتی دولت خود (رژیم صهیونیستی) است، احساسی که با اصابت موشک‌های حزب‌الله در سال 2006 ،جنگ 51 روزه در سال 2014 و جنگ 12 روزه در سال 2020 بشدت افزایش یافته است و این منطقه جغرافیایی را به برزخی تبدیل کرده است که هر لحظه ممکن است به جهنم تبدیل کند. یک صهیونیست قطعاً می‌داند موشک‌هایی در آینده نزدیک از شرق به‌سمتش شلیک خواهد شد و حیات را از وی خواهد گرفت.» رانی دانیل تحلیلگر نظامی و افراطی صهیونیست نیز که از افراد نزدیک به فرماندهان ارتش رژیم صهیونیستی است گفت: «من مطمئن نیستم که فرزندانم در اینجا، آینده‌ای داشته باشند و گمان نمی‌کنم که آنها (پس از ما) در اینجا بمانند.»