رژیم صهیونیستی به دنبال
پیروزی غیرممکن است
«رنده حیدر»
به گزارش خبرگزاری بین المللی قدس (قدسنا) به نقل از نسخه اینترنتی العربی الجدید، رنده حیدر در مقاله ای با عنوان «اسرائیل به دنبال پیروزی غیر ممکن»نوشت:
پس از گذشت بیش از 56 روز از جنگ اسرائیل علیه نوار غزه و با گذشت بیش از یک هفته از آتش بس و با ازسرگیری عملیات نظامی اسرائیل، روشن است مخمصه و معضل چند بُعدی که ارتش اسرائیل با آن روبروست در دو موضوع خلاصه می شود:
غیر ممکن بودن تحقق اهدافی که اسرائیل برای جنگش اعلام کرده است و چکیده اهدافش نیز نابود کردن جنبش حماس به لحاظ نظامی و از بین بردن حکمرانی اش بر نوار غزه و دیگری نبود یک دیدگاه اسرائیلی روشن برای روز پس از جنگ و نیز دشواری بی نهایتِ پایانِ پیروزمندانه جنگ.
در طول روزهای آتش بس و مبادله اسیران، «دستاوردهای» نظامی که ارتش اسرائیل اعلام کرده بود به دست آورده بود بر باد رفت و یک حقیقت نمایان و مشخص شد که با وجود قتل عام جمعی و آواره سازی اجباری اما ارتش موفق نشده است هدف اساسی اش را محقق کند یعنی نابودی قطعی حماس که همچنان در شمال نوار غزه در جبالیا، حی الزیتون و الشجاعیه و نیز در شهر غزه حضور دارد جاییکه دو زن اسرائیلی در گروگان به صلیب سرخ تحویل داده شدند.
زمانی که سران اسرائیل، هدف از جنگ علیه غزه را اعلام و نقشه های نظامی را برای تحقق آن تدوین کردند؛ دو موضوع اساسی که ربطی به تفکر نظامی ندارد به آنان انگیزه می داد: یکی گرفتن انتقام اسرائیلی هایی که (در هفتم اکتبر گذشته) خوار و ذلیل شدند و قصاص از حماس و در کل از ساکنان نوار غزه.
آنان با این انتقامجویی از احساسات اکثریت مطلق اسرائیلی ها سخن می گویند که معتقدند سیلی هفتم اکتبر گذشته باور اسرائیلی ها را متزلزل کرد که معتقد بودند ارتش اسرائیل شکست ناپذیر و قوی ترین ارتش منطقه است و مهم ترین صنایع فناوری پیشرفته را در اختیار دارند و آنان پیشتازان ابتکارات هستند.
جنگجویان حماس در هفتم اکتبر گذشته نه تنها موفق شدند بزرگترین نفوذ نظامی، امنیتی و اطلاعاتی به سامانه نظامی اسرائیل را محقق سازند بلکه اعتماد اسرائیلی ها را به خودشان متزلزل کردند همانها که در طول سالهای گذشته با ساکنان نوار غزه از روی خودبرتر بینی و خودبزرگ بینی و قلدری رفتار کرده بودند و همه آنان معتقدند می توانند به زندگی عادی شان ادامه دهند و از رفاه و شکوفایی برخوردار باشند اما تنها در چند کیلومتر آن طرف تر بیش از دو میلیون و 250هزار فلسطینی در زندانی بزرگ به نام نوار غزه به سربرند که بیش از 16 سال است در محاصره است.
جنگی که نتانیاهو علیه حماس اعلام کرده، مورد حمایت همه اسرائیلی هاست و تا پایان از آن حمایت می کنند اما هدف، بازگرداندن گروگانها که نتانیاهو در ابتدای اعلام جنگش به آن اشاره نکرد بلکه بعدها پس از پیوستن بنی گالانتس به شورای جنگ اضافه شد؛ در هفته اول جنگ از نظر اسرائیلی ها در اولویت قرار نداشت و اکثریت مطلق اسرائیلی ها با وجود ابراز همدردی شان با رنج و سختی خانواده های ربوده شدگان و افزایش حمایتهای آنان از تحرکات این خانواده ها اما نمی خواهند که مسئله گروگانها مانعی در مسیر تحقق هدف اساسی جنگ یعنی نابود حماس باشد و اسرائیلی ها بیم آن را داشتند که طول دوره آتش بسهای انسانی و مبادله اسیران به آتش بس دائم منجر شود و اوضاع کنونی بدون فیصله دهی نظامی و بدون پیروزی ادامه یابد.
با توجه به همه اینها انتظار می رفت که ارتش اسرائیل عملیات نظامی اش را در نوار غزه ازسربگیرد چرا که مأموریت هنوز محقق نشده است. با وجود این بازگشت به نبرد با گذشته فرق دارد. ارتش اسرائیل بمباران نوار غزه را در سایه محدودیتهایی که آمریکایی ها گذاشته اند ازسرگرفته است اگرچه آمریکایی از هدف نابودی حماس حمایت می کنند اما به شرط آنکه به غیر نظامیان بی دفاع آسیب نرسد و معنایش آن است که ارتش مجبور خواهد شد عملیاتی محدود و متمرکز به رهبران حماس انجام دهد که همچنان در جنوب نوار غزه حضور دارند و بیش از یکصد اسیر اسرائیلی نیز آنجا هستند.
چنین کاری یک عملیات بسیار دشوار و پیچیده است چرا که چگونه ماشین نظامی ویرانگر اسرائیل می تواند علیه اهداف نظامی و نادیدنی در منطقه ای که از نظر جمعیتی متراکم ترین نقطه جهان است، اقدام کند؟
همچنین ارتش اسرائیل عملیات نظامی اش را در سایه اختلافات بین دولت آمریکا و دولت اسرائیل که هنوز چراغ سبز کامل و مجوز زمانی نامحدودی را دریافت نکرده، ازسرگرفته است. ضمن آنکه اختلافات درباره فردای جنگ و مخالفت اسرائیل با هرگونه موردی که آمریکایی ها مطرح می کنند ادامه دارد از مخالفت آمریکا با اشغال دائمی نوار غزه توسط اسرائیل گرفته تا مخالفت شدید اسرائیل با هرگونه مشارکت تشکیلات خودگردان فلسطینی در مدیریت نوار غزه بدون صحبت از دیدگاه دو کشور که از نظر اسرائیلی ها وجود ندارد.
نویسنده العربی الجدید نوشت با وجود آنکه همه سخنان رسمی درباره نابودی حماس است اما به نظر می رسد اسرائیل در صدد باز تعریف دقیق و روشن تر این هدف در سایه عبرتهای نبرد در شمال نوار غزه است.
به نظر می رسد اسرائیل به صورت تلویحی به این باور رسیده است اگرچه آشکارا درباره آن صحبت نمی شود که نابودی نظامی حماس در آینده نزدیک غیر ممکن است و باید به دنبال برون رفت دیگری بود مثلا اندیشه خروج رهبران حماس و جنگجویانش از نوار غزه همانند اتفاقی که برای سازمان آزادیبخش فلسطین در بیروت پس از حمله اسرائیل به لبنان در سال 1982 میلادی رخ داد.
به نظر می رسد این هم غیر ممکن است اولا حماس جزو بافت جامعه غزه و بخشی از آن است و مانند وضع سازمان آزادیبخش در لبنان نیست علاوه بر اینکه دشوار است یک کشور عربی پیدا شود که بپذیرد از جنگجویان حماس در شرایط کنونی نبرد و در سایه جانفشانی های بزرگ ساکنان نوا رغزه و جنگ نسل کشی که در معرض آن قرار گرفته اند، استقبال کند.
از آن طرف حماس یک پیشنهاد دارد و اعلام کرده آماده است همه ربوده شدگان اسرائیلی را در برابر آزادی همه اسیران امنیتی و آتش بس کامل و عقب نشینی ارتش اسرائیل از شمال نوار غزه آزاد کند و این برای اسرائیل به معنای اعتراف به شکستش است.
نبرد در جنوب نوار غزه آسان نخواهد بود و به احتمال زیاد به اسرائیل امکان نخواهد داد پیروز میدان شود که به نظر می رسد غیر ممکن است.
رنده حیدر : نویسنده و روزنامه نگار لبنانی و عضو مرکز مطالعات الناطور
انتهای پیام /ع.ج