راهبرد کارزار فشار حداکثری امریکا علیه ایران و کشورهای متضرر از آن

«حسین رویوران» کارشناس مسائل خاورمیانه در یادداشتی برای خبرگزاری قدس (قدسنا) نوشت: با تغییراتی که دونالد ترامپ در دولت خود ایجاد کرد، خصوصا با دعوت از مایک پمپئو، رئیس سابق سازمان اطلاعات مرکزی امریکا(سیا) برای سکانداری وزارت امورخارجه، جان بولتون به عنوان مشاور امنیت ملی و نیکی هیلی به عنوان نماینده امریکا در سازمان ملل، اقدامات ضد ایرانی در این دولت با وضوح بیشتری مدیریت می شود. البته به موازات آن حمایت ها از رژیم صهیونیستی ابعاد جدیدی پیدا کرده است، تا آنجا که آنچه را مسئولین صهیونیستی اراده می کنند دولت امریکا در همان راستا عمل می کند. این حد از هماهنگی در میان رژیم صهیونیستی و امریکا سابقه نداشته است و به همین دلیل کارشناسان معتقدند که امریکا با نگاه اسرائیل به تحولات منطقه غرب آسیا توجه کرده و سیاست های منطقه ای خود را بر اساس نیازهای اسرائیل طراحی و پیگیری می کند.

خروج امریکا از توافق هسته ای با ایران، اعلام سیاست های وزارت خارجه امریکا در باره ایران در تاریخ 22 می 2018 از سوی مایک پمپئو در 12 بند، دیدار اخیر ترامپ با پوتین رئیس جمهور روسیه در هلسینکی فنلاند که مهمترین محور مذاکراتشان ایران و خصوصا ایران در سوریه بوده است و همنوایی نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی و ترامپ در دلسوزی برای مشکلات معیشتی و کم آبی در ایران! و نیز سخنرانی امروز وزیر امورخارجه امریکا در جمع تعدادی از ایرانیان در کالیفورنیا که از سوی بنیاد صهیونیستی دفاع از دموکراسی و با عنوان " حمایت از صدای ایرانیان" برگزار شد و در آن از راهبرد "کارزار فشار حد اکثری" برای مدیریت آشوب ها و ناامنی ها در داخل ایران، رونمایی شد، نشان از تلاش امریکا در چارچوب "معادله صفری" در مقابل ایران دارد. به عبارت دقیقتر امریکا می خواهد از یک سو صادرات نفت ایران را به صفر برساند و از سوی دیگر به بهانه حمایت از جامعه ایرانی، هزینه نظام اسلامی در ابعاد امنیتی را افزایش دهد. این راهبرد امریکا در واقع با هدف قراردادن ایران تحت شدید ترین فشارهای نفتی، سیاسی، اقتصادی و رسانه ای طراحی شده است.

اظهارات آقای روحانی، رئیس جمهور ایران با تاکید بر اینکه اگر ایران نتواند نفت خود را صادر کند، هیچ نفتی از منطقه صادر نخواهد شد، پاسخی پر معنا است که مقام معظم رهبری و عالی ترین مسئولین سیاسی و نظامی کشور نیز از آن حمایت کردند. جمهوری اسلامی ایران با این موضعگیری عملا به آمریکا پیام داد که در فرایند فشارها علیه ایران، تنها این کشور هدف قرار نگرفته و آسیب نخواهد دید، بلکه کشورهای دیگر به ویژه هم پیمانان آمریکا نیز تحت همان فشار قرار خواهند گرفت و دامنه بحران در سطح منطقه گسترش خواهد یافت. سخنان دیروز روحانی در اینکه ورود به همکاری در تحریم ایران برای همه کشورها هزینه دارد و به آنها توصیه کرد که با "دم این شیر بازی نکنند"، نشان از اراده جدی ایران در عملیاتی کردن تهدیدات خود در باره تنگه هرمز و حتی فراتر از آن دارد.
این سخنان رئیس جمهور پیام مهمی را به آمریکا منتقل می کند و آن اینکه آغاز تحریم ایران، آغاز یک بحران جهانی خواهد بود که هم قیمت نفت را افزایش خواهد داد و هم بسیاری از کشورهای صادرکننده نفت درگیر این بحران خواهند شد.

در حال حاضر اقتصاد جهانی از یک رکود ریشه دار در رنج است و نمی تواند یک شوک نفتی جدید را تحمل کند. در این میان کشورهای اروپایی آسیب پذیرترین کشورهای جهان در نتیجه این بحران سازی امریکا خواهند بود. زیرا امریکا فعلا از نظر نفتی خود کفا شده است ولی اروپا از مهمترین وارد کنندگان نفت در بازار جهانی است. بسیاری از تحلیلگران سیاسی بر این باورند که امریکا مسئول اول این بحران سازی در سطح بین المللی است. امریکا با خروج از توافق هسته ای با ایران و نقض قطعنامه 2231 عملا در یک موضع غیر قانونی بلکه ضد قانونی قرار دارد و بحرانی را درست کرده است که هیچ دلیلی برای وجود آن ندارد.
آنچه مسلم است این بحران، قیمت نفت را افزایش خواهد داد زیرا کاهش عرضه نفت ایران و ونزئولا که آن هم تحت تحریم امریکا است، عرضه نفت را در سطح بین المللی کاهش خواهد داد و تلاش عربستان برای جبران کسری عرضه آن بسیار محدود خواهد بود (کما اینکه کارشناسان کاهش عرضه نفت کشورهای خلیج فارس را بسیار جدی می دانند.) بنابراین افزایش قیمت نفت قطعی بوده و این افزایش قیمت، رشد اقتصادی کشورها اعم از توسعه یافته و در حال توسعه را بسیار کند خواهد ساخت و به اقتصاد همه کشورهای جهان ضربه شدیدی وارد خواهد کرد.

کشور چین نیز یکی از بزرگترین آسیب دیدگان این بحران خواهد بود. چین به عنوان بزرگترین وارد کننده نفت در جهان مطرح است که روزانه 16 میلیون بشکه نفت برای صنایع خود وارد می کند. در صورت شکل گیری این بحران، اقتصاد چین بشدت آسیب خواهد دید و رشد اقتصادی این کشور که از بالاترین نرخ ها در جهان برخوردار است، آسیب خواهد دید. همین شرایط برای هند در حال توسعه نیز برقرار است. به اعتقاد کارشناسان نفتی، چین و هند و اروپا به منابع نفتی مستقل بشدت نیاز دارند و ایران می تواند منبعی مناسب برای تامین نیازهای نفتی آنها باشد. البته لازمه برخوردارشدن از ظرفیت نفتی ایران در مقابل تلاش امریکا برای سلطه بر بازار نفت و وارد کردن یک شوک بزرگ به آن از طریق افزایش فشار و تشدید تحریم ایران، آن است که امضاء کنندگان توافق هسته ای با ایران و دیگر کشورهایی که در جامعه هدف امریکا قرار دارند، از توافق هسته ای و ایران حمایت جدی و عملی کنند. قطعا ایران در هرگونه بحران نفتی در کنار آنها خواهد بود و تامین نفت آنها را تضمین خواهد کرد.

انتهای پیام/