کوشکی: زمان اعتراضات لبنان و عراق برنامه ریزی شده بود / ابیانه: جبهه غربی، عبری، عربی بر مبنای سیاست نیل تا فرات اسرائیل حرکت می کند

به گزارش خبرنگار خبرگزاری قدس(قدسنا)، هجدهمین نشست تخصصی «اهداف جبهه غربی-عربی-عبری در مدیرین شورشها در کشورهای مقاومت» با حضور محمد حسن قدیری ابیانه(دیپلمات اسبق وزارت خارجه) و محمد صادق کوشکی(استاد دانشگاه تهران) صبح امروز یکشنبه در محل جمعیت دفاع از ملت فلسطین برگزار شد.

در ابتدای این نشست محمد صادق کوشکی استاد دانشگاه تهران، با بیان اینکه از سال 2003 میلادی که شاهد سرنگونی دولت صدام در عراق بودیم، مردم عراق با مشکلات امنیتی جدی مواجه شدند، گفت: بعد از جنگی که عراق با کویت  داشت، بسیاری از زیر ساخت های معیشتی این کشور نابود شد و  قدرت خرید مردم کاهش یافت. از 2003 تا 20006 نیز عراق صحنه جنگ تمام عیار نیروهای مردمی با نیروهای آمریکایی بود و بعد آن گرایشات تکفیری در عراق پدیدار گشت که در نهایت در اواخر سال  2017 دولت داعش در عراق از بین رفت.

وی با بیان اینکه عادل عبدالمهدی در زمانی به قدرت رسید که عراق بعد از مدت ها جنگ و درگیری توانسته بود یکسال اخیر خود را در فضای نسبتا آرام و بدون خشونت بگذراند، افزود: در دوران یکساله عادل عبدالمهدی شاخص های معیشتی مردم به سطح خوبی نسبت به گذشته رسیده بود. به عنوان نمونه میتوان به قعطی برق در عراق اشاره کرد که مسئله ای همیشگی در این کشور بوده و در دوران نخست وزیری عادل عبدالمهدی این قعطی به کمترین حد خود رسیده بود.

این استاد دانشگاه افزود: در طول یکسال نخست وزیری عبدالمهدی علاوه بر اینکه هیچ جنگ و حرکت های تروریستی رخ نداد، خدمات دولت او به مردم رفاه معیشتی بالایی برای مردم عراق به وجود آورده بود. در تشکیل دولت هم برخلاف روندی که در دولت های گذشته همچون نوری المالکی که 11 ماه پارلمان او به وفاق و همبستگی نمی رسید، اما دولت عادل عبدالمهدی در کمترین زمان ممکن تشکیل شد و او از شخصیت های سیاسی مثبت عراق بود. نکته قابل توجه اینجاست که در چنین زمانی که بعد از مدت ها عراق آسایش را به خود دیده، شورش ها اتفاق می افتد. در 4استان دیاله، صدرالدین، نینوا و الانبار که مورد تجاوز داعش قرار گرفته بودند و به چیزی از آنها باقی نمانده بود، شورش و اعتراضی نبود و در مناطقی که دولت خدمات بهتری ارائه داده بود شورش ها شروع می شود.

کوشکی در ادامه گفت: در لبنان هم با جریان 8 مارس و با فشاری که حزب الله به عربستان آورد سعد حریری آزاد شد و منابع سعودی انتخاب سعد حریری در لبنان را شکست سیاسی بزرگی برای خود دانستند. در لبنان هم مانند عراق شاهد بودیم که دامنه اعتراضات از طیف فقیر و مستضعف لبنانی نبودند، بلکه قلب شورش ها از مناطق مرفه لبنان و در بیروت غربی بود و کسانی که در شورش ها شرکت میکنند کسانی هستند که سطح معیشتی خوبی دارند و این مسئله یک اتفاق طبیعی نیست، چرا که معمولا شورش های شهری زمانی اتفاق می افته که ناکارامدی بالایی در آن شهر رقم بخورد مردم آن جامعه به یاس و عدم تغییر از سرنوشت آن جامعه بر سند.

وی افزود: اگر بگوییم شورش ها تنها بخاطر فقر و گرسنگی و مشکلات مردم مطرح می شود، در واقع آدرس غلطی به مخاطب داده ایم، جامعه زمانی به برانگیختگی می رسد که در فضای یاس و ناامیدی باشد. در عراق و لبنان زمانی این شورش ها جان می گیرد که خبری از یاس و سرکوب نیست، و داعش تا مرز نابودی پیش رفته است. اینکه مردم مطالباتی دارند امری طبیعی و برحق است ولی اینکه چه کسی و در چه زمانی این مطالبات را مطرح میکنند امری مهم و قابل توجه است و میتوانیم به این نتیجه برسیم که ناارامی های اخیر این دو کشور نظام دار و از پیش تعیین شده است.

تحلیلگر مسائل خورمیانه ادامه داد: مردم نجف همواره گفته اند که حضور ایرانی ها در نجف موجب رونق اقتصادی و تولید شغل برای عراقی ها شده است، علی رقم تمام اینها دوبار شاهد آتش زدن کنسولگری ایران در عراق بودیم که طبیعی به نظر نمی رسد.

کوشکی ادامه داد: در جوار عراق دولت سعودی که دولتی تمامیت خواه و دیکتاتور و باجمعیتی 27میلیونی قرار دارد که با فروش روزی ده میلیون بشکه نفت، 5.5 میلیون نفر از جمعیت این کشور زیر خط فقر دارد! در قانون حاکم بر عراق برخلاف دولت سعودی  فضای بازی برای فعالیت رسانه ای و اجتماعات مدنی وجود دارد و عراق نماد تمدن عربی است. تمدنی که اموی ها و عباسی ها رقم زده اند. عرض رافدین نماد هویت عربی است و تنش بین عراق و عربستان مسئله ای دیرینه است. تاریخ گواهی میدهد که سعودی ها همواره خواهان فرسایش در عراق بودند، چرا که میدانستند اگر عراق به ثبات و ارامش برسد میتواند در بسیاری از زمینه ها تولید بسیار بهتری از عربستان داشته باشد و ضمن اینکه عراق امکانات طبیعی بیشتری دارد. اگر عراق 4تا5 سال ارامش را تجربه میکرد، تبدیل به عراقی دموکراتیک، ثروتمند و رهبر جهان عرب میشد و سعودی ها خوب فهمیدند که اگر ثبات در عراق به وجود بیاید موقعیت آنها به خطر می افتد.

استاد دانشگاه تهران تصریح کرد: در ایران اسلامی هم بسیاری از دشمنان از ثبات ما ترس دارند. ما بعد از 40 سال انقلاب تا کنون هیچ کودتایی نداشتیم و دولت ها بدون تنش در هر دوره انتخاب شدند و بی شک قدرت اول منطقه جمهوری اسلامی ایران است. در دو روز اول شورشها بیش از 20 هزار میلیارد خسارت به کشور وارد شد و این حکمت ها میتواند بدون برنامه ریزی قبلی و اهداف از پیش تعیین نشده باشد.

محمدحسن قدیری ابیانه دیپلمات اسبق وزارت خارجه در ادامه افزود: استراتژی استکبار کلان در جامعه بین المللی مطرح است و اتفاقاتی که در عراق و لبنان می افتد بخشی از این استراتژی است. در یکی از سایت های معتبر آمریکایی بدهی دولت فدرال امریکا را بیش از 23 تریلیون دلار اعلام کرده است. اگر این آمار را با درآمد نفتی سالانه جمهوری اسلامی ایران مقایسه کنیم، در می یابیم که بدهی دولت فدرال آمریکا معادل 460 سال درآمد نفت ایران است. همچنین این سایت بدهی کل آمریکا را 74 تریلیون دلار اعلام کرده است، یعنی به طور متوسط هر خانواده امریکایی بیش از 11میلیارد تومان بدهی دارد. هم اکنون در آمریکا بیش از 40 میلیون نفر زیر خط فقر زندگی می کنند و نیم میلیون نفر نیز کارتون خواب هستند و بحران بدهی امریکا یک تهدید است.

وی در ادامه افزود: آمریکا با وجود تمام هزینه های تسلیحاتی و نظامی خود در منطقه، نتوانسته به اهداف خود برسد تا جایی که مقامات آمریکایی مخفیانه به عراق سفرمیکنند. یکی از نشریات معتبر آمریکایی نیز اذعان کرده است که دیگر هژمونی آمریکا وجود خارجی ندارد. ترامپ هم در عرصه سیاست خارجی بسیاری از هم پیمانانش را از دست داده و به دلیل تحریم های ایجاد شده از سوی آمریکا، بسیاری ازکشورها به دنبال ارز جایگزین دلار در مبادلات خود هستند.

دیپلمات اسبق وزارت خارجه با بیان اینکه امریکایی ها افول اقتصادی خود را پیش بینی کرده بودند، گفت: آمریکا تمام تلاش خود را برای جلوگیری از چند قطبی شدن جهان به کار گرفته تا مانع از افول هژمونی بزرگ خود شود.

ابیانه تصریح کرد: هرچند که آمریکا با وجود منابع نفتی خود، از واردات نفت بی نیاز است، اما به دنبال این است که مانع دستیابی رقبای خود(همچون چین، ژاپن، روسیه و هند) به منابع نفتی خاورمیانه شود. اگر کشورهای اسلامی با یکدیگرمتحد شوند، از قدرت نفوذ آمریکا در برابر این کشورها کاسته می شود و امریکا نمیخواهد چنین اتفاقی رقم بخورد.

وی تاکید کرد: نفت کشورهای منطقه به تنهایی برای امریکا کفایت نمیکند و آمریکا نیاز دارد برای پایدار ماندن هژمونی اش به سراغ دیگر کشورها برود و هدف نهایی آمریکا تصاحب نفت این کشورهاست. در زمان کنونی آمریکا به دلیل عوامل بازدارندگی ایران، نمیتواند از گزینه جنگ استفاده کند. زمانی هم که بوش به عراق حمله کرد، تصورش این بود که منابع نفتی عراق از ایران بیشتر است و در جنگ با عراق سیاست تجزیه طلبی را به کار برد تا بتواند به منابع نفتی این کشور مسلط شود.

کارشناس مسائل خاورمیانه افزود: در زمان انقلاب اسلامی ایران، اراده مردمی بدون سلاح پیروز میدان شد و از همان موقع تجزیه ایران جزو اهداف قطعی آمریکا بود تا با تجزیه ایران، حاکمان دست نشانده خود را بر مردم تحمیل کنند. هدف کوتاه مدت آمریکا از بین بردن نظام جمهوری اسلامی، هدف میان مدت تجزیه ایران اسلامی و در نهایت هدف بلند مدت آمریکا تصاحب نفتی است.

وی افزود: اگر نگاهی به نقشه جهان بنازیم میبینیم نقاط استراتژیک بسیاری در جهان اسلام وجود دارد و اگر جمعیت یک و نیم میلیاردی مسلمانان باهم متحدشوند، آمریکا کار بسیار سخت و دشواری را در پیش خواهد داشت. علاوه بر آمریکا، صهیونیست ها نیز همواره از تجزیه ایران و اغتشاشات و آشوب های داخلی ایران حمایت کردند.

قدیری ابیانه با بیان اینکه شعار نیل تا فرات رژیم صهیونیستی گویای این امر است که اسرائیل هیچ گاه به اراضی اشغالی فعلی خود بسنده نمیکند، افزود: در نقش پرچم اسرائیل دو نوار آبی وجود دارد که به معنای تصرف سرزمین های مناطق نیل تا فرات است و شعار انتخاباتی حزب وابسته به نتانیاهو نیز بر همین امر بنا شده است. پیش از انقلای اسلامی ایران، اسرائیل در هر جنگی که شرکت کرده،پیروز میدان بوده ولی بعد از انقلاب ایران در جریان جنگ سی و سه روزه لبنان، با مقاومت حزب الله و حامیان جریان مقاومت روبرو میشود و به همین دلیل اسرائیل همانند آمریکا همواره از آشوب و اختلال در کشورهای منطقه حمایت کرده است.

دیپلمات اسبق وزارت خارجه تصریح کرد: صهیونیست ها همان سیاستی که در قبال فلسطینی ها داشتند در برابر اوگاندا نیز پیش گرفته اند، چرا که با شیوع بیماری ایدز در آنجا درصد بالایی از جمعیت این کشور مهاجرت کردند و راه را برای مهاجرت فلسطینی ها به آنجا باز کردند تا به تصرف خود در سرزمین های اشغالی ادامه دهند.

ابیانه در پایان سخنان خود با اشاره به اینکه جمع کثیری از یهودیانی که به فلسطین اشغالی مهاجرت کرده بودند، اکنون خواهان برگشت به کشورهایی که در آن ساکن بودند، هستند، گفت: حمایت صهیونیست ها از داعش هم بخاطر تضعیف محور مقاومت بود و سیاستی که امریکا و اسرائیل در پیش گرفته اند، این است که خودشان برای کشورهای منطقه حاکم تعیین کنند ولی در نهایت راه به جایی نخواهند برد و جبهه غربی، عبری، عربی با این اهداف شکل گرفت تا آنان به دشمنی خود علیه ایران و جریان مقاومت ادامه دهند، اما به فضل الهی هیچگاه راه به جایی نخواهند برد.

انتهای پیام/م.ه