qodsna.ir qodsna.ir

کردستان موهوم بارزانی؛
آثار خطرناک تجزیه‌طلبی

«محمود باقری»

 

خبرگزاری قدس (قدسنا) «محمود باقری»*:  آنچه به عنوان کردستان بزرگ از آن یاد می‌شود و بارزانی بر طبل آن می‌کوبد، پرونده پیچیده‌ای و خطرناکی است که شاید کمتر به آن توجه می‌شود. او با زیر پا گذاشتن قانون اساسی و بی محلی به مواضع بین‌المللی، منطقه‌ای و نهادهای قانونی چون پارلمان، نخست‌وزیری و رییس جمهور کُرد عراق، انتخاباتی مشکوک و مشحون از تقلب، بدون نظارت نهادهای قانونی با کارکنان تحت امر خود، برگزار کرد _که بیشتر به یک شوخی و شوی عوامفریبانه می‌ماند تا یک کار قانونی و رسمی­­_ و طی آن به اظهار خود با آراء بالا! جدایی از عراق را اعلام نمود، و ایندر شرایطی است که میزان قابل توجهی از توان عراق معطوف درگیری با گروه تروریستی داعش و آزادسازی عراق است.
 

این موضوع، فارغ از توجه عوامانه و برخی مواضع کلاسیک دانشگاهی، در عالم واقع سران کشورهای اطراف را به تکاپو انداخته است که در یک اقدام هماهنگ و همسو با دولت مرکزی عراق نسبت، کنار هم نشسته و مواضع عملی و جدی بگیرند.
 

موضوع چیست؟

ریشه موضوع استقلال‌طلبی در برابر کشور متبوع در تاریخ معاصر به استعمار بر می‌گردد و دولتهایی که در تعامل با ملتهای خود باز می‌ماندند و عملکردشان محرکی بر این موضوع است.
 

 استعمار کهن که هزینه‌های استعمارگری خود را به صرفه نمی‌دید وابستگان و شیفتگان خود چون آتاتورک و رضاشاه را در مسند شاهی نشاند تا استمرار استعماریش را رقم بزند و در استعمار قدیم و جدید خود اختلافات قومی و قبیله‌ای را ایجاد و دامن زد تا از قِبَل آن منافع فعلی و آتی خو را  تضمین کند:
 

 اول آنکه هزینه تحقیر ملتها را در مستعمرات به گردن جامعه هدف بگذارد و می‌دانیم که این خوار شدن‌ها چه مصائبی برای اراده واحد، اعتماد ملی و وحدت یکپارچه برای مقابله با انواع تحمیل اراده‌های خارجی بوجود می‌آورد.
 

دوم آنکه تفرقه اقوام، ظرفیت اختلافات و تشدید درگیری درونی خواهد بود که با تحریکی مانند آتش زیر خاکستر دامن جامعه و دولتها را بگیرد و با نهادینه کردن آن هزینه‌ای فوق‌العاده بر دوش دولتها باشد.
 

سوم آنکه با تفرقه زمینه‌هایی ایجاد کند که کشورهای هدف را به پاره‌هایی وابسته به خود بدون عمق راهبردی ضربه‌پذیر و سلطه پذیر نمایند تا در اقدامات فرامرزی در دفاع از خود ناتوان باشند.
 

نمونه هایی از این نوع تجزیه که دامن جهان قدرتمند اسلام را گرفت در تجزیه دولت عثمانی و ایران معاصر مشاهده می شود، قرارداهای نگینی که گستره جهان اسلام را محدود و مجزا کرد  و نتیجه آن محدودیت بازیابی قدرت این کشورها بود، و در عین حال در این تحمنیل تجزیه ها، نقشه‌هایی ترسیم شد که همان ترکیب اقلیت و اکثریت را داشته باشد تا در زمان مورد نیاز از آن بهره ببرند و این درست چیزی است که در عنوان جعلی و موهوم کردستان بزرگ دنبال می شود.
 

در ادامه با اشاره ای به مسئله کردستان، موضوع را از چند بعد بررسی می کنیم:
 

گستره کردستان موهوم بارزانی‌ها

این کردستانی که در وهم بارزانی‌ها تصویر می‌شود غالبی از شرق تا جنوب ترکیه و غرب ایران و از شرق تا کل شمال عراق و همینطور شمال سوریه تا مدیترانه است.
 

البته تصویر این نقشه‌ها متفاوت است و بسته به قدرتی که کردهای مناطق گوناگون بدست آورند و ضعف کشورهای کردنشین و میزان حمایت غرب تغییر می‌یابد.
 

انکار تشکیل کشوری به نام کردستان، در اوایل ورود به عراقِ پس از صدام، توسط بارزانی که با قسم همراه بوده را کسی فراموش نمی‌کند تا روندی که بارزانی را به همه‌پرسی هدایت کرد! چه فراز و نشیب بسیار و ناهمگونی و تناقض رفتار زیادی بر این سیاستمدار پیر گذشته است؟!
 

او در توهم کردستان خویش، از شمال به گرجستان و ارمنستان می‌رسد و به عنوان کشوری در میان کشورهای همسایه‌ یعنی ایران و ترکیه و عراق و سوریه قرار می‌گیرد و برای رهایی از انزوا تا دریای مدیترانه و خلیج فارس به عنوان مناطق کردنشین! می‌رسد درست همانگونه که حاشیه‌های خارج از اقلیم کردستان را در بحران درگیری دولت مرکزی با داعش، مناطق زردی که در حاشیه جنوبی اقلیم می‌بینیم، بخصوص کرکوک و طوزخورماتو را تصرف کرد و او حتی در تداوم توهم خود به سایر مناطقی که در کشورهای دیگر است رسیده و وضعیت آب و هوای مناطق کردستان جعلی خود را نیز گزارش می دهد! و ذره‌بین گرفته و تمام مناطق کردنشین جهان را شماره کرده و در نقش قیم آن‌ها قصد ایفای نقش دارد!
 

با این اوصاف شاید بعد از اسرائیل و استکبار جهانی در استفاده از وضعیتی که داعش ایجاد کرده بود، بارزانی و کردهای جدایی‌طلب بهره برده باشند، حتی بیشتر از منفعتی که اردوغان از معرکه داعش بدست آورد، منفعتی که از زیان کشورهای همسایه خود می‌بُرد که عاقبتِ نفت‌های ارزانی که از داعش می‌خرید گویی آتشی شده و دامنش را گرفته است.
 

بارزانی به بهانه استقلال، دانسته یا نادانسته، نقشه اسرائیلی که تحت عنوان خاورمیانه جدید به دنبال تجزیه و ذره‌ای کردن جهان اسلام  است را به اجرا گذاشته است. البته از این سیاستمدار پا به سن گذاشته بعید است که به خیانت خود به جهان اسلام و تبعات کار خود اشرافی نداشته باشد.

 

آن‌ها در این درگیری قسمت‌هایی از سرزمین عراق را به بهانه مبارزه با داعش به تصرف خود در آوردند و تلاش کردند تا در شمال سوریه کردهای جدا شده از هم را به هم بپیوندند تا اینکه طی چند ماه شمال سوریه را نیز متصرف شدند و البته ترکیه خطر را جدی گرفت و با هزینه سنگین  با استقرار در منطقه ای بین دو منطقه کردنشین حائل شده است.
 

بارزانی توان دفاع از خود در برابر داعش را نداشت و به هم پیوستن شمال سوریه به نام کردها و جنوب ترکیه با حمایت آمریکا صورت گرفته است تا برای رسیدن به اهداف خود به تشکیل کردستان کمک کند. به همین خاطر است که در جنوب ترکیه و شمال سوریه پ ک ک و پ ی د تروریست‌های کردی که به ترتیب در ترکیه و سوریه مستقر هستند در مرز پرچم آمریکا را به نشانه تقدیر از آمریکا نصب می کنند.

 

 

 

رهبر فقید کردهای عراقی جلال طالبانی(مام جلال) که معتقد به عراق یکپارچه بود از او سیاستمدار تر بود که به هر دلیل از هزاران دلیلی که وجود دارد با این طرح مخالفت می‌کرد، بی تردید اگر او بود مقابل بارزانی می‌ایستاد، اما بیماری و عمرش کفاف نداد. او بهتر از بارزانی می دانست این کار شدنی نیست و شاید طمع بارزانی که کرکوک را به خاطر نفت سرشارش می‌طلبید و اجازه مراودات اقتصادی که طبق قانون اساسی در دست دولت مرکزی است، او را واداشت که مرگ_ کردستان بزرگ_ را بگوید تا به تبش_ کرکوک_ راضی شوند. ولی حساب و کتابش موافق از آب در نیامده است و فعلا در اقلیم محدود و محاصره خود نه راه آسمان دارد و نه راه دریا و زمین، فشار تحریم‌های همسایگان نیز علاوه است، بخصوص اخبار محور مقاومت که پیروزی‌های قابل توجهشان در شکست و اخراج داعش به گوش می‌رسد و با همراهی اهالی کرکوک با دولت مرکزی نوبت به خود را به انتظار نشسته است.
 

بجز حمایت رژیم صهیونیستی که بر پیشانیش مهر رسوایی کوبیده است، اکنون هیچ کشوری با روند در پیش گرفته‌اش موافقت نکرده است و تقریبا هیچ! عاید او شده است. او مانده است و تصمیمش و او مانده است و اقدامی که گریبانش را گرفته است. حال فرقی نمی‌کند، چه دست به انتحار بیشتری در عرصه سیاسی و نظامی بزند و رویارویی نظامی کند و یا خبر اعلام ابطال انتخابات عوام‌فریبانه‌اش را اعلام کند، دیگر او بارزانی پیش از برگزاری انتخاباتش نیست و این آخر خط اوست. شاید او اکنون آرزو می‌کند که کاش مانند مام جلال در اوج می رفت نه اینکه در چنین حالی قرار بگیرد.

 

اما  آثار این تجزیه طلبی ها چیست؟

ایجاد تفرقه در جهان اسلام توسط استعمار رقم خورده است و سوء مدیریت زمامداران در برخورد با اقوام، آن را تشدید کرده است که نتیجه آن عدم یکپارچگی در مبارزه با دشمنان و تجزیه تجزیه شدن کشورهاست و آنچه در کردستان مشاهده می‌‌شود تحریک عواطف قومیتی توسط استعمار و عده‌ای منفعت‌طلب برای جدایی از سرزمین مادری است که هزاران سال مراودات با دیگر اقوام ساکن در آن، آمیخته‌اند. در این منظر جهان اسلام آبستن حوادثی از این دست است.
 

سرانجام تجزیه طلبی؛ ضعف همه کشورهای کوچک شده و وابستگی بیشتر آن‌ها به دلیل کاهش توان و استعداد ملی برای توسعه بیشتر و بهتر و از دست دادن منابع زمینی برای استقلال غذایی و سرمایه‌های سرشار معدنی برای بهره‌برداری و جلوه‌های جهانگردی و گستره راهبردی جهانی است و این پروژه‌ ایست که برای تحمیل دوباره اراده استعمار به کشورهای ذره است. در این نگاه آن‌ها کشورهای هدف را مانند گوسفندانی که دندان و پنجه و قدرتی برای دفاع ندارند یکی پس از دیگری به دلخواه و ضرورتی ذبح می‌کنند و عدم درک موضوع و تفرقه‌های کشورهای تضعیف شده مانع از اتحاد برای کسب قدرت و دفاع می‌شود.
 

بارزانی در میان خیلی مسائل این موضوع را هم نمی داند

بارزانی و کردهای طرفدار او در قالب دموکراسی، منطقه‌ای به عنوان اقلیم با اختیارات فدرالی در اختیار دارند و نسبت به دو اقلیم سنی و شیعه عراق برخوردارترند؛ چه ایدئولوژی برای اداره کشور موهوم وجود دارد؟! و در وضعیت کنونی عراق! چه بهانه‌ای برای جدایی‌طلبی؟! اگر منظور او استقلال سرزمین های کرد است آیا اختلاط نژادی این اجازه را به او می‌دهد؟ او در اقدامی ناشیانه هر منطقه‌ای را کرد‌نشین اعلام می‌کند! در حالی‌که در برخی مناطق ترکمان‌ها و یا عربها اکثریت هستند و در مناطق بسیاری دیگر در اقلیت. او که خود با شعار استقلال‌طلبی در برابر اکثریت آمده است، چگونه استقلال‌طلبی اقلیت های کردستان موهوم خود را می‌پذیرد؟ او کرکوک نفت خیزی را می‌خواهد تا با منابع نفتی‌اش خرج بلند پروازی‌هایش را تأمین کند پس با اکثریت غیر کرد استقلال‌طلب مقیم آن چه خواهد کرد؟ او در صورت پذیرش استقلال طلبی، تبدیل به منطقه ای تکه تکه در میان انبوهی از مناطق ذره ذره در خواهد آمد! و در صورت کنار نیامدن با اقلیت‌ها، به بهانه یکپارچگی کردستان، بی تردید در این منطقه شاهد روهینگیایی دیگر خواهیم بود؟! بنابراین او متحیر در انتخاب بین نسل‌کشی و یا تبدیل شدن به اجزاء پاره پاره خواهد بود.
 

بارزانی ها و حمایت اسرائیل

حمایت اسرائیل از این جدایی‌طلبی پرده از مسایل پنهان برداشت. اسرائیلی که در توهمات خود به دنبال اسرائیل بزرگ می‌گردد، نیازمند گروهی در جهان اسلام است که به مانند خود در سرزمین‌های اسلامی شکل گرفته و چون اسرائیل توسعه‌طلب باشد تا مانعی برای تشکیل هلال مقاومت علیه خود شود و صد البته گروهی که موجودیتش را مدیون رژیم صهیونیستی باشد و با همراهی هم برنامه‌های توسعه‌طلبانه اسرائیل را دنبال کنند.
 

 برافراشتن پرچم کردستان موهوم کنار پرچم رژیم صهیونیستی نشان داد این گروه می‌تواند، بارزانی و طرفدارانش باشد.
 

 صد البته که کردها از بارزانی‌ها جدا هستند چراکه در مسلمانان ممزوج و در طول تاریخ خود به مانند سایر قومیت‌ها با اسلام عجین شده و فرهنگی غنی‌ یافته است، افتخارات آفریده و درتحقق و تثبیت اسلام نقش داشته‌اند. همراهی بخشی از پیشمرگه ها که بارزانی آن‌ها را خائن خوانده است به همراه اهل کرکوک با دولت مرکزی و تسلیم کرکوک به نیروهای دولتی شاهد بر این مدعاست.
 

و این در حالی است که بارزانی در ادامه افکار متوهمانه خود برای مقابله با نظامیان دولتی با تحریک قومی و عوام فریبیِ همراه با تبلیغات فراوان، روی آنها حساب کرده بود، حال کرکوکی در کار نیست و آن هم کرکوکی که آرزوی بارزانی بود. بی تردید دیگر مناطق کردستان عراق هم بر این اساس هستند.

 

حال در تناقض ارتباط دو اسرائیل، جالب این است که در نقشه‌های ترسیمی خود مناطقی هستند که مورد ادعای دو طرف وجود دارد؟!
 

 بی تردید داعش زائیده اندیشه مسموم رژیم صهیونیستی است و تحریک بارزانی و گروهش به چنین حرکت متوهمانه ای نیز  توسط این غده سرطانی و استکبار است که به دنبال مشغول کردن و تضعیف درونی کشورهای اسلامی است درست همان چیزی که با ایجاد غائله داعش دنبال می‌کردند تا بلکه از زمان معکوس نابودی خود دور شوند تا در خیال ماندگاری خود، در آرامش باشند و با ایجاد ناامنی احساس امنیت کند.
 

و اما در این باره چه می اندیشیم:

ما شیوه، زمان، مکان و گستره توهم کردستان را درست مانند اسرائیل می‌دانیم که از ضعف و درگیری جهان اسلام و کشورهای همسایه در مناقشات گوناگون بهره برده و هر جایی را به نام خود می‌کند و از ابراز سند جعلی و گفتن دروغ ابایی ندارد، قانون مدار نیست به راحتی با اسرائیل کنار آمده و مراوده دارد و اهداف او را محقق می‌کند، وجودش در محدودیت و محرومیت قراردادن اقلیت‌ها و اعمال فشار و جنایت خواهد بود. او حمایت شده است تا برنامه‌های استکبار را در جهان اسلام پیاده کند و هنوز به جایی نرسیده است که مدعیانی چون پ ک ک آن در ترکیه و شاخه‌های آن مانند پ ی د در سوریه و پژاکش در ایران درگیر هستند و ظرفیت‌های نظامی دیگر از این طیف مانند ی‌پ‌گ نیز وجود دارد که مستعد مناقشات بصورت جدی هستند و اکنون نیز در مبارزات مسلحانه ای که دارند مدعی دفاع از خود می‌باشند؛ تا کی شود واقعیت‌ها بیشتر بر ملا شود.

 

اما امتزاج  این نیروها در کردستان موهوم می‌تواند ضمن ایجاد چالش‌های قدرت‌طلبی که با خشونت و قتل و غارت همراه است به انگیزه‌ای برای زیاده‌خواهی آن‌ها در غالب کشوری مستقل برای توسعه‌طلبی بیشتر و مشغول کردن کشورهای دیگر بیانجامد، به آبهای گرم برسند و مشکل امنیتی برای همگی ایجاد کنند.
 

ما از منظر قوم‌گرایی کشورهای اسلامی را تقسیم نمی‌کنیم چون آن را غیر منطقی و دام ذره‌ای و ضعیف شدن جهان اسلام در برابر استعمار جهانی می‌دانیم، بلکه تلاش ما در ایجاد وحدت در چنگ به ریسمان الهی و ترویج و نهادینه کردن این نگرش هستیم. در این نگاه برای اداره و همکاری و همراهی دولت اسلامی؛ قومیت، جایگاه اصلی نمی‌یابد جز به میزان تعیین شده عادلانه در قانون. بنابراین موجبی برای قومیت گرایی منظور نیست الا تلاش برای یکپارچگی در جهان اسلام که با این اتحاد می‌توان در برابر دشمن اصلی ایستاد.

 

 نباید از هیچگونه تجزیه‌ای که توانایی کشورها را تحلیل دهد حمایت کرد چراکه این پروژه را دومینویی می‌دانیم که دامن تمام منطقه را خواهد گرفت. بنابراین با این منطق، باید مقابل تجزیه طلبی قومیتی به بهانه استقلال‌طلبی ایستاد.

موضوع اقدام بارزانی ها خطرناک است و مقابله با آن، از شاخصه‌های بارز حفظ منافع ملی و منطقه‌ای است نباید اجازه داده شود که در همسایگی ما گروهی پروژه اسرائیلیِ مشغول و نا امن کردن کشورهای منطقه، محور مقاومت و بخصوص ایران اسلامی را دنبال کند.

 

*کارشناس ارشد حقوق بین الملل
انتهای پیام/22/