qodsna.ir qodsna.ir
ویژه روز جهانی قدس سال نود و هشت / 5

گره فلسطین آیا باز می شود؟ راه حل چیست؟ ایران چه راهکاری برای باز شدن این گره دارد؟

ما نه جنگ کلاسیکِ ارتشهای کشورهای اسلامی را پیشنهاد میکنیم، و نه به دریا ریختن یهودیان مهاجر را، و نه البته حکمیت سازمان ملل و دیگر سازمانهای بین‌المللی را؛ ما همه‌پرسی از ملت فلسطین را پیشنهاد میکنیم. ملت فلسطین نیز مانند هر ملت دیگر حق دارد سرنوشت خود را تعیین کند و نظام حاکم بر کشورش را برگزیند.

 

خبرگزاری قدس (قدسنا)- گروه تحلیل و تفسیر:

 

71 سال از اشغال سرزمین فلسطین و تاسیس رژیم جعلی اسراییل در سرزمین تاریخی فلسطین می گذرد. این تحول که فلسطینی ها  از آن به یوم النکبه و به فارسی روز فاجعه و بلا یاد می کنند در پیش چشمان پنج قدرت پیروز آن زمان جنگ جهانی دوم اتفاق افتاد. آمریکا، شوروی، انگلستان، فرانسه و چین پنج کشور پیروز در جنگ جهانی دوم بودند که پیش از تاسیس اسراییل و همزمان با ایجاد نهادی تحت نام سازمان ملل که در خود شورای امنیت را داشت صاحب حق وتو بودند. هیچ یک از این کشورها به رغم اطلاع از ماهیت جعلی اسراییل، ایجاد و اعلام حضور او را در سازمان ملل وتو نکردند. این امر نشان می دهد که همه این کشورها حتی انگلستانی که مسبب بدبختی فلسطینی ها بود و مرموزانه به حضور اسراییل در سازمان ملل رای ممتنع داد با اشغال فلسطین موافق بوده اند.

 

از ان زمان تاکنون بیش از هفت دهه گذشته است. در ابتدا تلاش همه کشورها نادیده گرفتن هویتی به نام ملت فلسطین بود که این امر با وقوع انتفاضه های مردمی در فلسطین هرگز محقق نشد. پس از تحمیل این اراده، قدرتهای خارجی در صدد برآمدند تا از فلسطینی ها که صاحبان اصلی سرزمین فلسطین بودند به عنوان اقلیتی در درون اکثریت کشوری ! به نام اسراییل یاد کنند و از رویای فلسطینی ها برای ایجاد دولت فلسطینی در سرزمین تاریخی فلسطین جلوگیری کنند. لیکن ورود عنصر اسلام به درون خط مبارزه و رویارویی با اشغالگران صهیونیست که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به رهبری حضرت امام خمینی (ره) روی داد، مانع از توطئه صهیونیسم بین الملل شد. در همین راستا دهها طرح سازش معطوف به نگاه آمریکا و صهیونیسم و با هدف به تسلیم واداشتن فلسطینی ها برای حل مسئله فلسطین از طریق نهادها و جریانات مختلف ارائه شد.  از طرح کمپ دیوید و وادی عربه و وای ریور گرفته تا کمپ دیوید 2،‌طرح نقشه راه، آنا پولیس و این اواخر طرح معامله قرن. هیچ یک از این طرح ها به رغم هزینه های زیاد اقبالی نیافت و به رغم پروپاگاندای رسانه ای سرنوشتی جز شکست به خود ندید. علت اصلی شکست این طرح ها نادیده گرفتن مطالبه ملت فلسطین است. در هیچ یک از این طرح ها هیچ نماینده واقعی از ملت فلسطین دعوت نشد. در طرح جدیدی که نام معامله قرن به خود گرفته آمریکایی ها حتی از هم پیمان خود در جامعه فلسطینی یعنی تشکیلات خودگردان فلسطین هم دعوتی نکرده است چه رسد به نمایندگان واقعی ملت فلسطینی یعنی رهبران گروههای مقاومتی. به این ترتیب طی هفت دهه گذشته هربار گره ای بر سرکلاف سر در گم قضیه فلسطین زده شد بدون آنکه به عواقب این اقدامات اندیشده شود.

 

جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک کشور عضو سازمان ملل طی چهار دهه از عمر خود همواره مسئله فلسطین را در اولویت سیاست خارجی قرار داده و ضمن حمایت از قضیه فلسطین در همه سطوح،  راهکارهایی را نیز برای باز کردن این گره که توسط نیروهای خارجی بر منطقه زده شده  ارائه کرده است. ایران نه دعوت به تشکیل ارتش کلاسیک اسلامی برای نابودی رژیم صهیونیستی می کند و نه به دریا ریختن یهودیان (اشاره به طرح جمال عبدالناصر) را پیشنهاد می کند و و نه طرح سازش آمریکایی سازمان ملل را قبول دارد. رهبر معظم انقلاب در این باره صراحتا می فرمایند: «ما نه جنگ کلاسیکِ ارتشهای کشورهای اسلامی را پیشنهاد میکنیم، و نه به دریا ریختن یهودیان مهاجر را، و نه البته حکمیت سازمان ملل و دیگر سازمانهای بین‌المللی را؛ ما همه‌پرسی از ملت فلسطین را پیشنهاد میکنیم. ملت فلسطین نیز مانند هر ملت دیگر حق دارد سرنوشت خود را تعیین کند و نظام حاکم بر کشورش را برگزیند.»

 

جمهوری اسلامی ایران بارها از زبان رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت ایت الله خامنه ای راه حل مسئله فلسطین را مطرح نموده است. ایشان در دوسطح داخل فلسطین و صحنه بین الملل بارها به ارائه طریق پرداخته است. راه حل فلسطینی های داخل را تقویت اراده و ایستادگی و مقاومت توصیف کرده و افکار عمومی و نهادهای بین المللی را به در پیش گیری راهکارهای منطبق با منشور سازمان ملل و راهکارهای دمکراتیک برای حل مسئله فلسطین فراخوانده است.
 

به عنوان مثال معظم له در بیاناتی در دیدار با مردم شهرستان لار در 19 اردیبهشت ماه 1387 در همین خصوص فرمودند:


«... گره مسئله‌ی فلسطین با دخالت آمریکائی‌ها باز نمیشود؛ کورتر میشود. هرچه آمریکائی‌ها در این قضیه دخالت کنند، گره را کورتر میکنند. ملت فلسطین، ملت بیداری است؛ ملت آزاده‌ای است؛ ملت روشن‌فکری است. دولتی انتخاب کرده است، بگذارید آن دولت با پشتیبانی آن ملت کارهای خودش را بکند. دخالت آنها، آن هم دخالت یکجانبه، زورگویانه، به نفع رژیم غاصب صهیونیستی، هرچه میگذرد، ماجرای فلسطین را دشوارتر میکند. البته این مسائل حل خواهد شد؛ هم مسئله‌ی عراق حل خواهد شد، هم مسئله‌ی فلسطین حل خواهد شد؛ اما آن روزی حل خواهد شد که با حل این مسائل، از حیثیت و هویت و موجودیت استکبار آمریکائی هم دیگر چیزی باقی نخواهد ماند...».

 

مقام معظم رهبری 20 خرداد 1397 در جمع استادان، نخبگان و پژوهشگران دانشگاهها با تمییز  راهکارهای ارائه شده توسط برخی کشورهای عربی پرداختند و راهکار اصولی جمهوری اسلامی ایران برای حل مسئله فلسطین را تشریح کردند:


در همین قضیّه‌ی رژیم اشغالگر، جمال عبدالنّاصر در آن چهل پنجاه سال پیش که شماها نبودید، شعار میداد که ما یهودی‌ها را میریزیم به دریا، یعنی [وقتی] میخواست علیه اسرائیل حرف بزند، میگفت یهودی‌ها را میریزیم به دریا؛ جمهوری اسلامی از روز اوّل چنین حرفی نزده؛ ما از روز اوّل طرح ارائه کرده‌ایم؛ ما گفته‌ایم که امروز دموکراسی و مراجعه‌ی به آراء عمومی یک شیوه‌ی مدرن و پیشرفته است که همه‌ی دنیا هم قبول دارند؛ بسیار خب، برای تعیین نوع حکومت کشور تاریخی فلسطین، به افکار عمومی مردم فلسطین مراجعه کنید، یک رفراندوم راه بیندازید؛ این، چند سال قبل به‌عنوان نظر جمهوری اسلامی و فکر جمهوری اسلامی به سازمان ملل گفته شده و در آنجا ثبت شده. این حرف ما است: آنهایی که واقعاً فلسطینی‌اند -مثلاً فرض کنید آنهایی که لااقل از صد سال پیش به آن‌طرف فلسطینی بودند، هشتاد سال پیش به آن‌طرف فلسطینی [بودند]؛ در فلسطین، هم مسلمان بوده، هم یهودی وجود داشته، هم مسیحی وجود داشته که فلسطینی‌اند- از این فلسطینی‌ها در هر جا که هستند، چه در خود سرزمین‌های اشغالی یعنی کلّ سرزمین فلسطین، و چه در خارج از فلسطین، نظرخواهی بشود؛ هر نظامی را که اینها معیّن کردند برای سرزمین فلسطین، آن نظام مورد قبول است؛ هرچه آنها خواستند. این نظر، نظر بدی است؟ این نظر، نظر پیشرفته‌ای نیست؟۱۳۹۷/۰۳/۲۰

بیانات در دیدار جمعی از استادان، نخبگان و پژوهشگران دانشگاه‌ها

 

 

ایشان 25 خرداد همان سال در سخنانی در جمع مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی همچنین به تشریح زوایایی از راهکار دمکراتیک برای حل مسئله فلسطین نیز پرداخته اند:

 

مثل همه‌ی کشورهای آزاد دنیا، مردم فلسطین -فلسطینیان واقعی- بایستی مورد سؤال قرار بگیرند؛ چه مسلمانشان، چه مسیحی‌شان و چه یهودی‌شان؛ آنهایی که فلسطینی‌اند، نه آنهایی که از جاهای دیگر وارد فلسطین شده‌اند. آراء آن کسانی که فلسطینی هستند باید مورد مراجعه قرار بگیرد و از آنها نظرخواهی بشود و آنها نظامِ حکومتیِ کشورِ فلسطین را معیّن کنند؛ آن نظام حکومتی نسبت به کسانی که وارد این منطقه شده‌اند، [یعنی] صهیونیست‌ها و رؤسایشان و بقیّه، تصمیم خواهد گرفت. راه‌حلّ فلسطین جز این نیست و این همان نابود شدن و از بین رفتن رژیم باطل و جعلی صهیونیستی است که امروز بر سر کار است؛ و این امر به‌طور قطعی در آینده‌ی نه‌چندان‌دوری -نمیشود زمان معیّن کرد؛ آینده‌ای که خیلی دور نیست- قطعاً به حول و قوّه‌ی الهی تحقّق پیدا خواهد کرد. اگر این شد، ملّتهای مسلمان در این منطقه خواهند توانست ان‌شاءالله وحدت خودشان را به دست بیاورند.

 

به عنوان راهکار برون رفت از وضعیت موجود رهبر انقلاب سوم خرداد ماه 1395 در دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین (ع) خطاب به فلسطینی ها فرمودند:

 

اگر شما مجاهدت کردید، قدرت خدا می‌آید پشت شما. لشکر بی‌عقبه، کاری نمیتواند بکند؛ لشکری که عقبه دارد، [نیروی‌] احتیاط دارد، نیروی ذخیره‌ی فراوان دارد، همه کار میتواند بکند. حالا اگر لشکری عقبه‌اش، ذخیره‌اش عبارت بود از قدرت الهی، این لشکر دیگر شکست‌بخور است؟ امام این را به ما فهماند؛ فهماند که وقتی مجاهدت میکنید، وقتی تنبلی نمیکنید، وقتی وارد میدان میشوید، وقتی نیروهای خودتان را به صحنه وارد میکنید، اینجا قدرت خدا است که پشت سر شما است، [لذا] خرّمشهر را خدا آزاد میکند. با این منطق، همه‌ی دنیای مسخّرِ استکبار را هم خدا میتواند آزاد کند. با این منطق، فلسطین هم میتواند آزاد بشود. با این منطق، هر ملّتی میتواند مستضعف نماند؛ به شرطی که این منطق تحقّق پیدا کند. وقتی ما این منطق را داشتیم، شکست‌ناپذیر میشویم. وقتی با این منطق وارد میدان شدیم، ترس و مرعوب شدن [نخواهد بود]؛ قدرت نظامی یا تبلیغاتی یا پولی و مالی و اقتصادیِ قدرتها در مقابل ما، دیگر ترسناک و هولناک نخواهند بود؛ متّکی هستیم به قدرت خدا.

 

همچنین به عنوان راهکار حل مسئله فلسطین حضرت ایت الله خامنه ای در چندین نوبت به صورت صریح و روشن مواضع جمهوری اسلامی ایران را تشریح فرموده اند که ذیلا به آن اشاره می شود

 

این منطقى که امام بزرگوار مطرح کردند که «اسرائیل باید از بین برود»، یک منطق انسانى است؛ ما سازوکار عملى آن را هم به دنیا ارائه کردیم، که کسى هم نتوانست هیچ ایراد منطقى بگیرد. ما گفتیم از این مردمى که در این منطقه زندگى میکنند و اهل اینجا هستند و متعلق به خود اینجا هستند، یک نظرسنجى و نظرخواهى بشود؛ یعنى یک رفراندمى انجام بگیرد، رژیم حاکم بر این منطقه را رفراندم معین کند، مردم معین کنند؛ معناى از بین رفتن رژیم صهیونیستى یعنى این؛ سازوکار آن این است؛ یک کارى است که منطق امروز دنیا آن را درک میکند و میفهمد و مى‌‌پسندد و کارى است عملى. ما حتى شکل آن را هم در ارتباط با سازمان ملل و بعضى از مراجع بین‌‌المللى تعیین کردیم و ابراز کردیم، محل بحث هم واقع شد؛ یعنى این رژیم وحشى و گرگ‌‌صفت که سیاستش این است که با مشت آهنین، با بى‌‌رحمى و سنگ‌‌دلى با مردم رفتار بکند و آدم‌‌کشى و کودک‌‌کشى و حمله‌‌ى به مناطق و ویرانگرى اصلاً برایش مهم نیست و انکار هم نمیکند، علاجش جز از بین رفتن و نابود شدن نیست؛ که اگر ان‌شاءالله آن روز فرارسید و نابود شد، که چه بهتر؛ [اما] تا وقتى که این رژیم جعلى سرِپا است و نابود نشده است، علاج چیست؟ علاج، مقاومت قاطع و مسلحانه‌‌ى در مقابل این رژیم است؛ در مقابله‌‌ى با رژیم صهیونیستى، باید از سوى فلسطینى‌‌ها دست قدرت نشان داده بشود. کسى گمان نکند که اگر چنانچه موشکهاى غزه نبود، رژیم صهیونیستى کوتاه مى‌‌آمد؛ نخیر. حالا شما نگاه کنید ببینید در کرانه‌‌ى باخترى چه میکنند! در کرانه‌‌ى باخترى که موشکى وجود ندارد، سلاحى وجود ندارد، تفنگى وجود ندارد؛ آنجا تنها ابزار و سلاح مردم، سنگ است؛ ببینید آنجا رژیم صهیونیستى دارد چه‌‌کار میکند: هرچه از دستش بر بیاید، خانه‌‌هاى مردم را خراب میکند، باغهاى مردم را خراب میکند، زندگى مردم را نابود میکند، آنها را به خوارى و ذلت میکشاند، تحقیر میکند؛ اگر لازم شد آب را رویشان میبندد، برق را رویشان میبندد؛ کسى مثل یاسر عرفات را که این‌‌همه با صهیونیست‌‌ها همراهى کرد، نتوانستند تحمل کنند، محاصره‌‌اش کردند، تحقیرش کردند، مسمومش کردند، نابودش کردند. این‌‌جور نیست که اگر چنانچه دست قدرت در مقابل صهیونیست‌‌ها نشان ندهیم، آنها به کسى رحم کنند، ملاحظه‌‌ى کسى را بکنند، حق کسى را رعایت کنند، ابداً؛ تنها علاجى که تا قبل از نابودىِ این رژیم وجود دارد عبارت است از اینکه فلسطینى‌‌ها بتوانند قدرتمندانه برخورد کنند؛ اگر قدرتمندانه برخورد کردند، احتمال اینکه طرف مقابل - که همین رژیم گرگ‌‌صفتِ خشن است - کوتاه بیاید، وجود دارد؛ کمااینکه الان دارند با همه‌‌ى توان دنبال آتش‌‌بس میگردند؛ یعنى بیچاره شدند. آدم‌‌کشى میکند، کودک‌‌کشى میکند، قساوت بیرون از حد و اندازه‌‌ى معقول بشرى نشان میدهد، اما در عین حال عاجز هم هست؛ یعنى در یک محذور، در یک گرفتارى سخت گرفتار است؛ لذا دنبال آتش‌‌بس است. لذا بنده عقیده‌‌ام این است، این اعتقاد ما است که کرانه‌‌ى باخترى هم مثل غزه باید مسلح بشود. دست قدرت [لازم است‌‌]. کسانى‌‌که علاقه‌‌مند به سرنوشت فلسطینند، اگر میتوانند کارى بکنند، کار این است؛ در آنجا هم باید مردم را مسلح کنند. تنها چیزى که ممکن است از محنت فلسطینى‌‌ها بکاهد، عبارت است از همین که دست قدرت داشته باشند، بتوانند قدرت‌‌نمایى بکنند؛ والا با برخورد رام و مطیع و سازش‌‌کارانه، هیچ کارى به نفع فلسطینى‌‌ها انجام نخواهد گرفت و از خشونت این موجود خشن و خبیث و گرگ‌‌صفت چیزى کاسته نخواهد شد ).۱۳۹۳/۰۵/۰۱

بیانات در دیدار دانشجویان)

 

« این منطقى که امام بزرگوار مطرح کردند که «اسرائیل باید از بین برود»، یک منطق انسانى است؛ ما سازوکار عملى آن را هم به دنیا ارائه کردیم، که کسى هم نتوانست هیچ ایراد منطقى بگیرد. ما گفتیم از این مردمى که در این منطقه زندگى میکنند و اهل اینجا هستند و متعلق به خود اینجا هستند، یک نظرسنجى و نظرخواهى بشود؛ یعنى یک رفراندمى انجام بگیرد، رژیم حاکم بر این منطقه را رفراندم معین کند، مردم معین کنند؛ معناى از بین رفتن رژیم صهیونیستى یعنى این؛ سازوکار آن این است؛ یک کارى است که منطق امروز دنیا آن را درک میکند و میفهمد و مى‌‌پسندد و کارى است عملى. ما حتى شکل آن را هم در ارتباط با سازمان ملل و بعضى از مراجع بین‌‌المللى تعیین کردیم و ابراز کردیم، محل بحث هم واقع شد؛ یعنى این رژیم وحشى و گرگ‌‌صفت که سیاستش این است که با مشت آهنین، با بى‌‌رحمى و سنگ‌‌دلى با مردم رفتار بکند و آدم‌‌کشى و کودک‌‌کشى و حمله‌‌ى به مناطق و ویرانگرى اصلاً برایش مهم نیست و انکار هم نمیکند، علاجش جز از بین رفتن و نابود شدن نیست؛ که اگر ان‌شاءالله آن روز فرارسید و نابود شد، که چه بهتر؛ [اما] تا وقتى که این رژیم جعلى سرِپا است و نابود نشده است، علاج چیست؟ علاج، مقاومت قاطع و مسلحانه‌‌ى در مقابل این رژیم است؛ در مقابله‌‌ى با رژیم صهیونیستى، باید از سوى فلسطینى‌‌ها دست قدرت نشان داده بشود. کسى گمان نکند که اگر چنانچه موشکهاى غزه نبود، رژیم صهیونیستى کوتاه مى‌‌آمد؛ نخیر. حالا شما نگاه کنید ببینید در کرانه‌‌ى باخترى چه میکنند! در کرانه‌‌ى باخترى که موشکى وجود ندارد، سلاحى وجود ندارد، تفنگى وجود ندارد؛ آنجا تنها ابزار و سلاح مردم، سنگ است؛ ببینید آنجا رژیم صهیونیستى دارد چه‌‌کار میکند: هرچه از دستش بر بیاید، خانه‌‌هاى مردم را خراب میکند، باغهاى مردم را خراب میکند، زندگى مردم را نابود میکند، آنها را به خوارى و ذلت میکشاند، تحقیر میکند؛ اگر لازم شد آب را رویشان میبندد، برق را رویشان میبندد؛ کسى مثل یاسر عرفات را که این‌‌همه با صهیونیست‌‌ها همراهى کرد، نتوانستند تحمل کنند، محاصره‌‌اش کردند، تحقیرش کردند، مسمومش کردند، نابودش کردند. این‌‌جور نیست که اگر چنانچه دست قدرت در مقابل صهیونیست‌‌ها نشان ندهیم، آنها به کسى رحم کنند، ملاحظه‌‌ى کسى را بکنند، حق کسى را رعایت کنند، ابداً؛ تنها علاجى که تا قبل از نابودىِ این رژیم وجود دارد عبارت است از اینکه فلسطینى‌‌ها بتوانند قدرتمندانه برخورد کنند؛ اگر قدرتمندانه برخورد کردند، احتمال اینکه طرف مقابل - که همین رژیم گرگ‌‌صفتِ خشن است - کوتاه بیاید، وجود دارد؛ کمااینکه الان دارند با همه‌‌ى توان دنبال آتش‌‌بس میگردند؛ یعنى بیچاره شدند. آدم‌‌کشى میکند، کودک‌‌کشى میکند، قساوت بیرون از حد و اندازه‌‌ى معقول بشرى نشان میدهد، اما در عین حال عاجز هم هست؛ یعنى در یک محذور، در یک گرفتارى سخت گرفتار است؛ لذا دنبال آتش‌‌بس است. لذا بنده عقیده‌‌ام این است، این اعتقاد ما است که کرانه‌‌ى باخترى هم مثل غزه باید مسلح بشود. دست قدرت [لازم است‌‌]. کسانى‌‌که علاقه‌‌مند به سرنوشت فلسطینند، اگر میتوانند کارى بکنند، کار این است؛ در آنجا هم باید مردم را مسلح کنند. تنها چیزى که ممکن است از محنت فلسطینى‌‌ها بکاهد، عبارت است از همین که دست قدرت داشته باشند، بتوانند قدرت‌‌نمایى بکنند؛ والا با برخورد رام و مطیع و سازش‌‌کارانه، هیچ کارى به نفع فلسطینى‌‌ها انجام نخواهد گرفت و از خشونت این موجود خشن و خبیث و گرگ‌‌صفت چیزى کاسته نخواهد شد)۱۳۹۳/۰۵/۰۱

بیانات در دیدار دانشجویان)

 

«طرح جمهوری اسلامی برای حل قضیه‌ی فلسطین و التیام این زخم کهنه، طرحی روشن، منطقی و منطبق بر معارف سیاسیِ پذیرفته شده‌ی افکار عمومیِ جهانی است که قبلاً به تفصیل ارائه شده است. ما نه جنگ کلاسیکِ ارتشهای کشورهای اسلامی را پیشنهاد میکنیم، و نه به دریا ریختن یهودیان مهاجر را، و نه البته حکمیت سازمان ملل و دیگر سازمانهای بین‌المللی را؛ ما همه‌پرسی از ملت فلسطین را پیشنهاد میکنیم. ملت فلسطین نیز مانند هر ملت دیگر حق دارد سرنوشت خود را تعیین کند و نظام حاکم بر کشورش را برگزیند. همه‌ی مردم اصلی فلسطین، از مسلمان و مسیحی و یهودی - نه مهاجران بیگانه - در هر جا هستند؛ در داخل فلسطین، در اردوگاه‌ها و در هر نقطه‌ی دیگر، در یک همه‌پرسیِ عمومی و منضبط شرکت کنند و نظام آینده‌ی فلسطین را تعیین کنند. آن نظام و دولتِ برآمده‌ی از آن، پس از استقرار، تکلیف مهاجران غیر فلسطینی را که در سالیان گذشته به این کشور کوچ کرده‌اند، معین خواهد کرد. این یک طرح عادلانه و منطقی است که افکار عمومی جهانی آن را بدرستی درک میکند و میتواند از حمایت ملتها و دولتهای مستقل برخوردار شود. البته انتظار نداریم که صهیونیستهای غاصب به‌آسانی به آن تن در دهند، و اینجاست که نقش دولتها و ملتها و سازمانهای مقاومت شکل میگیرد و معنی می‌یابد. مهمترین رکن حمایت از ملت فلسطین، قطع پشتیبانی از دشمن غاصب است؛ و این وظیفه‌ی بزرگ دولتهای اسلامی است.
اکنون پس از به میدان آمدن ملتها و شعارهای قدرتمندانه‌ی آنان بر ضد رژیم صهیونیست، دولتهای مسلمان با چه منطقی روابط خود با رژیم غاصب را ادامه میدهند؟ سند صداقت دولتهای مسلمان در جانبداری‌شان از ملت فلسطین، قطع روابط آشکار و پنهان سیاسی و اقتصادی با آن رژیم است. دولتهائی که میزبان سفارتخانه‌ها یا دفاتر اقتصادی صهیونیستهایند، نمیتوانند مدعی دفاع از فلسطین باشند و هیچ شعار ضد صهیونیستی از سوی آنان، جدی و واقعی تلقی نخواهد شد.
سازمانهای مقاومت اسلامی که بار سنگین جهاد را در سالهای گذشته بر دوش داشته‌اند، امروز نیز با همان تکلیف بزرگ روبه‌رویند. مقاومت سازمان‌یافته‌ی آنان، بازوی فعالی است که میتواند ملت فلسطین را به سوی این هدف نهائی به پیش ببرد. مقاومت شجاعانه از سوی مردمی که خانه و کشورشان اشغال شده، در همه‌ی میثاقهای بین‌المللی به رسمیت شناخته شده و مورد تحسین و تجلیل قرار گرفته است. تهمت تروریزم از سوی شبکه‌ی سیاسی و رسانه‌ایِ وابسته به صهیونیزم، سخن پوچ و بی‌ارزشی است. تروریست آشکار، رژیم صهیونیستی و حامیان غربی آنهایند؛ و مقاومت فلسطینی، حرکتی ضد تروریستهای جرّار و حرکتی انسانی و مقدس است» (۱۳۹۰/۰۷/۰۹

بیانات در کنفرانس حمایت از انتفاضه فلسطین‌)

 

نظایر این سخنان در 48 سخنرانی ایشان از سال 1369 (به استناد فیش برداریهای سایت khamenei.ir) به خوبی قابل ملاحظه است. به این معنا که رهبر معظم انقلاب در همه سالهای دوران رهبری انقلاب همواره هم به فلسطینی ها در برخورد با این مصیبت راه حل ارائه کرده اند و هم برای باز کردن گره فلسطین به قدرت های خارجی پیشنهادات مترقی و دمکراتیک مطرح کرده اند.

 

انتهای پیام/