سردرگمی ریاض در تقابل با محور مقاومت

خبرگزاری قدس (قدسنا) «محمد شاهدی»*: در دو مقطع زمانی یعنی قبل و بعد از انقلاب اسلامی ایران می توان نگاهی ویژه به دو کشور اثر گذار و مهم در خاورمیانه و جهان اسلام یعنی عربستان و ایران داشت.

در مقطعی در چارچوب سیاست های سلطه طلبانه و استعماری غرب سیستم دو  ستونه نیکسون رئیس جمهور وقت ایالات متحده آمریکا اجرا شد یعنی ستون امنیتی و نظامی (ایران ) و ستون سیاسی و اقتصادی (عربستان ) که البته این الگو پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به کلی تغییر کرد و عربستان به تنهایی به کمک دیگر کشورهای حامی و وابسته غرب، الگوی غرب را در منطقه دنبال کرد. که در این میان از هیچ سیاست و برنامه ای در جهت ضربه زدن به منافع  انقلاب اسلامی ایران و محور مقاومت در منطقه ابایی نداشت:

-    کمک نظامی به دشمنان ایران اسلامی در جنگ 8 ساله تحمیلی
-    کشتار حجاج در سال 1366
-    کشتار حجاج در منا
-    حمایت علنی مالی و سیاسی از تروریست ها (داعش ) جهت ناامنی در ایران و منطقه
-    حمایت و کمک مالی به معاندان انقلاب اسلامی در داخل ایران
-    حمایت و سرسپردگی به غرب و رژیم صهیونیستی به عنوان دشمن اصلی انقلاب اسلامی
-    تهدید و اتهام به ایران جهت دخالت در کشورهای یمن ، بحرین ، سوریه ،عراق و لبنان
-     خفقان و فشار و کشتار شیعیان عربستان در شهرهای قطیف و عوامیه
-    کشتار کودکان و مردم مظلوم یمن
-    حمایت علنی و آشکار از گروه های تروریستی در سوریه و عراق
-    حمایت علنی و آشکار از اقدامات رژیم صهیونیستی در سرزمین های اشغالی
-    تولید و ترویج تفکر اسلام تکفیری و در جهت مقابله به اسلام ناب محمدی با ایجاد مدارس و دانشگاه های دینی در سطح منطقه
-    ایجاد ساختار همکاری شورای خلیج فارس در جهت ائتلاف علیه انقلاب اسلامی ایران
-    استفاده از ابزار نفت (کاهش قیمت) در جهت فشار و رویارویی با ایران
-    تلاش در جهت ایجاد ائتلاف علیه ایران با حضور 54 کشور در سفر ترامپ به عربستان

این درحالی است که نظام سلطه با توجه به این گونه اقدامات و عملکرد نامناسب و نامطلوب عربستان سعودی در داخل و خارج از این کشور که در جهت ظلم و ستم به مردم خویش، نا امنی و بحران آفرینی در منطقه تلاش می کند، چشم پوشی کرده است و تاجایی که سرپرستی شورای حقوق بشر و داعیه دار دموکراسی و آزادی را در منطقه از غربی ها هدیه می گیرد. که البته این امر محقق نمی شود جز با دوشیدن منابع نفت و گاز عربستان سعودی توسط نظام سلطه و باج دادن و خرج کردن پترو دلارهای سعود در جهت استقرار و ماندگاری  به زور در مسند قدرت.

اما با توجه به این همه توطئه، برنامه ریزی و تهدیدها در جهت ضربه زدن و نابودی انقلاب اسلامی ایران به عنوان محور اصلی مقاومت اسلامی، آنچه اتفاق افتاده است معکوس تمامی عملیات های ناموفق و نیمه تمام سعودی ها با همکاری نظام سلطه در منطقه است. آنچه امروز ما شاهد آن هستیم گویای حقیقتی دیگر است.

-     امروز پس از گذشت 7 سال از بحران سوریه و عراق و ظهور جریان تروریستی تکفیری داعش و علی رغم هزینه های گزاف میلیارد دلاری سعودی و دیگر عمال عرب و نظام سلطه، شاهد پیروزی های چشمگیر جبهه مقاومت درعراق و سوریه هستیم و این در حالی است که فقط 10 درصد از خاک سوریه از آن داعش است و نابودی کامل این جریان تروریستی تکفیری نزدیک است.

البته پیروزی های اخیر را مدیون مجاهدت ها و رشادت های جبهه مقاومتی هستیم که امروز بیش از پیش قدرت گرفته است و حوزه و دامنه نفوذش در منطقه گسترده شده است. یعنی ارتش فراملی که از حزب ا.. لبنان،حشد الشعبی عراق ، انصارالله یمن و فاطمیون افعانستان نیروی قدس  تشکیل شده است.

-     امروز 3 سال از تجاوز ددمنشانه رژیم کودک کش عربستان سعودی به مردم بی دفاع یمن می گذرد در حالی که دیگر سعودی ها از صبر و استقامت و ضربات سهمگین یمنی ها مستاصل شده اند و در باتلاق نیروهای مقاومت انصارالله زمین گیر شده است.در این شرایط پادشاه عربستان تصمیم می گیرد سفری به را مسکو شریک نظامی و اقتصادی و سیاسی ایران به عنوان محور اصلی مقاومت در منطقه و جهان انجام دهد.

این سفر که بر اساس نیازهای ویژه ریاض با توجه به تحولات میدانی منطقه صورت گرفت نخستین سفر پادشاه عربستان به مسکو است درحالی که قرار بود در سال 1394 همزمان با تجاوز سعودهای به یمن این سفر صورت پذیرد اما با مخالفت و انتقادات مقامات روسی انجام نگرفت اما این بار سعودی ها پیش قدم شدند تا شاید بتوانند اهداف خود را محقق کنند:

-    مبادلات تجاری فی مابین ریاض و مسکو
-    مبادلات نظامی و تسلیحاتی  به ارزش 5/3 میلیارد دلار و خرید S400 و ایجاد کارخانه اسلحه سازی
-    مذاکرات در جهت سیاست های نفتی در جهت کنترل بازار نفت
-    مذاکره با روس ها در جهت برون رفت از بحران یمن
-    مذاکره با روس ها در جهت مشارکت در آینده تحولات سوریه
-    ایجاد اختلاف و شکاف در روابط ایران و روسیه

اما به اعتقاد کارشناسان آنچه از برایند این سفر متصور می شود این است که علی رغم سفرهای متوالی نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی به مسکو و اتهام زنی های فراوان علیه ایران همواره با واکنش سرد و بی میلی روس ها همراه بوده است و اینگونه سفرها خللی در روابط مستحکم ایران و روسیه بویژه همکاری در سوریه و عراق نداشته است. و البته آنکه روس ها می دانند که نزدیکی به عربستان می تواند به معنای باز شدن تبلیغات بنیادگرایی تکفیری تحت عنوان روابط فرهنگی است که این امر خطری برای روسیه بویژه در آسیای میانه است.

بنابراین عربستان سعودی با علم به اینکه این سفر نمی تواند نتایج مثبتی به باور بیاورد و فقط در جهت ارائه پیامی به آمریکایی ها در وابستگی تک سویه نظامی، اقتصادی و سیاسی است که این کشور می تواند از گزینه های دیگر نیز استفاده کند اما انچه در ساختار ریاض در حال اجراست ماهیت غربگرای دستگاه سیاست خارجی  است که نمی تواند به سطح راهبردی و تعیین کننده ارتقاء یابد وسرسپردگی و وابستگی شدیدی به غرب دارد.

گویا مسئولین سعودی فقط دست پا می زنند تا شاید بتوانند به ساحلی برسند و راه نجاتی برای خود پیدا کنند چرا که سرانجام سرسپردگی و وابستگی کورکورانه به نظام سلطه و پشت کردن و ظلم به مردم خود و نداشتن پایگاه مردمی می تواند به یکباره تمامی کاخ و تخت های آنان را ویران سازد. و انشاءالله وعده خداوند نزدیک است.
 

*کارشناس مسائل خاورمیانه
انتهای پیام/22/