چرا الگوی جنگ ستارگان درقبال
ایران مقرون به نتیجه نیست؟

 خبرگزاری قدس (قدسنا) ؛

«نفتالی بنت» نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی دیروز در گفتگو با نشریه تایمز مدعی شد  ایران در پیشرفته‌ترین نقطه توانایی خود برای غنی‌سازی اورانیوم قرار دارد و دولت وی توانایی مقابله با آن را ندارد.

وی با تاکید بر این‌که پیشرفت هسته‌ای ایران مسأله پنهانی نیست، با تکرار برخی ادعاهای پوشالی گفت که ما علیه آنها وارد عمل می‌شویم و از تمام انرژی، تمام نوآوری، فناوری و اقتصاد خود استفاده خواهیم کرد تا به نقطه‌ای برسیم که از آنها چند قدم جلوتر باشیم.

بنت که با نشریه «تایمز» گفت‌وگو می‌کرد، افزود که الگوی وی برای مقابله با برنامه هسته‌ای ایران، برنامه «جنگ ستارگان» است که «رونالد ریگان» رئیس جمهوری اسبق آمریکا در دهه ۸۰ میلادی در پیش گرفته بود.

جنگ ستارگان به طرح «دفاع استراتژیک فضایی آمریکا» (اس.دی.آی) گفته می‌شود. این طرح در تاریخ ۲۳ مارس ۱۹۸۳ از سوی رونالد ریگان، چهلمین رئیس‌جمهوری آمریکا، عنوان شد. این طرح شامل شبکه به هم پیوسته‌ای از ماهواره‌های مسلح به موشک‌های هسته‌ای و لیزرهای قوی بود که همواره در مدار زمین در حال گردش بودند تا به محض آغاز حمله هسته‌ای به ایالات متحده و متحدانش، به طور خودکار با پرتاب موشک‌های رهگیر به سمت موشک‌های مهاجم و موشک‌های هسته‌ای به کشور مهاجم وارد عمل شوند. بسیاری از منتقدان طرح جنگ ستارگان را تخیلی و بسیار بلندپروازانه می‌دانستند.

این در حالی است که نفتالی بنت چندی پیش  برنامه راهبردی اسرائیل علیه ایران را «مرگ با هزار ضربه چاقو» اعلام کرده بود. این اقدام از طریق ترکیب اقدامات کوچک بسیار در جبهه‌های متعدد نظامی و دیپلماتیک است که این اقدامات به جای یک حمله شدید به ایران است.

بسیاری از منتقدان دولت بنت بر این باور هستند که تعویض گاه به گاه استراتژی ها علیه ایران نشان می دهد دولت رژیم جعلی صهیونیستی هیچ برنامه خاصی برای مقابله با ایران ندارد. رسیدن از مرحله جنگ نظامی فوری به استراتژی مرگ با هزار ضربه چاقو و پس از آن جنگ ستارگان نشان دهنده این موضوع است که این عنوان ها تنها نمایشی برای این است که ذهن مخاطب داخلی و خارجی را از مشکلات عدیده داخلی و بیرونی رژیم صهیونیستی گمراه کند.

 به گزارش قدسنا، یکی از اهداف جنگ ستارگان امریکا وارد کردن شوروی سابق به رقابت تسلیحاتی با هزینه های سنگین بود که با توجه به برتری اقتصادی امریکا بر شوروی نهایتا اقتصاد شوروی در این رقابت شکست خورد. واقعیت آن است جمهوری اسلامی ایران با توجه به تهدیداتی که از محیط پیرامونی و قدرت های استعماری متوجه آن بود، از همان آغاز راهبرد قوی شدن در ابعاد نظامی و امنیتی را به عنوان زمینه بنیادی و ضروری توسعه کشور در دستور کار خود قرار داد.

در این زمینه همانطور که مسئولان عالیرتبه نظامی ایران و نیز کارشناسان نظامی جهان بارها تاکید کرده اند، ایران به یکی از کشورهای پیشرفته و صاحب سبک و فناوری در تولید تسلیحات و تجهیزات نظامی تبدیل شده است و با توجه به راهبرد ابهام در حوزه داشته های نظامی، در اینکه قدرت ایران بسیار فراتر از آنچه که رونمایی کرده است، نوعی اتفاق تحلیلی و اطلاعاتی وجود دارد. بنابراین این توهم اقتصاد ایران به دلیل تحریم آسیب دیده و با کشاندن آن به رقابت های تسلیحاتی عملا مانند شوری ناگزیر از قبول شکست است، در یک توهم باقی خواهد ماند. زیرا ایران در حوزه «های تک » (high-tech) تسلیحاتی نیز در رتبه خاصی قرار دارد و سال ها قبل وارد حوزه هایی شده است که نخست وزیر متوهم رژیم صهیونیستی از آن به عنوان راهبرد دولت خود یاد می کند!

نفتالی بنت باید این نکته را هم مورد توجه قرار دهد که امریکا با کمک مجموعه ای از کشورهای استعماری جهان با تعریف و اجرای رژیم تحریمی کشنده علیه ایران و همزمان افزایش هزینه های امنیتی به نوعی جنگ ستارگان را علیه ایران بکار بسته است اما ایران نه تنها فرونشکسته و تسلیم نشده است بلکه به زعم همین قدرت ها ایران به قدرتی غیر قابل مهار تبدیل شده است و ناگزیر از پذیرش این قدرت هستند.

افزون بر این ایران ظرفیت هایی را در سطح منطقه ایجاد کرده که بعضی از آنها به تنهایی از ارتش های چندین کشور منطقه ای برتر است. ظرفیت هایی با نفرات مجرب  در ابعاد نظامی و مسلح به سلاح های مادی پیشرفته بر اساس راهبرد جنگ نامتقارن و نیز سلاح معنوی که قادر به تغییر معادله درگیری در راستای اهداف و آرمان های تعریف شده اند. 

همچنین رژیم صهیونیستی می داند که فاقد عمق استراتژیک است و در صورت وقوع یک جنگ تمام عیار تمام اراضی اشغالی در کمترین زمان همانطور که رهبری انقلاب اسلامی تاکید کرده اند،« شخم» زده خواهد شد. رژیم صهیونیستی این نکته را نیز خوب می داند حضور آن در محیط پیرامونی ایران نمی تواند تضمینی برای امنیت اسرائیل به شمار رود و رژیم های منطقه ای هم می دانند قدرت و اقتدار ایران قابل خدشه نیست و تغییر سیاست هایشان با ایران و تعریف همکاری ها با تهران نهایتا تضمینی محکم برای امنیت آنها محسوب می شود.

بنابراین آشفتگی در  تصمیمات نفتالی بنت در ارتباط با ایران و اعلام راهبردهایی مانند «قتل با هزاران چاقو» و الگوی « جنگ ستارگان» و غیره تنها می تواند مصرف داخلی داشته باشد و به نوعی پیامی برای رژیم های وابسته منطقه است تا با گسترش روابط با آنها در سایه ایران هراسی، مشکلات اقتصادی خود را با استفاده از بازار آنها حل کند.