اسرائیل و شکست اسطوره ها

خبرگزاری قدس (قدسنا)، اسرائیل بر پایه برخی افسانه ها و اسطوره های صهیونیستی تشکیل شده است. اسطوره هایی که برخی از آنها از تورات وام گرفته شده و برخی دیگر اسطوره هایی هستند که پس از تاسیس در طول همان اسطوره های توراتی تعریف شده اند.

صهیونیسم بر اساس مصادره برخی از وعده های توراتی مانند « برگزیدگی قوم یهود»، « ارض موعود» موفق شد با حمایت قدرت های استعماری سرزمین فلسطین را اشغال و با انتقال یهودیان به آن و جایگزین کردنشان با ملت آواره شده فلسطین، یک رژیم با ایدئولوژی شیطانی «صهیونیسم» و با عنوان «اسرائیل» را ایجاد کند.

با توجه به تاکید صهیونیسم بر برتری نژادی یهود که تعیین کننده رفتارها و راهبردهای اسرائیل است، تاکید بر شیطانی بودن ایدئولوژی صهیونیسم امری دور از واقع به نظر نمی رسد.

پس از تاسیس اسرائیل که با جنایت ضد بشری بسیاری مانند قتل عام گسترده فلسطینی مانند « دیر یاسین» و « کفر قاسم» همراه بوده است، قدرت های استعماری با توجه به اهدافی که از تاسیس یک «کُلُنی یهودی» به عنوان«پادگان نظامی» غرب، در جغرافیای فلسطین دنبال می کردند، تمام هم خود را به کار بستند تا این پادگان خود را به پیشرفته ترین و قدرتمندترین تسلیحات و تجهیزات نظامی مجهز سازند. لذا اسرائیل به عنوان پادگان استعمار با توجه به حمایت هایی که دریافت می کرد  همواره از همه نبردها پیروز بیرون می آمد. پیروزی هایی که اسطوره برگزیدگی را تقویت و میوه «شکست ناپذیری» را از این فرایند به عنوان اسطوره جدید در ادبیات صهیونیستی به بار نشاندند. زیرا تا سال 2000 ارتش صهیونیستی در هر جنگی که وارد شده بود پیروز بیرون آمده بود.

در این فرایند ارتش اسرائیل به عنوان قدرتمند ترین ارتش منطقه ای و به تعبیری ارتش چهارم و بعضا پنجم جهان به شمار می آمد که در سال 1967 موفق شده بود در یک جنگ همزمان ارتش های چهار کشور عربی را درهم شکسته و پیروز شود. لذا این ارتش یک اسطوره جدید به حساب می آمد. اسطوره ای که در بطن خود چندین توان خاص را که هریک به نوبه خود یک اسطوره تازه به شمار می آمدند، پرورش داده بود.
نیروی هوایی ارتش صهیونیستی که از پیشرفته ترین جنگنده های غربی خصوصا امریکا برخوردار بود در جنگ 1967 توان خود را در نابودی جنگنده های عربی در همان ساعات نخستین به اثبات رسانده بود. لذا این نیرو یک اسطوره در نزد یهودیان به شمار می آمد.
در بخش نیروی زمینی تانک مرکاوا که یک تانک ضد زره و قدرتمند بود نیز کارآمدی و برتری خود را در جنگ ها کاملا به نمایش گذاشته بود و به عنوان یک اسطوره محسوب می شد.

با توجه به تغییر راهبردهای جنگ، خصوصا با روی آوردن نیروهای مقاومت به راهبرد جنگ نامتقارن و ورود پهپاد و موشک به معادله درگیری، اسرائیل با کمک امریکا از یک سامانه دفاعی به نام« گنبد آهنین » رونمایی کرد و چنان در ابعاد توانمندی آن تبلیغ کرد که به عنوان یک اسطوره جدید در جامعه صهیونیستی خودنمایی می کرد.

این درحالی بود اسرائیل در عرصه تولید پهپاد نیز سرمایه گذاری سنگینی کرده و پهپادهایی چون هرمس  به عنوان یکی از قدرت های پهپادی جهان به حساب می آمد که می توان گفت این موضوع نیز یک اسطوره تلقی می شد.

اسرائیل در حوزه افکار عمومی چنان در باره این اسطوره های سرمایه گذاری کرده است که گویی رژیم صهیونیستی حقیقتا یک رژیم با ثبات و شکست ناپذیر است و به یک سرزمین رویایی و امن همانطور که وعده تورات است برای یهودیان تبدیل شده است. این سرمایه گذاری هنگفت تبلیغاتی و رونمایی از اسطوره های جدید و پر طمطراق با هدف ایجاد انگیزه در میان یهودیان جهان برای مهاجرت به اراضی اشغالی صورت می گرفت تا ادامه حیات اسرائیل تضمین شود. زیرا جمعیت رکن رکین موجودیت اسرائیل است و اگر یهودیان به اراضی اشغالی منتقل نشوند، اسرائیل از صفحه روزگار محو خواهد شد. لذا با این رویکرد بود که رهبران رژیم صهیونیستی تلاش داشته اند تا جامعه صهیونیستی همواره در امنیت باشد و نگرانی و تشویش امنیتی نداشته باشد. به همین دلیل در همه جنگ های قرن گذشته جامعه صهیونیستی اساسا از پیامدهای جنگ ها بی خبر بودند.

اما با شروع قرن جدید معادله تغییر کرد و جامعه صهیونیستی شاهد شکست اسطوره های خود شد. در سال 2000 میلادی اسرائیل ناگزیر از خروج از جنوب لبنان پس از 18 سال اشغال شد و در سال 2005 نیز ناگزیر از تخلیه غزه پس از 38 سال شد. یعنی روند شکست پذیری اسرائیل و در واقع شکست اسطوره های اسرائیلی آغاز شد.

در سال 2006 و جنگ 33 روزه با حزب الله لبنان جدای از اینکه اسطوره شکست ناپذیری اسرائیل در هم شکست، ناتوانی ارتش در جلوگیری از تاثیرات جنگ بر حوزه امنیت داخلی نیز به طور گسترده آشکار شد و عمق اراضی اشغالی جنگ را تجربه کردند.

نیروی هوایی اسرائیل علی رغم عملیات های زیادی که انجام دادند و ظاهرا همه اهداف از پیش تعریف شده را بمباران کردند اما نتیجه این بمباران در بعد نظامی هیچ تاثیری بر روند جنگ نداشت و حزب الله همچنان با قدرت در صحنه درگیری حضور داشت. موشک های حزب الله هر روز به عمق اراضی اشغالی شلیک می شد و موجی از وحشت را ایجاد کرده بود و جامعه صهیونیستی برای نخستین بار آوارگی را تجربه می کرد.

تعداد زیادی ازتانک های مرکاوا نیز با موشک های کورنیت روسی که ظاهرا از طریق سوریه به دست حزب الله رسیده بود در این جنگ منهدم شدند وعملا اسطوره مرکاوا فرو ریخت.

در جنگ های بعد اسرائیل با غزه ، گنبد آهنین هم قادر به جلوگیری از به هدف نشستن موشک های مقاومت غزه نبودند و با حملات موشکی مقاومت از سوریه به بلندی جولان و نیز عبور موشک اس 200 سوریه از طول اراضی اشغالی و فرود آمدن در نزدیکی دیمونا همچنین ناتوانی گنبد آهنین در رهگیری موشک های دور برد مقاومت که در جنگ سیف القدس از غزه پرتاب شدند، نیز در آخرین مرحله ناتوانی گنبد آهنین و حتی جنگنده اف 16 اسرائیل در رهگیری و انهدام پهپاد حسان حزب الله که 40 دقیقه در آسمان اراضی پرواز کرد، عملا اسطوره گنبد آهنین را در هم شکست و وحشت در جامعه صهیونیستی فراگیرتر شده است.

با هدف قرار گرفتن پهپادهای رژیم صهیونیستی توسط مقاومت عملا این اسطوره نیز شکست خورده است.

شکست این اسطوره که هر روز ابعاد بیشتری پیدا می کند موجب شده تا اسطوره های مصادره ای از تورات نیز در سراشیبی شکست قرار گیرد یعنی فلسطین دیگر نمی تواند ارض موعود باشد و نیز برگزیدگی یهود یک امر تاریخی بوده که قرن هاست یهودیان از آن دوران عبور کرده اند. به همین دلیل شاهد کاهش استقبال جامعه یهود جهان به جنبش صهیونیسم و مهاجرت به اراضی اشغالی هستیم و در کنارآن رژیم صهیونیستی با روند رو رشد مهاجرت معکوس خود را در مرحله پایانی حیاتش  مشاهده می کند. در حال حاضر حدود یک میلیون و دویست هزار یهودی از فلسطین اشغالی مهاجرت کرده اند. هر چند اسرائیل همچنان اصرار دارد آنها را در آمار جمعیتی خود لحاظ کند.

به نظر می رسد اسطوره های تاسیس و بقای اسرائیل شکسته اند و شکست نهایی این کلنی صهیونیستی بسیار نزدیک است.

یادداشت : ایرج سبقتی