سه‌شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ 
qodsna.ir qodsna.ir

بازندگان بحران سوریه

مهمترین بازنده این میدان، فریب خوردگانی از میان جوامع مسلمان خاصه اهل سنت هستند که فریب تفکر منحرف وهابی و پول های رژیم های وابسته منطقه را خوردند و به امیدی واهی وارد این میدان شدند.

 


به گزارش خبرگزاری قدس (قدسنا)، «مهدی زند» در یادداشتی نوشت: رئیس جمهور امریکا طی پیامی توئیتری از تصمیم خود در باره خروج نیروهای نظامی امریکا از سوریه خبر داد. ارتش امریکا بدون اجازه دولت سوریه و به بهانه مبارزه با گروه تروریستی داعش بیش از 2000 نظامی این خود را با تجهیزات و ادوات سنگین نظامی به کشور سوریه منتقل کرده و اقدام به ایجاد بیش از 10 پایگاه نظامی در بخش هایی از آن کرده است. عمده این نیروها در بخش شرقی سوریه مستقر شدند.  اقدامی که از همان آغاز با اعتراض شدید ملت و دولت سوریه مواجه بوده است اما امریکا برتری نظامی را مافوق قواعد و مقررات بین المللی تلقی کرده و بی توجه به اعتراض دولت قانونی سوریه و با نقض فاحش مقررات بین المللی همچنان به مداخله نظامی خود در این کشور ادامه داده است.


ورود نظامی امریکا به بحران سوریه در ابتدا تنها هوایی بوده است اما به مرور نیروی زمینی را نیز به این بحران وارد کرد. اکنون پس از 7 سال که از بحران سوریه می گذرد و در آستانه سال نو میلادی دونالد ترامپ، تصمیم به خارج کردن نظامیان خود از سوریه و نیز کاهش نیرو نظامی امریکا در افغانستان گرفته است. طبق گزارش هایی که منتشر شده است(به شرط صحت) بخشی از این نیروها فردای روز اعلام تصمیم ترامپ، اقدام به خروج از شرق فرات و ورود به اقلیم کردستان عراق کرده اند. جیمز متیس وزیر دفاع مستعفی امریکا نیز دستور خروج نیروها از سوریه را امضا کرده است. ترامپ و دولت وی تلاش دارند این اقدام امریکا را به عنوان یک پیروزی برای امریکا مطرح سازند که پس موفقیت در ماموریت خود! یعنی نابودی داعش در سوریه، پیروزمندانه از این کشور خارج می شوند!


آیا حقیقتا داستان جنگ با داعش در سوریه همانگونه به پایان رسید که دولت امریکا وانمود می کند؟ با توجه به اینکه در بحران سوریه بازیگران خرد و کلان متعددی حضور داشتند، برندگان و بازندگان این میدان چه کسانی هستند؟ بی تردید اصلی ترین برنده این میدان ملت سوریه هستند که نفسهای به شمارش افتاده تروریسم در این کشور را می بینند که نوید تنفس این ملت رنجدیده  و خیانت شده، در سوریه آزاد است. اما بازندگان این میدان به واقع چه کسانی هستند؟ در این مجال قصد آن است که بازندگان این میدان را احصاء کنیم.


1-    مهمترین بازنده این میدان، فریب خوردگانی از میان جوامع مسلمان خاصه اهل سنت هستند که فریب تفکر منحرف  وهابی  و پول های  رژیم های وابسته منطقه را خوردند و به امیدی واهی وارد این میدان شدند و تنها چیزی که نصیب آنها شد، مرگ بود و پرونده ای سیاه از جنایت و خونریزی حرام که باید منتظر عواقب بد این اعمال خود در پیشگاه خدا باشند. زیرا حرمتی بالاتر از کعبه را شکستند که فرمود: خون مومن حرمتش بالاتر از حرمت کعبه است. و اینان این حرمت قدسی را در هم شکسته اند.


2-    بازنده دیگر این میدان، افکار عمومی جوامع مسلمانی هستند که هر چند در این میدان حضور فیزیکی نداشتند اما به نوعی یا با این جریان سیاه همراهی کرده اند مانند جمع آوری اعانه و یا این جریان را تبلیغ کرده اند و یا خرسند از ظهور و بروز آن بوده اند. این عده هم بی تردید در جنایت تروریسم تکفیری و وهابی سهیم هستند و خدا در مرصاد برای انتقامی سخت، منتظر آنها است. این عده تنها با توبه ای نصوح شاید و تنها شاید، بتوانند از انتقام سخت خدا نجات یابند.


3-    سه دیگر بازنده این میدان، جریان های قومی و یامذهبی هستند در سطح منطقه ای که جولانگه بحران تروریستی است. جریان هایی که در خوشبین ترین حالتش، به امید تحقق مطالبات قومی و نه خیانت؛ در زمین دشمنان کشور خود بازی کردند و در صدمه رسانی به منافع و امنیت ملی کشور خود دشمن را یاری رساندند و در نهایت تنها چیزی که نصیب آنها شد بی آبرویی و خوردن مهر خیانت بر پیشانی شان و ماندن در باتلاقی که دشمن ایجاد کرده بود و اینها با دشمن در آن فرو رفتند و اکنون امریکا برای حفظ آبرو و جایگاه خویش آنها قربانی کرد و به تعبیر خودشان، خنجر آمریکا در پشت آنان نشسته است. بی تردید کردها در سوریه و نیز در عراق، همچنین برخی جریان های عرب سنی در این دو کشور از بازندگان بزرگ این میدان بودند. خصوصا کردهای سوریه که اینک امریکا با خروج خود از این کشور آنها را در برابر ارتش ترکیه تنها گذاشته است. البته این تاوان اعتمادی است به دولتی که هرگز اعتماد را پاسخ درستی نداده است. من جرب المجرب حلت به ندامه.


4-    چهارمین بازنده این میدان، رژیم حاکم بر عربستان است. عربستان خاستگاه و مروج تفکر وهابی و تروریسم تکفیری است که روایتی نا صواب و ظلمانی از اسلامی ارائه می دهد که رحمانی است و پیامبرش رحمه للعالمین است. عربستانی که داعیه دار رهبری جهان اسلام بود و به ضرب زر و زور خود را نماینده تمام و کمال اسلام جا می زد، با انتخابی که در باره بحران تروریستی در سطح منطقه و خصوصا سوریه کرد و هزینه هایی که برای این انتخاب پرداخت همان جایگاه متوهمی خودش را در جهان اسلام از دست داد و اینک به دلیل همراهی با سیاست های امریکا و رژیم صهیونیستی در سطح منطقه وارد انزوایی کشنده شده است. پرونده یمن و قتل خاشقچی سخت گریبان این رژیم فاسد را گرفته است و تحلیلگران معتقدند با توجه به شرایط ناگوار عربستان و موج رو به گسترش مخالفت ها در ساختار سیاسی و فکری امریکا با ترامپ در حمایت از عربستان، امکان به جریان افتادن پرونده 11 سپتامبر عربستان نیز بسیار قابل تصور است. عربستان هم در سطح بین الملل و هم در سطح منطقه یک آبرو باخته است و در سطح داخل هم مشکلاتی سخت  گریبان دربار حاکم را گرفته است.


5-    ردیف پنجم بازندگان مجموعه کشورهای عربی همراه با سیاست های امریکا در پرونده سوریه و عراق هستند. آنها به دلیل وابستگی به غرب حقیرانه دستور العمل امریکا و صهیونیسم بین الملل را در تحولات منطقه ای دنبال کردند و مهره های بازی جریان استعماری – صهیونیستی شدند. آنها همصدا با امریکا ایران را دشمن منطقه معرفی کردند و دشمن اصلی یعنی اسرائیل را تبرعه کرده و وارد فرایند علنی سازی روابط با دشمنی شدند که یکی از مقدس ترین سرزمین های اسلامی و سرزمین قبله و معراج را اشغال کرده است! اما روندها نشان داد که ایران نه تنها دشمن نیست و مردم منطقه نباید هیچ هراسی از ایران داشته باشند بلکه این ایران هر جا که لازم باشد در کنار آنها است و برای این حمایت هزینه های مالی و انسانی زیادی هم پرداخت می کند. حمایت چهل ساله مستمر ایران از ملت فلسطین و آرمان آزادی قدس شریف و نیز حمایت نظامی و سیاسی و اقتصادی از مردم عراق و سوریه در جنگ 7 ساله تروریستی در این کشورها همچنین حمایت از لبنان در برابر تجاوزات رژیم صهیونیستی به این کشور در سال 2006 و در زمانی که عربستان مدعی رهبری جهان اسلام! حزب الله را ماجراجو خواند و فتوای حرمت دعا برای پیروزی حزب الله در مقابل اسرائیل را صادر کرد و اعتراضات مردم عرب در مخالفت با اسرائیل در کشورهای عربی توسط رژیم های وابسته عربی سرکوب می شدند! همه نشان داد که ایران بهترین دوست و نقطه قابل اتکا برای مردم منطقه در برابر دشمنی دشمنان است.رژیم های عربی اینک توجیهی برای دروغی که به مردم خود گفته اند و هزینه هایی که برای ناامن سازی منطقه و برادر کشی کرده اند، ندارند و باید تبعات این اقدام خود را منتظر باشند.


6-    ششمین بازنده این میدان، رژیم صهیونیستی است که همه این سناریو برای تامین نیازهای امنیتی آن نوشته و پیگیری شده است. رژیم صهیونیستی انتظار داشت، در فرایند ناامن سازی منطقه با تکیه بر محیط تولد و بلوغ مقاومت ضد صهیونیستی، شاهد تضعیف و حذف مقاومت از سطح منطقه شده و سلطه اسرائیل بر کل منطقه تحقق یابد. هر چند این سلطه در گام اول تسخیری است و نه اشغالی و طرح معامله قرن که لابی صهیونیستی در دولت امریکا آن را طراحی و مسئولیت عملیاتی کردنش را به دولت فعلی ترامپ محول کرده است، در همین چارچوب مطرح است. اما روندها نتیجه ای دیگر دارد. محور مقاومت نه تنها حذف و یا حتی تضعیف نشد بلکه در ابعاد کمی و کیفی رشد و تقویت نیز یافته است. مقاومت که قبلا به صورت حلقه های غیر متصل در جغرافیای منطقه پراکنده بودند اینک به عنوان  یک محور به هم پیوسته و هم پوشان مطرح هستند. پیشتر پازل های مقاومت تنها در ایران و سوریه و فلسطین تعریف شده بودند اما اینک عراق و یمن به این محور پیوسته اند و مقاوم پیشگانی هم از دیگر بلاد اسلامی مانند افغانستان و پاکستان به این محور پیوسته اند و البته با توجه به همراهی روسیه به عنوان یک قدرت جهانی به این محور، اکنون مقاومت اسلامی و ضد صهیونیستی مهمترین و قدرتمندترین و موثر ترین بازیگر منطقه است. صهیونیست ها احساس می کنند که رژیم جعلی آنها در بدترین دوران حیات خود قرار دارد و بعضا یقین دارند که این رژیم شتابان به پایان خود نزدیک می شود.


7-    بازنده دیگر این میدان امریکا است. امریکا در سال 1357 شمسی (چهل سال پیش) به واسطه وقوع انقلاب اسلامی در ایران از این کشور بیرون انداخته شد. حمایت نظام اسلامی ایران از آرمان فلسطین ظرفیت های متعددی را در منطقه علیه اسرائیل فعال کرد و به دلیل حمایت امریکا از اسرائیل این ظرفیت های علیه امریکا نیز فعال شدند و حاصل آن گسترش موج نفرتی شدید علیه امریکا در سطح منطقه شد. تا جائیکه مراکز مطالعاتی امریکا با توجه به گزارش بیکر – هامیلتون، تاکید کردند که امریکا باید پرونده منطقه خاورمیانه ببندد و استمرار حمایت امریکا از اسرائیل شرایط را بغرنجتر خواهد کرد. نتیجه این نفرت فراگیر موج بیداری اسلامی بود که کشورهای عربی را فراگرفت که هدف اصلی آنها بازگشت به اسلام و حذف وابستگی ساختارهای سیاسی منطقه به غرب بود و بگونه ای که امریکا احساس کرد دیگر جایی در منطقه ندارد. لذا با تعریف، ایجاد و فعال سازی جریان های تروریستی تکفیری با کمک رژیم های وابسته عربی تلاش کرد مجددا به منطقه بازگردد. اما محور مقاومت احساس کرد بازگشت امریکا به منطقه به معنی تعریف و نهادینه شدن شرایط جدیدی در منطقه است که ازآن با عنوان نوزایی خاورمیانه یاد می کردند، یعنی تفکیک جغرافیای منطقه و ترسیم مرزهای جدید با تولد کشورهای تازه قومی که بعضا تا صدها کشور برآورد می شد. لذا با تمام قوا در مقابل این بازگشت مجدد امریکا ایستاد و هزینه های زیادی هم پرداخت. نتیجه این ایستادگی و هزینه ها آن شد که امریکا سرافکنده درصدد کاهش حضور نظامی خود در منطقه است و آنگونه که از تحلیل های رسانه ای و سیاستمداران امریکایی دریافت می شود، امریکا جنگ را در منطقه غرب آسیا به مقاومت و ایران باخته است. هرچند هنوز امیدوار است با استفاده از تحریم، جنگ باخته به ایران را به یک پیروزی تبدیل کند.


انتهای پیام/




مطالب مرتبط

/یادداشت میهمان/

ایجاد بحران های کنترل شده و هدفمند توسط ترامپ و اعلام خروج نیروهای آمریکایی از سوریه
/یادداشت میهمان/

ایجاد بحران های کنترل شده و هدفمند توسط ترامپ و اعلام خروج نیروهای آمریکایی از سوریه

ترامپ هم در مواجهه با «مساله هسته ای و نفوذ منطقه ای ایران» و هم در «مساله هسته ای کره شمالی» و هم در «مساله فلسطین» که همگی گره هایی کور محسوب می شوند از راهبرد تولید بحران ها و تنش های کنترل شده هدفمند استفاده می کند.

|

نظرات کاربران

فیلم

خبرگزاری بین المللی قدس


خبرگزاری بین المللی قدس

2017 Qods News Agency. All Rights Reserved

نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.