آیا قدس بهای ماندن ترامپ در موقعیت خویش است؟

به گزارش خبرگزاری قدس (قدسنا)، «نبیل الفولی» تحلیلگر عرب در یادداشتی نوشت:  قدس، همانطور که در قوانین بین المللی تعریف شده، فقط یک شهر "اشغال شده" که مردمش به دنبال بازپس گرفتن آن هستند، نیست؛ چرا که در این صورت، می شد شهر دیگری را جایگزینش کرد. اما در واقع قدس یک درخت مقدس و با برکت است که توسط آموزه‌های بهشت هدایت می شود؛ بنابراین این شهر نمی تواند در معرض فروش در بازارهای سیاسی قرار بگیرد.

پس چرا دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، جرأت می کند که قدس را به عنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت بشناسد و  50 سال دیپلماسی آمریکا را زیر پا گذارد. آن دیپلماسیی که سعی در پیشگیری از ارتکاب چنین اشتباهی داشت، چرا همه هشدارهای اروپایی و بین المللی را نادیده گرفت؟

واقعیت این است که دونالد ترامپ یک بازرگان و یا در واقع تاجری با رتبه رئیس جمهور است؛ او تحت تأثیر ذهنی بازار قرار میگیرد، به دلیل سودآوری، تحت تاثیر ذهنیت معامله گر قرار میگیرد، تحت تاثیر قوانین اقتصاد و اخلاق اقتصادی قرار میگیرد. نه هر اقتصادی، بلکه اقتصاد وحشی بازار آزاد.

ترامپ اولین بازرگانی نبود که ریاست جمهوری آمریکا را به عهده می گیرد. اما رئیس جمهور کنونی آمریکا قبل از ریاست جمهوریش هیچگاه فعالیت سیاسی نداشت و شیوه بازاریش در رفتار او روشن است.

ما اعتراضی به شغل این شخص که دهها سال مشغول آن بوده نداریم، اما تبدیل کردن یک کشور به بازار یا بانک، تبدیل کردن روابط میان کشورها و احزاب به معاملات، تبدیل کردن مردم و آرای انتخاباتی به کالا، و در نظر گرفتن امور کل کشور به عنوان پروژه اقتصادی، معایبی کشنده در سیاست اداره کشور به شمار می رود.

ترامپ از همان ابتدا، خود را شخصی با تجربیات اقتصادی والا به آمریکاییها نشان داد. او وعده داد که از تجربه و دانش خود در زمینه امور اقتصادی و مالی برای کمک به شهروندان به منظور بهبود زندگی و ارائه فرصت شغلی مناسب استفاده کند. بیشتر وعده‌های او، باز کردن درهای فرصتهای اقتصادی مناسب بود. واینکه تمام درهایی که فرصتهای اقتصادی را هدر می دهند را خواهد بست.

و اینگونه بود که تمام فعالیتهای سیاسی ترامپ در واقع یک معامله اقتصادی به شمار می رفت به طوری که برخی پیروزیش در انتخابات را هم در راستای همین معامله‌ها دانستند.

تمام این مواضع که ترامپ برای خود در مسیر سیاسی انتخاب می کند، این نظریه را تقویت می کند که آخرین قدم او در مورد شهر قدس با به رسمیت شناختن آن به عنوان پایتخت کشور اشغالگر اسرائیل و همچنین دستور دادن او برای انتقال سفارت آمریکا به آن، نیز معامله ای اقتصادی با بهایی در خور توجه و متناسب با خطر این تصمیم می باشد.

درست است که این مرد در وعده‌های انتخاباتی خود قول داده بود تا در صورت پیروزی این تصمیم را بگیرد، اما بسیاری از پیشینیان وی که در کاخ سفید زندگی می کردند با وجود اینکه چنین قولی داده بوده اند ولی پس از درک خطرات این اقدام از وعده های خود عقب نشینی کردند و به دور از باز کردن این زخم از اسرائیل حمایت کردند.

با اینکه منطقه از زمان اشغال قدس در سال 1967 از بدترین دوره تاریخی خود گذر کرده است. اما هر اقدام نسنجیده‌ای سقوط راه حل های آمریکایی و پایان نقش واشنگتن در فلسطین را در پی خواهد داشت، و تظاهرات گسترده‌ای در سراسر جهان را شاهد خواهد شد. این رفتارهای شرم آور در برابر قدس اضافه بر شعله ور کردن آتش مخالفان دوستان ایالات متحده را نیز خشمگین خواهد کرد.

حوادثی که در حال حاضر در اطراف بیت المقدس اتفاق می افتد، منجر به بازگشت قضیه فلسطین به خط مقدم عرصه‌های اسلامی وعربی خواهد شد و نسل جوان را مجددا نسبت به این مسئله آگاه می کند. این امر نه تنها به ضرر ایالات متحده و اسرائیل است، بلکه به ضرر برخی از حکومتهای عربی نیز به شمار می رود.

به نظر نمی رسد که ترامپ همه اینها را در محاسبات خود نادیده گرفته باشد، و شاید از این روست که از دوستانش در تل آویو خواست تا از تصمیمش شادی نشان ندهند. لذا ما بر این باور هستیم که ترامپ در ازای این تصمیم خطرناک سود بزرگی را به دست خواهد آورد. آیا برای او چیزی مهمتر از نگه داشتن میز بیضی شکل و تاج و تخت وجود دارد؟ آن تختی که اکنون به شدت در حال لرزیدن است. جعل، مداخله رسانه ای و کمک های عوامل مختلف در منطقه می تواند آن خشم ایجاد شده را با گذر زمان کاهش دهد و کم کم از بین ببرد.

به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت اسرائیل از سوی آمریکا نه تنها خواسته متحدانش در تل آویو را برآورده می کند، بلکه همچنین لابی گران راستگرای صهیونیست در آمریکا را نیز خوشنود می کند، و هر دو گروه برای ترامپ بسیار مهم هستند زیرا او تلاش می کند که با هر قیمتی در پست خود باقی بماند.

انتهای پیام/م.ح/22