سه‌شنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ 
qodsna.ir qodsna.ir

تحولات خاورمیانه تقابل دوعرصه
بقا و فنای اسرائیل

«احمدرضا روح الله زاد»

 

به گزارش خبرگزاری قدس (قدسنا)، احمدرضا روح الله زاد تحلیلگر مسائل غرب آسیا در یادداشتی نوشت:

 

پدیده رژیم صهیونیستی از همان آغاز شکل گیری ایده اش در طرح های جریان سلطه (قدرت های استعماری جهان) با هدف مدیریت کنترل منطقه مهم و راهبردی غرب آسیا و شمال افریقا به عنوان امر ضروری برای کنترل جهان بوده است. ماموریت اسرائیل نیز در تحقق این هدف مدیریت ناامنی و درگیری در محیط با هدف کاهش هزینه های حضور مستقیم جریان سلطه، تعریف شده است. در واقع یهودیان جهان به عنوان ابزار عملیاتی کردن طرح های قدرت های های استعماری به فلسطین منتقل شده و با کمک همان قدرت ها یک رژیم بر پایه اشغال در فلسطین ایجاد شد.


این موضوع را می توان در ادبیات کسانی چون لوید جورج نخست وزیر وقت بریتانیا که تاکید دارد« ایجاد یک پادگان مستعمره یهودی نشین در فلسطین برای منافع بریتانیا حیاتی است». همچنین تاکید جیمز بالفور وزیر امور خارجه وقت بریتانیا که جریان صهیونیسم را فارغ از توجه به بعد اخلاقی اش، در راستای منافع بریتانیا ارزیابی می کند و نیز در زمانه حاضر سخنان جو بایدن رئیس جمهور فعلی امریکا که در زمانی سناتوری اش قویا تاکید کرده اسرائیل چنان برای امریکا مهم است که اگر وجود نداشت امریکا می بایست آن را ایجاد می کرد!


اما اسرائیل چون بر پایه اشغال و ظلم تاسیس شده است طبیعتا از سوی جوامع منطقه مورد مخالفت قرار گرفت و این امر تا امروز ادامه داشته و رو به گسترش است.


پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران معادله منطقه یک تحول جدی را تجربه کرد و آن وارد شدن مقوله تکلیف دینی در بحث مبارزات آزاد سازی فلسطین و نیز حمایت از این مبارزات بود. مقوله ای که عملا در منطقه دو قطب مقاومت و سلطه را ایجاد کرد.


مقاومت که بر اساس تکلیف عمل می کرد راهبرد تقابل نامتقارن را در برابر قدرت جریان سلطه و صهیونیسم جهانی انتخاب کرد یعنی وارد کردن ضربه حداکثری به دشمن با کاربرد حداقل توان  با تعریف زمین بازی و پرهیز از بازی در زمین حریف. به عبارت دیگر در عین توجه به نحوه بازی طرف مقاومت، طرح های بازی خود را تعریف و بر اساس آن با صبر و حوصله و مدیریت زمان، حرکت کرد.

 

قله حرکت رو به جلوی رژیم صهیونیستی، سال 1982 و اشغال لبنان بود. اما دقیقا از همین زمان عقب نشینی های دردناک این رژیم نیز شروع شد و مقاومت اسلامی لبنان با حمایت ایران موفق شد، ضربات سهمگینی به رژیم صهیونیستی وارد آورد و همزمان نوعی پیوند راهبردی میان مقاومت لبنان و مقاومت فلسطین نیز برقرار شد و عملا اسرائیل خود را در محاصره  مقاومت احساس کرد. دقیقا در همین زمان بود که احساس شد جریان سلطه برای حفظ اسرائیل به عنوان پادگان منطقه ای خود باید راسا وارد شود.


اشغال افغانستان و بعد عراق، توسط جریان سلطه در همین راستا ارزیابی می شود. غرب با تمام توان وارد منطقه شد تا به زعم خود تهدیدات علیه اسرائیل را با حضور خود کاهش دهد و هزینه های محور مقاومت را افزایش دهد. اما مقاومت که خارج از معادلات مادی آنها و بر اساس تکلیف شکل گرفته بود، همچنان موفق شد در شرایط جدید نیز اهداف اصلی خود را به پیش ببرد.


فعال سازی تروریسم تکفیری در حوزه های اصلی محور مقاومت ( سوریه، عراق، لبنان، یمن و محیط پیرامونی) زیر عنوان طرح امریکایی «لانه زنبور» نیز نتوانست محور مقاومت را متوقف کند. لذا غرب احساس کرد ماندن در منطقه بسیار پر هزینه بوده و باید از منطقه خارج شود .


برای اینکه نگرانی از خلا حضور غرب در منطقه را مرتع سازد بحث شکل گیری یک ائتلاف منطقه ای از رژیم های وابسته عربی و رژیم صهیونیستی را کلید زد تا بزعم خود بقای اسرائیل را تضمین کند. اما این رژیم ها هستند که با اسرائیل ائتلاف می کنند و همانطور که تحلیلگران صهیونیست تاکید دارند جوامع اسلامی هرگز اسرائیل را نمی پذیرند و این توافقات حتی می تواند بقای این رژیم ها را نیز به مخاطره اندازد.


بحران جدید افغانستان و تحویل مشکوک افغانستان به جریان طالبان نیز قطعه دیگری از طرح های غرب برای بقای اسرائیل است. طالبانی که امریکا برای نابودی آن به افغانستان حمله کرد و نهایتا پس از 20 سال این کشور را دو دستی تسلیم طالبان کرد در حالی که با ادغام ظرفیت های مقاومتی افغانستان در دولت دست نشانده کرزی و غنی عملا شرایط مقاومت پراکنده که می توانست معادله افغانستان را تغییر دهد، با تسلیم دولت از معادله حذف کرد.


کارشناسان معتقدند غرب به این نتیجه رسیده تا با تعریف، ایجاد و گسترش کانون های بحران در سطح منطقه، هزینه های مقاومت ضد صهیونیستی را که مهمترین و اولی ترین هدفش آزاد سازی فلسطین از اشغال و حذف اسرائیل است، افزایش داده و مولفه های بقای اسرائیل تقویت کند. این کارشناسان معتقدند تحلیل تحولات غرب اسیا، شمال افریقا، افغانستان و حوزه قفقاز، بدون توجه به این عرصه تقابلی که محور فنا و بقای اسرائیل تعریف شده است، نمی تواند تحلیل صحیحی باشد.

 

انتهای پیام/م.ت/


| شناسه مطلب: 360119







نظرات کاربران

فیلم

خبرگزاری بین المللی قدس


خبرگزاری بین المللی قدس

2017 Qods News Agency. All Rights Reserved

نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.