qodsna.ir qodsna.ir

ترفند دشمن برای شکستن مقاومت

«محمد شاهدی»

 

فرهنگ مقاومت که پدیده‌ای تعیین‌کننده و قدرتمند در ترسیم معادلات منطقه و جهان شده است، توانسته امروزه به یک الگوی پایدار و تأثیرگذار تبدیل شود و در حرکت به سمت تمدن نوین اسلامی نقش‌‌آفرین باشد. نظام سلطه اساساً حرکت گسترش‌طلبانه دارد و استقلال، قدرت، همبستگی و اتحاد جهان اسلام به‌ویژه با جبهه مقاومت را برنمی‌‌‌‌تابد. در شرایط امروزی که ظلم و ستم سراسر جهان را از سوی نظام سلطه فراگرفته و بیش از همه کشورهای اسلامی در معرض انواع تهدیدات مستقیم و غیرمستقیم آمریکا، کشورهای غربی و رژیم صهیونیستی قرار دارند و صدای مظلومیت آنان نیز در مجامع و سازمان ‌های بین‌المللی شنیده نمی‌شود، مقاومت اسلامی تنها راه نجات جهان در برابر این نظام زیاده‌خواه سلطه است. چنان‌که جنایات رژیم صهیونیستی در سرزمین‌های اشغالی فلسطین، جنایات ایالات متحده در سراسر جهان، جنایات صدام در تجاوز به ایران، جنایات داعش علیه مردم مسلمان عراق و سوریه و جنایات سعودی‌ها در یمن و…. بی‌خاصیت‌بودن سازمان‌های بین‌المللی و سیاست‌های دوگانه و تناقض‌آمیز نظام سلطه را آشکار می‌سازد. بنابراین تنها راهبرد مقاومت است که توانسته نجات‌بخش باشد و در دستیابی به حقوق حقه ملت‌ها کار‌گشا باشد.

 

پس از جنگ جهانی دوم رویدادهای تأثیرگذاری بر معادلات جهانی و منطقه‌ای ایجاد شده است؛ تأسیس یک رژیم جعلی و اشغالی در سرزمین فلسطین در سال ۱۹۴۸ توسط انگلیسی‌ها و آمریکایی‌ها که عامل بسیاری از جنگ‌ها و تنش‌ها و ناامنی‌ها طی بیش از هفتاد سال گذشته در منطقه غرب آسیا بوده است، پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ به رهبری حضرت امام خمینی(ره) نظام دو قطبی قدرت را نفی کرد و تمامی پایگاه‌های نظام سلطه را از این کشور خارج ساخت. از مهمترین حوادث تأثیرگذار بر معادلات منطقه‌ای و جهانی بوده است. پس از انقلاب اسلامی شاهد گسترش توطئه و فتنه نظام سلطه بر ضدّ مردم منطقه هستیم. البته نظام سلطه از گذشته‌های دور نیز چشم طمع به این سرزمین‌ها را داشته است.

 

انقلاب اسلامی ایران توانست قطب قدرت جدیدی مبتنی بر فرهنگ و تمدن اسلامی و خیزش و بیداری سیاسی و مردم‌سالاری دینی را پایه‌ریزی کند و درواقع فرضیه‌ای جدید را در مکاتب سیاسی و دولت‌سازی وارد کرد. از همان آغاز ایران اسلامی به الگویی الهام‌بخش برای همه جنبش‌ها و حرکت‌های آزادی‌بخش در سراسر جهان تبدیل شد. شکل‌گیری جبهه‌ای به نام جبهه مقاومت در جغرافیای وسیعی از  ایران تا فلسطین، عراق، لبنان، سوریه و یمن توانسته تمامی معادلات و توازن منطقه‌ای و بین‌المللی را به ضرر جریان سلطه تغییر دهد. مهمترین مؤلفه‌های قدرت جبهه مقاومت را باید در بازگشت به ظرفیت‌های ملی- امتی جوامع و بازگشت به تکلیف دینی در سطوح فردی، اجتماعی و امتی جستجو کرد. 

 

نظام سلطه برای حذف مقاومت که به صورت یک جریان فزاینده در حال گسترش در منطقه و حتی فراتر از آن است، ابزارها و ترفندهای مختلفی به کار بسته است: حربه نظامی، حربه تحریم‌‌های سیاسی و اقتصادی، جنگ رسانه‌ای و روانی، بالا بردن هزینه مقاومت به منظور ناامیدکردن در برابر عدم پذیرش سلطه غرب، فعال‌سازی گسل‌های قومی و دینی و مذهبی از ترفندهایی هستند که نظام سلطه بر ضد محور مقاومت به کار گرفته است.

 

ابزار نظامی:

• یکی از مهمترین راهبردهای جریان سلطه برای در هم شکستن جریان مقاومت استفاده از قدرت سخت و نظامی است. در این ارتباط می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: تحریک صدام حسین برای تجاوز به ایران و تحمیل یک جنگ ۸ ساله در سال ۱۳۵۹، جنگ ۳۳ روزه رژیم صهیونیستی بر ضدّ حزب‌الله لبنان در سال ۱۳۸۵، جنگ ۲۲ روزه این رژیم علیه نوار غزه در سال ۱۳۸۷ و همچنین جنگ ۵۱ روزه غزه در سال ۱۳۹۱، جنگ ۸ روزه غزه در سال ۱۳۹۳، جنگ ۱۱ روزه غزه در سال ۱۴۰۰ بر ضدّ مردم مظلوم و محاصره‌شده غزه، تجاوز نظامی و اشغال افغانستان در سال۱۳۸۰، جنگ و اشغال عراق در سال ۱۳۸۲، جنگ گروه‌های تروریستی در سوریه ۱۳۹۰، جنگ گروه‌های تروریستی در عراق ۱۳۹۳، جنگ ائتلاف کشورهای مرتجع عربی بر ضدّ یمن ۱۳۹۴.

 

• ترور رهبران سیاسی و فرماندهان مقاومت و حتی شخصیت‌های علمی مقاومت، از دیگر ابزارهایی است که در حوزه قدرت سخت تعریف می‌شود. کاری که عمدتاً به‌وسیله مزدوران و جاسوسان داخلی و یا ارسال تیم‌های ترور به داخل کشورهای حوزه مقاومت و بعضاً نیز به صورت مستقیم با استفاده از توان نظامی انجام شده است. در این ارتباط تنها در ایران بیش از ۱۷ هزار ترور به‌وسیله مزدوران داخلی مانند سازمان مجاهدین خلق(گروهک نفاق) انجام گرفته است. سپهبد قاسم سلیمانی، دکتر فخری زاده، ابومهدی المهندس، عماد مغنیه، مصطفوی بدرالدین، فتحی شقاقی، شیخ احمد یاسین، عبدالعزیز الرنتیسی و سید عباس موسوی از جمله شخصیت‌های برجسته محور مقاومت هستند که توسط ترور جریان سلطه ترور شده‌اند.

 

نظام سلطه برای حذف مقاومت که به صورت یک جریان فزاینده در حال گسترش در منطقه و حتی فراتر از آن است، ابزارها و ترفندهای مختلفی به کار بسته است: حربه نظامی، حربه تحریم‌‌های سیاسی و اقتصادی، جنگ رسانه‌ای و روانی، بالا بردن هزینه مقاومت به منظور ناامیدکردن در برابر عدم پذیرش سلطه غرب، فعال‌سازی گسل‌های قومی و دینی و مذهبی از ترفندهایی هستند که نظام سلطه بر ضد محور مقاومت به کار گرفته است.

ابزارسیاسی:

 

فشارهای سیاسی در حوزه قدرت نرم تعریف شده است. در این ارتباط جریان سلطه موجی از فشارهای سیاسی را به‌صورت هماهنگ و مستمر علیه کشورهای محور مقاومت وارد می‌کنند تا آن‌ها را به سمت تغییر نظام حاکم و یا تغییر رفتار دولتمردان وادار سازند.

 

• ایران: این کشور به دلیل انقلاب اسلامی و منبع الهام‌بودنش برای جوامع تحت سلطه و نیز حمایت از تلاش‌های مردمی برای رهایی از سلطه، قریب به ۴۳ سال است که تحت شدیدترین فشارهای سیاسی در سازمان های بین‌المللی و منطقه‌ای قرار دارد.

 

• عراق: فشارهای سیاسی به دولت عراق بعد از حضور گروه‌ها و جریان‌های مقاومت در پارلمان، دولت و همچنین ایجاد نیروی نظامی مردمی(الحشدالشعبی) در کنار ارتش عراق. حشد الشعبی یک نیروی نظامی با پایگاه های مردمی است و تقریباً از همه اقوام و اقشار عراق در آن حضور دارند و توان بالای خود را در نبردها به نمایش گذاشته است که همواره توانسته طرح‌های خطرناک آمریکا برای ایجاد شکاف در محور مقاومت را خنثی سازد.

 

• لبنان: کشور لبنان با توجه به شکل و فعالیت مؤثر حزب‌الله به‌عنوان یک حزب فعال و اثرگذار در فرایند سیاسی(پارلمان و دولت) و همچنین دفاع از آب و خاک لبنان در کنار ارتش، همواره تحت شدیدترین فشارهای سیاسی دولت‌های سلطه و سازمان‌های بین‌المللی قرار داشته است تا به نوعی حزب‌الله را خلع سلاح و توان نظامی و بسیج مردمی آن را که مانع بزرگی در تثبیت نفوذ غرب و اسرائیل در جامعه لبنان است را از معادله قدرت لبنان حذف کنند.

 

• سوریه: کشور سوریه به‌دلیل داشتن حکومتی که حاضر به تسلیم در برابر جریان سلطه نبوده و همواره خود را در صف مقاومت ضدّ صهیونیستی تعریف کرده است و از گروه‌های فلسطینی و نیز حزب‌الله لبنان و حتی در ابعاد سیاسی از جمهوری سیاسی ایران حمایت کرده است شاهد شدیدترین فشارهای سیاسی جهت تغییر نظام حاکم بوده است. اوج این فشارها را باید در مدیریت جنگ تروریستی علیه این کشور مشاهده کرد که از ده‌ها کشور غربی و منطقه‌ای با بسیج امکانات سنگین و تأمین هزینه‌های جنگ و نیز تأمین نیروهای مزدور تروریست از سال ۱۳۹۰ سوریه را گرفتار بحران تروریستی کرده‌اند. بعضاً ائتلافی از جریان سلطه با مشارکت رژیم صهیونیستی و برخی رژیم‌های منطقه‌ای به بهانه جنگ با تروریست‌ها مواضع ارتش سوریه را بمباران نیز می‌کنند. حدود ۲ سال است که آمریکا از ابزار تحریم تحت عنوان «قانون سزار- قیصر» تلاش دارد ناکامی‌های حوزه سخت را به نوعی جبران کند.

 

• یمن: کشور یمن که فقیرترین کشور منطقه و به نوعی جهان محسوب می‌شود، در فرایند بیداری اسلامی یک جریان مردمی را جایگزین دولت وابسته علی عبدالله صالح کرد. جریان سلطه و رژیم‌های مزدور عربی و در رأس آن عربستان و امارات، نگران شکل‌گیری یک حوزه جدید مقاومت در یکی از مهمترین و راهبردی‌ترین منطقه جهان یعنی باب‌المندب شدند و به همین دلیل ضمن این‌که در سطح بین‌المللی جریان مردمی حاکم بر یمن را تحریم کردند، همزمان جنگ سختی را در دو سطح نیابتی و مستقیم از سال ۱۳۹۴ برای از بین‌بردن نطفه مقاومت در یمن، پیش از بالغ‌شدنش را در دستور کار قرار دادند.

 

• فلسطین: به‌دلیل اشغال سرزمین فلسطین و تأسیس رژیم صهیونیستی از سال ۱۳۲۷ تاکنون این سرزمین صحنه درگیری مردمی با اشغالگران بوده است. پس از شکل‌‌گیری گروه‌های مقاومتی اسلام‌گرایی مانند جهاد اسلامی و حماس که ملهم از انقلاب اسلامی ایران بودند، این گروه‌ها تحت شدیدترین فشارهای سیاسی از سوی دولت‌های جریان سلطه قرار گرفته‌اند. قراردادن گروه‌های جهادی و مقاومت فلسطین در لیست گروه‌های تروریستی از نوع برخوردهای دوگانه کشورهای غرب و نظام سلطه جهت فشار بیشتر بر این گروه‌هاست.

 

ابزار اقتصادی:

یکی از مهمترین ابزارهای قدرت نرم، ابزار اقتصادی است، تحریم‌های اقتصادی نیز از مهم‌ترین راهکارهای فشار اقتصادی است. تحریم شرکت‌ها، مسئولان و تبادلات تجاری کشورهای محور مقاومت و همچنین کشورهایی که با جریان مقاومت مبادلات اقتصادی دارند، از ابزارهای فشاری است که گلوگاه‌های تنفس و حیات جریان مقاومت را هدف قرار می دهد.

 

• ایران: عمده تحریم‌های اقتصادی ایران از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی کلید خورد و تا امروز با سیاسی‌کردن پرونده هسته‌ای ایران (قریب به ۱۶۰۰ نوع تحریم) ادامه یافته است(از تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل گرفته تا تحریم‌های کنگره آمریکا، تحریم‌های اتحادیه اروپا، تحریم‌های یک جانبه برخی دولت‌ها).

 

• سوریه: ایالات متحده آمریکا شدیدترین تحریم‌ها را با عنوان (قانون سزار یا قیصر) علیه سوریه فعال کرد، تحریم‌هایی که هدفش نابودی اقتصاد این کشور و مجبورکردن بشار اسد به پذیرش مذاکرات تحت نظر سازمان ملل متحد است تا جنگ گروه‌های تروریستی داخلی ده ساله این کشور آن‌گونه که مطلوب آمریکا و اسرائیل است به پایان برسد. آمریکایی‌ها ادعا می‌کنند این تحریم‌ها برای مجازات بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه و همچنین دیگر مقامات ارشد این کشور فعال می‌شوند. تحریم‌هایی که به بیان آمریکا هدفش مجازات کسانی است که از زمان آغاز بحران سوریه در سال ۲۰۱۱ تاکنون علیه مردم این کشور جنایات متعددی انجام داده‌اند!

 

• لبنان: تحریم اقتصادی لبنان به دلیل همراهی و تجارت با سوریه که مشمول قانون سزار بود بهانه‌ای شد تا لبنان زیر شدیدترین تحریم‌های اقتصادی قرار گیرد تا نتواند منابع ارزی مناسب را جهت تهیه سوخت، مواد غذایی و… در اختیار دولت قرار دهد و با ایجاد بحران‌های ساختگی و جنگ داخلی بتوانند حزب‌الله و اساساً مقاومت را زیر فشار بگذارند تا تسلیم شوند.

 

• یمن: تحریم اقتصادی یمن نیز جزو شدیدترین تحریم‌ها بود. از تحریم اقتصادی شخصیت‌های مقاومت یمن تا محاصره کامل کشور یمن و جلوگیری از خروج و ورود ارز و منابع مالی و حتی نیازهای غذایی و دارویی به یمن به جهت شکستن اراده نیروهای مردمی و مقاوم یمنی در دستور کار جریان سلطه قرار دارد.

 

• عراق: فشار شدید اقتصادی به دولت عراق از طریق دُوَل نظام سلطه به جهت جلوگیری از نفوذ و قوت گرفتن جریان‌های مقاومت در دولت عراق و جلوگیری از مبادلات تجاری با کشورهای حوزه مقاومت از جمله ابزارهایی است تا فشارهای بیشتری بر جبهه مقاومت اعمال شود.

 

ابزار رسانه‌ای و فضای مجازی:

یکی از ابزارهای مهم و اثرگذار در عصر جدید استفاده از ظرفیت رسانه‌های جمعی، مطبوعات، سایت و فضای مجازی است که چونان ارتشی در کنار کشورها جهت تأثیرگذاری بر افکار عمومی و جهت‌دهی و به میدان‌آوردن آن‌ها در جهت اهداف سلطه و ایجاد بحران عمل می‌کند. یکی از اهداف مهمی که در تشکیل شبکه‌های رسانه‌ای مقاومت مؤثر بوده است، بحث شکستن انحصار رسانه‌های سلطه بوده است. درحوزه فضای مجازی نیز به جهت رشد جریان مقاومت در استفاده از این ابزار جریان سلطه از ظرفیت مدیریت خود بر سرورهای شبکه‌های اجتماعی، همواره محدودیت‌ها و حتی حذف‌هایی را در ارتباط با محور مقاومت انجام داده‌اند:

 

• در سال ۲۰۱۷ سایت آموزش از راه دور محبوب coursera برای ایرانیان تحریم شد. امکان دریافت فایل‌های نرم‌افزاری شرکت‌هایی مانند NVIDIA، AMD، Adobe، AVG، AVAST،  Symantec، McAfee وMATLAB  برخی از خدمات گوگل، برخی از خدمات مایکروسافت، و Oracle از درگاه اصلی این شرکت‌ها توسط آی‌پی‌های ایران امکان‌پذیر نیست و علاوه بر بسته‌شدن این سایت‌ها توسط خود این شرکت‌ها در ایران، برخی از این شرکت‌های فناوری و تکنولوژی، سرور مادر خود را نیز به روی ایرانیان بسته‌اند. تحریم خدمات هاستینگ و دامین بر روی هر کسی که ساکن ایران است یکی دیگر از جمله تحریم‌هایی بود که بر ایران اعمال شد.

 

• در قوانین تجارت جهانی، ابررایانه‌های قوی‌تر از ۱۹۰ میلیارد عمل در ثانیه به عنوان کالاهایی راهبردی (و دارای پتانسیل به‌کار برده شدن در محاسبات شبیه‌سازی‌های هسته‌ای) محسوب می‌شوند، و لذا فروش آن‌ها به کشورهایی مثل ایران مشمول تحریم است.

 

• چندین وب‌سایت متعلق به جریان مقاومت درعراق از جمله «المعلومه» و «کتائب حزب الله» و وب‌سایت‌های اینترنتی فلسطین الیوم، نبأ و الکوثر نیز توسط دولت آمریکا بسته شده است.

 

• وزارت دادگستری آمریکادامنه‌های ۳۶ وب‌سایت‌ رسانه‌های ایران و همچنین گروه‌های وابسته به آن را به دلیل به اصطلاح انتشار «اطلاعات گمراه‌کننده» و اقدامات «خشونت‌آمیز» مسدود کرده است. در این راستا دامنه ۳۳ وب سایت اتحادیه رادیو و تلویزیون اسلامی IRTVU و همچنین سه وب‌سایت وابسته به کتائب حزب‌الله را به دلیل نقض تحریم‌های آمریکا توقیف کرده است.

 

• حذف همه شبکه‌های ایرانی از ماهواره هاتبرد. همه شبکه‌های فرکانس یادشده در هاتبرد، از جمله العالم، پرس تی‌وی، الکوثر، شبکه خبر، سحر ۱ و ۲ ، و جام‌جم ۱ و ۲ ، این شبکه‌ها همواره برخلاف انحصار خبری شبکه‌های غربی و هم‌پیمانان منطقه‌ای غرب، تلاش کرده تا نظارت و دیدگاه‌های انسان‌های آزاده را به مخاطبان و افکار عمومی در جهان برسانند.

 

یکی از اهداف مهمی که در تشکیل شبکه‌های رسانه‌ای مقاومت مؤثر بوده است، بحث شکستن انحصار رسانه‌های سلطه بوده است. درحوزه فضای مجازی نیز به جهت رشد جریان مقاومت در استفاده از این ابزار جریان سلطه از ظرفیت مدیریت خود بر سرورهای شبکه‌های اجتماعی، همواره محدودیت‌ها و حتی حذف‌هایی را در ارتباط با محور مقاومت انجام داده‌اند.

ابزار علمی و صنعتی:

غرب با توان علمی که از خودش بروز داده، در ذهن خیلی‌ها به یک بت علمی تبدیل شده است. یک باور عمیق به توانایی‌های علمی غرب به دنبال تحسین علم یا فرآورده‌های علمی ایجاد شده است. اما با وضع تحریم‌ها علیه فعالیت‌های علمی ایران و جهان اسلام، به‌تدریج این تحسین و این بت دچار آسیب شده، چرا که دانشمندان ایرانی و جهان اسلام این انحصار را شکستند و امروز به تبادل و انتقال علم و فناوری در جهان تبدیل شده‌اند.

آن‌چه امروز برای نظام سلطه یک زنگ خطر تلقی می‌شود، این است که جریان مقاومت و اساساً ملت‌های مسلمان هویت و شخصیت و اصالت و استقلال خود را جدی بگیرند. آن‌ها می‌خواهند کشورهای اسلامی، کشورهای شرقی، کشورهایی که به دلایل گوناگون از کاروان پیشرفت علم‌ عقب مانده‌اند، همیشه ناتوان و وابسته باشند و در ابعاد علمی و صنعتی وابسته بمانند. آن‌ها با هر پیشرفتی در هر کشور عقب‌افتاده و در حال توسعه مخالفند. آن‌ها وقتی می‌بینند کشور ایران دوران رژیم طاغوت‌، امروز تبدیل به کشوری شده است که در زمینه‌های علمی و صنعتی وارد کارهای صنعتی و فناوری‌های پیچیده شده و در لبه فناوری‌های علمی دنیا حرکت می‌کند، احساس خطر می‌کنند.

اگر جریان مقاومت بتواند خودش را به قله‌های پیشرفت و علم و ترقی برساند، یک دروازه‌ عظیمی جلوی راه ملت‌ها برای رفتن به سمت تمدن‌سازی باز می‌شود. لذا کارشکنی و توطئه می‌کنند؛ مخالفت می‌کنند؛ تبلیغات سوء می‌کنند؛ تحقیر می‌کنند؛ از فشارهای سیاسی و اقتصادی استفاده می‌کنند، برای این‌که این ملت نتوانند به این مقصود برسند.

البته اگر نتوانند وقفه‌ای در این روند ایجاد کنند دست به حذف می‌زنند. ترور دانشمندان هسته‌ای در عراق، مصر، سوریه و ایران از این نمونه است. ترور بیش از ۵۰۰ دانشمندان هسته‌ای و نخبه جهان اسلام چون: نبیل فلیفل از فلسطین، رمال حسن رمال از لبنان، عادل الشویخ از عربستان، دکتر علی حسین کامل از عراق، اوس عبدالکریم خلیل، نائل الدخیل و نبیل ابراهیم زغیب از سوریه، سمیر نجیب، یحی المشد، عبدالمنعم رضمان و خانم سمیره موسی از مصر، مجیدشهریاری، مصطفی احمدی‌روشن، مسعود علی‌محمدی، داریوش رضایی‌نژاد، رضا قشقایی فرد و محسن فخری‌زاده از ایران نمونه‌ای از اقدامات تروریستی موساد در حذف دانشمندان هسته‌ای مسلمان است. جلوگیری از ورود مواد و وسایل آزمایشگاهی و دستگاه‌های فنی و حتی تحریم شخصیت‌های علمی و صنعتی نیز در این راستا تعریف می‌شود.

 

جمع‌بندی

در پایان تردیدی نیست که جمهوری اسلامی ایران در کلیه تحولات محور مقاومت نقش محوری دارد. در عراق در تعریف، ایجاد و استمرار حشد الشعبی و در سوریه نیز در تعریف، ایجاد و استمرار ارتش دفاع ملی نقش محوری خود را نشان داده است. در لبنان همراه و هم‌پیمان حزب‌الله لبنان است. در فلسطین همواره به دنبال آرمان آزادی قدس شریف و همبستگی و حمایت از گروه‌های جهاد اسلامی و حماس و دیگر نیروهای مقاومت است. در یمن در نوک پیکان حمایت از انصارالله و گروه‌های مردمی است. به عبارت دیگر، ایران نخ تسبیح همۀ تحولات منطقه است و نقشی بی‌بدیل در این معادله جدید در سطح منطقه دارد.

 

 این نگاه ایران به محور مقاومت برخاسته از این باور است که منافع ملی در جهان امروز در مرزهای جغرافیایی نمی‌تواند محصور شود بلکه منافع و امنیت را باید در چارچوب همبستگی جهان اسلامی جستجو کرد. شکل‌گیری محور مقاومت در غرب آسیا براساس این باور بوده است و به همین دلیل جریان سلطه اقدامات هماهنگی را در کل جغرافیای مقاومت علیه آن دنبال می‌کند. اما روند تحولات نشان می‌دهد که محور مقاومت از این قابلیت برخوردار است که تهدیدهای جریان سلطه علیه خود را تبدیل به فرصت سازد و همچنان روند رو به جلویی را در پیش بگیرد.

 

*کارشناس ارشد روابط بین‌الملل

 

انتهای پیام/م.ت/


| شناسه مطلب: 363933