در نظام جدید منطقه ای اجازه تاراج ثروت ملل منطقه توسط جریان سلطه داده نخواهد شد / جایگاه غرب آسیا در نظام بین الملل ارتقاء می یابد

اعلام رسمی پایان خلافت داعش در عراق و سوریه با ازادسازی ابوکمال از دست این گروه متوحش وهابی - صهیونیستی از سوی بسیاری از تحلیلگران نقطه عزیمت ملت های منطقه برای داشتن آینده ای با شکوه تر توصیف می شود و بسیاری نیز معتقدند با پایان یافتن عمر این گروهک تروریستی خونریز مسلمانان به هدف اصلی خود یعنی ازادی قدس شریف و رهایی فلسطینی ها مسلمان از چنگال صهینیستها نزدیک تر می شوند.
روزنامه فرهیختگان در پی ارسال نامه سردار سلیمانی فرمانده سپاه قدس به رهبر معظم انقلاب مبنی بر پایان یافتن عمر خلافت خودخوانده داعش در سوریه و عراق گفت  وگویی با مهدی شکیبایی مدیرعامل خبرگزاری قدس (قدسنا) انجام داده و در ان به تحلیل و تبیین این واقعه پرداخته است.
متن این مصاحبه به شرح زیر است:

استفاده از گروه ساختگی (دست ساز) داعش تجربه جدیدی بود برای مدیریت کشورهای منطقه؛ به نظر شما چرا چنین تجربه ای شکست خورد؟

جریان تکفیری داعش یک گروه تروریستی بود که ازدرون سازمان تروریستی القاعده بیرون آمده بود. سازمان القاعده که توسط سازمان سیا ی امریکا طراحی و با کمک عربستان و پاکستان تجهیز و سازماندهی و پشتیبانی می شد توانسته بود در زمان اشغال افغانستان از سوی ارتش شوروی در شکست ارتش اشغالگر خوب عمل کند. بر این اساس با توجه به نفوذ رو به گسترش محور مقاومت به رهبری ایران استفاده از این ظرفیت در غرب آسیا در دستور کار امریکا قرار گرفت. جریان سلطه در جنگ 33 روزه (2006) رسما از طرح خود برای تجزیه کشورهای منطقه پرده برداری کرد و خانم کوندا لیزا رایس وزیر امور خارجه وقت امریکا از درد زایمان خاورمیانه و شکل گیری خاورمیانه جدید سخن گفت. خاور میانه ای که مرزهای جغرافیایی آن دستخوش تغییر جدی خواهد شد و کشورهای منطقه هر یک به کشورهای کوچکتری تجزیه شده که در نهایت وابستگی بیشتر و عمیقتر منطقه به امریکا و البته تحت مدیریت رژیم صهیونیستی را موجب می شد. القاعده در منطقه به صورت داعش و جبهه النصره و سایر گروه های تروریستی تعریف شد که وجه مشترک همه اینها تفکر سلفی – تکفیری بود که از آبشخور وهابیت سعودی ارتزاق می کرد. این جریان در مراحل اولیه با توجه اشتباهات برخی دولت ها و خیانت برخی از رهبران سیاسی و مذهبی و قومی، توانست مناطق وسیعی از دو کشور سوریه و عراق و حتی بخش هایی از لبنان را اشغال کند. وقتی که خطر این جریان جدی شد؛ ایران با بسیج ظرفیت های منطقه ای خود و در مراحل بعد با به همکاری فراخواندن روسیه که خود نیز در معرض تهدید تروریسم تکفیری بود، مدیریت مقابله با این جریان را بر عهده گرفت و همین امر در واقع موجب شکست توطئه عربی – صهیونیستی – امریکایی خلافت داعش شد. در واقع محور مقاومت با تکیه بر فرهنگ اصیل اسلامی - عاشورایی توانست بر فرهنگ اسلام امریکایی که در چهره خطرناک و زشت تکفیری در صدد تحمیل خود به عنوان نماینده اسلام بود،  پیروز شود.

2. درگیری کشورهای منطقه ای چه تاثیری بر کشورهای غرب آسیا داشت؛ این تاثیر برای کشورهای محور مقاومت چگونه بود؟

گسترش فتنه تکفیری در منطقه غرب آسیا موجب افزایش هزینه های امنیتی کشورهای منطقه شد. کشور سوریه که سال ها به عنوان حلقه وصل محور مقاومت محسوب می شد، اکثر ظرفیت های اقتصادی و نظامی و حتی اجتماعی خود را که همواره در خدمت محور مقاومت تعریف شده بود از دست داد. عراق پس از صدام نیز از این مساله مستثنی نشد و ایران نیز با توجه به خطری که از سوی تروریسم تکفیری منافع و امنیت ملی این کشور و حتی منافع آرمانی آن را تهدید می کرد ناگزیر از ورود به درگیری البته در سوریه و عراق با هماهنگی دولت هایشان شد. فلسطین که سال ها به عنوان عنصر وحدت بخش جهان اسلام مطرح بود، اولویت جهان اسلامی خود را ازدست داد. رژیم صهیونیستی نیز از این شرایط نهایت بهره را برد تا جائیکه مسئولین این رژیم بارها تاکید داشته اند شرایط امنیتی که اسرائیل در آن بسر می برد از زمان تاسیسش در سال 1948 تاکنون بی سابقه بوده است. داعش موجب شکل گیری صف بندی جدیدی در کشورهای منطقه شد که در یک سوی آن برخی کشورها به عنوان حامی داعش قرار داشتند که در راس آنها رژیم سعودی، قطر، اردن، امارات وترکیه بودند و در صف مقابل محور مقاومتمت به رهبری ایران مطرح بودند و این صف بندی جدید شرایط مطلوبی بود که صهیونیست ها سال ها منتظر آن بودند.

منطقه در دوران پساداعش چگونه  است،‌تحولات منطقه ای به چه شکلی رقم خواهد خورد؟

تردیدی نیست که با پایان دوران داعش منطقه آرایش جدیدی بخود خواهد دید به عبارت دیگر نظم منطقه ای که در حال شکل گیری است آنی نیست که تا کنون بوده است. نظمی که بر پایه امنیت و مطالبات اسرائیل به عنوان حافظ هژمونی جریان سلطه تعریف شده بود. در نظم جدید محور مقاومت به رهبری ایران عنصر کاملا موثر مطرح است. بی تردید نظام منطقه ای آینده با توجه به استراتژی وحدت گرایانه ایران و محور مقاومت، جایگاه منطقه ای غرب آسیا را در نظام بین الملل ارتقاء داده و از تاراج ثروت و منابع ملل منطقه از سوی جریان سلطه تا حد زیادی جلو گیری خواهد کرد.

آیا بازهم می توان انتظار شکل گیری گروه های تروریستی باشیم و یا جنگ نیابتی رقم خواهد خورد؟

داعش به عنوان یک تشکل نظامی و یا آنگونه که خود ادعا می کرد یک دولت خلافتی برای همیشه پایان یافته است. اما این بدین معنا نیست که تفکر تکفیری به پایان راه خود رسیده است. این تفکر تا زمانی که آبشخور حمایتی مانند وهابیت سعودی در ابعاد منابع مالی و ایدئولوژیکی و رژیم صهیونیستی و امریکا در دیگر ابعاد حمایتی مطرح هستند، همچنان وجود داشته و فعال خواهد بود. هر چند به نظر می رسد شرایط منطقه دیگر چون گذشته برای فعالیت آنها فرصتهایی را در اختیار آنها نخواهد گذاشت. بلکه این تفکر یعنی تفکر تروریسم تکفیری در ابعاد نظامی به سراشیبی سقوط افتاده است و ناگزیر از رسیدن به پایان است.

سردار سلیمانی پیش بینی از میان رفتن داعش را در زمان مقرر انجام داد. امروز که این پیش بینی محقق شده است ارزش و اهمیت این صحبت در جهان چگونه است؟

وقتی سردار سلیمانی در پیام خود به مناسبت شهادت شهید محسن حججی وعده داد که تا کمتر از 3 ماه دیگر دولت خلافت داعش از بین خواهد رفت، با توجه به اینکه این سخن از سوی ارشد ترین فرمانده محور مقاومت مطرح شده است و اینکه با توجه به اشراف اطلاعاتی وی از تحولات میدانی و طرح ها و برنامه های عملیاتی محور مقاومت، همچنین تحقق وعده های پیشین رهبران محور مقاومت، کسی تردیدی در این مساله نداشت. بر این اساس هم دوستان محور مقاومت و هم دشمنان آن و در راس آنها امریکا و عربستان و اسرائیل منتظر اقدامات دقیق و سریع محور مقاومت برای پایان دادن به حیات خلافت زشت کردار داعش بودند که بحمدالله با آزاد سازی البوکمال این وعده صداق نیز تحقق یافت.

 آیا در آینده لزومی به مقابله با تفکر داعش وجود دارد،‌ نقش ایران چگونه خواهد بود؟

همانطور در فراز های بالا گفتم داعش از لحاظ نظامی وا حدود بسیار زیادی جغرافیایی پایان یافته است اما این بدین معنی نیست که داعش در حوزه فکری و فرهنگی نیز پایان یافته است. داعش یک تفکر زائیده شده از دامان وهابیت و صیهیونیسم است. به نظر می رسد داعش پس از شکست نظامی در دو سطح 1- تشکل زیر زمینی که اقدامات تروریستی را در سطح منطقه دنبال می کند و 2- تشکل رسانه ای و فرهنگی که با استفاده از ظرفیت های رسانه ای خصوصا در شبکه های اجتماعی اهداف پدید آورندگان خود را در مدیریت اختلاف افکنی قومی، سیاسی و مذهبی در جهان اسلام را دنبال خواهد کرد. بنابر این جنگ آینده محور مقاومت با این تفکر بیشتر در ابعاد فکری و رسانه ای است که نقش اندیشمندان جهان اسلام و رسانه های آزاد و مومن به استقلال  و مقاومت در این برهه بسیار حساس و تعیین کننده خواهد بود.

انتهای پیام/