qodsna.ir qodsna.ir

جنگ33روزه‌ و شتاب‌
تل‌آویو برای‌ نابودی

«گروه تحلیل و تفسیر قدسنا»

 

به گزارش خبرگزاری قدس (قدسنا)، سخنان سید حسن نصرالله به مناسبت سالگرد جنگ 33 روزه در واقع رونمایی از ابعاد مختلف این جنگ خصوصا ناکامی بزرگ آمریکا و اسرائیل و نیز توان بازدارندگی مقاومت بود.

 

آمریکا طراحی، مدیریت و به عبارت دیگر فرماندهی اصلی حمله به لبنان را در سال 2006 بر عهده داشت و ارتش صهیونیستی تنها مجری این طرح بود.این در حالی بود که ارتش و دولت تازه تشکیل شده برای شروع این جنگ از آمادگی لازم برخوردار نبود. موضوعی که در گزارش کمیته حقیقت یاب صهیونیستی موسوم به وینوگراد نیز بر آن تاکید شده است. این جنگ بر اساس برنامه ریزی می بایست حدود 2 ماه بعد انجام می گرفت و مقدم بر آن حمله به غزه و تضعیف و یا یکسره کردن مقاومت در غزه بود. به همین دلیل ارتش صهیونیستی با حملات متعددی که از دو هفته قبل به غزه انجام می داد شرایط را برای انجام یک جنگ گسترده با آن تمهید می کرد. اما دولت امریکا به دولت اسرائیل فشار آورد تا علیه لبنان وارد یک جنگ تمام عیار شود.

 

در همان روزهای نخست جنگ، بانک اهداف به پایان رسید و اسرائیل خواستار توقف جنگ شد اما دولت امریکا فشار آورد و اصرار بر ادامه جنگ داشت این در حالی بود که واکنش حزب الله در ابعاد کمی و کیفی رو به افزایش بود. هدف امریکا از شروع و اصرار بر ادامه این جنگ وارد کردن منطقه به شرایط تازه ای بود که از آن به عنوان خاورمیانه جدید یاد می کرد. خاورمیانه ای که هیچ نیرویی یعنی محور مقاومت،  در برابر اراده امریکا وجود نداشته باشد. این همان خواستی بود که در سخنان خانم کوندا لیزا رایس وزیر امور خارجه وقت امریکا دیده می شد که از این جنگ به عنوان درد زایمان خاورمیانه و تولد خاورمیانه جدید یاد کرد.

 

امریکا جنگ لبنان را با هدف آغازی بر نابودی جریان مقاومت در کل منطقه طراحی کرده بود و حتی در مباحثی موضوع حمله به سوریه نیز مطرح شده بود که حضور محمود احمدی نژاد رئیس جمهور وقت ایران در دمشق و اعلام حمایت جدی از دولت سوریه در صورت حمله به این کشور، آن را به محاق برد. در صورت موفقیت امریکا در این جنگ امریکا می توانست امیدوار باشد که مقاومت در غزه و سوریه و نهایتا ایران تضعیف و نابود خواهد شد و هسته های در حال شکل گیری مقاومت در عراق اشغال شده نیز عملا متولد ناشده از بین می رفت.

 

اما هر روز که بر عمر این جنگ افزوده می شد نقاط ضعف اسرائیل بیشتر آشکار می شد و این رژیم با چالش های بیشتری روبرو می شد؛

 

  • -گسترش مخالفت های منطقه ای و جهانی با جنگ و اسرائیل هر روز ابعاد بیشتری می یافت و ممکن بود هسته های مقاومت جدیدی در سطح منطقه شکل بگیرد و حتی رژیم های همپیمان منطقه ای را درگیر سازد. اعتراضات مردمی هر روزه در تقریبا همه شهرهای مصر و اردن در حمایت از فلسطین که با درگیری مردم با پلیس و نیروهای امنیتی همراه بود، شاخص مهمی در این ارتباط محسوب می شود.
  •  
  • -استمرار جنگ و ناتوانی ارتش در کسب موفقیت در آن، موجب عیان شدن نقطه ضعف های ارتش و به چالش کشیده شدن توان بازدارندگی آن شده بود. 
  •  
  • -استمرار و فرسایشی شدن جنگ و ناتوانی ارتش در یکسره سازی موجب شده بود نظامیان در بعد روانی دچار مشکلات فراوانی شوند و گزارش های خبری منتشره علیرغم سانسور شدید اخبار جنگ، گریه همراه با ترس و یاس و استیصال نظامیان را نشان می داد که از ادامه جنگ نگران بودند. موضوعی که تا هم اکنون بسیاری از این نظامیان متاثر از آن هستند.
  •  
  • -جنگ 33 روزه برای نخستین بار موجی بزرگی از آوارگان جنگی را بر رژیم صهیونیستی تحمیل کرد. بیش از یک میلیون نفر صهیونیست از مرزهای شمالی به سوی مرکز حرکت کرده بودند و رژیم برای مدیریت این بحران هیچ نوع آمادکی نداشت. یک میلیون آواره از یک جامعه 5 میلیونی عدد قابل توجهی است.
  •  
  • -تقریبا پس از هفته اول جنگ شهروندان صهیونیست اعتراضات ضد جنگ را به راه انداختند که این می توانست پیامدهای بسیار منفی را در ابعاد سیاسی و امنیتی برای رژیم صهیونیستی ایجاد کند.
  •  
  • -جنگ موجب شده بود که اقتصاد اسرائیل تقریبا در همه حوزه ها متوقف شود و این برای یک اقتصاد طفیلی به معنی خسارات هنگفتی است که این اقتصاد تحمل آن را نداشت و تنها امیدواری جبران آن از سوی مالیات دهندگان امریکایی بود.
  •  
  • -استمرار جنگ و با توجه به اینکه صهیونیست های طبقات پایین در صف اول جنگ قرار داشتند می توانست موجب گسترش ناآرامی های امنیتی در جامعه شود. تحلیلگران داغ شدن موضوع سربازی حریدی ها را در سال های اخیر از پیامدهای این جنگ بر می شمارند.
  •  
  • -از سوی دیگر استمرار این جنگ می توانست مقاومت در فلسطین خصوصا در کرانه باختری و سرزمین های اشغالی 1948 را از حالت انفعال خارج سازد و این موضوع می توانست اسرائیل را در ابعاد مختلف با بحران بسیار جدی امنیتی روبرو سازد که سخنان سید حسن مبنی بر اینکه اگر حزب الله جنگ را ادامه می داد اسرائیل با ویرانی های بسیار زیادِ نزدیک به نابودی روبرو می شد ناظر به همین نکته است.
  •  

با توجه به موارد فوق گفته شده بود که اسرائیل اصرار بر پایان این جنگ داشت و برای آتش بس التماس می کرد اما امریکا با رد درخواست اسرائیل امیدوار بود که جنگ به ضرر محور مقاومت تغییر یابد اما مقاومت با مدیریتی که در جنگ به کار گرفت عملا امریکا را ناامید کرد. در واقع این جنگ تاریخ معادله درگیری با اسرائیل را به پیش از 2006 و بعد از 2006 تقسیم کرد و افق های روشن پیروزی را برای ملل منطقه و خصوصا آزادی فلسطین و قدس شریف را ترسیم کرد و در سوی دیگر معادله، آینده ای برای جامعه صهیونیستی رقم زد که معنای آن نبودن است. به عبارت دیگر اسرائیل به سمت نابودی شتاب گرفته است. تحلیلگران معتقدند محور مقاومت هر روز در ابعاد کمی و کیفی گسترش می باید اینک در بهترین شرایط خود قرار دارد و تلاش اسرائیل برای تسریع در عادی سازی روابط با رژیم های عربی در واقع برخاسته از نگرانی های وجودی آن است.

 

انتهای پیام/ م.ح