حمله به حشد الشعبی یک روز
پس از رزمایش دریایی ایران

خبرگزای قدس (قدسنا) - جواد صالحی تبار:

حمله جنگنده های امریکایی به مقر تیپ 45 حشد الشعبی  در شهر القائم عراق واقع در مرز با سوریه و کشته و مجروح شدن تعداد زیادی از نیروهای حاضر در این پایگاه، تحولات در عراق را وارد مرحله جدیدی خواهد ساخت و نظامیان امریکا را به یک هدف مشروع برای مردم عراق تبدیل کرده است.

شامگاه یکشنبه جنگنده های امریکا به مقر تیپ 45 حشد الشعبی در شهرک مرزی القائم حمله کردند. طبق گزارش ها در این حمله 15 نفر شهید(برخی گزارش ها شهدا را 45 نفر اعلام کرده اند) و 35 نفر نیز مجروح شده اند. خبر شهادت ابوعلی خزعلی فرمانده ارشد و مشهور گردان های حزب الله عراق قطعی است، فرماندهی که خاطرات زیادی از رشادت های وی در جنگ با داعش در اذهان عراقی ها وجود دارد.

ارتش تروریست امریکا طی بیانیه ای رسما مسئولیت این حمله را پذیرفت و وزارت امور خارجه و وزارت دفاع امریکا نیز بر آن صحه گذاشتند. در ارتباط با این حادثه ملاحظات زیر مطرح است؛

* حمله به مواضع حشد الشعبی از سوی امریکا و البته رژیم صهیونیستی قبلا بارها اتفاق افتاده است اما ارتش تروریست امریکا هرگز به نقش خود در این تجاوزات اذعان نکرده و این نخستین بار است که رسما مسئولیت این تجاوز را پذیرفته است.

* این اقدام امریکا نقض آشکار حاکمیت ملی عراق بوده و همانطور که آقای برهم صالح رئیس جمهورعراق نیز تاکید کرده است خلاف توافقات طرفین بوده است. خصوصا که طبق توافق امنیتی دولت امریکا موظف به تامین امنیت عراق است که هم در سازماندهی و حمایت از تروریست های داعش آن را نقض کرده است و اکنون با حمله با مقر تیپ 45 حشد الشعبی آشکارا علیه امنیت ملی عراق اقدام کرده است.

به نظر می رسد امریکا با این اقدام اهداف متعددی را دنبال می کند؛

1- تزریق حیات به رگ های مرده جریان های تروریستی مانند داعش و نیز ایجاد فرصت برای جریان های وابسته مانند بعثی ها، صرخی ها و یمانی ها که شورش های اخیر نقش پررنگی داشته اند.

2- تاثیر گذاری بر روند انتخاب جانشین عادل عبدل المهدی و سوق دادن شرایط سیاسی عراق به سمت یک انتخابات زودهنگام

3- قطبی سازی جامعه عراق. تاکید بیانیه ارتش تروریست امریکا و وزرای امور خارجه و دفاع امریکا مبنی بر اینکه این حمله در واکنش به حمله نیروهای طرفدار ایران به پایگاه نظامی امریکا در کرکوک صورت گرفته است و اینکه اجازه نخواهند داد تا ایران و حزب الله عراق نیروهای امریکا را تهدید کنند در واقع با هدف قطب سازی جامعه عراق مطرح شده است و به نظر می رسد که در شورش های هدایت شده از سوی امریکا( در ساحت میدانی و شبکه های اجتماعی و رسانه ای) در روزهای آینده باید منتظر تشدید شعارها علیه ایران بود.

4- به نظر می رسد امریکا به این نتیجه رسیده است که استقرار ثبات در عراق و یک دولت مبتنی بر مردم سالاری، تامین کننده منافع آن نبوده و انتقال عراق به مرحله بی ثباتی فراگیر را در دستور کار قرار داده است تا از این بستر امکان مداخله بیشتر در این کشور از طریق طرح پرونده عراق در شورای امنیت و قراردادن آن ذیل فصل هفتم منشورسازمان ملل و یا تعیین یک فرماندار نظامی برای اداره این کشور، می تواند گزینه مطلوبی باشد. خصوصا که این موضوع می تواند رسما موجب تجزیه عراق و تفکیک اقلیم کردستان شود.

5- تحلیلگران بازسازی چهره شکست خورده امریکا در مقابل ایران و محور مقاومت را نیز یکی از اهداف مهم جنایت اخیر امریکا می دانند. شکست های امریکا در مقابل ایران و انتخاب گزینه های انفعالی در مقابل این کشور انقلابی موجب شده تا همپیمانان امریکا مانند عربستان و امارات، در باره ادامه همراهی با سیاست های منطقه ای امریکا علیه ایران دچار تردید شوند و تلاش کنند تا مشکلات خود با ایران را از طریق گفتگو حل کنند که این موضوع می تواند «کارزار حداکثری امریکا علیه ایران» را رسما به شکست بکشاند. خصوصا که امریکا در موارد مهمی چون سرنگونی پهباد ترایتون این کشور از سوی ایران نه تنها واکنش نشان نداد بلکه رئیس جمهور امریکا از ایران به خاطر هدف قرار ندادن هواپیمای دیگر این کشور با 36 سرنشین، تشکر نیز کرد. همچنین در موضوع حمله مقاومت یمن به آرامکو که بیش از نیمی از نفت عربستان را از چرخه تولید خارج کرد، امریکا سیاست انفعالی را انتخاب کرد و در موضوعی که به جنگ نفتکش ها مشهور شد امریکا ناگزیر در مقابل ایران عقب نشینی کرد و حتی نتوانست ائتلاف ادعایی اش را برای حفاظت از صادرات نفت خلیج فارس تشکیل دهد. این تحلیلگران معتقدند امریکا با حمله به مقر حشد الشعبی و پذیرفتن این اقدام خود و آن را واکنشی به ایران مطرح کردن، در واقع تلاش دارد تا چهره شکست خورده خود را به نوعی بازسازی کند. حال آنکه این اقدامات هرگز نمی تواند تلخی شکست هایش را شیرین کند.

6- هدف دیگر امریکا از این جنایت به نوعی به تقویت مواضع انتخاباتی بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی بر می گردد. نتانیاهو که برای رسیدن به پیروزی در انتخابات ماه مارس و استمرار نخست وزیری دست و پا می زند، در تلاش است تا خود را در مقام یک قهرمان و منجی به جامعه صهیونیستی مطرح کند که هر گونه تهدید علیه اسرائیل را با قدرت سرکوب می کند. مهمترین تهدید برای اسرائیل همانگونه که کنفرانس هرتزلیا نیز بر آن تاکید کرده است، ایران است و حضور ایران در سوریه و نیز یکپارچه شدن محور مقاومت از تهران تا بیروت از سوی مقامات سیاسی و نظامی و امنیتی اسرائیل یک تهدید بسیار جدی تلقی شده است و نتانیاهو و دیگر مسئولان سیاسی و نظامی و امنیتی اسرائیل تاکید دارند که با این تهدید برخوردسخت خواهند کرد. حملات مکرر اسرائیل به مواضعی در سوریه با این ادعا که مواضع نیروهای ایرانی را مورد حمله قرار داده است و یا مواضع حشد الشعبی در عراق با کمک امریکا در واقع با القای این نکته به جامعه صهیونیستی است که نتانیاهو تنها گزینه ای است که می تواند امنیت صهیونیست ها تامین کند و اقدام اخیر امریکا و مواضع ادعایی آنها در ارتباط با ایران، در واقع انتقال این پیام به جامعه صهیونیستی بوده که دولت ترامپ در راستای مواضع اتخاذی نتانیاهو و در تامین امنیت اسرائیل تلاش می کند. استقبال رژیم صهیونیستی از جنایت امریکا در القائم نیز در همین راستا ارزیابی می شود.

7- عنصر زمانی ارتکاب این جنایت از سوی امریکا نیز مهم است. ایران و روسیه و چین اقدام به برگزاری رزمآیش مهمی در دریای عمان کردند که تقریبا همه تحلیلگران سیاسی و استراتژیک تاکید داشتند این رزمآیش به نوعی به چالش کشیدن هژمون امریکا در سطح جهان است و تقریبا همه رسانه های جهان به انعکاس آن در سطح وسیع پرداخته بودند. به نظر می رسد امریکا با حمله به مقر حشد الشعبی و انتخاب ادبیات ضد ایرانی تلاش دارد از تاثیرات رزمآیش مشترک ایران و روسیه و چین در سطح افکار عمومی و نیز پیامدهای سیاسی و نظامی و اقتصادی آن علیه هژمون خود بکاهد.   

اقدام امریکا در حمله به حشد الشعبی در واقع یک اعلام رسمی جنگ با عراق است و تحلیلگران معتقدند با توجه به مواضع اتخاذی رهبران گروهای مختلف حشد الشعبی در ارتباط با این حادثه و تاکید بر اینکه خون شهدای این حادثه هدر نخواهد رفت، نظامیان تروریست امریکا و نیز هر شهروند امریکایی در عراق پس از این حادثه به عنوان یک هدف مشروع نظامی تلقی شده و هیچ امریکایی در جغرافیای عراق از امنیت برخوردار نخواهد بود. کما اینکه امریکا تجربه تلخی از تابوت های ارسالی از عراق به امریکا دارد، تابوت هایی که با استقرار دولت مردم سالار در عراق به صفر نزدیک شده بود. در واقع امریکا با حمله به ثبات و امنیت عراق جان نظامیان و شهروندان امریکا در عراق را به خطر انداخته است و جامعه امریکا باید منتظر کاروان تابوت ها از عراق باشد. کاهش کارکنان سفارتخانه در بغداد و تشدید شرایط حفاظتی آن نشان می دهد که امریکا باید نگران انتقام عراقی ها باشد.

حمله به مقر حشد الشعبی عراق  در حالی رخ داد که اساسا ارتش این کشور فاقد سامانه های دفاعی است و جنگنده های امریکا با اطمینان از اینکه هیچ خطری آنها را تهدید نمی کند این حمله را انجام داده اند. همانطور که اشاره شد؛ بر اساس توافق امنیتی میان عراق و امریکا دولت امریکا موظف به تامین امنیت این کشور از حملات هوایی است اما خود امریکا آن را نقض کرده است. به نظر می رسد دولت عراق باید هرچه سریعتر نسبت به خودکفایی در حوزه امنیت هوایی اقدام کند و با توجه به اینکه هم روسیه و هم ایران سامانه هایی دارند که کارایی آنها در در عرصه تقابلی با جنگنده ها و پهباد های فوق پیشرفته امریکا در سوریه و خلیج فارس به اثبات رسیده است و نیز اعلام آمادگی این دو کشور در جهت تقویت تسلیحاتی و نظامی عراق در ابعاد مختلف و خصوصا در حوزه سامانه های موشکی، عراق نباید این فرصت را در جهت تقویت و دست یابی به بازدارندگی از دست بدهد. 

مواضع اتخاذی از سوی برهم صالح رئیس جمهور و عادل عبدالمهدی رئیس دولت پیشبرد امور در ارتباط با کشتار شهروندان عراق و مجاهدانی که آزاد سازی کشور از داعش مرهون ایثار آنها است، مواضعی انفالی محسوب می شود. به نظر می رسد جریان های سیاسی باید از این حادثه تلخ در جهت یکپارچه سازی صفوف خود نهایت بهره را برده و با اتخاذ تصمیمات قاطع و حمایت قاطعانه و همه جانبه از واکنش های سخت حشد الشعبی، شرایط را علیه امریکا تغییر دهند و آن را به فرصتی برای اخراج کامل امریکا از عراق و رسیدن به استقلال واقعی تبدیل کنند.

تمام/