چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ 
qodsna.ir qodsna.ir

ابهامات محتوایی و شکلی نشست پائیز

دکتر حسین علایی : نشست پائیز که قرار است بین تشکیلات خودگردان فلسطین و اسرائیل و برخی کشورهای اروپایی و امریکایی و منطقه برگزار شود با ابهامات فراوانی مواجه است.

 اولین مسئله اینکه بخشی از گروههای فلسطینی که آنها در صحنه فلسطین تاثیر گذار هستند با این نشست مخالف هستند مثل حماس که غزه را تحت کنترل دارد . آنها معتقدند که محمود عباس نماینده همه فلسطینی ها برای مذاکرات نیست و از طرف اسرائیل نیز معتقد هستند که محمود عباس اختیار کافی را برای اجرای تصمیماتی که گرفته میشود ندارد به خاطر اینکه وی در تمامی سرزمین فلسطین حاکم نیست بنابراین تصمیماتی که آنجا گرفته می شود هم از سوی فلسطینی ها زیر سوال است و هم اسرائیلی ها آْنرا را قابل اجرا نمیداند .نکته بعدی اینست همه کشورها برای حضور در آن اعلام آمادگی نکرده اند مثلا سوریه تعیین تکلیف سرزمینهای جولان را جز شروط خودش برای شرکت در این کنفرانس قرار داده است . بنابراین برخی کشورهایی که بسیار موثر هستند در مسئله صلح خاور میانه حضور ندارند و برخی کشورها نیز مثل جمهوری اسلامی ایران مخالف هستند .نکته بعدی درباره محتوی این نشست است هیچ کنفرانس صلحی در منطقه موفق نمی شود مگر اینکه همه مسائل فلسطین را مورد بررسی قرار بدهد و عوامل تصمیم گیری در موضوع را داشته باشد به عنوان مثال یکی از مسائل اصلی که در فلسطین مطرح است موضوع سرنوشت آوارگان فلسطین است که جمعیت بزرگی سرزمینهای فلسطینی را تشکیل می دهند . آیا این آوارگان مجاز هستند به سرزمینهای اصلی خود برگردند و آیا آنها میتوانند در روند صلح شرکت داشته باشند و آیا این پناهندگان فلسطینی می توانند در سرنوشت حکومت خودشان تاثیر گذار باشند و آنها بعلاوه ساکنین موجود در فلسطین حکومت آینده خودشان را تشکیل بدهند و تغییر در ترکیب حکومتی انجام شود .بحث دیوار حائل از مسائل دیگری است که در این نشست باید بررسی شود. دیواری که اسرائیلی ها در حال ساخت آن هستند و عملا سرزمینهای فلسطینی اشغال شده را با کشیدن دیوار حائل به صورت دائمی در اختیار خودشان قرار میدهند و آن را تفکیک میکنند تکلیف این سرزمینها چه خواهد شد اگر فلسطین کلش متعلق به همه ساکنین فلسطین است بنابراین جدا کردن بخشی از آن که در آن اعراب هستند با سایر فلسطینیها هستند کاری است که مخالف آرمان صلح است .

نکته بعدی این است که آیا کسانی که در این نشست شرکت میکنند صلاحیت بحث در مورد فلسطین را دارند یا اینکه یک کنفرانسی است که به صورت یکجانبه برگزار میشود تا مسائلی را بر فلسطینیها تحمیل کند ترکیب این کنفرانس بیانگر این است که آمریکا و اسرائیل و برخی کشورهای همسایه با اسرائیل بدنبال این هستند که جریان یک طرفه ای را برای تحمیل خواسته های خودشان با شرکت بعضی از کشورهای عربی و بعضی از عناصر فلسطینی بوجود بیاورند و در واقع توافقاتی را در آنجا انجام دهند که مبنی باشد بر تحمیل بیشتر رژیم صهیونیستی بر مردم فلسطین بنابراین اگر به این مسائل توجه کنیم مشخص خواهد شد چون این کنفرانس صلاحیت و شرایط لازم را برای بررسی مسئله فلسطین و مسئله صلح خاورمیانه ندارد و با نواقص بسیاری میخواهد برگزار شود بنابراین اکثر تحلیل گران معتقد هستند که این نشست مثل دیگر کنفرانسها که در گذشته برگزار شده به شکست خواهد انجامید.

 

 

 

شاخص های شکست کنفرانس پاییز

 

گرچه رسانه های زنجیره ای وابسته به صهیونیسم در اقدامی همسو با مسئولان سیاسی آمریکا تلاش دارند کنفرانس بین المللی صلح نوامبر آینده را گردهمایی برای حل و فصل قضایا و مشکلات ملت و قضیه فلسطین جلوه دهند اما شاخص های بسیاری وجود دارد که بر تحقق اهدافی غیر از آنچه که تبلیغ می شود تاکید می کند:

1-     کنفرانس پیشنهادی آمریکا عای سازی روابط اعراب با اسراییل را هدف دارد نه حل و فصل قضیه فلسطین. این کنفرانس زاییده فضای پس از شکست "اسراییل" ازلبنان به عنوان یک کشور عربی در تابستان سال 2006 است. شکستی که می توانست و می تواند به اتحاد بین اعراب و افزایش اعتماد به نفس آنان علیه رژیم تل آویو بینجامد. در چنین شرایطی آمریکا با وعده حل و فصل موضوع فلسطین و احیانا وعده امتیازات بزرگ کنفرانسی را پیشنهاد کرد تا از ائتلاف اعراب علیه اسراییل ممانعت کرده و کشورهای عربی را در کنار اسراییل نگهدارد.بنابراین به آنچه که در این کنفرانس توجه نمی شود قضیه فلسطین است و جدایی بین جریان مقاومت در منطقه از دیگر کشورهای عربی، محور اهداف آمریکا در برگزاری کنفرانس نوامبر آینده خواهد بود. این اقدام به آمریکا و اسراییل فرصتی اعطا خواهد کرد تا آنان به بهبود وضعیت خود در منطقه رسیدگی کنند و دست کم روابط رژیم صهیونیستی با کشورهای عربی را عادی سازی نمایند.

2- طرفی که از فلسطین قرار است در این کنفرانس شرکت نماید(بخشی از جریان فتح به نمایندگی از تشکیلات خودگردان) نه دارای مشروعیت ملی و جمعی فلسطینیان است و نه قدرت و ضمانت اجرایی کامل برای اجرای تصمیمات احتمالی کنفرانس پاییز را دارد. بنابراین آمریکایی ها با علم به این موضوع بی شک نخواهند توانست تصمیماتی کلیدی برای قضایایی همچون بیت المقدس، آوارگان و مرزها اتخاذ کنند. پس چگونه بر روی حل مشکلات فلسطینیان مانور می دهند؟

3- عدم حضور دولت قانونی فلسطین به ریاست حماس در این کنفرانس و همچنین عدم دعوت از کشورهای سوریه، لبنان و ایران. نبود نماینده قانونی مردم فلسطین در این کنفرانس تداعی کننده این فرضیه است که آمریکایی ها با علم به جدی نبودن موضوع فلسطین درکنفرانس پیشنهادی خود عامدانه فتح را علیه حماس در رویدادهای اخیر غزه تحریک کردند تا فتح با خروج از غزه و عدم پذیرش مذاکره با حماس خود به عنوان نماینده فلسطینی ها در این کنفرانس شرکت نماید تا بدین وسیله از حضور حماس و طرح مطالبات آرمانی ملت فلسطین در این کنفرانس از سوی این جنبش جلوگیری شود. حضور حماس می توانست برگزارکنندگان کنفرانس را وادار به طرح جدی مسئله فلسطین نماید حال آنکه اصولا آنان قضایای غیر از فلسطین را در دستور کار دارند.

4-  عدم وجود اراده ای دربین سران و احزاب  رژیم صهیونیستی برای حل و فصل قضیه فلسطین. مقامات صهیونیستی پس از شکست اسراییل با بستن فضا در درون سرزمین های فلسطینی تهدیدی را از درون متوجه خود نمی دانند بلکه کشورهای محیط پیرامونی خود را خطری بالقوه تعریف می کنند. مواضع مخالف احزاب چپ و راست (اگر قایل به جناح بندی احزاب صهیونیستی باشیم ) با هرگونه مذاکره و یا تصمیم گیری در مورد سرنوشت بیت المقدس و بازگشت آوارگان مصداقی بر این مدعاست. همچنین زمزمه هایی برای برکناری اولمرت از مقام نخست وزیری  در شرایطی که او قصد دارد در هماهنگی با آمریکایی ها در این کنفرانس شرکت نماید نمونه ای دیگر از عدم جدیت تل آویو در حل مسئله فلسطینیان است.

5- فراخوان هفت گروه فلسطینی برای برگزاری کنفرانسی در سوریه گویای مخالفت صریح افکار عمومی فلسطین نسبت به هرگونه تصمیم گیری در مورد قضیه فلسطین در کنفرانسی بدون شرکت نماینده رسمی از سوی مردم این کشور است.  

6- مصادره 110هکتار(1100 دونم) از مناطق قدس شرقی به دستور صریح ایهود اولمرت نیز بیانگر عدم توجه آنان به قضایایی اساسی فلسطینیان است. مناطقی که طرف فلسطینی مذاکره کننده آن را به عنوان مطاله خود برای شرکت در کنفرانس نوامبر اعلام نموده است.

7- آغاز حفاری ها در باب المغاربه پس از چهار ماه توقف در شرایطی که اسراییلی می بایست از سوی خود حسن نیتی نشان می داد گواهی است بر این تحلیل که صهیونیستها در کنفرانس انا پولیس صرفا به روابط خود با اعراب می اندیشند نه حل مسئله فلسطین.

8-  تلاش کاندولیزا رایس در سفر به منطقه برای کاهش سقف مطالبات فلسطینی های شرکت کننده  از این کنفرانس. جریان سازش در فلسطین به عنوان طرف فلسطینی خواستار تعیین وضعیت بیت المقدس در این کنفرانس شده است که اسراییل به شدت با آن مخالف است. این امر حاکی از این واقعیت است که واشنگتن به هیچ وجه قصد ندارد قضیه فلسطین محور و اصل مباحث کنفرانس اناپولیس باشد.

9- آمریکا هرگونه بحث و تبادل نظر در مورد قضایای نهایی فلسطین را به شش ماه پس از برگزاری این کنفرانس و در قالب کمیته های کارشناسی موکول کرده است. این زمان درست همزمان است با آغاز انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و نشانگر این حقیقت است که کنفرانس نوامبر در صورت برگزاری تنها ابزاری برای خرید زمان برای آمریکا و رژیم صهیونیستی است.

10- تردید کشورهای عربی نسبت به مشارکت در کنفرانس پیشنهادی آمریکا یکی دیگر از شاخص های شکست پیش از برگزاری این کنفرانس است. بویژه عربستان که واشنگتن بسیار تمایل دارد این کشور در سطح بلندپایه در این کنفرانس شرکت کند معتقد است که هیچ تضمینی برای کسب نتایج مورد نظر در این اجلاس وجود ندارد و اسراییل نیز ثابت کرده است که به تعهداتش عمل نمی نماید. اتحادیه عرب نیز هرگونه مشارکت در این کنفرانس را مورد تردید قرار داده است.

 

 

 


| شناسه مطلب: 158338







فیلم

خبرگزاری بین المللی قدس


خبرگزاری بین المللی قدس

2017 Qods News Agency. All Rights Reserved

نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.