qodsna.ir qodsna.ir
در شانزدهمین نشست تخصصی" تحولات عراق-بازیگران و افق ها" مطرح شد؛

قناد باشی: آمریکایی‌ها نگران عراق مستقل و پیوندخورده با ایران هستند/ کنعانی مقدم: مداخله جویان غربی، عربی به دنبال ایجاد خلاء قدرت در عراق هستند

شانزدهمین نشست تخصصی " تحولات عراق-بازیگران و افق ها " با حضور حسین کنعانی مقدم و جعفر قنادباشی از کارشناسان مسائل خاورمیانه در تاریخ چهارشنبه 13 آذر ماه 98 در محل جمعیت دفاع از ملت فلسطین برگزار شد.

 

به گزارش خبرگزاری قدس(قدسنا)، شانزدهمین نشست تخصصی " تحولات عراق-بازیگران و افق ها " با حضور حسین کنعانی مقدم و جعفر قنادباشی از کارشناسان مسائل خاورمیانه  در تاریخ چهارشنبه 13 آذر ماه 98 در محل جمعیت دفاع از ملت فلسطین برگزار شد.

 

در ابتدای نشست جعفر قناد باشی با اشاره به تظاهرات و آشوب های اخیر عراق و دستان پشت پرده جریانات غیر مردمی این کشور به توضیح پرداخت و گفت: عراق محل طلاقی اهداف راهبردی بسیار مهم و جدی است که در دستور کار دیگر کشورها قرار دارد، امروزه در عراق علاوه بر آنچه در داخل آن میگذرد مسائل مهم دیگری نیز وجود دارد که در خارج از اراضی این کشور در حال پیگیری است. از طرفی با توجه به نقش پر رنگ آنکارا در فضای سیاسی و نظامی منطقه و بویژه در عراق، تفکرات ناسیونالیستی رجب طیب اردوغان و تمایل وی برای تسلط بر کشورهای غرب آسیا همچنان ادامه دارد و از طرفی دیگر، رژیم صهیونیستی نیز تفکر نیل تا فرات خود را کنار نگذاشته و با وجود اعمال تمامی فشارها بر این رژیم به تحرکات تروریستی خود در منطقه ادامه می دهد.

 

وی در ادامه و با توجه به اعتراضات مردمی اخیر برخی کشورهای عربی (مانند مصر) برای ایجاد نظام مردم سالاری و عوامل جلوگیری کننده این روند تصریح کرد: عربستان مرز طولانی با عراق دارد و خواهان تسلط بر کشورهای عربی است و هر کشوری که بخواهد از اتحادیه عرب جدا شود، و مستقل باشد، ریاض با ان مخالفت می کند. غربی ها نیز به طور فعال در عرصه نفت خاورمیانه فعالیت میکنند و دنبال استفاده از منابع نفتی عراق هستند، بنابراین موقعیت عراق موقعیت مهمی در آینده به شمار می آید، امری که ترامپ به خوبی بر آن سرمایه گذاری کرده است.

 

 

قناد باشی در ادامه تصریح کرد: البته در این میان برخی از کشورهای قدرتمند و استعمارگر جهان هستند که دائما زمزمه می کنند که نفت دیگر بهایی ندارد و ارزش خود را از دست داده اما چنین سخنانی دروغ است به عبارتی دیگر بهای نفت نه تنها اهمیتش کم نشده بلکه دائما در حال بیشتر شدن است. در ده سال آینده شاید نیمی از وسایل حمل و نقل از نفت به عنوان سوخت استفاده نکنند ولی همچنان نفت ابزار بسیار مفیدی در تولید و صنعت خواهد بود.

 

این کارشناس مسائل خاورمیانه با مرتبط دانستن نفت و ارزش آن با اقتصاد کشورهای بزرگی همچون ایالات متحده آمریکا توضیح داد: تنها نشان اینکه آمریکا قدرت اول جهان است داشتن نفت است. اقتصاد امریکا گرچه اقتصاد بزرگی است ولی اکنون این اقتصاد در تلاطم های اقتصادی آسیب پذیری به سر می برد. اکنون اهرم ابرقدرتی آمریکا تسلط بر منابع انرژی جهان است که همان نفت است.

 

اکنون ترامپ تولید صلاح میان برد را منع کرده، ولی همه ما میدانیم که این امر دروغ محض است. آمریکا نگران این است که اگر ایران و عراق دو کشور مستقل نفتی باشند ابرقدرتی واشنگتن به خطر می افتد و طبیعی است که در چنین شرایطی دست های پشت پرده بسیاری علیه این کشور فعالیت دارد.

 

 

قناد باشی با اشاره به تلاش های سرویس جاسوسی "سی آی ای" آمریکا و همچنین موساد رژیم صهیونیستی برای ایجاد اختلاف میان دو کشور دوست و همسایه ایران و عراق و تجزیه سازی کردستان اقلیم عراق و ایران گفت: عوامل و ایادی صهیونیستی که در کردستان عراق هستند این بخش را تبدیل به پرچمداران تجزیه طلبی کرده اند. راه حلی که آمریکا مردم عراق را به آن سوق میدهد تجزیه طلبی است.

 

از سوم آبان ماه نا آرامی های عراق شروع شده و دامنه این درگیری ها فقط شیعیان عراق را تحت فشار قرار داده و اهل سنت کمتر در این درگیری ها وارد شدند. در عراق فساد اداری و کم درآمدی قشر ضعیف و بیکاری جوانان وجود دارد. شروع ناآرامی ها مشروع و مردمی بود ولی دشمن بر موج این ناآرامی ها سوار شد و به نفع خود بهره برداری کرد و همچنان می کند. برخی از تحلیل گران میگویند که حتی در ابتدای شکل گیری این درگیری ها و اعتراضات هم دست آمریکایی ها و صهیونیست ها در کار بوده است.

 

وی همچنین اشاره کرد که طرح این کودتا برپایه نظریه معروف چرچیل است که میگوید اگر خواستید کودتا کنید مردم را وارد خیابان ها کنید و اگر مردم حضور پیدا نکردند، قشر فاسد را به خیابان ها بکشانید و این دقیقا مانند آن روزهایی است که در دوران سیاه پهلوی، صبحگاه در خیابان ها شعار درود بر مصدق سر میدادند و عصر همان روز شعار مرگ بر مصدق! در آن هنگام نیز رد پای انگلیس به خوبی اشکار بود.البته همین سبک را در کودتای مصر نیز شاهد بودیم،پس از کنار رفتن حسنی مبارک جنبش اخوان المسلمین روی کار آمد و بار دیگر جریان هایی در این کشور پیش آمد که سمت و سوی ان کاملا مشهود بود.

 

در عراق و لبنان و ایران نیز این جریان های وابسته غربی فعالیت میکنند، و با سوء استفاده از عده ای جاهل و بی سوادان سیاسی اهدافشان را جلو میبرند. اعتراضات کنونی در عراق تبدیل به کارناوال رقص و شادی شده است. در لبنان نیز برای اینکه مردم را در صحنه نگاه دارند هم شام میدهند و هم پول میگرند و کارناوال شادی برگزار میکنند! و این در مقابل اعتراضات سودان و الجزایری است که با وجود اعتراضات طولانی مدت هیچ مکانی را آتش نزدند و به تخریب اموال کشورشان نپرداختند.

 

کارشناس مسائل منطقه در پایان بار دیگر به اوضاع عراق اشاره کرد و گفت: در عراق به دلیل طایفه گرایی و تلاقی اهداف دولت های غربی وضع به این شکل جلو رفته این وضعیت نبایستی ادامه پیدا کند، عراقی ها باید متحد شوند و مانع نفوذ غربی ها شوند.

 

در ادامه جلسه حسین کنعانی مقدم دبیر کل انجمن بین المللی ضد صهیونیسم به بیان استراتژی آمریکایی ها و سیاست هایش علیه عراق پرداخت و گفت: اکنون جنگ ، جنگ ارداه هاست. شعار اعتراضات عراقی بر مبنای شورش از درون و حمایت از بیرون است؛ مانند مدلی که در ایران به وجود اوردند و خواستند از این طریق به اهدافشان برسند که به فضل الهی شکست خوردند. مداخله جویان غربی و عربی به دنبال این هستند که در عراق خلاء قدرت پایدار باشد و این سیاست را در قبال کشورها، مثل افغانستان و مصر و...  نیز دارند، تا بتوانند خودشان امور را به دست گیرند و اختیارات گسترده در این کشورها داشته باشند، و در حال حاضر میبینیم که ترامپ بدون اطلاع به مسئولین افغانستان به این کشور سفر میکند!

 

آمریکایی ها به دنبال تجزیه و تداوم جریان های تکفیری در کشورهای منطقه هستند و هدف اصلی شان براندازی نظام است.حتی اگر مسئله مذاکره را پیش میکشند به دنبال آنند که ما را از جریان مقاومت منحرف کنند.

 

و فشار حداکثری بر اساس تئوری اجتماعی 432 است که سعی دارند بر این مبنا از جنبش هایی استفاده کنند  تا قدرت حاکمیت ها را پایین بیاورند. همچنین اتاق رسانه ای کشورها را به دست میگیرند، و با مدیریت رسانه ای ایدئولوژی های مردمی را جهت میدهند. در اعتراضات عراق رهبر مشخصی وجود ندارد و هر کسی میتواند بر این موج سوار شود و با استفاده از هر موج رسانه ای، اینها را بسیج میکنند که در نهایت به براندازی آن نظام منجر شود.

 

 

کنعانی مقدم در ادامه به تئوری سیاسی و آشوبگرانه ای که توسط قدرت های استعمارگر جهان تدوین شده اشاره کرد و گفت: مداخله جویان غربی بدنبال آن هستند تا قدرت حاکمیت کشورهای مخالف را تضعییف کنند و اتاق رسانه های جمعی و فضای مجازی را بدست گیرند و با مدیریت این فضا اهداف شوم را به ثمر نشانند البته به این طرخ بایستی این نکته را افزود که رهبر و سردمدار مشخصی برای اداره این فضا وجود ندارد و هر شخصی در جامعه می تواند بر این موج سوار شود که در نهایت این مسیر به براندازی نظام حاکم منجر می شود.

 

وی ادامه داد: در عراق نیز چنین مدلی برقرار است و امریکا میداند که اگر مقاومت در منطقه از حالت تفکری به حالت حاکمیتی تبدیل شود، اصلی ترین تهدید برای رژیم صهیونیستی بوجود می آید بنابراین آنان در تلاش اند تا مانع از قدرت گیری جریان های مقاومتی در منطقه شوند. از سویی دیگر این تلاش ها در راستای حفظ منافع و امنیت رژیم صهیونیستی صورت می گیرد.

 

دبیر کل انجمن بین المللی ضد صهیونیسم در بخشی دیگر از سخنان اش به توضیح درباره تجربیات و فعالیت های سیاسی  خود در عرصه عراق پرداخت و توضیح داد: با توجه به تجربیات و حیات 10 ساله خود در عراق میگویم که آیا عراق تجزیه شده به نفع شیعیان هست و یا عراق متحد و یکپارچه؟ در پاسخ این سوال باید تاکید کنم که آمریکایی ها و صهیونیست ها میخواهند با تجزیه عراق قیمومیت این کشور را به دست واشنگتن بسپارند. اکنون در عراق ائتلاف های سیاسی مختلفی حضور دارند و تنوع گروهک های مخالف حاکمیتی بسیار زیاد است. آن حزب هایی که در حاکمیت بودند هم وارد اعتراضات شدند و مجموع اینها منجر به جنگ داخلی در عراق شد.

 

وی در ادامه افزود: برخی جریان ها برای حفظ قدرت در عراق مجبورند که سلاح دست بگیرند و با معترضان برخورد کنند. اکنون امریکایی ها دنبال این هستند که ایران را از عراق به طور کل خارج کنند، البته باید اشاره  کنم که تنها راهشان این است که شیعیان را به جان هم بندازند. عراق در طول این چند سال اخیر بعثی زدایی نکرد و بعدا تبعاتش را با حضور گروه تکفیری و صهیونیستی داعش مشاهده کرد. خلاء قدرت در عراق به معنی تجزیه عراق است. خود حزب هایی که تاکنون سهم خواهی میکردند اکنون میگویند که نمیخواهیم در حکومت کسی را تعیین کنیم و اگر فردی در مکان قدرت قرار نگیرد به معنی زمینه سازی برای تجزیه و براندازی عراق است.


خلائ قدرتی که با استعفای عادل عبدالمهدی ایجاد شده، زمینه مناسبی برای اجرای برنامه های از پیش تعیین شده است. به نظر می رسد که همانطور که بازیگران منطقه ای مانند امریکا و عربستان سعودی به فکر سهم خواهی خود در عراق هستند، و یکی از اهدافی که در پشت اعتراضات قرار دارد هدف قرار دادن مرجعیت در عراق است. در ایران لنگرگاه اتحاد و منسجم کردن مردم  مقام معظم رهبری است و در عراق نیز صدر و ایت الله سیستانی، بنابراین مردم بایستی با اتحاد و به پشتوانه مرجعیت مقابل این توطئه ها بیایستند.

 

در ادامه نشست قناد باشی تصریح کرد: در عراق شاهد بودیم که نخست وزیر و کابینه او کنار رفتند، در حالی که طبق قانون اساسی عراق باید با کناره گیری نخست وزیر، کابینه در جای خودش باقی می ماند. حداقل راهکار سیاسی در عراق عمل به قانون اساسی این کشور است و اکنون بایستی قانون اساسی اجرا شود، چرا که اگر قانون در عراق اجرایی نشود عراق فرو خواهد پاشید.

 

این کارشناس خاورمیانه در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران در خصوص پیدایش مجدد داعش در عراق و خطراتی که در آینده این کشور را تهدید میکند گفت: اگر داعش دوباره این خطای راهبردی را بکند و به تجاوز و قتل مردم بی گناه و شیعیان بپردازد حشدالشعبی وارد ماجرا میشود و قطعا نمی تواند به اهداف مورد نظرش برشد و محکوم به شکست است. اکنون موضوع پیدایش مجدد داعش، بحث جدی در عراق نیست، مگر اینکه آنان با حمایت امریکا بخواهند دست به چنین اقداماتی دست بزنند و امریکا دوباره بخواهد به بهانه حضور مجدد داعش وارد عراق شود و سربازان خودش را در عراق بیاورد.

 

وی در ادامه گفت: یکی از اهداف داعش این بود که چنان افراطی بکند که ترس و وحشت نسبت به اسلام به وجود بیاید و مردم دین گریز شوند، و متاسفانه اکنون اگر در عراق بگویند حکومت اسلامی میخواهیم به او برچسب داعشی میزنند.

 

 در ادامه حسین کنعانی مقدم در خصوص شعارهای صلح طلبانه امریکایی ها افزود: آمریکایی ها شعار میدهند که ما برخورد نظامی نمیکنیم و همواره شعارهای زیادی در مورد صلح و امنیت سر دادند در حالی که همه سخنانشان دروغی بزرگ است.

 

وی در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران در خصوص خطبه نماز جمعه کربلا که منجر به استعفای عادل عبدالمهدی شد، چنین گفت: بعد از خطبه روز جمعه کربلا عادل عبدالمهدی استعفا داد، چرا که خوف داشت که مردم بیشتری کشته شوندف معتقد بود که نباید یک نظام مردمی فدای یک شخص شود. جمهوری اسلامی ایران بعد از سقوط صدام بیشترین روابط را با عراق داشته و مردم ایران در طی این سالها رابطه عمیق و همگرایانه ای در دانشگاه های عراق و در مراسم اربعین با مردم عراقی داشتند. ولی این آشوب ها بخاطر ان است که در زمان کنونی مردم عراق حس میکنند که ایرانی ها تمام قدرت در عراق را قبضه کردند و همین امر بباعث شده که فضا برای حرکت های ناسیونالیست عربی اماده شود. ایران نیز در طول این سالها از ابزار اقتصادی در عراق به خوبی استفاده نشده و وقتی مردم عراق حس کنند ما در اقتصاد و معیشت انان دخیل نیستیم، وجود ایران را صرفا مزاحمی میدانند که در این کشور حضور یافته، ولی در مقابل در کردستان عراق پایگاه های اسرائیلی بنا شده و اسرائیلی ها خود را دوست و همراه مردم عراق معرفی کردند.


قناد باشی در پایان سخنانش اشاره کرد:  خلائی که در عراق و ایران وجود دارد و در عراق و ایران نادیده گرفته میشود، اشتغال جوانان و حضور انان در بطن جامعه است. اگر تعامل حاکمیت با مردم به خوبی برقرار شود بسیاری از مشکلات حل خواهد شد. همه ما میدانیم که چقدر دشمن برای اختلاف و تفرقه افکنی میان دو ملت عراق و ایران تلاش میکنند و سهمگین ترین و پرهزینه ترین جنگ رسانه ها، علیه ایران و عراق است. خلا عراق عدم تعامل حکومت با مردم و به کار نگرفتن جوان ها در عرصه سیاسی است و عراق بدن زخم داری دارد و علاوه بر اینها هنوز مسائل بزرگ حل نشده ای در این کشور باقی مانده و دشمن هم دقیقا با صحنه سازی های خود بر این زخم ها می افزاید.

 

 

انتهای پیام/ م.ه/ م.ح