فخری زاده؛ پر افتخار اما گمنام

خبرگزاری قدس(قدسنا)

*یادداشت

هنوز هم به دنبال گمگشته ای می گردیم.انگارهنوز هم کسی باور ندارد سردار دلها حاج قاسم سلیمانی دیگر میان ما نیست.در این بین در شمارش روزها بودیم تا به روز جهانی مقاومت (13 دماه 1398)  برسیم یعنی سالگرد شهادت مردی که به گواه دشمنانش شهادتش بیشتر از زنده بودنش وحشت به دامن آنها انداخته بود.آری واقعا قبل و بعد از حاج قاسم هیچ چیز مثل قبل نبود. در این حال و هوا بودیم که به روز جمعه(7 آذر ماه 1399) رسیدیم. در این روز خبری مهم در صدر رسانه های داخلی و خارجی قرار گرفت و ملت ایران و دیگر ملت های آزاده جهان را شوکه و اندوهگین ساخت.چرا که شاهد جنایتی دیگر از محور عبری - غربی با همراهی و پشتیبانی دولت های مرتجع عربی بودیم. دکتر محسن فخری زاده، دانشمند هسته ای، انسانی والا مقام و خدمتگزار توسط تشکلهای تروریستی مورد هدف قرار می گیرد. فخری زاده فردی پر افتخار اما گمنام در نگاه ملت ایران بود. وی در ابعاد مختلفی چون: ساخت و تولید کیت های تشخیص کرونا، واکسن کرونا، صنایع نظامی،دفاعی و هسته ای فعالیت های بسیاری داشت. اما این در حالی بود که از نگاه سازمان ها و نهاد های بین المللی، سرویس های جاسوسی اسرائیلی و امریکایی کاملا شناخته شده بود چون وی را مانعی جدی جهت رسیدن به امیال استعماری و ظالمانه خود می دانستند و از سالها قبل نام او را به عنوان هدفی برای ترور اعلام کردند.

لذا در این راستا سوالات متعددی در ذهن ملت ایران مطرح شد:چرا یک دانشمند ایرانی باید مورد ترور قرار بگیرد؟ چرا در این مقطع زمانی و با چه هدفی چنین تروری صورت گرفته است؟ عاملان و آمرین این عملیات تروریستی چه کسانی هستند؟ واکنش کشورها، نهادها و سازمان های بین المللی چگونه است؟ عملکرد دستگاه امنیتی و اطلاعاتی ایران چگونه بوده است؟ پاسخ متقابل ایران به چنین اقدام تروریستی چه خواهد بود؟   

از زمانی که کشورهای در حال توسعه خیزش علمی خود را برای رسیدن به انرژی هسته ای آغاز کردند با مقاومت قدرت‌های جهانی مواجه شدند و تنها با باج دادن به کشورهای استعماری در این زمینه بود که موفق به ایجاد فن‌آوری وارداتی و نه تولیدی هسته‌ای در کشور خود می‌شدند، این قدرتها با تصویب معاهده بین المللی ان پی تی انحصار خود را در این زمینه تثبیت کرده و ورود دیگر کشورها به این عرصه را جرم و تخلف اعلام کردند و اگر قدرتی تاکنون وارد این عرصه شده با تبانی و موافقت آنها بوده است. آنها با هر قدرت خارج از اراده خود، مقابله می کردند که قصد ورود به این عرصه داشتند و با فشار و تحریم و ترور دانشمندان هسته ای از فعالیت دیگران جلوگیری می کردند. البته در این میان جایگاه رژیم صهیونیستی و آمریکا متفاوت از دیگران بود، تل‌آویو به عنوان یک قذرت اشغالگر که بنا بر برخی گمانه‌زنی‌ها بیش از 300 کلاهک اتمی را در اختیار دارد به شدت با تجهیز هر کشور مسلمان منطقه خاورمیانه به انرژی هسته‌ای مخالف و آن را تهدیدی برای موجودست خود می دید. این رژیم اقدامات زیادی را نیز برای جلوگیری از دستیابی این کشورها به این انرژی پاک انجام داده است. این در حالی است که پس از آن که آمریکا در دوران جنگ جهانی دوم به استفاده از بمب اتمی اقدام کرد رقابت شدیدی از سوی سایر کشورهای بزرگ جهان برای دستیابی به این سلاح آغاز شد. پس از آن تلاش های بین المللی برای جلوگیری از استفاده های غیرصلح آمیز انرژی هسته ای موجب شد که در نهایت این روند معاهده ان.پی.تی به عنوان تنها معاهده چندجانبه الزام آور در این زمینه با یک مقدمه و ۱۱ ماده منعقد شود تا همه کشورها را ملزم به امضاء و تعهد به این معاهده کنند. البته تا امروز اسرائیل هیچگاه زیر بار چنین تعهدی نرفته است. این در حالی است که این رژیم با تروریسم هسته ای و کشتار دانشمندان فیزیک اتمی در کشورهای مختلف و تخریب تاسیسات آنها مانع از توسعه فن‌آوری های بومی آنها در این زمینه شده است. ترور دانشمندان هسته ای چون: نبیل فلیفل از فلسطین،رمال حسن رمال از لبنان، عادل الشویخ از عربستان،دکتر علی حسین کامل از عراق،اوس عبدالکریم خلیل،نائل الدخیل و نبیل ابراهیم زغیب از سوریه،سمیر نجیب،یحی المشد،عبدالمنعم رضمان و خانم سمیره موسی از مصر ،مجیدشهریاری،مصطفی احمدی روشن،مسعود علی‌محمدی،داریوش رضایی‌نژاد،رضا قشقایی فرد و محسن فخری‌زاده از ایران نمونه ای از اقدامات تروریستی موساد در حذف دانشمندان هسته ای مسلمان است.

 جنایت‌های رژیم صهیونیستی امروز در جای جای منطقه آشکارا قابل لمس است. در موضوع ترور شهید فخری‌زاده نیز همکاری پشت پرده سرویس های اطلاعاتی و امنیتی غربی با تل آویو چیز عجیبی نیست. اما مساله اصلی این است که چنین عملیاتی باید در زمانی اتفاق بیافتد که دولت نتانیاهو و رژیم صهیونیستی در وضعیت استیصال و ضعف قرار دارد و همچنان بعد از 23 هفته تظاهرات گسترده علیه نتانیاهو در شهرهای قدس، تل آویو، قیساریه که خواهان برکناری و دادگاهی شدن وی هستند. درگیر بودن نتانیاهو در پرونده های متعدد فساد مالی و سوء استفاده از قدرت، ناکامی در مدیریت بحران کرونا و رکود بیسابقه اقتصادی و بیکاری گسترده و نیز مشکلات امنیتی و ترس و وحشت از انتقام حزب الله و موشک های مقاومت اسلامی در فلسطین از معضلات دولت فعلی نتانیاهو شمرده می شود. همچنین شکست ترامپ متحد اصلی بلند پروازی های نتانیاهو باعث دست و پا زدن اسراییلی ها در منطقه شده است و رژیم صهیونیستی را نگران آینده ساخته است.

 جمهوری اسلامی ایران به تنهایی می تواند نماد مظلومیت و شاخص بارز قربانی تروریسم در جهان باشد. حملات تروریستی متعدد علیه مرزبانان ایرانی و نیز تعدادی از اماکن فرهنگی و دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران در بیروت، صنعا، پیشاور و مزار شریف، ترور شش دانشمند هسته‌ای و ترور 17 هزار شهروند بیگناه توسط گروهک تروریستی منافقین که در قلب اروپا ساکن و در برخی کشورهای غربی آزادانه حضور و فعالیت دارند، نشان‌دهنده اتخاذ معیار دوگانه غرب در قبال مساله تروریسم است. این درحالی است که کشورهای غربی به اصطلاح صلح طلب و مدافع حقوق بشر هرگز اقدامات تروریستی این گروه خائن را محکوم نمی کند. جمهوری اسلامی ایران بر این اعتقاد است که اتخاذ رویکرد دوگانه نسبت به کشورها درخصوص مبارزه با تروریسم نه‌ تنها سودمند نیست، بلکه سبب انحراف تلاش‌ها در مبارزه جهانی علیه تروریسم و در نهایت سبب تقویت و رویش بیشتر تروریسم خواهد شد. گواه این ادعا را می توان در ترور ناجوانمردانه شهید محسن فخری زاده مشاهده کرد: اینکه برخی کشورها، نهادها و سازمان های بین المللی غربی همسو با سیاست های دوگانه چونان دبیرکل سازمان ملل طرفین را به خویشتن داری دعوت می کند و پایان دادن به تروریسم را فراموش می کنند این پیام بدان معنی است که دبیرکل سازمان ملل نیز به طور ضمنی عاملان و آمران حمله تروریستی را سرویس های اطلاعاتی و جاسوسی اسرائیل و آمریکا می داند اما قدرت محکوم کردنش را ندارد و فقط به ذکر آرامش و صبر اکتفا می کند و یا اتحادیه اروپا حملات تروریستی ایران را نقض حقوق بشر و خلاف قواعد بین المللی می داند و در این ارتباط هیچ نامی از ترور و تروریسم برده نمی شود. چرا که همه اینها می دانند که اگر نامی از تروریسم و ترور ببرند چه بار معنایی می تواند برای همپیمانانشان داشته باشد. این در حالی است اگر کوچکترین اقدامی حتی با سلاح سرد علیه عادی ترین مردم آن کشورصورت گیرد در ابتدا فورا مسلمانان محکوم می شوند و بر آنها برچسب تروریسم اسلامی و وحشیگری گروههای افراطی - اسلامی می زنند. آنها گروههای افراطی چون: القاعده، طالبان، داعش و جبهه النصره را بوجود آورده و از آن حمایت می کنند و حتی گروهک تروریستی منافقین را از لیست گروهای تروریستی خارج می کنند ولی گروههای مقاومت چون حزب الله لبنان، حماس، جهاد اسلامی را که از سرزمین خود دفاع می کنند در لیست گروهای  تروریستی قرار می دهند.

اینکه در این اقدام تروریستی خط فکری و رسانه ای شبکه های معاند به سوی تضعیف و متهم کردن سازمانها و نهادهای اطلاعاتی و امنیتی ایران به جهت کم کاری و داشتن حفره نشانه می رود،جای تعجب ندارد! چرا که ضربه های سنگین و پوشش قوی نهاد های امنیتی ایران در طول چهل سال گذشته کارنامه درخشان و محکمی از خود نشان داده است. از ابتدای انقلاب، که کشور با دسیسه‌ها و نقشه‌های شوم و هر روزه ضد‌ انقلاب و دشمن داخلی و خارجی رو به رو بود همواره این هوشیاری دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی بوده است که توانسته با دسیسه‌ها برخورد و آنها را خنثی کند و مانع جدی اهداف و برنامه های خرابکاری و نفوذ بوده است. بدون شک چشم‌ پوشی از مواردی همچون حفظ امنیت کشور به عنوان  امن‌ترین کشور منطقه خاورمیانه و غرب آسیا، که محل برخورد و جنگ گروه‌های تروریستی است کار آسانی نبوده است و شهدای بسیاری برای آن تقدیم شده است. در این بین دستگیری عبدالمالک ریگی، روح الله زم، جمشید شارمهد، حبیب اسیود و شناسایی و دستگیری بسیاری از چهره های گروهک های تروریستی چون منافقین و داعش که به دنبال ایجاد ناامنی، ترور و عملیات های انتحاری بودند، خود گواه این ادعاست. البته این در شرایطی است که طی سالهای گذشته گروههای تروریستی با همکاری ترکیبی از سرویس های موساد، سیا، ام آی سیکس و پول و همکاری کشورهای مرتجع عربی و گروهک های تروریستی منافقین و داعشی سعی در استفاده از ابزارها و تکنیک های جدیدی در نفوذ و ترور و خرابکاری هستند که آگاهی، هوشیاری و رصد و بستن راههای نفوذ در دستگاه های امنیتی و اطلاعاتی را می طلبد. همچنین نفوذ و رخنه عناصر منافق و نفوذی در بخش های مختلف کشور در مراحل پس از پیروزی انقلاب همواره باید مورد رصد و شناسای مستمر قرار گیرد تا کشمیری ها باز نتوانند در پوشش ظاهری انقلابی و مومن ضربات جبران ناپذیری به نظام جمهوری اسلامی وارد کنند.

 به گفته رونین برگمن خبرنگار سابق امنیتی نظامی روزنامه یدیعوت احرونوت تا سال 2018 بیش از 2700 مورد ترور توسط موساد به ثبت رسیده است. برگمن که ارتباطات نزدیکی با حلقه‌های قدرت، سرویس‌های اطلاعاتی و رهبران اسرائیلی دارد، در کتابش "اول بکش؛ تاریخ سری ترورهای اسرائیل" می گوید "از زمان جنگ جهانی دوم، افرادی را که اسرائیل در این عمر کوتاه ترور کرده است بسیار بیشتر از ترورهایی است که یک کشور غربی انجام داده باشد"در واقع، دکترین ترور اسرائیل که موساد تحت عنوان "قتل هدفمند" عملیاتی می‌کند، ریشه در این مقوله تلمودی دارد: "اگر شخصی خواست تو را بکشد، برخیز و تو اول، او را بکش"؛ مقوله‌ای که تیتر کتاب برگمن از آن الهام گرفته است. همچنین نشانه هایی وجود دارد که بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی با عملیات ترور محسن فخری زاده دانشمند هسته ای ایران ارتباط مستقیمی دارد زیرا او پس از انتشار این خبر، توییتی منتشر کرد و در آن نوشت: "من می خواهم فهرستی از کارهایی را که این هفته انجام داده ام، با شما به اشتراک بگذارم ویک فهرست جزئی است زیرا نمی توانیم فاش کنیم همه کارهایی که کردم". درضمن یوسی کوبروسر مدیر کل سابق وزارت امور استراتژیک رژیم صهیونیستی در واکنش به ترور محسن فخری زاده اظهار داشت:فخری زاده سلیمانی برنامه هسته‌ای ایران بود و حادثه‌ای از این دست تنها به دست اسرائیل و آمریکا انجام می شود. همچنین روشن است که ترامپ از اجرای این عملیات آگاه بوده است زیرا فورا به انتشار خبر آن از  طریق بازنشر توییت یک روزنامه نگار اسرائیلی درباره نقش اسرائیل در این ترور اقدام کرد اما مشخص ترین موضوع، گزارش روزنامه نیویورک تایمز به نقل از دو مقام مسئول در سازمان سیا بود مبنی بر اینکه عملیات ترور تلاش مشترک اسرائیل و آمریکا بوده است. از این طرف نظام جمهوری اسامی ایران بنا بر آنچه مقامات عالی‌ رتبه نظام از مقام معظم رهبری تا دیگر شخصیت های سیاسی و نظامی بارها تأکید کردند حفظ امنیت داخلی شهروندان را خط قرمز می‌داند و درجواب هر تعدی به طرف مهاجم پاسخ قاطع و محکمی خواهند داد. البته زمان و مکان و تناسبش برای ایران محفوظ است.پس نباید در مطالبه گری و گرفتن انتقام دچار جو زدگی و هیجان شویم و در زمین اسرائیلی ها بازی کنیم، تا مسئولین امنیتی و نظامی شتابزده و بدون برنامه حرکتی نسنجیده انجام دهند.

کارشناس مسائل غرب آسیا

انتهای پیام/ الف