qodsna.ir qodsna.ir
یادداشت روز/

انقلاب اسلامی و الگوسازی برای ملت های اسلامی

جنبش های اسلامی متکی به حمایت گسترده مردمی به عنوان کانال ها و محمل های اصلی عملی ساختن استراتژی صدور انقلاب به کانون تلاش ها و برنامه های استقلال طلبانه و بیگانه ستیزی در دنیای اسلام مبدل شدند که هدف اصلی آنها از بین بردن خانه جهانی کفر بود.


«پدرام یاری» کارشناس ارشد روابط بین الملل در یادداشتی اختصاصی برای خبرگزاری قدس (قدسنا) نوشت: منطقه غرب آسیا که در ادبیات سیاسی غربی به خاور میانه مشهور است، از گذشته اهمیت فراوانی داشته و ژئوپلیتین های غربی آن را قلب زمین قلمداد کرده اند. منابع عظیم و ثروت های کافی، موقعیت ژئوپلیتیک و شاهراه ارتباطی سه قاره و مشتمل بودن بر آبراه ها و تنگه های استراتژیک،که نبض اقتصادی جهان در آن جریان دارد، آن را به کلید اصلی برای سلطه و اداره جهان تبدیل کرده است.

 


ویژگی این منطقه، در خاستگاه اسلامی آن است که با وقوع انقلاب اسلامی ایران و رویکردهای استقلال طلبانه، الگوسازی و الهام بخشی برای ملل منطقه و جهان، بر حساسیت و اهمیت آن افزوده است. پیروی از شعار نه شرقی نه غربی و تبدیل آن به یک خط مشی سیاسی و استراتژی عملیاتی، مناسب ترین راهی بود که نیل به استقلال را امکان پذیر می ساخت. این شعار، شعار اصلی انقلاب اسلامی در جهان گرسنگان و مستضعفان بوده و ترسیم کننده سیاست واقعی عدم تعهد کشورهای اسلامی بود که در آن زمان می خواستند اسلام را به عنوان تنها مکتب نجات بخش بشریت بپذیرند. روح عدالت خواهی،آزادی طلبی و نگاه اسلامی-انسانی به ملل منطقه و جهان و مدل جدیدی از مبارزه پیروزمندانه با دیکتاتوری های حاکم، نوعی الهام بخشی و باور را در محیط منطقه ای پیرامونی شکل داده بود. جوامع اسلامی بر صبغه اسلامی انقلاب به منزله جان مایه این الهام بخشی تاکید داشتند و از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی ، همه فرق اسلامی، خود را در پیوند انقلاب اسلامی و نتایج و پیامدهای آن می دیدند.


انقلاب اسلامی ایران به رهبری حضرت امام(ره) در سال 1979 توانست بر نظام بین الملل در ابعاد ساختاری و کارکردی تاثیرگذار باشد.در بعد ساختاری توانست باعث ایجاد تحول در مفاهیمی همچون ملت، سیاست، دین، عقلانیت و ... شود. تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی مفهوم ملت بیشتر در چارچوب جغرافیایی و در معنای مضیق آن تعریف می شد در حالی که بعد از انقلاب اسلامی مفهوم ملت از آن حصار تنگ خارج شد و در ارتباط با امت قرار گرفت.مفهوم سیاست تا قبل از آن یک اقدام ماکیاولیستی و غیر اخلاقی بشمار می آمد ولی بعد از انقلاب اسلامی سیاست انسانی ،اخلاق و اخلاق محوری مورد توجه قرار گرفت.انقلاب اسلامی همچنین در نوع و تعداد بازیگران در عرصه بین المللی تحول ایجاد نمود.قبلا بازیگران عرصه بین الملل تنها دولت ها بودند ولی بعد از انقلاب اسلامی ملت ها، تمدن ها(تمدن اسلامی)، جنبش های آزادی بخش و نخبگان فکری و فرهنگی نیز به صحنه آمدند.


رویکرد انقلاب اسلامی به نظام سلطه یک مبنای قرانی داشت.مطابق آیه 141سوره نساء ( لن یجعل الله للکافرین علی المومنین سبیلا) رویکرد انقلاب اسلامی علاوه بر استقلال فکری و فرهنگی استقلال سیاسی و اقتصادی نیز داشت.


انقلاب اسلامی معتقد است علاوه بر نفی سلطه توانسته الگویی مبتنی بر نظام بین الملل ارائه کند که فارغ از سلطه قدرت های استکباری به نوعی می تواند از پایین به بالا بر آن تاثیرگذار باشد. اولین گام برای نفی سلطه از انسان ها شروع می شود و فرد باید به یک استقلال فکری برسد.بعد از افراد،ملت ها هستند که بایستی خودشان را از یوغ استعمارگران نجات دهند.در این رهگذر مهمترین نقش را جنبش های آزادی بخش در مقابله با نظام سلطه عهده دار شدند.


حضرت امام(ره) در تحلیل و ارزیابی نابسامانی و مشکلات دنیای اسلام،ریشه همه ویرانی های اجتماعی،اقتصادی و فرهنگی را در سلطه بیگانگان و حاکمیت دولت های استبدادی و غیراسلامی وابسته به بیگانگان می دانستند.بر این مبنا، چاره کار را در آن دیدند تا از طریق ایجاد جنبش و حرکت احیای اسلامی، بستر لازم برای رفع نابسامانی ها فراهم شود.آنچه هانتینگتون (احیای اسلام) و (غرب زدایی) می نامند، در واقع همان روندی است که در ادبیات مربوط به جنبش های اسلامی از آن تحت عنوان (بازگشت به خویشتن) یاد می شود.گرایشی که کلام و اندیشه امام خمینی(ره) را می توان برجسته ترین و روشن ترین ترجمان آن دانست.


 امام خمینی(ره) معتقد بودند که انقلاب اسلامی نباید محصور در یک کشور یا حتی در کشورهای اسلامی باشد چرا که این انقلاب همان دنباله نهضت انبیاء(ص) ست.مفهوم صدور انقلاب به عنوان یکی از مولفه های اصلی سیاست (نه شرقی نه غربی) نیز به میزان زیادی با مقوله استقلال خواهی و مقابله با رخنه پذیری در مقابل نفوذ قدرت های خارجی تبلور پیدا می کرد به این معنا که صدور انقلاب خود نوعی جهت گیری راهبردی بود که تشکیل حکومت های مبتنی بر ارزش ها و تعالیم دینی را در کشورهای اسلامی هدف می گرفت.


بنابراین این جنبش های اسلامی متکی به حمایت گسترده مردمی به عنوان کانال ها و محمل های اصلی عملی ساختن استراتژی صدور انقلاب به کانون تلاش ها و برنامه های استقلال طلبانه و بیگانه ستیزی در دنیای اسلام مبدل شدند که هدف اصلی آنها از بین بردن خانه جهانی کفر بود.

 

انتهای پیام/