اجرای پلن B علیه ایران
پس‌از ناکامی منطقه‌ای

خبرگزاری قدس (قدسنا) «مهدی عزیزی»*: بیشتر تحلیلگران می دانستند، مرحله جدید در منطقه که با دستاوردهای محور مقاومت در عراق ، سوریه ، لبنان و فلسطین و نیز پایان پرونده داعش آغاز شده است ، آبستن رویدادهای سیاسی و میدانی جدیدی خواهد بود. همه این موضوع را درک می کنند که مرحله جدیدی که با تکامل فرایند مقاومت و به رهبری ایران آغاز شده است ، دورانی بی مانند و در عین حال آکنده از سناریوهای جدیدی خواهد بود که صاحبان آن دایره نفوذ و گستردگی گفتمان انقلاب اسلامی ایران را بر نمی تابند.

آنان بخوبی می دانند  گفتمانی  که از قابلیت گستردگی جهانی و شاخصه های مردم سالاری، ملی گرا و اسلامی برخوردار است مهمترین مانع در مسیر رسیدن به اهداف منطقه ای خواهد بود.

از این رو در مرحله نخست ، بحران های سوریه و عراق و نیز لبنان در کنار رویدادهای فلسطین اشغالی نیز به همین منظور برنامه ریزی شد.و کاهش شتاب نفوذ  ایران در منطقه و نیز تامین امنیت پیرامونی رژیم صهیونیستی و عادی سازی روابط از مهمترین برنامه های این مرحله بود.

این در حالی است که ارزیابی های اشتباه و راهبردی امریکا از بحران سوریه و منطقه و نیز پیش بینی نادرست از مدت حضور داعش ، تمامی این سناریوها را برهم ریخت و به اقتدار بیشتر محور مقاومت و ایران منجر شد.

عربستان سعودی که از درون به فروپاشی نزدیک می شد ماموریت جدیدی یافت تا در ازای تضمین ماندگاری سیاسی خود و تغییرات در پادشاهی  تحولات میدانی و سیاسی منطقه را به سود امریکایی ها مدیریت کند. البته این موجب دادن کمترین هزینه ای از سوی امریکایی ها نمی شد.

 سناریوی  بارزانی در عراق و پس از آن حریری در لبنان  و صالح در یمن نتوانست قواعد بازی را برای سعودی ها تغییر دهد و آنها را وادار به پیگیری سناریوهای دیگر کرد.

تصمیم ترامپ برای انتقال پایتخت از تل آویو به بیت المقدس که هم با انگیزه های داخلی و هم اجبار شرایط منطقه ای گرفته شد در همین راستا تعریف می شود.

عربستان در تمامی جبهه های درگیر شکست خورد. امریکایی ها برای پیشبرد اهداف خود نیازمند سناریوی جدید حذف آرمان قدس و نیز حل موضوع فلسطین براساس فرایند سازش هستند. تقریبا بیشتر کشورهای عربی با اسرائیل و آمریکا همسو شده اند و مهمترین مانع ایران است.

در پلن A؛ هدف قرار دادن محیط پیرامونی ایران و بازوهای مقاومت برنامه ریزی شد. بحران داعش و تروریسم در سوریه وعراق و نیز ایجاد نامنی سیاسی در لبنان به همراه جنگ و خشونت در یمن از این سناریوها بود که نه تنها به نتیجه نرسید بلکه هم به اقتدار ایران و هم گروههای مقاومت در منطقه و فلسطین انجامید.

بنابراین در پلن B باید ایران بعنوان مهمترین مانع طرح های سعودی و امریکا از داخل این کشور و با برجسته کردن مشکلات اقتصادی مورد هدف قرار گیرد. سناریویی که از بیرون مدیریت خواهد شد . و قراراست مطالبات اقتصادی و موضوعات اجتماعی داخل به صحنه درگیری و خشونت و فراهم کردن زمینه ای برای مصروف شدن توان ایران به داخل بهره برداری شود.

مشغول کردن ایران به موضوعات داخلی اکنون تنها گزینه محور غربی عبری و عربی است و اینجاست که طرح شعارهایی چون نه غزه نه لبنان و ...در این راستا قابل درک است. و ذوق زدگی سعودی و رسانه های بیگانه را نیز مهمترین گواه آن دانست.

ولیعهد سعودی چندی پیش در گفت‌وگو با تلویزیون «ام‌بی‌سی»، مدعی شده بود: «هدف اصلی نظام ایران رسیدن به قبله مسلمانان است. ما منتظر نمی‌مانیم که عربستان میدان جنگ شود، بلکه تلاش می‌کنیم نبرد را به درون ایران بکشانیم.»

محمد بن سلمان در واقع با این سخنان رویکرد استراتژیک خود را علنی کرد و از جنگی باز علیه ایران صحبت کرد. وی اعلام آمادگی کرد که می تواند جنگ را به داخل ایران منتقل کند، اشاره وی در این مساله به تقویت شورش های نژادی در مرحله نخست بود. تلویحی خطرناک که امنیت و صلح بین المللی را تهدید می کند.
 

*کارشناس مسائل منطقه

انتهای پیام/22/