سناریوهای پیش رو پس از جنگ۱۲روزه
۵ درس برای نظامات حکمرانی
امیر فتحی - کارشناس مسائل بین الملل
امیر فتحی کارشناس مسائل بین الملل در تحلیلی درباره لایه های پنهان جنگ ۱۲ روزه نوشت: هدف سیاست راهبردی براندازی و بهره برداری از جنگ نیابتی بود یعنی جمهوری اسلامی ایران ۱۲ روز جنگ مداوم را با کاخ سفید از سیاست های به رشته تحریر درآمده جمهوری خواهان و دموکرات ها پشت سر نهاد.
با تدوین یک عملیات ترکیبی به ظاهر بی عیب و نقص توسط پنتاگون می توان گفت یک جنگ تمام آمریکایی البته به کارگزاری اسرائیل و چندین کشور منطقه به وقوع پیوست که در بخش های ذیل نسبت به آن پرداخته خواهد شد :
همان طور که بیان شد این جنگ در پنتاگون برنامه ریزی گردید و توسط اسرائیل مجری طرح اجرا شد. در مسیر راهبردی این جنگ تمرین جنگ به نوعی مشق جنگ به صورت مشترک در آمریکا و یونان در سال قبل با همکاری ناتو کشورهای عربی وارد فاز اجرا گردید.
اما منظور از ترکیبی بودن این جنگ چیست؟
طبق برنامه ریزی به عمل آمده باید مفاد ذیل در اینجنگ که به تمسک از اصل غافل گیری برنامه ریزی شده بود به مرحله اجرا در می آمد:
۱) اسرائیل وظیفه داشت اهداف پدافندی ایران را منهدم کند تا مسیر هوایی برای اقدامات اصلی آماده گردد
۲) تاسیسات نظامی و موشکی بمباران گردد
۳) افراد سیاسی و نظامی ترور شوند
۴) توسط گروه های مسلح که قبلاً دوره آموزشی را طی نموده بودند نفوذ ایجاد و اقدامات انهدامی و بمب گذاری و وحشت آفرینی اقدام گردد
اما افراد مذکور در مورد ۴ چه کسانی بودند؟
الف) سازمان منافقین خلق که در فرانسه و آلبانی می باشند
ب) گروه های تجزیه طلب کردی
ج) نیروهای مسلح افغانستانی که قبلا با آمریکا همکاری داشتند
د) گروه های سلفی در عراق و سوریه و آذربایجان و پاکستان و افغانستان
۵) بمباران پالایشگاه ها و نیروگاه های برق
۶) ایجاد رعب و وحشت در میان مردم به صورتی که شورش های خیابانی ایجاد گردد
اما سوال ...
به راستی در این جنگ اسرائیل به اهداف خویش رسید ؟
رضایتمندی وجود داشت و همه کارها طبق برنامه پیش رفت ؟
تیمهای عملیاتی کار خویش را به نحو مطلوب انجام دادند؟
طبق گزارشی که به رئیس جمهور ترامپ ارائه شد به شرح ذیل :
ادامه روند جنگ منجر به حملات مخرب ایران در اسرائیل و قطر و عراق و آذربایجان می باشد
و با عنایت به گزارش، آتش بس اعلام شد .
از این جنگ ۱۲ روزه به استنباط نظریه پردازان حوزه جنگ ۱۶ درس استراتژیک را می توان دریافت کرد :
۱) توانایی خنثی سازی وسوسه قدرت اسرائیل
۲) تفاوت جنگ با دولت ها و گروه ها
۳) محدودیت های قدرت نظامی
۴)عدم تحمل اسرائیل در جنگ های فرسایشی با دولت ها
۵) نقش شبکه جاسوسی
۶) برنامه ریزی برای سناریوهای تهاجمی
۷) اهمیت اتحادهای استراتژیک
۸) همگرایی آمریکا و اسرائیل
۹) عقلانیت راهبردی ایران
۱۰) محدودیت های هژمونی منطقه ای
۱۱) کاهش نقش بازیگران غیر دولتی
۱۲) محاسبه سود و زیان
۱۳) دوران پساجنگ
۱۴) ضرورت اتخاذ استراتژی تنوع در منابع تسلیحاتی
۱۵) اتکا به رهبری شبکه ای انعطاف پذیر
۱۶) ظهور جنگ سایبری و اطلاعاتی
اما باید بدانیم در دوران پسا آتش پایان درگیری به معنای خاتمه تنش ها نیست بلکه مرحله جدیدی از رقابت استراتژیک آغاز شده است.
اما انعکاس درس جنگ ۱۲ روز برای کشورهای حوزه منطقه ای و بین الملل:
در نقاط قوت استراتژیک ایران:
۱)قدرت موشکی و بازدارندگی نامتقارن
۲)عملیات سایبری و جنگ روانی
۳)انسجام اجتماعی و ثبات
۴)استقلال استراتژیک و مقاومت
اما نواقص ایران در جنگ ۱۲ روزه :
الف) ضعف سیستم دفاع هوایی
ب)رخنه های اطلاعاتی
ج) کمبود زیرساخت دفاع غیر نظامی
ابعاد دروس استخراج شده و به نوعی پیامدهای جنگ ۱۲ روزه :
۱)تقویت توان موشکی
۲)توسعه دفاع هوایی چند لایه
۳)تقویت زیر ساخت های سایبری
۴)دیپلماسی فعال
آینده نگری و پیش بینی ۳ سناریو :
الف) از سرگیری مذاکرات با آمریکا
ب) بی نتیجه ماندن مذاکرات
ج) خطرناک ترین سناریو از سرگیری جنگ گسترده
جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل نقطه عطفی در تحولات استراتژیک خاورمیانه محسوب میشود. این درگیری نه تنها نقاط قوت و ضعف طرفین را آشکار کرد، بلکه معادلات منطقهای را نیز دستخوش تغییرات اساسی کرده است. درک عمیق درسهای این جنگ برای تمام بازیگران منطقهای از اهمیت حیاتی برخوردار است، چرا که چارچوب جدیدی برای رقابتهای آتی در خاورمیانه تعریف خواهد کرد.
اما ۵ درس از جنگ ۱۲ روزه جهت نظامات حکمرانی:
۱) اولین و مهمترین درس این جنگ نقش مردم به عنوان مهمترین عنصر پشتیبان قدرت نظام حکمرانی و نقش تعیینکننده مردم در پایداری و مقاومت در برابر دشمن خارجی است.
۲) درس دوم جنگ ۱۲ روزه توجه ویژه نظام حکمرانی به صیانت از دستاوردها و پیشرفت های پرهزینه علمی و فناورانه کشور است.
۳) بازتعریف نظام بازدارندگی نظامی و امنیتی درس دیگر جنگ ۱۲ روزه برای نظام حکمرانی به عنوان متولی اصلی تامین امنیت کشور است .
۴ )بازسازی نظام رسانهای کشور درس چهارم جنگ ۱۲ روزه برای نظام حکمرانی است .
۵) تقویت ظرفیت دیپلماسی وبازتعریف سیاست خارجی درس ۵ جنگ ۱۲ روزه برای نظام حکمرانی است.
جمع بندی اینکه جنگ ۱۲ روزه، با همه تلخیها و خسارتهایش، فرصتی بینظیر برای بازاندیشی در حکمرانی ایران فراهم کرده است. اگر این تجربه به درستی تحلیل و درسهای آن در سطح سیاستگذاری جدی گرفته شود میتواند زمینهساز عبور کشور از بحرانها و رسیدن به مرحلهای از ثبات، پیشرفت و اقتدار پایدار گردد.
انتهای پیام