اقلیم سنی حمله به یکپارچگی عراق
وقطع شاهراه تهران-بیروت

 تحرکات برای تشکیل یک اقلیم سنی در عراق که از حمایت های امریکا و رژیم های سعودی و اماراتی برخوردار است، یکپارچگی عراق را هدف قرار داده است و البته اهدف خطرناک دیگری مانند جلوگیری از شکل گیری ارتباط زمینی محور مقاومت از تهران تا بیروت را نیز پیگیری می کند. بحث فدرالیزه کردن عراق در سال های پایانی قرن گذشته به عنوان گام نخست برای ترسیم نقشه جغرافیایی جدید منطقه از سوی جریان استعماری غرب مطرح بوده است. بر اساس این طرح استعماری که از آن با عنوان سایکس – پیکوی جدید نیز یاد می شود، جغرافیای جهان اسلام باید تغییرات زیادی کرده و واحدهای سیاسی فعلی حذف و واحدهای سیاسی جدید اما با کثرت قابل توجه و بر اساس مولفه های زبانی، مذهبی، قومی، دینی، مذهبی و غیره جای آنها را بگیرد. بر پایه این طرح جریان استعمار همچنان سلطه و سیطره خود بر منطقه را نه تنها حفظ کرده بلکه آن را تعمیق می بخشد و در نتیجه جهان اسلام از مسیر توسعه و استقلال باز خواهند ماند و تمدن نوین اسلامی هرگز توان تولد نخواهد داشت. لشکر کشی امریکا به بهانه جنگ با تروریسم به جهان اسلام دقیقا بر اساس همین چشم انداز صورت گرفت. با توجه به اینکه جمهوری اسلامی ایران با مطرح کردن اولویت فلسطین منادی اصلی مقاومت در مقابل این طرح استعماری بود، استعمار با اشغال افغانستان در شرق و اشغال عراق در غرب ایران تلاش کرد هزینه های تقابل ایران با طرح های استعماری در منطقه را افزایش دهد. اما مقاومت ایران و تاکید آن بر ضرورت آزاد سازی فلسطین و مقابله با طرح های سلطه عملا شرایط را به ضرر جریان سلطه تغییر داد. غرب با پدیده تروریسم تکفیری تلاش کرد جغرافیای منطقه را درگیر این پدیده خطرناک کند تا اولویت فلسطین از جوامع اسلامی خارج شود. اما ورود ایران درعرصه جنگ با تروریسم و وارد کردن ضربات سنگین بر پیکره تروریسم تکفیری در عراق، سوریه و لبنان و نیز حمایت از مقاومت یمن عملا توطئه تروریسم تکفیری را با شکست روبرو کرد و قضیه فلسطین مجددا به عنوان اولویت جهان اسلامی و ایران و محور مقاومت نیز به عنوان مهمترین و قوی ترین و موثرترین بازیگر منطقه ای مطرح شدند. با آزاد سازی سوریه و عراق از اشغال تروریست ها محور مقاومت از تهران تا بیروت به صورت یکپارچه درآمد و این موضوع ضمن اینکه طرح تجزیه منطقه را عقب انداخت عملا موجودیت اسرائیل را به طور جدی در معرض خطر قرار داد و برآیند نهایی آن می تواند خروج منطقه از سلطه استعمار و نیز حرکت منطقه به سمت استقلال و شکل گیری تمدن نوین اسلامی باشد. امریکا و رژیم صهیونیستی و نیز رژیم های وابسته عربی در منطقه که یکپارچگی عراق( عراقی که متحد ایران و عضو محور مقاومت است) را برای خود یک تهدید جدی می بینند، با سرمایه گذاری در میان برخی جریان های سیاسی سنی عراق تلاش دارند تا از شرایط خاص عراق بهره برده و به بهانه فدرالیزه کردن عراق ضمن پیچده سازی شرایط در عراق زمینه تجزیه عراق را بیشتر فراهم کرده و در ضمن مانع از ارتباط زمینی تهران تا بیروت شوند. حزب التجمیع الوطنی لاهل العراق به دبیرکلی وسام حردان پیشنهاد تشکیل اقلیم سنی را مطرح و پیگیری می کند و هر از گاهی خبرهایی مبنی بر برگزاری نشست ها و یا دیدارهایی با موضوع تشکیل اقلیم سنی در میان جریان های سیاسی سنی عراق منتشر می شود. این در حالی است که این جریان ها در زمان اشغال کشور توسط تروریسم داعشی که عمدتا استان های سنی نشین را اشغال کرده و اهل سنت عراق را قتل عام می کرد، نه تنها در مقام یاوری بر نیامدند بلکه تلاش هایی را در تضعیف هرچه بیشتر دولت در عرصه مقابله با داعش نیز انجام می دادند. یعنی این سیاسیون اهل سنت عراق در حقیقت به نوعی در قتل عام مردم سنی عراق به دست داعش مشارکت داشته اند اما امروز آقای وسام حردان مدعی است که «همزیستی در عراق بسیار پیچیده و دشوار شده است و نهاد قضایی( به عبارت دیگر دولت مرکزی) توانایی مقابله با حملات به گروه ها و احزاب را ندارد!» این در حالی است که همین دولت مرکزی در اتحاد با ایران قرار دارد با کمک ایران حشد الشعبی را ایجاد کرد و اهل سنت عراق را از شر داعش رها کرد و در حقیقت جامعه شیعه عراق خود را قربانی برادران اهل سنت عراق کرد. این اقلیم سنی مدعایی آقای حردان قرار است به مرکزیت استان الانبار و با پیوستن سایر استان های عرب سنی نشین به آن تشکیل شود. با توجه به نقشه ارائه شده برای اقلیم نکات بسیار مهمی دریافت می شود: 

1- عملا عراق به سه منطقه با سه حکومت محلی تقسیم می شود و دیگر دولت مرکزی وجود نخواهد داشت و این به معنی تجزیه عملی عراق است.

2- با شکل گیری اقلیم سنی عملا دسترسی زمینی ایران تا بیروت را باید منتفی دانست چرا که در شمال اقلیم کردی و اقلیم سنی در مرکز عملا کنترل مرز با سوریه را در دست خواهند گرفت.

3- اقلیم سنی با توجه به مرزهایی که با اردن و عربستان دارد و عملا دولت مرکزی هیچ کنترلی بر آنها نخواهد داشت شرایط را برای مداخله بیشتر آنها در عراق با هدف گسترش ناامنی و ضربه زدن به محور مقاومت مهیا خواهد ساخت.

4- دولت امریکا با شکل گیری اقلیم سنی با توجه به وجود مهمترین پایگاه های نظامی اش در این اقلیم و اقلیم کردستان عملا مصوبه مجلس ملی عراق که خواستار پایان حضور نظامی امریکا در این کشور است را بی اثر خواهد کرد و نظامیان تروریست امریکا می توانند در عراق حضور داشته و علیه محور مقاومت سیاست های خود را پیگیری کنند.

5- بخش وسیعی از اقلیم سنی بیابانی و فاقد آب است هر چند بخشی از استان های سنی در شمال، مسیر اصلی جریان آب دجله و فرات هستند بنابراین به بهانه توسعه کشاورزی،آب این دو رودخانه مهم و استراتژیک را به مناطق بیابانی منتقل کرده و از این طریق بخش جنوبی عراق همواره با تهدید کم آبی و بی آبی روبرو خواهد شد.

6- از مدت ها قبل رژیم صهیونیستی درصدد انتقال آب فرات به فلسطین اشغال و سپس به عربستان بوده تا از این طریق هم نیازهای خود را به آب مرتفع ساخته و هم آب را به عنوان یک ابزار قدرتمند برای همگرایی بیشتر با رژیم ها مرتجع عرب مورد استفاده قرار دهد. بنابراین رژیم صهیونیستی نیز با تشکیل اقلیم سنی در عراق موافق است زیرا این اقلیم میان شرق و غرب محور مقاومت شکاف ایجاد کرده و عملا مقاومت را تضعیف و از تهدیدات آن عیله خود می کاهد و هم نیاز آبی خود را بر طرف کرده و هم موجب همگرایی با رژیم های عرب خواهد شد. در واقع این سخن وسام حردان در خصوص منابع درآمدی اقلیم مورد ادعا مبنی بر اینکه« استان الانبار و دیگر استان‌های اهل سنت عراق ثروت‌های معدنی و نفت و گاز دارند و همچنین در صورت برداشت بخشی از آب رود فرات، می‌توان کشاورزی را در صحرای الانبار رونق داد» ناظر بر این آرزوی دیرینه اسرائیل است.

7- دولت ترکیه و ایران و نیز دولت مرکزی عراق مانع اصلی شکل گیری کشوری به نام کردستان هستند و به دلیل نداشتن دسترسی زمینی و دریایی و هوایی اقلیم کردستان با خارج عملا رفراندم جدایی آن شکست خورد اما با شکل گیری اقلیم سنی و با توجه به ارتباطی که این اقلیم با اردن و عربستان دارد عملا دسترسی به خارج برای اقلیم کردی از طریق اقلیم سنی فراهم می شود و به این طریق با شکل گیری اقلیم سنی عملا تجزیه عراق محقق خواهد شد. واقعیت آن است که شرایط شکل گیری اقلیم سنی در عراق وجود ندارد. این مطالبه بخشی از جریان های سیاسی اهل سنت عراق است که وابستگی آنها به امریکا و رژیم های عربستان و امارات کاملا برای اهل سنت عراق آشکار است و به همین دلیل بسیاری از جریان های سیاسی و خصوصا مذهبی اهل سنت با این موضوع موافق نیستند و آشکارا آن را رد می کنند. ضمن آنکه اقشار اهل سنت عراق می دانند که در صورت شکل گیری اقلیم سنی و جدا شدن از عراق یکپارچه باید منتظر پیامدهای سخت آن یعنی جنگ و ناامنی و در نتیجه قتل عام بیشتر باشند زیرا به طور طبیعی این اقلیم وابسته به امریکا و اسرائیل و رژیم های وابسته منطقه بوده و جریان ها تروریستی – تکفیری اقلیم را یک فرصت برای خود جهت تشکیل دولت تکفیری مانند داعش تلقی خواهد کرد. ملت عراق و البته به طور خاص اهل سنت عراق تجربه تلخی از دولت داعش در ذهن دارند که هنوز کهنه نشده است. دولت مرکزی عراق با توجه به تهدیدی که این پیشنهاد برای تمامیت ارضی آن دارد و خطراتی که منافع و امنیت آن را در حوزه های مختلف تهدید می کند هرگز با این پیشنهاد همراهی نداشته و اجازه شکل گیری آن را نخواهد داد. کارشناسان معتقدند که طرح مباحثی این چنینی که یکپارچگی عراق را نشانه رفته است می تواند جامعه عراق را به این نتیجه برساند که در قانون اساسی عراق که تدوین شده دوره اشغال و حکومت نظامی امریکا به ریاست پل برمر است، بازنگری کند و زمینه هر تهدیدی از این دست را مرتفع سازد.   

انتهای پیام/