جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ 
qodsna.ir qodsna.ir

پیدا و پنهان خروج آمریکا از سوریه

« احمدرضا روح الله زاد»

 

تصمیم ترامپ مبنی بر خروج نیروهای نظامی این کشور از شرق سوریه (این دستورظاهرا در مورد منطقه التنف ساکت است) و نیز کاهش نظامیان امریکا در افغانستان یعنی از 14 هزار نفر به 7 هزار نفر، تحلیلهای متفاوتی را به دنبال داشته است.

 

  • بعضی بر آن هستند که این اقدام امریکا از موضع برتری بوده است و همانطور که ترامپ نیز اعلام کرده است، داعش در سوریه شکست خورده است و باقی مانده آن نیز چندان ضعیف شده که دیگر نیاز به حضور و کمکنظامی امریکا به عنوان یک ابر قدرت نظامی در این کشور نیست و نیروهای محلی می توانند خود داستان داعش را در سوریه به پایان برسانند.
  •  
  • برخی تلاش دارند اینگونه القا کنند که این اقدام بر اساس یک سناریوی هماهنگ شده با روسیه و ترکیه و اسرائیل است و نتیجه ان خروج نیروهای ایران و دیگر نیروهای محور مقاومت از سوریه است که خواسته موکد امریکا و اسرائیل است. بر اساس این سناریو امریکا به ترکیه چراغ سبز برای لشکر کشی نظامی به خاک سوریه به بهانه پایان دادن به تهدیدات امنیتی تروریست ها علیه این کشور داده است.
  •  
  • برخی تحلیل ها هم بر این موضوع مانور می دهند که این اقدام امریکا در واقع بستر سازی برای ورود به یک سناریوی جدیدی از درگیری با قدرت اصلی نظامی، سیاسی منطقه یعنی ایران است. به عبارت دیگر از آنجا که امریکا در کلیه اقدامات سخت نیابتی و اقدامات نرم خود در مقابل ایران شکست خورده است، به این نتیجه رسیده است که باید در حوزه سخت با ایران راسا همآوردی کند. این افراد ورود چند روز پیش ناو هواپیمابر یو اس اس استینیس به خلیج فارس در همین ارتباط ارزیابی می کنند.
  •  
  • اما تحلیلگران سیاسی معتقدند که در پشت اقدام امریکا در عقب نشینی از سوریه و کاهش نظامیان خود در افغانستان، هیچ سناریویی متصور نیست و دلیل اصلی آن تنها و تنها شکست این کشور در سیاست های منطقه ای امریکا است و تنها عامل موثر در این شکست هم اراده ایستادگی محور مقاومت در برابر زیادی خواهی های امریکا و صهیونیسم است.
  •  
  • محور مقاومت در هر عرصه ای که وارد درگیری با جریان سلطه به رهبری امریکا شده است پیروز میدان بوده است؛ لبنان کوچک که زمانی حیاط خلوت رژیم صهیونیستی بود، با شکل گیری مقاومت اسلامی معادله درگیری را کاملا تغییر داده است و حزب الله در راس محور مقاومت لبنان، برای این کشور یک توان بازدارندگی فوق العاده ایجاد کرده است.
  •  
  • محور فلسطین که زمانی در شرایط تسلیم محض قرار گرفته بود، با شکل گیری مقاومت اسلامی در جغرافیای فلسطین شرایط درگیری را ارام آرام تغییر داد تا جائیکه جنگ دو روزه چهل روز پیش در غزه نشان داد که ضعیف ترین حلقه مقاومت اسلامی اینک به عنوان یکی از قوی ترین حلقه های این محور محسوب می شود که می تواند در هر لحظه و با هر گستره ای که اراده کند اسرائیل را در ابعاد نظامی و سیاسی، اقتصادی و امنیتی به چالش های بزرگی روبرو سازد که فروپاشی ائتلاف حاکم صهیونیستی یکی از نتایج آن محسوب می شود.
  •  
  • سوریه همواره به دلیل برتری هوایی اسرائیل در شرایط بسیار آسیب پذیر قرار داشت اما علی رغم اینکه ارتش سوریه گرفتار جنگی 7 ساله در جغرافیای این کشور با تروریست های تکفیری بود، توانست ضمن کسب تجربه ای ارزشمند در این جنگ و شکل گیری یک ارتش مومن و معتقد به محور مقاومت، در ساختار دفاعی با کمک دوستان خود در محور مقاومت و روسیه به عنوان همپیمان این کشور، خود را ارتقاء دهد و اینک آسمان این کشور برای هر پرنده ای اعم از جنگنده و موشک بشدت نا امن است. رهگیری و انهدام صد در صدی حملات موشکی اسرائیل به سوریه شاخص مهمی در این ارتباط محسوب می شود.
  •  
  • یمن که یکی از فقیر ترین کشورهای شبه جزیره عربستان محسوب می شود در جنگی چهار ساله با دشمن خارجی و داخلی، علی رغم محاصره شدید و علیرغم حمایت و تجهیز دشمنان، موفق شد شرایط درگیری را تغییر داده و مهاجمین به این کشور واردار به گفتگو و تعیین شرایط پایان جنگ کند. نشست اخیر نمایندگان انصارلله در استکهلم با نیروهای همپیمان با عربستان در این راستا قابل تعریف است.
  •  
  • عراق توسط امریکا اشغال شد اما مردم این کشور با مقاومت خویش امریکا را وادار به پذیرش اراده خود برای مدیریت کشور کردند. جریان سلطه با ایجاد داعش در صدد شکست اراده مردم عراق شد اما محور مقاومت به رهبری ایران برادران مسلمان خود را در مقابل نیروهای امریکایی – صهیونیستی و ارتجاع عرب یعنی داعش تنها نگذاشتند و اینک داعش در عراق پایان یافته است و شرایط در گیری از نظامی به امنیتی تغییر کرده است.
  •  
  • هدف از محور سلطه از تولید بحران سوریه ایجاد شکاف در محور مقاومت بود. اگر جریان سلطه به رهبری امریکا موفق به تغییر نظام سوریه و یا تجزیه این کشور و تشکیل کشورهای کوچک می شد، عملا ساختار جایگزین ساختاری مقاومتی نبود.به عبارت دیگرشرق و غرب محور مقاومت از هم جدا شده و این می توانست حمایت از حلقه های محور مقاومت در غرب این محور یعنی حزب الله و فلسطینرا کاملا مانع شده و زمینه را برای یکسره سازی آنها از طریق حمله نظامی مهیا سازد و در نهایت با حذف این حوزه های مقاومت که از آن به عنوان حوزه های نفوذ ایران یاد می کنند، زمینه برای اقدام نظامی علیه ایران و به زعم شان حذف ایران از معادلات منطقه ای با کمترین هزینه فراهم می شد.
  •  
  • جریان سلطه به رهبری امریکا برای اجرای سناریوی حذف مقاومت از منطقه با تاکید بر بحران سوریه و عراق هزینه های هنگفتی در ابعاد نظامی، امنیتی و انسانی کرد. دونالد ترامپ، رئیس جمهور امریکا در کارزار انتخاباتی رسما اعلام کرد که این کشور یعنی امریکا فقط برای عملیاتی کردن این سناریو بیش از 7 ترلیون دلار هزینه کرده است. نخست وزیر سابق قطر هم در شبکه بی بی سی این کشور رسما اعتراف کرد که عربستان و قطر برای سرنگونی بشار اسد از قدرت در سوره بیش از 150 میلیارد دلار هزینه کردند اما توفیقی بدست نیاوردند. این جدای از هزینه های دیگری است که در راه پرداخت کرده اند و بسیاری از نظامیان و نیروهای امنیتی و اطلاعاتی این کشورها در این درگیری جان باخته اند.
  •  
  • محور مقاومت بر خلاف سناریوی غرب، نه تنها اجازه نداد ساختار سیاسی سوریه تغییر بکند و شکاف غرب و شرق محور مقاومت رخ دهد، بلکه توانست کریدور زمینی تهران، بغداد، دمشق و بیروت را ایجاد کند و به اعتراف تحلیلگران استراتژیست محور مقاومت با کنترل این کریدور در صورت نیاز در کمترین زمان ممکن در هر نقطه از جغرافیای محور مقاومت برای خنثی سازی طرح های جریان سلطه و حمایت از ظرفیت های موجود حضور نظامی و لجستیکی داشته باشد، حضوری که از صرف دفاع خارج شده و به ترکیبی دفاعی- تهاجمی تبدیل شده است.
  •  
  • همه اقدامات امریکا در سطح منطقه در واقع بر اساس تامین نیازهای امنیتی اسرائیل بوده است. اسرائیل به دلایل متعدد ناتوان از تامین امنیت خود به تنهایی است و لذا برای این مهم نیاز به حمایت امریکا و دیگر کشورهای جریان سلطه داشته است. سال های متمادی این حمایت ها صرفا سیاسی، اقتصادی و لجستیکی بود اما با شکل گیری و قدرت یابی محور مقاومت، اسرائیل احساس کرد که برای تامین امنیت خود نیاز به حضور نظامی حامیان غربی خود دارد. لذا یکی از مهمترین دلایل لشکر کشی امریکا به منطقه غرب آسیا تامین این نیاز اسرائیل بوده است. حمله به افغانستان و عراق هزینه سنگینی را بر جامعه امریکا تحمیل کرد و امریکا احساس کرد که توانایی ورود به جنگ مستقیم دیگری در سطح منطقه آن هم با قدرتمندترین کشور و مردم منطقه را ندارد لذا بحران تروریستی را در سطح منطقه مدیریت کرد تا شرایط را برای تضعیف و حذف ایران مهیا سازد. اما روندها خلاف سیاست های امریکا شد. اکنون با خروج امریکا از سوریه که در واقع به معنی شکست این کشور و پیروزی محور مقاومت است، شرایط در کل منطقه به نفع محور مقاومت و به ضرر اسرائیل رقم خورده است و نظم نوین منطقه ای در حال شکل گیری است و این دقیقا به معنی انزوای رژیم صهیونیستی و البته رژیم های وابسته منطقه است. این همان نکته ای است که گیدئون لوی در یادداشت 2 دی روزنامه هارتص بر آن تاکید کرده است که باید از ترامپ تشکر کنیم که به اسرائیل درس داد که باید به هیچ قدرتی از جمله امریکا تکیه نکند.
  •  
  • دونالد ترامپ در توئیتی که در آن خبر از تصمیم خود برای خروج نظامیان امریکا خبر داد تلاش داشت که این کشور برنده بحران سوریه معرفی کند که در سیاست های خود در سوریه و در جنگ با داعش موفق بوده است. اما تحولات میدانی و شاخص ها گویای این نکته است که امریکا اساسا در داستان سوریه موفقیتی نداشته است و تنها میوه ای که برداشت کرده است شکست بوده است. البته باید اذعان کرد که خروج نظامیان امریکا از سوریه می تواند یک موفقیت برای دولت امریکا محسوب شود چرا که هم هزینه های اضافی بر مردم امریکا تحمیل نمی کند و هم جان سربازان امریکا نجات پیدا کرده است!
  •  
  • امریکا در بحران سوریه نشان داد که یک کشور قابل اعتمادی نیست و اتکای بازیگران خرد و کلان منطقه به امریکا تنها نتیجه اش ناکامی است. همانطور که ذکر شد اسرائیل در همه این سال ها به جریان سلطه به رهبری امریکا اعتماد کرد اما امریکا دیگر نمی تواند بر اسا همه خواسته ها و نیازهای اسرائیل رفتار کند. برخی بازیگران منطقه ای اعم از رژیم های وابسته و یا جریان های قومی مانند کردها به امریکا اعتماد کردند و در صفحه درگیری به عنوان مهره های امریکا عمل کردند اما امریکا وقتی منافع امریکا تغییر کرد سیاست های امریکا هم تغییر کرد. در اعتماد به امریکا به معنی فرو رفتن در باتلاقی است که امریکا ایجاد می کند اما برای نجات خود از باتلاق همراهان خود را قربانی می کند. این بازیگران برای نجات خود چاره ای ندارند تا هرچه سریعتر خود را از پازل امریکا خارج سازند و در پازل مقابل تعریف کنند. کردهای سوریه به امریکا اعتماد کردند و بر اساس سیاست های امریکا منافع و امنیتملی سوریه را قربانی مطالبات قومی کردند و در مواردی هم اقدام به درگیری با ارتش سوریه کردند که فداکارانه در جنگ با تروریست های تکفیری و آزاد سازی کشور هستند. طبیعی بود که امریکا هرگز ترکیه را رها نخواهد کرد و طرف کردها را بگیرد هر چند در همین بحران زمانی که منافع امریکا ایجاب می کرد خود را بر خلاف خواسته ترکیه حامی کردها نشان داد و به تجهیز و تسلیح آنها اقدام کرد اما اینک منافع امریکا رها سازی کردها در مقابل ترک ها است.
  •  
  • همزمانی تصمیم ترامپ برای خروج نیروهای نظامی از سوریه و کاهش توان نظامی در افغانستان با ورود ناو هواپیمابر یو اس اس استینیس در واقع با هدف انحراف اذهان از شکست امریکا در منطقه و خصوصا در سوریه و حفظ پرستیژ این کشور ارزیابی می شود. هر چند برخی تلاش داشتند این مطلوب امریکا را برجسته سازی کنند و بر همین اساس اقدام نظامیان ایران را در محاصره این ناو و شلیک های هشدار آمیز به سمت آن را در هنگام عبور از تنگه تنگ هرمز از تحلیل های خود عمدا حذف کردند! همچنین برگزاری رزمآیش پیامبر اعظم(ص) 12 در جزیره قشم که در آن نیروی زمینی سپاه رسما تغییر دکترین نظامی ایران از پدافندی و به دکترین آفندی و تاکید سردار پاکپور فرمانده نیروی زمینی سپاه مبنی بر اینکه " بهترین دفاع حمله و هجوم است و وقتی دشمن علیه کشور مان نیتی داشته باشد باید به آن هجوم ببریم . چرا که عامل بازدارندگی ما همین هجوم خواهد بود. در صورتی که دشمنان ما نیت سوء داشته باشند، در مقابل آنها با تمام توان و ظرفیت خواهیم ایستاد؛ هدف ما این است که معادلات بازدارندگی و دفاعی خود را در ذهن دشمن دقیق و واقعی کنیم. دشمن باید در محاسبات خود این موضوع را در نظر بگیرد که دفاع ما ترکیبی از پدافند و آفند بوده و البته غلبه آفندی و تهاجمی آن بیشتر است، تجربیات نیروی زمینی سپاه در نبرد علیه تروریسم، امنیت مرزها و تجربیات حاصل از جنگ‌های اخیر، موجب شکل‌گیری دکترین‌های تاکتیکی جدیدی شده است که گوشه‌ای از آن را در رزمایش پیامبر اعظم(ص) ۱۲  به قضاوت و ارزیابی خواهیم گذاشت و در صورت اقتضا، این دکترین‌ها را نیز توسعه می‌دهیم. در تحلیل این جریان جایی ندارد زیرا به جایگاه امریکا لطمه وارد خواهد شد. اما همین جریان ورود این ناو را با حذف واکنش نظامی ایران نسبت به آن و رزمآیش قشم را به عنوان نشانه قدرت و نشانه برنامه ایران برای ورود به جنگ با ایران معرفی می کنند!
  •  
  • خروج امریکا از سوریه را در واقع باید مقدمه اخراج کامل امریکا از منطقه غرب اسیا و جهان اسلام دانست و در واقع یادآور اظهارات ولی امر مسلمین است که خطاب به امریکا فرمودند ما شما را در دهه 50 ( هجری شمسی) از ایران اخراج کردیم و در دهه نود هم از منطقه بیرون انداختیم. امریکا هرچند تلاش کرد تا فرصت سوزی برخی جریان های وابسته مجددا به منطقه ورود داشته باشد اما محور مقاومت از چنان اقتداری برخوردار است که اجازه نداد این بازگشت تثبیت شود و خروج از سوریه مقدمه اخراج کامل امریکا در این بازگشت مجدد محسوب می شود.
  •  

انتهای پیام/




مطالب مرتبط

/یادداشت میهمان/

ایجاد بحران های کنترل شده و هدفمند توسط ترامپ و اعلام خروج نیروهای آمریکایی از سوریه
/یادداشت میهمان/

ایجاد بحران های کنترل شده و هدفمند توسط ترامپ و اعلام خروج نیروهای آمریکایی از سوریه

ترامپ هم در مواجهه با «مساله هسته ای و نفوذ منطقه ای ایران» و هم در «مساله هسته ای کره شمالی» و هم در «مساله فلسطین» که همگی گره هایی کور محسوب می شوند از راهبرد تولید بحران ها و تنش های کنترل شده هدفمند استفاده می کند.

|

بازندگان بحران سوریه

بازندگان بحران سوریه

مهمترین بازنده این میدان، فریب خوردگانی از میان جوامع مسلمان خاصه اهل سنت هستند که فریب تفکر منحرف وهابی و پول های رژیم های وابسته منطقه را خوردند و به امیدی واهی وارد این میدان شدند.

|

نظرات کاربران

فیلم

خبرگزاری بین المللی قدس


خبرگزاری بین المللی قدس

2017 Qods News Agency. All Rights Reserved

نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.