مدیریت رسانه تا فروکش شعله درگیری های سیاسی در تل آویو و واشینگتن یا جنگ در سه جبهه؟

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری قدس (قدسنا) با شدت گرفتن معادلات و تغییرات در عرصه میدانی منطقه و اراضی اشغالی پیش بینی ها درباره آغاز یک جنگ جدید در مرز با نوارغزه بویژه در مدت کوتاه انتقال قدرت در آمریکا قوت گرفته است.

درسایه کمبود اقلام بهداشتی و پزشکی در نوارغزه و شیوع روزافزون ویروس کرونا در این باریکه به نظر می رسد که به زودی (طبق تحلیل کارشناسان صهیونیستی) نوارغزه در خلال روزهای آینده مانند بمب پیشروی اشغالگران منفجر شود.

اما آیا رژیم صهیونیستی هم درمقابل این وضعیت نقشه ای برای خود دست و پا کرده است؟ پس از آنکه این رژیم دیوارهای بتنی و چند ده کیلومتری خود را روی زمین و زیر زمین و الان هم پروژه جدید امنیتی سیستم کنترل هوشمند مرزی با نوارغزه و مصر مستقر کرد چه خواهد شد، سناریوی بعدی چه خواهد بود؟

«کرونا و بحران اقتصادی» سیم قرمزی که بمب را منفجر خواهد کرد

اکنون بحران شدید بیماری ناشی از ویروس در نوارغزه بیداد می کند و ساکنان این منطقه بشدت تحت فشار هستند و اسرائیلی ها هم ترس غیرقابل توصیفی از عصبانیت آنان (فلسطینیها) دارند اینکه این رژیم بخواهد پیش دستی کند و جنگ جدیدی را علیه این منطقه که اکنون مانند یک بمب ساعتی عمل می کند آغاز کند، کمی دور از انتظار است. حتی اگر بداند که قرار است جنگ بشود این رژیم نباید درگیری را شروع کند و فرماندهان ان باید فقط امیدوار باشند که غزه آرام بگیرد تا تمامی معضلات و مشغله های سیاسی از آمریکا گرفته تا اراضی اشغالی (کابینه نتانیاهو و گانتس) از سر رفع شود و سپس اقدام به حمله کند.این نکته را نیز بایستی اضافه کرد که سیاستمداران صهیونیست اکنون روی همکاری با کشورهای عربی در مطنقه و کشاندن پای سران دیگر رژیم های عربی مانند عمان و عربستان و .. به ورطه عادی سازی رابطه حساب بازکرده اند و برای افزودن به اعتبارات خود نزد آنان دست به حمله و خون ریزیی جدید علیه نوارغزه که چهره این رژیم را نه تنها در منطقه بلکه در جهان زشت تر و کریه تر نشان میدهد نمیزند.

علاوه براین ایرانی ها و سوری ها هم یکی دیگر از خطرها و تهدید های اساسی هستند که تل اویو به طرز سرسام اوری با آن مشغول شده است و لحظه ای از سوریه و جنوب آن چشم بر نمی دارد.

پروازهای مکرری که جنگنده های صهیونیستی طی هفته ها و روزهای گذشته در آسمان سوریه انجام میدهند گواه بر این امر است که ارتش صهیونیستی عمیقا نسبت به تحرکات ارتش ملی سوریه در نزدیکی مرزهای اراضی اشغالی (جولان) و تشعیض روز به روز عناصر تروریستی داعش در خاک سوریه ترس دارند بویژه اینکه طی روزهای اخیر معاون وزیرخارجه سوریه و و دیگر سیاستمدران سوری و عراقی نسبت به لزوم خروج نیروهای آمریکایی و بازپس گرفته شدن جولان از صهیونیست ها تاکید کرده اند که این خود نوعی زنگ خطر برای رژیم اشغالگر است.

اما از سویی هم بایستی توجه کرد و این احتمال وجود دارد که متاسفانه با بازگشت رام الله و سران تشکیلات خودگردان به میز مذاکره و همکاری های امنیتی با اشغالگران صهیونیست و همچنین نزدیک شدن به فصل سرما در فلسطین اشغالی و احتمال بلوکه دوباره سوخت های ورودی به نوارغزه توسط تشکیلات و نظامیان صهیونیستی (که امری سابقه دار است) یکبار دیگر اتش درگیری میان غزه و تل اویو شعله ور گردد.

بایستی توجه داشت که میان دو مقوله ی درگیری و جنگ تفاوت وجود دارد اینکه احتمال داشته باشد یک جنگی مانند جنگ ۸ روزه و جنگ ۲۰۱۴ با نوارغزه شکل گیرد بایستی به وضعیت درونی رژیم صهیونیستی و ارتش این رژیم توجه کرد که البته با وجود هراس ارتش اشغالگران از تحرکات حزب الله در مرزهای شمالی و پا برجا بودن وعده حزب الله مبنی بر انتقام گیری از خون شهید کامل در سوریه بعید است که این رژیم ریسک کند و دو جنگ را همزمان شروع کند چراکه در این صورت احتمال دریافت ضربه ای سنگین از سوی یک یا حتی دو جبهه (شمال شرق یا شمال) وجود خواهد داشت و این طبیعی و غیرقابل انکار خواهد بود چراکه نیروها و فرماندهان ارتش مجبور خواهند شد در نقاط مختلف راضی اشغالی پراکنده شده و با قدرتی پراکنده و غیرمتمرکز به سراغ نیروهایی بروند که از لحاط قدرت تاکتیکی و چریکی جنگ و انجام عملیات های زیرکانه اطلاعاتی و نطامی تبهر خاصی دارند.(بویژه حزب الله)

به نظر می رسد حداقل رژیم صهیونیستی تا روی کارآمدن بایدن در عرصه قدرت (به طور رسمی) همچنان با انجام عملیات های هوایی و بمباران مناطقی از سوریه و انتشار ادعاهای رسانه ای مبنی بر هدف قراردادن نیروهای قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش سوریه در جنوب این کشور سعی کند تا فضای رسانه ای و تبلیغاتی را علیه نیروهای مقاومت کنترل کرده و پس از آن ببیند که سیاست جدید کاخ سفید با حضور دموکراتها در قبال برخورد با فلسطین و سوریه چگونه خواهد بود.

انتهای پیام/م.ح