جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ 
qodsna.ir qodsna.ir

سناریوها و مدیریت توطئه
ریاض علیه مقاومت‎

رفعت سید احمد

 

خبرگزاری قدس (قدسنا): «رفعت سید احمد»* نویسنده و اندیشمند ملی گرای مصری، رئیس مرکز مطالعات و پژوهشهای یافا در قاهره در گزارش مستند خود آورده است : تاریخ برای ما نقل می کند که خطر از داخل پیکره عربی خطرناک ترین عامل شکست 1967 بود.  اسرائیل و در پس آن، آمریکا در آن حدی که قدرتمند نشان می دادند، نبودند و اگر ضعف و سستی و توطئه چینی برخی طرفهای عربی علیه یکدیگر نبود این شکست رقم نمی خورد.


این روزها پنجاهمین سالگرد شکست در جنگ ژوئن 1967 است که این سالگرد در فضاهای شبیه آنچه در آن روزها رخ داد چه در سطح عملکرد رسمی عربی یا آمادگی نظامی برای مقابله با چالشها و خطرات یا در سطح دشمنی رقبا و دشمنان با یکدیگر و گسترش اردوگاه آنها برای اینکه شامل به اصطلاح میانه روهای عرب در کنار متجاوزان اشغالگر شود. (سفر اخیر دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا به ریاض به عنوان نمونه) آنچه ما این روزها به آن خیلی نیازمندیم این است که این شکست و درسهای دردناک آن را یادآوری کنیم.

شاید آن را یادآوری می کنیم تا از فروپاشی که امت را تهدید می کند و ثبات و پیشرفت آن را متزلزل می کند، جلوگیری کنیم و تلاش خواهیم کرد آن را از زاویه متفاوتی یادآوری کنیم، زاویه نسبتا جدید، زاویه توطئه چینی عربستان سعودی علیه مصر به ویژه در آن جنگ(جنگ ژوئن 1967).  تاریخ برای ما نقل می کند که خطر از داخل پیکره عربی خطرناک ترین عامل شکست 1967 بود و اسرائیل و در پس آن، آمریکا در آن حدی که قدرتمند نشان دادند، نبودند و اگر ضعف و سستی و توطئه چینی برخی طرفهای عربی علیه یکدیگر نبود، عبدالناصر در توطئه ای به نام جنگ یمن غرق نمی شد. در آن برهه تاریخی عربستان سعودی  نقش اصلی را در این توطئه چینی ایفا می کرد.
 

محاصره اقتصادی مصر از طریق طرح شوم آمریکا و حکومتهای عربی حاشیه خلیج فارس همراه با غرق کردن صحنه داخلی مصر و سوریه در اختلافات و نزاعات میان گروههای اسلامی و حاکمیت صورت گرفت و همواره پای کسانی که امروز میانه روهای عرب خوانده می شوند، در میان بود(عبدالناصر در آن زمان این طرفها را ارتجاع عرب می خواند).
 

در ادامه این گزارش که در پایگاه اینترنتی شبکه المیادین منتشر شده است، آمده است : اسناد و واقعیتهای تاریخی و کتابهایی که چاپ شده از جمله کتاب «آیزنهاور(مبارزه به خاطر صلح) وجود طرح یا توطئه آمریکایی را تایید می کند که پیش از جنگ ژوئن 1967 آماده شده بود که هدف از آن پایان دادن به پدیده ناصریسم(عبدالناصر) بود که در آن زمان خطری برای طرح سلطه گری آمریکا به شمار می رفت.

این طرح بر اساس کتاب آیزنهاور بر محاصره اقتصادی برای مهار عبدالناصر و از بین بردن شرایط انقلابی گری در مصر از طریق منزوی کردن آن و از بین بردن جنبش ملی گرایی عربی متمرکز بود که دالاس وزیر خارجه وقت آمریکا در آن زمان، آن را خطرناک تر از کمونیسم توصیف کرده بود.
 

انزوای مصر بر اساس طرح آمریکا در آن زمان، از طریق مجموعه ای که آن را پیمان اسلامی خواندند،با هدف قرار دادن منطقه در سیطره و سلطه آمریکا به بهانه پر کردن خلاء با تکیه بر پادشاه وقت عربستان(ملک سعود) مبتنی بود که دالاس تلاش کرد وی را متقاعد کند که «دروازه اسلام» است و مکه باید به منزله واتیکان برای مسلمانان باشد.

 

بر اساس پژوهش مستند جالب مبارز عربی، فوزی اسعد النقیطی (از اهالی جزیره العرب که به عنوان پناهنده سیاسی به مدت بیش از چهل سال در قاهره زندگی می کرد) این پژوهش در قالب کتاب «روابط مصر و عربستان سعودی» صادره از مرکز یافا در سال 2006 منتشر شد.
 

در این زمینه، «آنتونی ناتنج» وزیر سابق دولت انگلیس گفته است که هدف دالاس، ایجاد رقیبی برای عبدالناصر بود که با تمام رقبایی که عادت داشت با آنها برخورد کند و آنها را در هم بشکند، تفاوت داشته باشد. رقیب از نوعی که مقاومت نکند، این کار را از طریق قرار دادن «دین اسلامی» در مقابل عبدالناصر انجام داد، دینی که در ملک سعود متبلور شده بود که در جریان سفرش به واشنگتن طی روزهای 29 ژانویه تا هشتم فوریه 1957 میلادی ظاهر شد.
 

 ملک سعود کاملا تسلیم دیدگاهها و نظرات رئیس جمهور وقت آمریکا یا وزیر خارجه اش، دالاس یا رئیس سازمان اطلاعات مرکزی وی بود دقیقا شبیه برادر فعلی اش ملک سلمان و فرزندش، محمد که از این نظر کاملا شبیه  استراتژی خصمانه آمریکا در منطقه هستند، توطئه چینی سعودی همچنان تا این لحظه یعنی سال 2017 ادامه دارد هر چند اشکال جدیدی به خود گرفته است.
 

تحول خطرناک از نظر مورخان شکست 1967 و دلایل آن، در نقش و موضع سعودی در تلاشهای سری و علنی این رژیم برای ترور عبدالناصر نهفته است، این در حالی بود که ملک سعود دو معاهده همکاری را با عبدالناصر در 27 اکتبر 1955 و 21 آوریل 1956 امضا کرده بود و با وجود این معاهده ها بارها برای ترور وی توطئه چینی کرد که اولین تلاش برای ترور در اواخر سال 1957 انجام شد که در آن زمان، پادشاه سعودی مبلغ سه میلیون پوند را به «مرتضی المراغی» وزیر کشور ملک فاروق اهدا کرد که این مسئله را سرهنگ خلبان «عصام الدین خلیل» فاش کرد پس از آنکه عملا مبلغ 162 هزار پوند را به عنوان پیش پرداخت اول دریافت کرد تا فرمانده کوتاه لقب بگیرد و شهر بیروت مقر مرتضی المراغی بود که از حمایت پلیس لبنان برخوردار بود و ارتباط نزدیک و محکمی با «کمیل شمعون» رئیس جمهور وقت لبنان داشت و با وی هماهنگی می کرد که البته این مسئله شگفت آور نبود، زیرا وزیر خارجه لبنان در آن زمان همزمان با سفر ملک سعود به واشنگتن در پایتخت آمریکا به سر می برد، وی ایده رهایی از دست عبدالناصر را به دالاس پیشنهاد کرد هنگامی که پیشنهاد وی به آیزنهاور رئیس جمهور وقت آمریکا ارائه شد، وی گفت که دیدگاههایش را مورد توجه قرار می دهد.
 

دومین تلاش برای ترور عبدالناصر، تلاش «عبدالحمید السراج» بود، آنگاه باید به نقش سعودی در جدایی سوریه از مصر و پایان اتحاد آنها اشاره کرد که برای این منظور در آن زمان 12 میلیون پوند پرداخت کرد، همزمان با جدایی مصر از سوریه، جنگ یمن سبب تضعیف ارتش مصر شد به همین سبب در سال 1967 مقاومت نکرد همانطور که در تاریخ ثبت شده است. عبدالناصر هنگامی جدایی مصر از سوریه علنا گریه کرد و این تنها باری بود که گریه کرد، آن طور که اسناد و مدارک هم به آن اشاره کرده است، جدایی مصر از سوریه راه را به روی شکستهای پیاپی عربی باز کرد.
 

همانطور که احمد الشقیری فرمانده سازمان آزادیبخش فلسطین در آن زمان گفته است : تاریخ نمی بخشد و در راس آنچه می نویسد، خواهد نوشت که همان کسانی که سبب جدایی در سال 1961 شدند همانها زمینه ساز شکست در ژوئن 1967 شدند. حقایق به ما می گوید که برخی از اسناد منتشر شده از سوی رژیم صهیونیستی از همکاری نزدیک و محکوم خاندان آل سعود با واشنگتن و تل آویو پیش از جنگ 1967 پرده برداشته است که نتیجه آن هماهنگی سیاسی، مالی و اطلاعاتی میان این سه طرف به منظور تثبیت شکست عبدالناصر و ارتش آن بود و جنگ یمن تنها وسیله نبود بلکه وسایل دیگری وجود داشت که خطرناک تر بود.

 

بخش تاریک تاریخ همچنین نقش آل سعود در شکست سال 1967 را مورد تاکید قرار می دهد، بعد از شکست تلخی که رئیس جمهور عبدالناصر کناره گیری کرد که به روز سیاه معروف شد، این مسئله برای آل سعود که عامل اصلی شکست مصر بود، تلخ نبود، علاوه بر نقش آل سعود در تضعیف ارتش مصر در جریان جنگ یمن باید به قراردادهای تسلیحاتی و توطئه اطلاعاتی این رژیم به نفع تل آویو و به زیان عبدالناصر اشاره کرد. خاندان آل سعود شکستهای مصر را با شور و اشتیاق دنبال می کردند و برای پایان حکومت عبدالناصر لحظه شماری می کردند، همانطور که مجله صوت الطلیعه در روز 12 آوریل 1976 نوشته بود، هنگام استعفای عبدالناصر، خاندان آل سعود به یکدیگر تبریک گفتند و گوسفند و شتر به نشانه شادمانی از این حادثه قربانی کردند که بیانگر عقده تاریخی و کینه آل سعود از مصر است از زمانی که محمد علی باشا به ویران کردن «درعیه» مقر حکومت نخست آل سعود به سبب فساد حکام و مزدوری شان برای بیگانگان و از بین بردن وحدت صف امت اسلام بود، اقدام کرده بود.
 

اوضاع قبل و بعد 1967 از ائتلاف واشنگتن و تل آویو و کسانی که عبدالناصر آنها را ارتجاع عرب خواند، به رهبری آل سعود علیه فرمانده انقلابی عربی مقاوم تا حدی زیادی با واقعیتها و شرایط امروز شباهت دارد و عربستان سعودی همان نقشها را همچنان بازی می کند و روابط مشکوک آن با واشنگتن و تل آویو همچنان ادامه دارد هر چند بازیگران صحنه نمایش تغییر کرده اند.
 

این توطئه های قدیمی و جدید امروز فقط علیه مصر نیست بلکه علیه سوریه و جنبشهای مقاومت عربی و اسلامی برقرار است شاید نتایج نشست اخیر ترامپ در ریاض بر این مسئله مهر تایید می زند، ولی آنچه قدرت های توطئه گر علیه مصر، سوریه وگروههای مقاومت عربی درک نمی کنند، این است که زمان شکستها همانطور که سید مقاومت سید حسن نصرالله به حق گفت، زمان شکستها گذشته است و فروپاشی و شکست در انتظار طرف مقابل است چه به ترامپ فدیه بپردازند یا نپردازند، واقعیت بر اساس سنتهای تاریخی در این زمینه این است که رویکرد و جهت گیری مقاومت و پیروزی بر ضد طرح صهیونیستی با وجود قساوت و سرسختی پروژه تروریستی داعشی است و شکست 1967 هرگز برای دومین بار تکرار نخواهد شد تا زمانی که روح مقاومت و نیروهای پویا در امت اسلام وجود داشته باشد.

 

* رفعت سید احمد دکترای فلسفه علوم سیاسی از دانشگاه قاهره در سال 1987 میلادی ، 30 اثر و دایره المعارف درباره اسلام سیاسی و مناقشه عربی صهیونیستی دارد.


انتهای پیام/22/




مطالب مرتبط

نتانیاهواعلام کرد:

به دنبال عادی سازی روابط با عربستان سعودی هستیم
نتانیاهواعلام کرد:

به دنبال عادی سازی روابط با عربستان سعودی هستیم

رون درمر، وزیر امور استراتژیک رژیم صهیونیستی از طرف بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر این رژیم رهبری تلاش‌ها برای ازسرگیری مذاکرات عادی‌سازی روابط با عربستان را بر عهده دارد. وی در نشست‌های اخیر خود در کاخ سفید با جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا در این باره صحبت کرده‌است.

|

نظرات کاربران

فیلم

خبرگزاری بین المللی قدس


خبرگزاری بین المللی قدس

2017 Qods News Agency. All Rights Reserved

نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.