دو روی سکه خرابکاری تاکتیکی رژیم صهیونیستی علیه تاسیسات هسته ای ایران؟/ مذاکرات هسته ای و شرطی شدن فضای داخلی کشور

به گزارش خبرگزاری قدس(قدسنا)، دکتر «ابوذر گوهری مقدم» استاد علوم سیاسی دانشگاه امام صادق (ع) طی یادداشتی درباره چرایی اقدام تروریستی رژیم صهیونیستی در نیروگاه هسته ای نطنز تاکید کرد: «باید توجه کرد که اسرائیل به هیچ عنوان مخالف مذاکرات هسته ای با هدف مهار توان اتمی و ابزارهای قدرت ایران نیست اما تلاش می‌کند در روند مذاکرات تاثیرگذار بوده و ملاحظاتش لحاظ شود.»

وی در ادامه نوشت: در مورد علت اقدام رژیم صهیونیستی علیه تاسیسات نطنز دو رویکرد کلی وجود دارد: «رویکرد اول، این اقدام را سیاست این رژیم در جهت توقف و سنگ اندازی در مسیر مذاکرات می‌داند.»

گوهری مقدم در خصوص رویکرد دوم علت اقدام رژیم صهیونیستی علیه تاسیسات نطنز توضیح داد: «رویکرد دوم، اقدام اسرائیل را با موافقت و همراستایی با آمریکا و در جهت پیشبرد مسیر مذاکرات با هدف کاهش اهرم فشار ایران در مذاکره و رسیدن به توافقی ضعیف‌تر می‌داند.»

او گفت: در همین راستا زمانبندی اقدام که همزمان با سفر وزیر دفاع آمریکا به سرزمینهای اشغالی و پس از سفر رئیس موساد به واشنگتن و برگزاری دو دور نشستهای راهبردی میان آمریکا و اسرائیل انجام شده، نشان از اطلاع و هماهنگی اقدام میان این دو بازیگر است. باید توجه کرد که اسرائیل به هیچ عنوان مخالف مذاکرات هسته ای با هدف مهار توان اتمی و ابزارهای قدرت ایران نیست اما تلاش می‌کند در روند مذاکرات تاثیرگذار بوده و ملاحظاتش لحاظ شود.

نکته بسیار مهم دیگر در مورد سیاست رژیم صهیونیستی در قبال ایران، تغییر سیاست راهبردی این رژیم در قبال ایران است. به طور سنتی تل آویو اقدامات خود را با هماهنگی با آمریکا و به شکل وابسته به واشنگتن تعریف می‌کرد اما به نظر می‌رسد در سالهای اخیر با لحاظ افول جایگاه آمریکا و تغییر نقش منطقه غرب آسیا در سیاست کلان این کشور، رژیم صهیونیستی مستقلاً سیاست خود را در قبال ایران تعریف و در حال اجرای این سیاست است.

در این راستا انجام عملیات تاکتیکی و کنترل شده توسط این رژیم، با هدف ممانعت از جنگ تمام عیار یا اقدام قاطع ایران در دستور کار قرار گرفته است. ارزیابی مقامات اسرائیل عدم واکنش جدی ایران به این گونه اقدامات محدود تاکتیکی است؛ خرابکاری اخیر نطنز و اقدامات مشابه نظیر ترور شهید فخری‌زاده نمونه هایی از این سیاست است که در صورت عدم واکنش مناسب تکرار خواهد شد.

جهت ایجاد بازدارندگی و تغییر محاسبات دشمن صهیونیستی می‌بایست نقطه کانونی راهبرد جدید آن از طریق اقدام عملیاتی روشن و صریح و در سطحی کلان‌تر از محاسبات وی انجام شود تا اولاً بازدارندگی جمهوری اسلامی احیا و ثانیاً مانع از شکل‌گیری ارزیابی قطعی و تثبیت رویکرد رژیم صهیونیستی شود.

پرهیز از فرسایشی شدن مذاکرات، دام توافق ناقض سیاست حرف قطعی

این استاد علوم سیاسی دانشگاه امام صادق همچنین درباره مذاکرات جای میان دیپلمات های ایرانی و طرف های اروپایی برجام در وین نوشت: «هدف کلان آمریکا از ورود به مذاکره با ایران تحمیل شرایط حداکثری خود است اما در صورت عدم تحقق این امر، نفس مذاکرات و فرسایشی شدن آن برای واشنگتن منافعی خواهد داشت.»

مذاکره برای آمریکا تبدیل به عامل مهار و کنترل رفتار ایران شده است. تداوم فضای مذاکرات در یک سطح باعث شرطی شدن مردم ایران به نتیجه مذاکرات شده و عملاً آمریکا می‌تواند از این طریق در محیط داخلی ایران اثرگذاری نماید و بر تصمیمات و ترجیحات تصمیم‌گیرندگان داخلی اثرگذار باشد.

همچنین مذاکرات فرسایشی بخشی از پازل عقب راندن پیشرفت‌های فنی ایران است. آمریکا در انجام مذاکرات عجله‌ای ندارد و گذشت زمان را به سود خود می‌داند از سوی دیگر پیچیدگی‌های سیاست داخلی آمریکا و نیز انتخابات ریاست جمهوری ایران سبب احتیاط بیشتر واشنگتن و تلاش بر فرسایشی نمودن مذاکرات دارد.

او گفت: اما باید دقت کرد مسئله فرسایشی نشدن مذاکرات نباید مانع تحقق «سیاست حرف قطعی» نظام شود به عبارت بهتر این دو سیاست اصولی، باید هم‌زمان لحاظ شود بدین معنا که نباید به بهانه عدم ورود به مذاکرات فرسایشی، منافع کلان ملی را نادیده بگیریم و به سمت توافق ناقص برویم.

سیاست رفع تحریم مبتنی بر راستی آزمایی کامل و مستمر، مکمل سیاست عدم ورود به مذاکرات طولانی و ممانعت از فرسایشی شدن آن است و نباید یکی بدون دیگری لحاظ شود.

انتهای پیام/م.ح