qodsna.ir qodsna.ir
تحلیلگر برجسته جهان عرب عنوان کرد:

قطاری که حرکت کرده قطار صلح نیست، قطار هیمنه بر منابع نفتی منطقه است/ چرا کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس از طریق بیروت و لاذقیه به مدیترانه متصل نمی شوند؟!

قطاری که در حال حرکت است قطار صلح نیست، بلکه قطار عادی سازی و هیمنه بر منابع نفتی و بازگشت به خیبر است..چرا کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس از طریق بیروت، لاذقیه یا بانیاس به مدیترانه متصل نمی شوند و اصرار به اتصال به آب‌های مدیترانه از حیفا دارند؟

 

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری قدس (قدسنا) ، عبدالباری عطوان تحلیلگر برجسته جهان عرب در یادداشتی در ارتباط با روند پرشتاب عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی نوشت: این قطاری که در حال حرکت است قطار صلح نیست، بلکه قطار عادی سازی و هیمنه بر منابع نفتی و بازگشت به خیبر است..چرا کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس از طریق بیروت، لاذقیه یا بانیاس به مدیترانه متصل نمی شوند و اصرار به اتصال به آب‌های مدیترانه از حیفا دارند؟ چگونه است که این پروژه اقتصادی دقیقا همزمان با آغاز تحریم نفتی ایران کلید خورده است؟ آیا اردن و ملت آن از خطرات این پروژه برای خودشان و آینده شان آگاهی دارند؟


طی روزهای اخیر سریال شوکه کننده عادی سازی را مشاهده کرده ایم، پس از سفر نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل به مسقط و استقبال گرمی که از وی شد،  «میری ریگیف» نیز در مسجد شیخ زاید ابوظبی حاضر شد، (مسجدی که به نام کسی است که پس از جنگ اکتبر 1973 میان اعراب و اسرائیل با تحریم نفتی این رژیم موافقت کرده بود و در آن زمان جمله تاریخی اش را گفت که  «نفت از خون عزیزتر نیست»). علاوه بر این شاهد نواختن سرود (ملی) اسرائیل در دوحه به افتخار مشارکت تیم ژیمناستیک اسرائیل بودیم، پس از رخ دادن همه این ضربات درد آور در روند عادی سازی روابط،  «یسرائیل کاتس» وزیر حمل و نقل اسرائیل در نشست بین المللی حمل‌ونقل مسقط، طرح ارتباط خط آهن حیفا با اردن و عربستان و از آنجا با دیگر کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس را مطرح کرد، وی همچنین مزایای متعدد سیاسی و اقتصادی «قطار عادی سازی» را برای اعراب تشریح کرد.

 

در شرایطی که هنوز از شوک سفر نتانیاهو به عمان و  وزرای  کابینه رژیم صهیونیستی به ابوظبی و دوحه خارج نشده ایم، چشمان‌مان را بر «قطار صلح» جدید در منطقه باز کردیم ، رخدادی که همزمان با آغاز اجرای دومین بسته تحریم‌های آمریکا علیه ایران، که محور مقاومت را رهبری می‌کند، اتفاق افتاد. موضوع جالب توجه این است که اسرائیلی‌هایی که برای این پروژه تبلیغ می‌کنند و از حمایت آمریکایی برخوردار هستند، می‌گویند که این طرح‌ها در مواجهه با خطر ایران است که منطقه و امنیت و ثبات آن را تهدید می‌کند.

 

اسرائیلی‌ها با وجود سران عربی حقیر، بستر را برای دستیابی به منابع نفتی عرب‌ها در خلیج‌فارس، و سیطره بر اقتصادشان فراهم می بینند و در این میان بهانه نیاز این کشورها برای رسیدن به دریای مدیترانه از طریق بندر حیفا را مطرح می کنند. در حالی‌که اسرائیلی‌ها در واقع می‌خواهند به موقعیت «خیبر» بازگردند و برای رهبری منطقه و فرماندهی «ناتوی عربی» مقدمه‌چینی کنند. آیا این اتفاقی است که پروژه «قطار صلح» با متصل کردن پایتخت‌های عربی به اسرائیل دنبال می کند؟ 

 

متوجه این مساله نمی‌‌شویم چه نیازی وجود دارد که این کشورها به دریای مدیترانه مرتبط شوند، در حالی‌که به دریاهایی‌ مانند خلیج‌فارس، دریای عرب، دریای سرخ، خلیج عقبه وصل هستند. اگر این نیاز واقعا ضروری باشد پس برای چه از طریق بندر حیفا انجام شود و نه از بنادر عربی مانند بیروت، لاذقیه و بانیاس؟

طرح شیطانی «صلح عربی» به ضمیمه‌ای در طرح «معامله قرن» تبدیل شده است و شمارش معکوس برای اجرای آن آغاز شده، یعنی در مرحله های نخست، دوم و سوم آغاز عادی‌سازی، البته بدون اجرای بخش اساسی و نخست آن، یعنی تشکیل کشور فلسطین به پایتختی قدس.

 

با تلخ کامی می‌گویم که اردن به مثابه «اسب تراوا» در اجرای این طرح عادی‌سازی است که به مرحله عملی‌شدن منتقل می‌شود. اردن در دو پروژه دیگر نیز مشارکت دارد؛ نخست کانال دو دریا، که دریای سرخ را به بحر المیت و دریای مدیترانه وصل می‌کند، و دوم،‌توافق گازی با اسرائیل به مدت 15 سال است که ارزش آن به 15 میلیارد دلار می‌رسد.

چیزی که برادران‌مان در اردن به آن واقف نیستند این است که پروژه‌ها در صورت اجرایی شدن، به هزینه کشورشان و در نهایت هویت‌شان تمام خواهد شد. اردنِ بعد از این تحولات بنیادین دیگر مانند اردنِ سابق  نخواهد شد.

این، «قطار صلح» نیست... بلکه قطار تسلیم شدن در برابر پروژه‌های اسرائیلی است که برای هیمنه این رژیم به منابع اقتصادی کشورهای عربی و ثروت نفتی‌شان، نابود کردن هویت ملی‌شان و وارد کردن آنها به پروژه صهیونیستی به عنوان برده و دنباله‌رو، مقدمه‌چینی می‌شود.

 

به خاطر حضور وزیر نژادپرست، میری ریگیف که اذان‌های شما را به صدای واق‌واق سگ تشبیه می‌کند، جشن بگیرید، و فرش قرمز برای نتانیاهو و وزیرش، «ایوب قرا» پهن کنید، و سرود اسرائیل را به نواختن دربیاورید. آواز خواندن و رقصیدن عبری بیاموزید و کلمات آن را پشت سر بازیکنان اسرائیلی با شادی تکرار کنیذ و به خوبی به توضیحات اسرائیل کاتس درباره پروژه قطار عادی‌سازی گوش دهید و خودتان را برای سوار شدن به وسایل نقلیه لوکس و معطر آنها، که به شما اختصاص داده می‌شود، آماده کنید. ولی همواره به خاطر داشته باشید که این امت عربی و اسلامی هرگز نمرده و نمی‌میرند و روز محاسبه مطمئنا فرا خواهد رسید و بر این باوریم که آن روز، دور نیست. باید منتظر این روزها در آینده نزدیک بمانیم.

انتهای پیام /م. ت/22