تحلیلی درباره خروج نظامیان آمریکا از سوریه
«خروج از سوریه چیز عجیبی نیست. من سالها برای آن کمپین کار کردهام و شش ماه پیش علناً خواستار آن شدم. روسیه، ایران، سوریه و دیگران دشمنان محلی داعشاند. ما [در سوریه] کار آنها را میکنیم. وقت آن است که به خانه بازگردیم و آن را بازسازی کنیم.»
به گزارش خبرگزاری قدس (قدسنا)، «عبدالله شهبازی» در یادداشتی درباره تصمیم خروج نظامیان آمریکایی از سوریه و افغانستان نوشت: ساعت ۹:۲۹ صبح چهارشنبه، ۲۸ آذر ۱۳۹۷/ ۱۹ دسامبر ۲۰۱۸ ترامپ با توئیت خود از صدور فرمانی غیرقابلپیشبینی و عجیب، دال بر خروج کامل و سریع نیروهای نظامی آمریکا از سوریه، خبر داد. او در توئیت ساعت ۶:۴۲ صبح پنجشنبه، ۲۰ دسامبر بار دیگر بر این امر تأکید کرد و نوشت:
«خروج از سوریه چیز عجیبی نیست. من سالها برای آن کمپین کردهام و شش ماه پیش علناً خواستار آن شدم. روسیه، ایران، سوریه و دیگران دشمنان محلی داعشاند. ما [در سوریه] کار آنها را میکنیم. وقت آن است که به خانه بازگردیم و آن را بازسازی کنیم.»
فرمان ترامپ جنجالی بزرگ در محافل سیاسی آمریکا پدید آورد و مخالفت بسیاری را از هر دو حزب، برانگیخت. بعدازظهر پنجشنبه، جیمز متیس، وزیر دفاع، در ملاقات با ترامپ، شخصاً استعفانامه خود را تقدیم کرد. اندکی بعد برنامه ترامپ برای خروج حدود نیمی از نیروهای نظامی آمریکا از افغانستان (حدود هفت هزار نفر) اعلام شد.
️ در واکنش به این رفتار ترامپ بلافاصله در محافل سیاسی ایران فرضیهای مطرح شد که گویا ترامپ، در ادامه سیاست منطقهای پیشین، که بهمراه اسرائیل و اتحادیه سعودی- امارات و شرکا، به تحریکات علیه ایران مشغول بود، اینک در حال خارج کردن نیروهایش از منطقه آسیبپذیر سوریه است تا به اقدامی شدیدتر، مثلاً نظامی، علیه ایران دست زند.
این فرضیه مردود است. وضع امروز منطقه مانند دیروز نیست و آن آرایش نیروها اکنون پابرجا نیست. پس از جنجال قتل خاشقچی و رسوایی بنسلمان، و بیانیههای سنای آمریکا در این باره و تیره شدن رابطه دولتمردان آمریکایی با سعودی، در آرایش منطقهای پیشین تغییرات جدی رخ داده است.
اگر فرمان ترامپ مقدمه تشدید عملیات خصمانه علیه ایران بود، باید خشنودی نتانیاهو و حامیانش را بویژه جان بولتون و تیم امنیت ملی ترامپ، شاهد میبودیم که چنین نیست. واکنشها، از جمله واکنشهای تند «بنیاد دفاع از دمکراسیها» که از بدنامترین لابیهای ضد ایرانی اسرائیل در واشنگتن است، عصبانیت شدید ایشان را نشان میدهد. بنیاد فوق در تیتر اصلی وبسایت خود فرمان ترامپ را «بزرگترین دستاورد برای ایران» خوانده و تبلیغات شدید را علیه آن آغاز کرده است.
متیس در استعفانامه دو صفحهای خود خطاب به ترامپ نوشت: «ما نمیتوانیم از منافع خود حفاظت کنیم یا نقش مؤثری ایفا کنیم بدون اینکه اتحاد مستحکم خود را با متحدانمان حفظ کنیم و به آنان احترام بگذاریم.» به گمانم، منظور از این «متحدان» بطور عمده اسرائیل است نه حتی بریتانیا که از خروج آمریکا از سوریه ناراضی است و نه متحدانی همچون سعودی که امروزه به شدت بیاعتبار شدهاند.
این گیجی و نارضایتی را در گزارش باراک راوید، روزنامهنگار سرشناس اسرائیلی، در وبسایت اکسیوس (۸ بعدازظهر پنجشنبه، ۲۰ دسامبر به وقت اسرائیل) میتوان دید. گزارش راوید به پروپاگاندای مبلغین غیررسمی دولتی شبیه است که در موضع ضعف قرار دارد ولی میخواهد خود را قدرقدرت بنمایاند. به ادعای راوید، گویا پوتین به نتانیاهو پیشنهاد کرده که، در ازای میانجیگری اسرائیل در روابط روسیه و آمریکا و نیز رفع تحریمهای ایران، نیروهای نظامی آمریکا و ایران از سوریه خارج شوند تا دست اسرائیل در سوریه بازتر شود. ولی نتانیاهو این پیشنهاد را نپذیرفته زیرا برایش «خنثی کردن برنامه اتمی ایران بیش از هر چیز اهمیت دارد.» گزارش راوید اینگونه القا میکند که، اکنون که آمریکا چنین ناگهانی از سوریه خارج میشود، لابد این توافق پذیرفته شده است. توجه کنیم که خروج نیروهای نظامی آمریکا منحصر به سوریه نیست و عصر پنجشنبه خروج حدود نیمی از نیروهای نظامی آمریکا از افغانستان اعلام شده است.
برخی تحلیلگران انگلیسی و آمریکایی فرمان ترامپ را به توافق پنهان با ترکیه منتسب کردند آن هم در پی تهدید حمله نظامی ترکیه به منطقه کردنشین سوریه و نیز تهدید خرید سامانه دفاعی «اس 400» از روسیه به جای سامانه آمریکایی پاتریوت؛ بویژه که اندکی پس از صدور فرمان ترامپ فروش ۳٫۵ میلیارد دلار سامانه پاتریوت به ترکیه اعلام شد. از دید این تحلیلگران، فرمان ترامپ چراغ سبزی است به اردوغان برای عملیات نظامی علیه کردهای سوریه که احتمال درگیری نیروهای ترکیه با نیروهای آمریکایی مستقر در منطقه کردنشین سوریه را منتفی میکند.
این تحلیل میتواند پذیرفتنی باشد ولی آیا انگیزه ترامپ از صدور فرمانی چنین جنجالی، که بخش مهمی از اعضای دولتش و سناتورها، حتی از حزب جمهوریخواه، را علیه او تحریک کرده، فقط همین بود؟ تأکید میکنم که روز بعد، خبر خروج نیروهای نظامی آمریکا از افغانستان نیز منتشر شد که نمیتواند به توافق پنهان با روسیه یا ترکیه ربط داشته باشد. این امر ثابت میکند که چرخشی جدی در سیاست ترامپ پدید آمده که باید دلایل مهم دیگر برای آن جستجو کرد.
البته که رفتار ترامپ پیشبینیناپذیر است. ولی گمان میکنم عامل اصلی این چرخش پرهیاهوی ترامپ، در آستانه تعطیلات کریسمس و شروع کار کنگره جدید، هوشمندی او در شناخت بحران قریبالوقوعی است که در دو بُعد «بحران مالی» و «بحران کنگره» در انتظارش است. پیشتر (۲۲ آذر/ ۱۳ دسامبر) نوشتم:
«محکومیت بنسلمان بعنوان مسئول قتل خاشقچی در سنای آمریکا نشان میدهد که با آغاز کار ۱۱۶مین دوره کنگره (از ۳ ژانویه ۲۰۱۹)، که کنترل مجلس نمایندگان آن در دست حزب دمکرات است، وضع ترامپ به شدت وخیم خواهد شد. بیاد داشته باشیم که پرونده تحقیقات رابرت مولر درباره نقش روسیه در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ در راه است.
باید نگرانیهای ناشی از وضع مبهم بازار بورس آمریکا را نیز افزود ؛ اگر چنین شود، "دوره طلایی"، که از نیمه دوم سال ۲۰۰۹، سال نخست دولت اوباما، آغاز شد و در دو سال اولیه دولت ترامپ ادامه یافت، به پایان میرسد. چنین وضعی بر سیاست خارجی آمریکا تأثیرات جدی خواهد داشت.»
گمان میکنم ترامپ برای حفاظت از خود در برابر تهاجم کنگره و پرونده قضایی رابرت مولر و مواجهه با بحران احتمالی مالی، هیچ راهی متصور نیست بجز توسل به پوپولیسم از طریق چرخش ناگهانی و بازگشت به شعارهای انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ که از جمله پایان دادن به حضور نظامی در خارج «با پول آمریکائیان و به سود دیگران» را به رأیدهندگان آمریکایی وعده داده بود. این همان نکتهای است که ترامپ در توئیت ساعت ۶:۴۲ صبح ۲۰ دسامبر خود بر آن تأکید کرده است.
انتهای پیام/م.ت/22
صفحات اجتماعی
اینستاگرام تلگرام توییتر آر اس اس