معادلات محور مقاومت با عبور از بحرانهای سخت بدست آمده است/ استراتژی جدید دشمنان برای مقابله با ایران در سطح خرد/ فتح مارب و شبوه تغییرات زیادی به نفع محور مقاومت ایجاد می‌کند

به گزارش خبرگزاری قدس (قدسنا)، نخستین جلسه حضوری کمیسیون سیاسی جمعیت دفاع از ملت فلسطین در سال 1400 عصر روز چهارشنبه 12 آبان ماه در محل این جمعیت با حضور جمعی از کارشناسان برگزار شد.

در این نشست که با موضوع «معادله قدرت در غرب آسیا میان محور مقاومت و محور سازش» با سخنرانی دکتر «حسین رویوران» کارشناس ارشد مسائل غرب آسیا برگزار شد، ایشان توضیحاتی در زمینه دستاوردهای محور مقاومت در چند دهه اخیر ارائه کرده و تاکید کرد: اگر به 43 سال گذشته بازگردیم، روند تحولات نشان می دهد که محور مقاومت با اقداماتی راهبردی و فشرده نتیجه کنونی را رقم زده و همین وجود محور مقاومت بیانگر برنامه و تلاشی بسیار طولانی و هدفمند  است.

در جاهای دیگر  نیز این معادله بازدارندگی ایجاد شده است که شاهد هستیم حزب الله لبنان این معادله را ایجاد کرده،در یمن نیز انصارالله یمن این معادله را ایجاد کرده که باعث شده عربستان سعودی و امارات در تحولات این کشور ناتوان شوند.

نکته ای که وجود دارد این است که معادلات امروز به سادگی به دست نیامده است و نتیجه عبور از بحران های بسیار سنگین بوده است.

جنگ تحمیلی ، حمله رژیم بعثی صدام به ایران، تحریم های سنگین و پی در پی علیه ایران ، تحریم ها علیه سوریه و یمن و مسائلی از این دست همه بوده که با عبور از آنها محور مقاومت شکل گرفته است.

امروز محور مقاومت در برابر چند موضوع قرار دارد که خروج آمریکایی ها از افغانستان  پس از ناکامی آنها برابر طالبان، یکی  از آنهاست. آمریکایی ها همچنین از عراق می خواهند عقب نشینی کنند. این عقب نشینی ها شاخص های مهمی را نشان می دهد که چه تحولاتی در حال وقوع است.

با وجود همه جنگ ها و تحریم هایی که رخ داده معادلات محور مقاومت رو به گسترش نهاده است،  این نشان دهنده توان عملیاتی مقاومت در سطح منطقه است.

پس از  دیدار  اخیر بنت و بایدن استراتژی جدیدی علیه ایران ، تحت عنوان استراتژی هزار چاقو (هزار زخم) را اعلام کردند که تحول بسیار مهمی در ارتباط با ایران و محور مقاومت است. این نشان می دهد که مقابله با ایران از سطح کلان به سطح خرد تنزل پیدا کرده است. آنها با شکست در راهبردهای کلان خود نظیر جنگ اشغال، تحریم و ... رو به ایجاد مشغولیت های متعدد در جبهه های مختلف برای ایران آورده اند. اولین کار آنها در این زمینه حمله سایبری به جایگاهای سوخت ایران بود. که در گذشته سوابقی داشته اما این بار در چارچوب یک طرح سازمان یافته انجام شد که با رسانه های خارجی و معاند هماهنگ شده بود تا تبدیل به یک بحران شود . سیستم سوخت هک شد و پس از آن شبکه های معاند رو به انتشار اخبار دروغین درباره سهمیه بندی و قیمت بنزین آوردند. بنظر می آید که رسانه های داخلی یک  موفقیت بسیار خوبی در مدیریت این بحران داشتند ، سریع وارد عمل شدند و سرعت عمل دولت در جمع کردن این بحران بسیار مهم بود که مشکل تقریبا ظرف سه روز  به طور کامل حل شد.

این نشان می دهد طراحی دشمن به سرعت و تنها در طول سه روز از بین رفته است، همچنین مشروعیت رسانه های معاند و دشمنان در خبرپراکنی دروغین بیشتر از قبل زیر سوال رفت.

عبور از این بحران با این سرعت، بسیار نکته مهمی بود . به عنوان نمونه در آمریکا حمله سایبری به سیستم سوخت رسانی چندی پیش رخ داد اما یک ماه طول کشید تا این بحران را جمع  کنند.

البته مجموعه حملات سایبری از سوی گروههای وابسته به ایران علیه رژیم صهیونیستی نظیر عصای موسی و سایه سیاه بسیار مهم بود. این نشان می دهد که ایران در مدیریت حمله و هم در پاسخ به دشمن موفقیت های بسیار خوبی بدست آورد. لذا بحث استراتژی هزار چاقو باید خیلی مورد بررسی و کنکاش قرار گیرد که چگونه با آن مقابله شود و طراحی های آنها شکست داده شود.

تحولات لبنان و بقیه محور مقاومت در  راهبرد هزار چاقو قرار می گیرد و امکان گسترش آن وجود دارد.

در یمن نیز تحولات  زیادی در حال رخ دادن است که پایه جدید معادله سازی میان محور مقاومت و محور سازش است. مهمترین رخداد جنگ در مارب است که از  16 فرمانداری 14 فرمانداری به دست انصارالله افتاده و این نشان از توان بالای مقاومت در تغییر معادلات نظامی در میدان است.

جالب تر اینکه انصارالله تنها در مارب متمرکز نیست و  تا الان چهار فرمانداری از استان شبوه هم آزاد شده است. 6 تا 7  هزار کیلومتر  آزاد شده در همین دو ماه اخیر بوده که نشان می دهد به چه میزان تحول گسترده است ، عمده نفت یمن  در مارب و شبوه  قرار دارد و این دو منطقه کریدور شمال جنوب یمن هستند. در شرایط کنونی می توان گفت مارب از لحاظ نظامی سقوط کرده و به کنترل انصارالله درآمده است.

در معادله جدید عربستان سعودی با 70 میلیارد دلار خرید نظامی در سال در برابر انصارالله منفعل است و نمی داند که چه کار ی انجام دهد. تنها کار آنها بمباران مارب بیش از 100 بار در روز است.  ائتلاف عربی در بن بست قرار گرفته است.

انصارالله کاملا موفق است و معادلات را تغییر می دهد و دشمن در برابرش منفعل است. جالب تر اینکه انصارالله علاوه بر داخل یمن در خارج نیز  در  حمله به عربستان هر جایی را که دست گذاشته هدف قرار داده است.

الان اگر مارب و شبوه بدست انصارالله بیفتد، عربستان هیچ راهی به خارج  جز حضر موت و المهره ندارد که آن راهها هم بسیار صعب العبور، سخت و دشوار است.

عربستان سعودی در چهار دور گفتگو با ایران در بغداد اصرارش بر این است که در یمن امتیازی بگیرد و در مقابل در جای دیگری مثلا لبنان امتیاز بدهد. این بیانگر شرایط بغرنج آنها در یمن است.

جالبتر اینکه در مارب برخی از فرمانداری ها بدون جنگ تسلیم شده اند این نشان می دهد جامعه یمن اطمینانی که به انصارالله دارد به بقیه جریانها ندارد. شکست عربستان در روزهای آینده در یمن قطعی است و فتح مارب و شبوه یک تحول جدیدی در معادلات ایجاد خواهد کرد که تغییرات زیادی به نفع محور مقاومت ایجاد می کند.

جبهه دوم جبهه لبنان است: لبنان یکی از ضعیف ترین حلقه های هم مرز با فلسطین اشغالی بود که جزو کشورهای طوق نامیده می شد و قدرتش قابل قیاس با سوریه ، مصر و اردن نبود ، اسرائیل نیز لبنان را حیات خلوت خود می دانست. مقاومت ضعیف ترین حلقه این محور را به قویترین حلقه در برابر رژیم صهیونیستی تبدیل کرد که به اعتقاد من بسیار کار مهم و بزرگی بود. این تلاش ها که از سال 1982 با تلاش های مختلف شروع شد، در نهایت به اینجا رسیده است.

رژیم صهیونیستی تلاش بسیاری کرد که در لبنان بماند اما در سال 2000 مجبور به فرار از لبنان شد. در سال 2006  آنها خواستند الگوی ایجاد شده در لبنان را از بین ببرد اما نتوانستند و شکست خوردند. این شکست بسیار  مهم و راهبردی بود.

نه تنها حزب الله در جنگ پیروز شد، بلکه در انتخابات پس از آن نیز پیروز شد که بیانگر همراهی مردم لبنان با حزب الله است.

در حوادث اخیر  به ویژه حادثه طیونه حزب الله از خود خویشتن داری نشان داد و این باعث شد که مسیحیان لبنان به حمایت بیشتر از حزب الله روی آورده و سمپاتی بیشتری نسبت مقاومت پیدا کنند که این مساله وضعیت جریان سمیر جعجع در انتخابات را بدتر کرده است.

زمانی که حزب الله در انتخابات اخیر پیروز شد دشمنان تصمیم گرفتند با هزاران NGO (سازمان های مردم نهاد) وابسته به آمریکا تلاش هایی را علیه حزب الله کلید بزنند. در مرکز بیروت تحصن کردند و اعتراض کردند اما با وجود هزینه های 7 میلیارد دلاری آمریکا، این تلاش ها به جایی نرسید.

یکی از کارهای بزرگ ایران موضوع سوخت بود که ایران به آنها گفت من حاضرم به شما سوخت بدهم. این کاری که ایران کرد که نه اسرائیل و نه امریکا جرات نداشت جلوی نفت کش ها را بگیرد نشان داد که حزب الله علاوه بر عرصه های دیگر که قبلا در آنها موفق شده بود، در  بحث سوخت هم وارد شد و موفق بود.

بحث جورج قرداحی وزیر اطلاع رسانی لبنان نیز یک شکست کامل برای عربستان سعودی زخم خورده از تحولات یمن بود. که این سخنان را پیراهن عثمان کردند تا ضعیف کشی کنند و قرداحی را مجبور به استعفا کنند تا دولت نیز استعفا دهد، اما اتفاقی که افتاد این بود که بحران سازی عربستان حتی با اجماع شورای همکاری هم همراه نشد. امارات و بحرین فقط اعلام همبستگی کردند و این نشان دهنده شکست اجماع سازی عربستان سعودی علیه حزب الله است که شکست دیگری برای عربستان در تحولات لبنان رقم زد.

نکته دیگر تحولات عراق بود. آمریکا آمد عراق را بگیرد و ایران را تحت فشار قرار بدهد. آمریکا با این وضعیت که صدام ایجاد کرده بود، وارد عراق شد و فکر می کرد که شیعه و سنی  آنهارا می پرستند. آنها هیچ شانیتی برای عراق قائل نبودند، فرماندار نظامی تعیین کردند اما زمانی که مرجعیت ومردم و حمایت های ایران آمد آمریکا مجبور به پذیرش واقعیت ها شدند در حالی که آنها دنبال حاکمیت مستقیم نظامی بر عراق بودند.

آمدند با داعش عراق را بگیرند که در مقابله با آن با ورود مرجعیت و مردم ، جریان حشد الشعبی شکل گرفت که بازگشت بعثی ها و داعشی ها به صحنه عراق را مانع شده است.

این باعث شد که در  تحولات عراق شاهد شکل گیری جریانی در مقابله با تجاوز ، اشغالگری و حامی مقاومت در عراق باشیم  که این تحولات بسیار مهم است .

این رخدادها نشان می دهد عراقی که ترامپ می گفت  5 تریلیارد در آن هزینه کرده چیزی عاید آمریکا نکرده است. حشد الشعبی الان محور همه تحولات در عراق است. هیچ نیروی انتظامی و نظامی در  عراق توانی نزدیک به حشدالشعبی هم ندارد.

انتخابات 2018 در عراق منجر به این شد که نیروهای طرفدار مقاومت و حشدالشعبی پیروز شدند، دشمنان فورا تصمیم گرفتند که یک جریان سکولار در بین شیعیانی که همیشه حامی مقاومت بودند ایجاد کنند. در میدان تشرین بغداد این جریانات را جمع کردند و هیچ کاری با کردها و اهل سنت نداشتند و تنها هدفشان ایجاد شکاف در بین شیعیان بود.  آنها عادل عبدالمهدی را از کار برکنار کرده و مصطفی الکاظمی را بر سر کار آوردند که شائبه فعالیت وی برای سیا مطرح است. وی نیز نتوانست موفق باشد به همین دلیل جنبش تشرین دچار سرخوردگی و از هم گسستگی شد. در این انتخابات تشرینی ها نتوانستند کرسی خاصی بدست آوردند و تنها از 329 کرسی 13 کرسی بدست آوردند. شکست بزرگی برای سکولارها و پیروزی بزرگی برای جریانهای حامی مقاومت بود.

توطئه عظیمی علیه محور مقاومت در عراق جریان داشت که حتی با نتایج فعلی انتخابات نیز اکثریت کرسی ها در اختیار التنسیقیه است که حامی مقاومت است.

در پایان می خواهم بگویم محور مقاومت امروز در شرایط بسیار متفاوت نسبت به گذشته است ، عرصه های رویارویی بسیاری را پشت سرگذاشته و در همه این میدان ها پیروز شده است . در واقع برآیند محور مقاومت مثبت است و توانسته که تحولات مهمی را رقم بزند.

انتهای پیام/م.ت/