qodsna.ir qodsna.ir
در پی نشست پاریس مطرح شد؛

بازتعریف و احیای منافقین برای نقش های منطقه ای جدید

شرایط کنونی غرب آسیا وارد مرحله جدیدی شده است. آمریکا، گروه بندی ها و ماموریت های تازه ای را تعریف کرده است.

به گزارش خبرگزاری قدس (قدسنا) به نقل از IUVM ، این ساده انگاری است که گمان شود دلیل متغیرات جدید منطقه ای سیاست های ترامپ است. همانطور که درباره اوباما نیز همین اشتباه تحلیلی وجود داشت که وی عامل ” تغییر” در سیاست های امریکا است.

واقعیت این است که اوباما و ترامپ یک محصول هستند. اوباما محصول تغییر در سیاست واشنگتن و ترامپ نیز بازتولید تئوری ” مرد دیوانه ” است. نظریه ای که می گوید مردی دیوانه و غیرقابل پیش بینی باید رئیس جمهور باشد تا هزینه های مخالفت و دشمنی با آمریکا افزایش یابد. درباره اوباما نیز همین گونه بود. مردی که ماموریت داشت تا نگاه جهان را به امریکا تغییر دهد و چهره خشن ان را ترمیم کند.

اما این بار یک تفاوت در سیاست های توسعه طلبانه امریکا وجود دارد و ان اینکه نفوذ در غرب آسیا می بایست نه تنها بدون هزینه انجام گیرد بلکه باید هزینه ان از سوی دیگران تامین شود. و از اینرو تمامی ابزارهای منطقه ای و داخلی باید بکار گرفته شود؛ از داعش گرفته تا سازمان منافقین؛
 

با وجود اینکه سازمان یک کالبد پوسیده است اما باید برای ایفای نقش های جدید منطقه ای، بازتعریف و احیا می شد.


سازمان منافقین امروز نقش یک بدکاره سیاسی را برای امریکایی ها دارد که در تمامی تحولات می توان روی آن حساب باز کرد. از حمله به سفارتخانه های ایران در اروپا تا جاسوسی و کمک به داعش و النصره.

البته ماموریت های دست پایین و حقیرانه ای برای این سازمان تعریف می شود.

چرا که نه تاثیرگذاری ان در رویدادهای منطقه آن اندازه زیاد است که بخواهند سرمایه گذاری طولانی مدت روی ان بکنند و نه آنکه می توانند آن را بطور کلی سازمان منافقین را نادیده بگیرند.
 

اگر چه سرمایه گذاری امریکایی ها روی مخالفان در منطقه عمقی نیست و برای مدت زمان طولانی در برنامه کاری آنان دیده نمی شود اما نوع نگاه به سازمان منافقین بسیار متفاوت و سطحی تر از گروههای مخالف در منطقه و حتی داعش و النصره است. امریکایی ها می دانند داعش دارای استراتژی خشونت است و از ساختار اعتقادی خاصی برخوردار است و بر همین اساس می توان برای انان ماموریت های چندین ساله را تعریف کرد.
 

اما این موضوع درباره سازمان منافقین بگونه ای دیگر است. سازمانی که نیروهای خود را در درون قلعه های نظامی، فکری و اعتقادی محصور کرده است و اساس راهبرد آن بهره برداری جنسی و ایدئولوژی های التقاطی است و هیچ ثبات فکری و موضع خاص سیاسی نسبت به تحولات منطقه ندارد و تنها نقش سگ شکاری غرب را دارد که تنها باید طعمه را به صاحب خود برساند.


زنده ماندن به هر قسمتی تنها راهبرد سازمان منافقین است و براساس همین استراتژی، رویکرد خود را ساماندهی می کند. اما برای این ثبات و حیات سیاسی نیازمند بودجه و نیز انگیزه به اعضای سازمان است. منافقین بجز بودجه نیازمند یک ایدئولوژی جدید برای جلوگیری از ریزش ااعضای خود و فرار آنان دارند .


این در حالی است که بسیاری از اعضای آن کشته شدند یا فرار کرده اند یا انگیزه ای برای ماندن ندارند و یا نمی توانند خود را از درون حصارهای التقاط فکری رها کنند. بویژه اینکه در سالهای گذشته اعضای این سازمان هم بوی تعفن این جسد پوسیده را بیش از گذشته درک کرده ا ند . از اینرو شرایط جدید منطقه ای امکان و فرصت جدیدی را برای بازیابی و بازتعریف این سازمان می دهد تا شاید قابلیت ایفای نقش خودرا اثبات کنند و از سویی با بازاریابی حیات خود را تضمین کنند.


در میان سیاستمداران امریکایی و صهیونیستی هم هستند کسانی که به این سازمان بعنوان یک ابزار برای پیشبرد منافع خود نگاه می کنند. با توجه به اینکه صف بندی های جدید در منطقه نیز انان را برای استفاده از تمامی ابزارهای منطقه ای مجبور خواهد کرد . با توجه به اینکه بازی با برگه داعش نیز بازی روی مهره سوخته است .

در این میان نیز هندسه مقاومت به رهبری ایران نیز گسترش یافته است و مرزهای جغرافیای سیاسی ایران فراتر رفته و از عراق و لبنان شیعی ، سوریه علوی و یمن زیدی تا فلسطین اهل سنت امتداد دارد. غرب باید از تمامی امکانات دیپلماتیک و ابزارهای عربی برای مقابله با این محور به رهبری ایران استفاده کند.

بنابراین نیاز امریکا و سازمان منافقین یک نیاز دو طرفه در شرایطی کنونی است . سازمان پول و انگیزه می خواهد و امریکایی ها هم یک ابزار فشار هرچند از نوع حقیرانه و کوتاه مدت .
 

تغییر و کودتا در ساختار قبیله ای عربستان که با کمک ترامپ و دلارهای نفتی و نیز کوشنر داماد ترامپ انجام گرفت ، نشان دهنده صف بندی های جدیدی است که به احتمال زیاد ماموریت جدیدی را برای سازمان تعریف می کند. بویژه اینکه عربستان برای کشاندن دامنه تروریسم به داخل مرزهای ایران اصرار زیادی دارد و این موضوع با توجه به ذات سازمان منافقین و همزاد پنداری و هم افزایی با داعش می تواند سرآغاز یک همکاری امنیتی جدید بین ریاض و سازمان باشد که با هماهنگی امنیتی اسرائیل و امریکا انجام می گیرد. پیشتر هم قرار بود که بعد از عراق ، اعضای این سازمان به سعودی منتقل شوند . بویژه اینکه فشارها در اورپا و نیز آلبانی برای اقامت اعضای سازمان بیشتر شده است و تنها ساختار قبیله ای عربستان می تواند یک پناه امن برای انان باشد. حضور یک شاهزاده سعودی در اینگونه نشست ها نیز نشان از هم پوشانی اهداف سعودی و این سازمان دارد .

با این حال ،این جسم متعفن برای ایفای ماموریت جدید در منطقه و همگام با سیاست های ترامپ و عربستان نیاز به احیا دارد و یک گردهمایی با حضور لابی های اروپا و امریکا و تورهای مسافرتی ارزان قیمت وعده ساندویچ مجانی ، اغازی برای عملیات احیا و بازتعریف سازمان منافقین است.

حضور طرفدران جنگ در نشست های منافقین و نیز اعضای لابی ایپک در ان از برنامه هایی است که قرار است برای هویت بخشی به این سازمان اجرایی شود. البته هزینه سخنرانی این افراد و شخصیت های امریکایی چند صد هزار دلار برای چند دقیقه است . وعده ساندویچ مجانی به پناه جویان اروپایی و نیز تورهای رایگان برای دانشجویان فقیر اروپا تنها ابزار برای پر کردن سالنهای سخنرانی است .
 

برخی از رسانه های اسرائیلی نیز ماموریت یافته اند تا این نشست ها را بطور گسترده تبلیغ کنند و پوشش دهند . این در حالی است که کمتر رسانه مستقل اروپایی حاضر به پوشش رسانه ای چنین گردهمایی های تحقیر امیز است . با تمامی این موارد اما نقش سازمان منافقین همواره تا اندازه یک ابزار سطحی است . سیاه لشکری که قرار است تنها پیاده نظام باشد.

انتهای پیام/