جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ 
qodsna.ir qodsna.ir
در گزارشی مفصل بررسی شد؛

نتانیاهو و الحاق غور اردن و کرانه باختری به سرزمین های اشغالی

رژیم صهیونیستی با الحاق غور اردن به سرزمین های اشغالی موجب تنگ تر نمودن هرچه بیشتر محاصره کرانه باختری و قطع ارتباط آن با اردن خواهد شد، که این موضوع نیز باعث می شود در آینده کنترل، تجزیه، اشغال و فشار هر چه بیشتر بر کرانه باختری را شاهد باشیم.

 

امین جعفری- خبرگزاری قدس:

 

"بنیامین نتانیاهو" نخست وزیر رژیم صهیونیستی برای پیروزی در انتخابات سپتامبر 2019 به امور متعدد و رنگارنگی متوسل شده است، اما یکی از مهمترین دستاویزهای نتانیاهو در این میان، طرحی است که تحت عنوانِ «الحاق غور اردن» ارائه نموده است.

از زمانی که دونالد ترامپ در ایالات متحده به قدرت رسید یکی از مدعیان صهیونیست ها در داخل کرانه باختری، الحاق بخش هایی از منطقه موسوم به منطقه «ج» به سرزمینهای اشغالی 1948 بوده است. منطقه «ج» به مناطقی اطلاق می شود که تحت سیطره امنیتی و اداری رژیم صهیونیستی هستند و عمدتاً شامل شهرک های صهیونیست نشین کرانه باختری است.

 

الحاق این بخشها یکی از خواسته های صهیونیست ها در دوره ترامپ بوده و به نظر می رسد بخشی از طرح آمریکایی موسوم به «معامله قرن» باشد.

 

در ادعایی که نتانیاهو در جریان تبلیغات انتخاباتی اش ارائه کرده و آن را به عنوان یک وعده انتخاباتی مطرح کرده است، الحاق منطقه غور اردن و شمال بحر المیت نیز بر مناطق موسوم به «ج» افزوده شده است. یعنی نتانیاهو سیطره و الحاق بخشهایی را مدعی شده است که تا کنون مقامات رژیم صهیونیستی بر آنها ادعایی نداشته اند.

ضمن اینکه نتانیاهو در این وعده انتخاباتی اش، افزوده که اقدام برای الحاق غور اردن و شمال بحرالمیت گام نخست از الحاق بخش هایی از کرانه باختری است و گام های توسعه طلبانه تری را برای پس از این بخش در نظر دارد.(1)

 

او در سخنان خود به وضوح اذعان نمود که هیچ نیتی برای پذیرش مرزهای یک کشور فلسطینی مستقل را ندارد و افشا کرد که رژیم صهیونیستی باید به مرزهای ثابتی دست یابد تا تضمین شود که کرانه باختری به منطقه‌ای مانند نوار غزه تبدیل نشود.

رژیم صهیونیستی کرانه باختری، قدس شرقی، غزه و ارتفاعات جولان سوریه را در سال ۱۹۶۷ اشغال و در سال ۱۹۸۰ قدس شرقی و در سال ۱۹۸۱ بلندی های جولان سوریه را با وجود مخالفت های جامعه بین المللی به این رژیم الحاق کرد.

 

براساس توافقنامه اوسلو که در سال ۱۹۹۳ میان اسرائیلی ها و فلسطینی ها منعقد شد، کرانه باختری به سه منطقه تقسیم می شود که منطقه «الف» ۱۸ درصد کرانه باختری از نظر امنیتی و اداری تحت کنترل فلسطین، منطقه "ب" ۲۱ درصد از نظر امنیتی تحت کنترل اسرائیل و از نظر اداری تحت کنترل فلسطین و منطقه "ج" ۶۳ درصد از اراضی کرانه باختری را تشکیل می دهد که طبق ماده ۱۷ این توافق از نظر امنیتی و اداری تحت کنترل اسرائیل است.

 

نتانیاهو با تخریب منازل منطقه وادی الحمص در "صور باهر" واقع در قدس اشغالی، تبلیغات انتخاباتی خود را با عنوان تسلط کامل امنیتی بر کرانه باختری و ادغام اداری و امنیتی آن در مناطق (ج) آغاز کرد.

 

اما اطرافیان نتانیاهو  و برخی جناح صهیونیست ها که از خطرات تصمیم نتانیاهو اطلاع داشته و از تغییر جمعیتی و ادغام اعراب فلسطینی در این منطقه بیم دارند درباره تسلط بر مناطق "ج" صراحت بیشتری داشتند، زمانی که گفتند:

 

هدف اصلی از عملیات احداث شهرک ها در این منطقه جلوگیری از ایجاد دولت فلسطینی مستقل است به ویژه که این منطقه از نظر جغرافیایی دروازه فلسطین به دنیای خارج و هم چنین سبد غذایی فلسطینینان و منبع آبی اول به ویژه برای منطقه الاغوار است.

 

سخنان نتانیاهو  و اعلام تصمیم تحریک آمیزش باتوجه به اهمیتی که منطقه ج  برای فلسطین دارد بلافاصه واکنش های آنها و اردن و نیز کشورهای عربی و اسلامی و محافل بین المللی را در برداشت و این امر را خروج از قوانین بین المللی دانسته و آن را در برارنده عواقب و نتایج بی ثبات کننده و مستعد خشونت ها دانستند.

 

برخی نیز سخنان نتانیاهو درباره الحاق تقریبا یک سوم منطقه ج کرانه باختری به این رژیم را یک تهدید جدی و نه یک وعده انتخاباتی دانستند؛ از نظر آنها نخست وزیر رژیم صهیونیستی به وضوح نشان داد که این رژیم از چراغ سبز آمریکا و طرح موسوم به "معامله قرن" برای اشغال بیشتر کرانه باختری از طریق پروژه شهرک سازی ها و ممانعت از تشکیل کشور مستقل فلسطینی استفاده می کند.

 

مناطقی که رژیم صهیونیستی در تلاش برای جدا کردن از تشکیلات خودگردان فلسطین است، مخزن ثروت های طبیعی بوده  و از بعد اقتصادی برای فلسطینی ها بسیار دارای اهمیت است. که اهالی این منطقه آن را سبد غذایی کشور فلسطین آینده می دانند.(2)

 

از این رو «مجتبی فردوسی پور» سفیر سابق ایران در اردن در مورد الحاق غور به سرزمین های اشغالی بیان می دارد: اشغال اغوار اردن و کرانه باختری از طریق شهرک‌سازی صهیونیست‌هادر سه بخش قابل بررسی می باشد:

 

  1. سابقه موضوع

سابقه این موضوع به طرح "الون" برمی‌گردد. سرلشگر" ایگال الون " معاون نخست وزیر و وزیر خارجه دولت اسحاق رابین اندکی پس از جنگ 1967 طرح خود را بر اساس "انضمام غور اردن که از نهر اردن در دره شرقی تا ارتفاعات کرانه باختری و همچنین شرق قدس و جنوب بیت لحم" را در برمی‌گیرد، مطرح کرد.  

پس از الون،  اسحاق رابین نحست وزیر وقت رژیم صهیونیستی نیز در روند سازش در دهه 90 اعلام کرد: "مرزهای دفاعی کیان اسرائیل  در وادی اردن قرار دارد."  لذا رژیم صهیونیستی همواره بر این اعتقاد بوده‌ است که این منطقه راهبردی به عنوان مانع امنیتی  در مقابل مرزهای شرقی عمل می‌کند. بر همین اساس بنیامین نتانیاهو نخست وزیر کنونی این رژیم نیز در سپتامبر 2019 عزم دولت خود را برای الحاق کردن غور(دره) اردن و مناطق شمال بحر المیت در صورت پیروزی در انتحابات کنیست اعلام کرد.

 وی همچنین معتقد است که سیطره بر اغوار اردن مانع متحول شدن کرانه  در الحاق به باریکه غزه می‌شود. دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا نیز با رونمایی از طرح معامله قرن خود در ژانویه 2020 عملا نیات دیرینه صهیونیست‌ها را برای الحاق کردن شهرک‌های اشغالی که شامل 31 شهرک در منطقه جیم از طرح تقسیم مناطق سه گانه کرانه باختری، با 11 هزار شهرک نشین را شامل می‌شود مهر تایید زد.

  1. موقعیت جغرافیایی و اهمیت راهبردی

امتداد منطقه اغوار در شمال بحرالمیت به مساحت 2400 کیلومتر مربع دوشادوش مرزهای اردن و تقریبا 30 درصد از مساحت کرانه باختری است. (3)

 

و جغرافیای آن بین 200 تا 400 متر پایین تر سطح دریا بوده، و به بحر المیت می رسد. همچنین این دره به همراه  بحر المیت به مساحت 1.6 میلیون هکتار گسترش می یابد. (4)

 

که اهمیت این منطقه به‌ دلیل برخورداری از آب و هوای گرمسیری و زمین‌های حاصل‌خیز حکم سبد غذایی فلسطینیان را دارد و اساسا دولت مستقل فلسطینی بدون منطقه غور هویتی نخواهد داشت. این منطقه از استعداد کشاورزی، تولید انرژی، وجود معادن پتاس، فسفات و جاذبه‌های بسیار گردشگری برخوردار است. جمعیت فلسطینی 65 هزار نفری ساکن در این منطقه که به عنوان باقیمانده نسبت 2/7 میلیون نفر اولیه است، امروزه پس از اشغال 85 درصدی اغوار توسط رژیم صهیونیستی  و ایجاد 90 پایگاه نظامی و امنیتی، مانع بهره برداری فلسطینیان از این منطقه شده‌اند.

 

منطقه اغوار برای اردن نیز علاوه بر آنکه نمایانگر امتزاج تمدنی به‌ویژه مصالح مشترک دو ملت اردن و فلسطین است، حائز اهمیت بسیاری از حیث سیاسی، امنیتی و انسانی است  و در صورت اشغال کامل آن، منافع حیاتی اردن را در این منطقه مورد تهدید جدی قرار می‌دهد. منطقه اغوار در اصل تا قبل از جنگ 1967 تحت حاکمیت کامل اردن بوده‌ است.

 

 از این رو در صورت اشغال کامل آن،  توافقنامه وادی عربه میان اردن و رژیم صهیونیستی  را از بین خواهد برد. از همه مهم‌تر اینکه در صورت اشغالگری صهیونیست‌ها بر این منطقه، زمینه دست اندازی‌های بیشتر صهیونیست‌ها بر سرزمین‌ها و دولت‌های عربی دیگر را هم فراهم خواهد شد.

 

3- احتمال الحاق باقیمانده اغوار و شهرک‌ها:

 

درست است که بنیامین نتانیاهو با وعده برد انتخابات کنست ( پارلمان ) موضوع الحاق را اعلام کرده است، اما این وعده‌ها با سه رویکرد قابل بررسی است.

 

1)خوی اشغالگری صهیونیست‌ها که با ایده‌های آئینی منبعث از تورات و بن گورین موسس رژیم صهیونیستی است، این ایده‌ها نه تنها به کل کرانه باختری و غرب رود اردن بلکه به نواحی شرقی نهر اردن نیز چشمداشت دارد. بر همین اساس،  رژیم صهیونیستی با زیر پا نهادن تمام قطعنامه‌های شورای امنیت و نهاد مجمع عمومی بدون هیچ مانعی  به احداث 700 شهرک در کرانه باختری و 200 شهرک در قدس شرقی اقدام کرده‌ است.

 

هم اینک نیز با طرح یکجانبه امنیتی ایالات متحده آمریکا با عنوان طرح معامله قرن درصدد اجرایی کردن این ایده است و برای مشرعیت بخشی آن نیز بر اساس مصوبه کنست و تایید آمریکا بدون ارجاع موضوع به نهادهای بین‌المللی اقدام کند.

 

2)تمام هدف نتانیاهو تبدیل شدن به نخست وزیر ربع قرن در اسرائیل است و این موضوع با وعده‌های تداوم اشغالگری بر مبنای رویه‌های راست افراط گرای رژیم صهیونیستی  در تضمین امنیت دولت واحد یهود، امکان موفقیت دارد. از طرف دیگر نتانیاهو باید به هر وسیله ممکن از شر پرونده‌های کلان فساد خود و خانواده خویش رهایی یابد و این رویه بدون برخورداری از مصونیت‌های سیاسی ممکن نیست،‌ از این رو نتانیاهو با وجود به دست نیاوردن بیشترین آراء در سومین مرحله تجدید انتخابات کنست، این‌بار برای حفظ موقعیت خود حاضر شد بر سر دولت موقت و گذار 36 ماهه فقط با احراز نیمی از این مدت به عنوان نخست وزیر و حتی تقسیم پست‌های مسئولیتی کابینه با رقیب خود بنی گانتس  در  حزب آبی وسفید توافق کند اما تردیدی نیست که وی برای عبور از این مرحله و رسیدن به وضعیت تثبیت موقعیت سیاسی خود به هر حربه‌ای به‌ویژه الحاق تمام شهرک‌های جدید الاحداث مخصوصا در منطقه اغوار تا قبل از پایان یافتن ریاست جمهوری دونالد ترامپ اقدام ورزد.

 

3) طرح معامله قرن به عنوان ایده‌ای تماما آمریکایی - صهیونیستی و صرفا با هدف تضمین امنیت رژیم صهیونیستی است. یکی از اهداف اساسی این طرح،  اجرای یکسویه الحاق شهرک‌های صهیونیستی  در منطقه جیم از توافق اسلو و قدس شرقی است، به گونه‌ای که این طرح برای نطارت نهاد بین‌المللی چه شورای امنیت  و چه مجمع عمومی سازمان ملل  هیچ محلی از اعراب قرار نداده و حتی با اجرای آن تمام قطعنامه‌های سازمان ملل متحد کان لم یکن تلقی می‌شود.

 

در این‌  صورت،  رژیم صهیونیستی با اشغال کرانه شرقی نهر اردن و بحر المیت، برای گذر فلسطینیان به خاک اردن فقط معبر تحت نظارت امنیتی خود ایجاد خواهد کرد.

 

رژیم صهیونیستی پس از 1967 تا کنون بیش از 50 هزار فلسطینی را از این مناطق مجبور به کوچ اجباری کرده‌ است.  این در حالی‌ است که به اعتقاد برخی از سر کرده‌های نظامی صهیونیستی باریکه شمالی دره اردن تا ارتفاعات کرانه باختری (اغوار) به‌ دلیل عرض جغرافیایی کمتر از 40 کیلومتر نه تنها سوق الجیشی نبوده بلکه در عمق برد تسلیحاتی مقاومت قرار دارد.

 

اما با وجود این،  رژیم صهیونیستی به دو دلیل عمده،  الف) الحاق بلندی‌های جولان در تواصل الحاق اغوار  ب) عدم امکان تشکیل دولت مستقل فلسطینی که تنها با بقای اغوار فلسطینی و انضمام آن به باریکه غزه میسر است، بر ایده اشغال کامل کرانه باختری و اغوار رود اردن اصرار می ورزد.(3)

همچنیننتانیاهو در این شرایط با بیان این مدعا، دو بهره برداری از این طرح کرد. اول اینکه در زمانی که نیاز به رأی داشت با بیان این طرح رأی بخش قابل توجهی از مذهبی های افراطی و شهرک نشینان تندروِ ساکن کرانه باختری را به سمت خود آورد. او برای آنکه جدیت خود را در این زمینه نشان دهد جلسه دولت خود را روز یکشنبه در منطقه غور اردن برگزار کرد.

 

دیگر آنکه، این طرح جنجال آفرین را در زمان شلوغی انتخاباتی مطرح کرد و از تبعات منفی آن برای رژیم صهیونیستی و دونالد ترامپ کاست.

 

معنای حقیقی این طرح، اعلام بلعیدن تمام فلسطین اشغالی به جز نوار غزه توسط رژیم صهیونیستی است. قصد دولت رژیم صهیونیستی برای الحاق غور اردن و اینکه این گام نخست الحاق است و مناطق دیگری پس از آن در فازهای بعدی الحاق خواهند شد به معنی آن است که صهیونیستها می خواهند تمام کرانه باختری را طبق آنچه معامله قرن نامیده شده بود ببلعند.

 

نتانیاهو با مطرح کردن این طرح در دوره انتخابات، آن را در حد یک مانور تبلیغات انتخاباتی تنزل داد تا تبعات منفی کمتری برای رژیم صهیونیستی داشته باشد. کما اینکه بیان آن در این حد هم با واکنشهای شدید کشورهای اسلامی و مجامع بین المللی و اتحادیه اروپا همراه بود.(1)

 

واکنش‌ها

 

 موضوع الحاق دره اردن، فلسطینی‌ها را به خشم آورده است و حتی برخی از آنان که حامی روند سازش هستند اعلام کرده‌اند که این امر، کل روند سازش را نابود می‌کند. «حنان عشراوی» یکی از مسئولان سازمان آزادی بخش فلسطین، بیان می‌کند که این الحاق، نه تنها راه‌حل دو دولتی بلکه همه فرصت‌های صلح را از میان می‌برد. وی افزوده که «این تعهد، بخشی از تلاش رژیم صهیونیستی برای اجبار فلسطینی‌ها به خروج از کرانه باختری است.

 

نتانیاهو به دنبال سیطره بر زمین بدون ملت است».  ابومازن رییس تشکیلات خودگردان هم در این زمینه گفت که در صورت اجرای این امر، دیگر توافق‌های صلح، جاری و ساری نخواهند بود. البته باید به خاطر داشت که تهدیدهای ابومازن در رابطه با لغو توافقات و انحلال تشکیلات خودگردان، هرگز جنبه عملی نیافته است. شورای ملی فلسطین هم سخنان نتانیاهو درباره الحاق دره اردن را چالشی جدی برای اراده جامعه بین‌الملل، موسسات و قطعنامه‌های آن دانسته و خواستار پس گرفتن شناسایی بین‌المللی رژیم اشغال‌گر شد.

 

در این میان، محافل عربی و بین‌المللی مثل سازمان ملل، اردن، عربستان، ترکیه و اتحادیه عرب با آن مخالفت کرده‌اند.(6) به عنوان مثالاستفان دوجاریک" سخنگوی دبیرکل سازمان ملل متحد بیان داشت: این اقدام، احیای مذاکرات (میان فلسطینی ها و اسرائیل) و صلح در منطقه (خاورمیانه) را نابود می کند.

 

و "آنتونیو گوترش" دبیرکل سازمان ملل متحد نیز در نامه ای که به نشست بین المللی رسانه ای سازمان ملل متحد ارسال کرد، نوشت: بحران سیاسی، اقتصادی و انسانی در اراضی اشغالی فلسطین به ابعاد نگران کننده ای رسیده است.(2)

 

همچنین پادشاه اردن بر اهمیت هماهنگی تلاش‌های بین‌المللی برای مخالفت با تمامی اقدامات یک‌جانبه که می‌تواند راه حل دو کشوری در مسأله فلسطین را به شکست بکشاند، تأکید کرد.

 

وی افزود: راه حل دو کشوری تنها راهی است که منجر به تشکیل کشور مستقل فلسطین در مرزهای چهارم ژوئن سال ۱۹۶۷ و به پایتختی قدس شرقی خواهد شد.(5)

 

 و در همین راستا روسیه و اتحادیه اروپا هم بر مرزهای سال ۱۹۶۷ تاکید و هرگونه تغییری را در آن رد کردند.

 

همچنین الحاق دره اردن، زندگی ۶۵ هزار فلسطینی ساکن در منطقه غور اردن را تحت تاثیر قرار خواهد داد و به‌ویژه در این میان، شهر اریحا را به صورت جزیره‌ای محاصره شده در مناطق تحت حاکمیت رژیم صهیونیستی در‌می‌آورد. «عوفر زالزبرگ» تحلیلگر ارشد گروه بحران‌های بین‌الملل در این رابطه عنوان کرده که «اگر این الحاق عملی شود، فلسطینی‌ها بیشترین طرف آسیب دیده خواهند بود زیرا اگر چه اسراییل هم اکنون عملاً بر کرانه باختری سیطره دارد ولی الحاق آن به صورت رسمی، نشانگر این خواهد بود که دولت عبری، قصد چشم‌پوشی از این منطقه را ندارد. در این صورت، احتمالا سطح حمایت فلسطینی‌ها از راه‌حل دو دولتی کاهش می‌یابد و شاید رهبران فلسطینی به سمت اقدامات به اصطلاح منفی سوق یابند».

به علاوه، این امر، امکان تشکیل دولت فلسطینی را از بین می‌برد. همان‌طور که در نقشه نشان داده شده، با این طرح، که بر خلاف موازین شناخته شده راه‌حل دو دولتی است، هم پیوستگی مناطق فلسطینی از میان می‌رود و هم وسعت قلمرو آن ژنرال« ایلان فاز» رییس سابق اداره مدنی کرانه باختری و عضو انجمن «ژنرال‌های حامی امنیت اسراییل» عنوان کرد که الحاق کرانه باختری (اعم از شهرک‌ها و دره اردن)، آن هم در شرایط مبارزه با کرونا، هزینه‌های مالی و امنیتی زیادی برای ما خواهد داشت و به همین خاطر است که فعلاً اقدامات عملی در این رابطه مشاهده نمی‌شود زیرا مطالبات داخلی برای مبارزه با کرونا و صرف بودجه در این مسیر، امکان فعلی الحاق را میسر نمی‌کند. به علاوه، سوالات زیادی درباره واکنش‌های فلسطینی‌ها نسبت به این اقدام و رابطه ما با همسایگان عرب‌مان وجود خواهد داشت که امنیت و اقتصاد ما را تحت الشعاع قرار می‌دهد.

 

همینطور یکی از نگرانی‌های مهم صهیونیست‌ها در رابطه با الحاق دره اردن و عموماً کرانه باختری، ترس از پیامدهای بین‌المللی و تعارض شدید قانون صهیونیستی با قانون بین‌الملل است لذا آنان تلاش دارند که حتماً با حمایت آمریکایی‌ها، قضیه را پیش ببرند.

 

 در این میان، جمعیت فلسطینی حاضر در غور اردن، یکی از علل اصلی نگرانی در ابعاد امنیتی خواهد بود. این‌ که رژیم‌صهیونیستی باید از دیوار حائل عبور کرده و چه تعاملی با این افراد داشته باشد، خود ابهام بزرگی است.

 

یعنی آیا باید به آنان تابعیت اسراییلی بدهد که البته در این صورت، نگرانی‌های جمعیتی و افزایش شمار عرب‌ها در برابر یهودیان وجود دارد و این‌که آیا باید آن‌ها را به مناطق تشکیلات خودگردان یا اردن اخراج نماید که در این صورت نیز، نگرانی‌های مربوط به انتقال جمعیتی و تبعات بین‌المللی ایجاد می‌شود. دیوید هرست، تحلیلگر انگلیسی میدل ایست آی، با توجه به همین نگرانی‌ها، الحاق دره اردن به رژیم‌صهیونیستی را مرگی تدریجی برای آن می‌خواند.

همچنین یکی از نگرانی‌های مهم صهیونیست‌ها در رابطه با الحاق دره اردن و عموماً کرانه باختری، ترس از پیامدهای بین‌المللی و تعارض شدید قانون صهیونیستی با قانون بین‌الملل است لذا آنان تلاش دارند که حتماً با حمایت آمریکایی‌ها، قضیه را پیش ببرند به همین خاطر قبل از انتخابات اعلام کرده که اجرای این قضیه را به بعد از انتخابات و تشکیل ائتلاف حکومتی موکول می‌کند.

 

در همین راستا، روزنامه الشرق الاوسط به نقل از منابع سیاسی صهیونیست گزارش داد که نتانیاهو، نظرات مشاوران حقوقی خود درباره پیامدهای بین‌المللی الحاق دره اردن پذیرفته و هر اقدام اجرایی را در این زمینه متوقف کرده و بر پرونده جنایات جنگی رژیم‌صهیونیستی در دادگاه بین‌المللی لاهه متمرکز شده است. این در حالی است که اصولاً دولت ترامپ که هم اکنون در آستانه انتخابات قرار دارد و به حمایت صهیونیست‌ها نیازمند است، اصولاً شهرک‌سازی در کرانه باختری را نقض قانون بین‌الملل ندانسته و خواستار ادامه آن شده‌ است.

 

در حالی که صهیونیست‌ها، چشم به حمایت آمریکا در این رابطه دوخته‌اند، مارک میلمان و آنه لوییس روسای گروه موسوم به «اکثریت دمکراتیک برای اسراییل» که یک گروه آمریکایی صاحب نفوذ و حامی این رژیم است، طی نامه‌ای هشدار دادند که الحاق دره اردن می‌تواند آسیب‌های جدی در دراز مدت به ائتلاف آمریکا و رژیم‌صهیونیستی وارد نماید.

 

به گفته آن‌ها، طرح الحاق دره اردن، بر اساس طرح صلح ترامپ بوده اما ترامپ به تنهایی آمریکا را اداره نمی‌کند. به علاوه، نامه‌هایی هشدارآمیز هم از سوی ۱۳۰ تن از یهودیان آمریکایی به همین مضمون برای رهبران صهیونیست از جمله نتانیاهو و رقبای سیاسی وی یعنی گانتس و یئیر لاپید هم ارسال شده است.(6)

 

نتیجه گیری

 

بنابراین با توجه به مباحث فوق به طور کلی می توان گفت، رژیم صهیونیستی با الحاق غور اردن به سرزمین های اشغالی موجب تنگ تر نمودن هرچه بیشتر محاصره کرانه باختری و قطع ارتباط آن با اردن خواهد شد، که این موضوع نیز باعث می شود در آینده کنترل، تجزیه، اشغال و فشار هر چه بیشتر بر کرانه باختری را شاهد باشیم. همچنین این موضوع عملا شکل گیری و تجهیز جریان مقاومت در کرانه باختری را دشوار خواهد نمود و نیز می تواند افزایش شکاف این رژیم با اردن را بیشتر نماید.

 

دیگر اینکه این طرح فشار بیشتری را بر جنبش آزادی بخش جهت همسویی هرچه بیشتر وارد خواهد آورد و همچنین موانع پیش رو و راه رسیدن به طرح معامله قرن را هموارتر می نماید.

 

همینطور این رژیم عملا می خواهد با ایجاد حائلی، مرز بین کرانه باختری و اردن را برداشته تا در آینده مانع از شکل گیری کشور مستقل فلسطین گردد و سپس در بلند مدت و در فرصت مناسب بتواند، کرانه باختری را  آرام آرام در خود هضم نماید.   

 

اما از منظری دیگر این الحاق شاید در کوتاه مدت دستاوردهایی برای رژیم صهیونیستی داشته باشد اما در آینده ای بلند مدت می تواند گفتمان انتفاضه را نیز در کرانه باختری پرنگ تر نماید و کلاف سیاسی سر در گم این رژیم را پیچیده تر از گذشته نماید.  هرچند که پویایی جریان مقاومت فلسطین و جریان مقاومت در منطقه و استفاده از پتانسیل های منطقه ای و بین المللی می تواند سرعت و یا میزان دستیابی رژیم صهیونیستی به اهداف نامشروع اش را با موانع جدی روبرو نماید.

 

انتهای پیام/ م.ح




مطالب مرتبط

یکصد و نود و پنجمین روز تجاوزات و جنایات اشغالگران در نوار غزه/

حملات توپخانه‌ای مستمر به شهر غزه/  ادامه یورش صهیونیستها به کرانه باختری/ نماینده سوریه در سازمان ملل: آمریکا مانع آتش بس در غزه است
یکصد و نود و پنجمین روز تجاوزات و جنایات اشغالگران در نوار غزه/

حملات توپخانه‌ای مستمر به شهر غزه/ ادامه یورش صهیونیستها به کرانه باختری/ نماینده سوریه در سازمان ملل: آمریکا مانع آتش بس در غزه است

تجاوزات و جنایات رژیم صهیونیستی علیه مردم بی دفاع نوار غزه وارد یکصد و نود و پنجمین روز پیاپی شده است، مناطق مختلف کرانه باختری هم از بامداد امروز در معرض حملات اشغالگران بوده است.

|

محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی: 

سیلی مردم ایران به دشمن صهیونیستی، محکم و درس‌آموز بود
محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی:

سیلی مردم ایران به دشمن صهیونیستی، محکم و درس‌آموز بود

رئیس مجلس شورای اسلامی با تاکید بر اینکه ایجاد امنیت پایدار، منوط به پشیمان کردن هر متعرض به کشور است، گفت: جمهوری اسلامی ایران که نشان داده غیرتمندانه نسبت به حفظ خاک و امنیت کشور برخورد می‌کند، با اقتدار به وظیفه ملی خود عمل کرد.

|

نظرات کاربران

فیلم

خبرگزاری بین المللی قدس


خبرگزاری بین المللی قدس

2017 Qods News Agency. All Rights Reserved

نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.