qodsna.ir qodsna.ir
استاد دانشکده مطالعات جهان در واکنش به عادی سازی روابط؛

برهانی: ایران جبهه واحد ضد عادی سازان روابط را تشکیل دهد

اگر از خاک بحرین و امارات بخواهد علیه امنیت ایران و خلیج‌فارس استفاده شود، ایران آن را تحمل نخواهد کرد و اگر ناامنی در این منطقه رخ دهد مسئولیت آن بر عهده امارات و بحرین است.اسرائیل رژیمی نیست که بخواهد به کشورهای اسلامی و عربی کمک کند بلکه از آنان بهره برداری می کند.

 

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری قدس (قدسنا) به نقل از سیاست پارسی، "هادی برهانی" استاد مطالعات غرب آسیا و فلسطین در دانشکده مطالعات جهان تاکید کرد: «حالا وقت یکجانبه‌گرایی نیست؛ کشورهای ترکیه، قطر، کویت، الجزایر، مراکش، مالزی، پاکستان، سوریه، لبنان و عراق یا در حال مخالفت با این عادی‌سازی هستند یا زمینه مناسبی دارند تا ایران علیه این اتفاق با آن‌ها وارد مذاکره شود، همکاری را با آن‌ها افزایش دهد و جبهه واحدی را در منطقه تشکیل دهد تا به جبهه عادی‌سازی فشار وارد کند

 

ارزیابی شما از عادی‌سازی روابط میان امارات و بحرین با اسرائیل چیست؟

 

این عادی‌سازی را می‌توان از زوایای مختلف نگریست؛ اگر بخواهیم این موضوع را درباره ایران و خاورمیانه ارزیابی کنیم می‌توان گفت متاسفانه سال‌های طولانی است که خاورمیانه دچار تفرقه و تشتت بی‌سابقه شده و آن مختصر وحدتی که در خاورمیانه علیه اسرائیل بود، فرو پاشیده است. همین موجب شده تا اسرائیل در موقعیت بسیار بهتری قرار بگیرد و در سوی مقابل، کشورهای عربی و اسلامی در موقعیت بدتری باشند که همه این‌ها منجر به شکسته شدن مقاومت منطقه علیه اسرائیل شده است. در واقع، کشورها به سمت برنامه‌هایی سوق پیدا کرده‌اند که به نفع رژیم صهیونیستی در منطقه است. عادی‌سازی روابط کشورهای عربی مثل امارات و بحرین نیز از جمله آن‌هاست. به عبارت دیگر، برخی کشورها این بلوک را ترک کرده‌اند و به سمت رژیم صهیونیستی و برنامه های آمریکا کشیده شده‌اند و در صدد تشکیل ائتلاف و اتحاد با اسرائیل هستند.

 

واقعیت این است که تکیه امارات و بحرین بر اسرائیل فقط در حد این تصور است که آن‌ها فکر می‌کنند اسرائیل می‌تواند به آن‌ها کمک کند. اما این تصور غلط است چراکه اگر این کشور توانمندی داشت تاکنون به کشورهایی مثل مصر، اردن و تشکیلات خودگردان فلسطین کمک می‌کرد.

 

این توافق برای بحرین و امارات چه فایده ای دارد و این روند تا کجا پیش خواهد رفت؟

 

این اتفاق در مورد بحرین و امارات متفاوت است، اما نکته مشترک میان این دو کشور، مسائل امنیتی است. در فضای جدید خاورمیانه که قدرت‌های منطقه یعنی ایران، ترکیه و عربستان با هم درگیر شده‌اند، دیگر کشورها امنیت خود را در معرض خطر می‌بینند به ‌ویژه کشورهای عربی محافظه‌کار. از طرفی، کشورهای ایران و ترکیه از بسیاری جهات در قدرت سخت، قوی‌تر هستند، بنابراین این کشورها احساس ناامنی می‌کنند. در حالی که محل اثر، نفوذ، عمل و قدرت دیگر، اسرائیل است. چراکه این رژیم از حیث مسائل امنیتی و نظامی قدرت جدی است و احتمالاً بحرین و امارات تصور می‌کنند اگر در کنار اسرائیل قرار بگیرند و با این کشور همکاری کنند می‌توانند با ایران و ترکیه مقابله کنند. با این توضیح که اسرائیل از حیث مسائل امنیتی، نظامی و اطلاعاتی قدرت مهمی در منطقه و حتی جهان به حساب می‌آید؛ این کشور پیشرفته‌ترین سلاح‌ها را دارد و همچنین نیروی امنیتی سازمان موساد در مقابله با مخالفان خود مخوف، باسابقه و موفق است. این درحالی است که از نظر اطلاعاتی، اسرائیل در بحث نرم‌افزار نیز قدرت جدی محسوب می‌شود و در تسلط اطلاعاتی بر مخالفان خود پیشرفت‌های قابل توجهی داشته است؛ این موضوع قابل انکار نیست اما اگر نگاهی به سابقه این رژیم بیندازیم واقعیت این است که تکیه امارات و بحرین بر اسرائیل فقط در حد همان تصور است؛ یعنی آن‌ها فکر می‌کنند اسرائیل می‌تواند به آن‌ها کمک کند چراکه اگر این کشور توانمندی داشت تاکنون به کشورهایی مثل مصر، اردن و تشکیلات خودگردان فلسطین کمک می‌کرد.

 

در واقع، طبق ماهیت و سیاست، این رژیم صهیونیستی است که از این رابطه بهره‌برداری می‌کند، زیرا اسرائیل رژیمی نیست که بخواهد به کشورهای اسلامی و عربی کمک کند. در حال حاضر امارات اعتبار و آبروی خود را در گروی صلح با این رژیم گذاشته است درحالی که شما می‌بینید رژیم صهیونیستی با دادن جنگنده های اف35 آمریکا به این کشور مخالفت می‌کند. بنابراین معتقدم که امارات و بحرین فکر می‌کنند که می‌توانند با این صلح بهره‌برداری سیاسی داشته باشند، در حالی که تاریخ منطقه و عملکرد اسرائیل نشان داده در رابطه با اسرائیل خیری وجود ندارد.

 

ملک سلمان علاقه‌ای برای صلح با رژیم صهیونیستی ندارد، اما محمد بن‌ سلمان عجله و قصد برای ورود به این صلح دارد.

 

به نظر شما عربستان چه رویکردی به این ماجرا دارد؟ آیا منتظر است تا واکنش سایر کشورها را ارزیابی کند و در صورت صلاحدید خود وارد این توافق شود یا خیر؟

 

در عربستان چند مکانیزم در حال اجراست که این عوامل روی مواضع این کشور در قبال دیگر کشورها تأثیر می‌گذارد. نخست؛ تفاوت یا رقابت بین پادشاه و ولیعهد این کشور است؛ یعنی بین سلمان و محمد بن‌ سلمان. ملک سلمان علاقه‌ای برای صلح با رژیم صهیونیستی ندارد اما محمد بن‌ سلمان عجله و قصد برای ورود به این صلح دارد. عامل دوم؛ ملک عبدالله، پادشاه فقید عربستان بود که طرح صلح عربی را پیشنهاد کرد. عربستان در آنجا گفته ما تنها زمانی اسرائیل را به رسمیت می‌شناسیم که این کشور از سرزمین‌های اشغالی فلسطین خارج و کشور فلسطین به پایتختی بیت‌المقدس تشکیل شود؛ این موضوعی است که کشورهای دیگر عربی هم آن را تأیید کرده‌اند، بنابراین اگر عربستان از این طرح عقب‌نشینی کند در واقع شکست و آبروریزی برای این حکومت است. عامل سوم؛ همان موضوعی است که در پرسش شما هم به آن اشاره شد، یعنی عربستان می‌خواهد واکنش کشورهای منطقه نسبت به توافق بحرین و امارات با اسرائیل را ارزیابی کند و البته این کشور درصدد است تا مواضع ملت‌ها و رسانه‌ها را هم بررسی کند به این معنا که اگر مخالفت جدی در این طرح از سوی کشورهایی مطرح شود عربستان احتیاط خواهد کرد و بنابراین بی‌گدار به آب نخواهد زد.

 

عادی‌سازی روابط موجب می‌شود تا جای پایی برای این رژیم در منطقه فراهم شود و به خلیج‌فارس دسترسی پیدا کند.

 

نقشه آمریکا و اسرائیل برای مقابله با ایران از طریق همسو کردن کشورهای عرب منطقه می‌تواند منجر به ایجاد برخی ناامنی‌ها در ایران و یا حضور اسرائیل در خلیج‌فارس شود؟

 

در هر صورت جای نگرانی وجود دارد زیرا خلیج ‌فارس و امنیت آن برای ایران اهمیت زیادی دارد. خلیج ‌فارس منطقه‌ای است که تا به حال پای رژیم صهیونیستی به آن نرسیده بود. از گذشته تاکنون تجار و ورزشکاران اسرائیلی به این منطقه رفت‌وآمد داشته‌اند، اما این قضیه با حضور رسمی یکسری افراد امنیتی این رژیم در منطقه مذکور متفاوت است؛ اینکه بحرین رابطه رسمی با اسرائیل داشته باشد و اسرائیل در این کشور، سفارتخانه داشته باشد و روابط امنیتی رسمی بین این دو شکل بگیرد. در واقع، این عادی‌سازی روابط موجب می‌شود تا جای پایی برای این رژیم در منطقه فراهم شود و به خلیج‌ فارس دسترسی پیدا کند. این در حالی است که رژیم صهیونیستی از تجهیزات قدرتمندی در مباحث اطلاعاتی بهره‌مند است. رژیم صهیونیستی در هر صورت چندان به خواسته‌ها و منافع کشور مقابل، توجهی ندارد، یعنی اطمینان دارم اگر پای اسرائیل به امارات و بحرین برسد صرف‌نظر از اینکه این کشورها موافق باشند یا نه، از این موقعیت پیش آمده برای اجرای سیاست‌های خود علیه ایران استفاده خواهد کرد.

 

 

آمریکا از این مسئله چه سودی می برد؟

 

در مورد آمریکا نیز می‌توان دو عامل را از این عادی‌سازی روابط ارزیابی کرد؛ ترامپ در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری است درحالی که اوضاع چندان خوبی برای رقابت ندارد. او به ‌ویژه در بحث سیاست خارجی پرونده قابل‌ قبولی از خود نشان نداده و رقیب دموکرات می‌تواند از این ضعف او بسیار بهره ببرد، بنابراین ترامپ نیاز دارد تا نشان دهد که در سیاست خارجی خود موفق است. این توافق به رییس ‌جمهور آمریکا فرصت می‌دهد که در این مقوله نمایشی را اجرا کند. علاوه ‌بر آن در نتیجه انتخابات آمریکا، یهودی‌ها و لابی آن‌ها بسیار تاثیرگذار هستند بنابراین این توافق می‌تواند به ترامپ و جمهوری‌خواهان این امتیاز را بدهد که به یهودی‌ها نشان دهند که ما به فکر شما هم هستیم و کارهایی انجام می‌دهیم که هیچ رییس ‌جمهور و حکومتی در آمریکا نکرده است. بنابراین ترامپ از این طریق تلاش می‌کند تا رأی آن‌ها را نیز به نفع خود صادر کنند.

 

اگر از خاک بحرین و امارات بخواهد علیه امنیت ایران و خلیج‌فارس استفاده شود، ایران آن را تحمل نخواهد کرد و اگر ناامنی در این منطقه رخ دهد مسئولیت آن بر عهده امارات و بحرین است.

 

ایران چه راهکاری دارد یا باید داشته باشد؟

 

ایران ابزارهای مختلف برای برخورد با این موضوع دارد که نخستین آن برخورد و موضع روشن در برابر امارات و بحرین است که البته تا حدودی هم این کار را انجام داده است. اگر از خاک بحرین و امارات بخواهد علیه امنیت ایران و خلیج‌فارس استفاده شود ایران آن را تحمل نخواهد کرد و اگر ناامنی در این منطقه رخ دهد مسئولیت آن بر عهده امارات و بحرین است؛ این کشورها بسیار ضعیف هستند و اگر ناامنی اتفاق بیفتد نخستین قربانی خود بحرین و امارات خواهند بود. این دو کشور هرچه دارند از همین آب خلیج‌فارس است که اگر این آب هم به تلاطم دربیاد همه تاسیسات‌شان نابود خواهد شد. بنابراین باید برای این دو کشور روشن شود که ایران با باز شدن پای اسرائیل به این منطقه هیچ‌گونه ناامنی را تحمل نخواهد کرد.

 

نکته دوم بعد از موضع ایران در برابر امارات و بحرین، این است که ایران باید از رابطه خود با دیگر کشورها استفاده کند. در واقع ایران باید رابطه خود با کشورهایی که مخالف این عادی‌سازی هستند را گسترش دهد، جبهه واحدی را تشکیل دهد و طبق آن عمل کند. به عبارت دیگر، در این قضیه یکجانبه‌گرایی به نفع ایران نیست. کشورهای ترکیه، قطر، کویت، الجزایر، مراکش، مالزی، پاکستان، سوریه، لبنان و عراق یا در حال مخالفت با این عادی‌سازی هستند یا زمینه مناسبی دارند تا ایران علیه این اتفاق با آن‌ها وارد مذاکره شود، همکاری را با آن‌ها افزایش دهد، جبهه واحدی را در منطقه تشکیل دهد و به عادی‌سازی فشار وارد کند. در این میان، اردن و تشکیلات خودگردان فلسطین استعداد بالایی دارند تا با جبهه ضد عادی‌سازی همکاری کنند.

 

انتهای پیام/م.ح