جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳ 
qodsna.ir qodsna.ir

سه شکست در 8 سال ؛ اسراییل شکار حزب الله

جهان مصطفى (محیط):
صرف نظر از موافقت یا مخالفت ما با حزب الله لبنان اما حقیقتی وجود دارد که هیچ کس را یارای انکار آن نیست و آن اینکه در جهان عرب غیر از او کسی نبوده که اسراییل را به ذلت نشانده باشد و پوزه این رژیم را به خاک بمالد . حزب الله در مدت زمان کمتر از هشت سال سه پیروزی بزرگ نظامی را در مقابله با اسراییل محقق کرد.
در 25 می مردم لبنان به همراه بسیاری از مردم عربی و حتی اسلامی به خاطر بازگشت عزت و کرامت عربی پس از سالها شکست و سرخوردگی در نتیجه اخراج اسراییل از جنوب لبنان به دست توانمند جنبش حزب الله به پایکوبی می پردازند. هشت سال پیش در سال 2000 فرزندان مقاومت لبنان به رهبری حزب الله بدون اعطای کوچکترین امتیازی قوری ترین ارتش دنیا را وادار به خروج از لبنان کرد. و لبنان را پس از دو دهه اشغالگری اسراییل که دولت این کشور عاجز از تحقق آن بود رهانید.
  
پیروزی دوم

از دومین پیروزی حزب الله تقریبا دوسال گذشته است. این پیروزی که در 12 ژولای 2006 محقق شد کمتر از پیروزی اول نبود. در سال 2006 حزب الله لبنان توانست عمق استراتژیک اسراییل را در تیررس خود قرار دهد امری که در تاریخ جنگ های عربی- اسراییلی سابقه نداشت. اما این مهم در جنگی که 33 روزه طول کشید محقق شد و در جریان آن اسراییل متحمل بیشترین خسارتهای مادی و معنوی شد بدون آنکه هدفی از اهداف آشکار جنگ تحمیلی خود از جمله حذف حزب الله لبنان از صحنه تحولات این کشور و ازادی دو اسیر نظامی اسراییلی  را محقق نماید.
آمارهای منتشره از سوی اسراییل فاش کرد که در مدت زمان 33 روز جنگ  با حزب الله 117 نظامی ارتش به همراه 39  شهرک نشین کشته شدند و 5000 اسراییلی نیز مجروح شدند. براساس این آمارها 3970 فروند موشک در طول مدت جنگ به اهداف اسراییلی در مناطق شمالی و مرکزی سرزمین های اشغالی سال 1948 فلسطین اصابت کرد. خسارتهای اقتصادی این جنگ برای اسراییل بالغ بر 25 میلیارد شیکل شد. نزدیک 123 دستگاه تانک مرکاوا (شاهکار صنعت تسلیحاتی اسراییل) چهار فروند هواپیمای بدون سرنشین جاسوسی و شناسایی  سه فروند هلی کوپتر از نوع آپاچی دو فروند جنگنده اف 16 یک فروند ناوچه فوق مدرن ساعر 5 (که گفته می شود یکی از سه ناو پیشرفته نیروی دریایی اسراییل است) منهدم شد.
تمامی این خسارتها اسراییل را وادار کرد اعتراف نماید که جنگ تابستان 2006 به نسبت سایر جنگها بیشترین خسارتها را بر این رژیم تحمیل کرده و برای نخستین بار اسراییل نتوانست بر یک کشور عربی در یک اقدام نظامی پیروز شود. براساس اعتراف اسراییلی زیانهای انسانی در این جنگ یک در برابر یک بوده است این در حالی است که در جنگ های گذشته نسبت کشته های اسرایلیی به عربی یک به 20 بوده است. ضمن آنکه نخستین بار بود که طرف عربی توانست صحنه نبرد را به زمین اسراییل انتقال دهد. و این در حالی بود که اسراییل در جنگ های گذشته همواره موفق شده بود جبهه داخلی خود را دور از دسترس صحنه نبرد و ارتش های عربی قرار دهد.

تحولات اخیر بیروت؛ پیروزی سوم
اما در خصوص سومین پیروزی حزب الله که در سال 2008 محقق شد. آنگونه که رابرت فیسک نویسنده مشهور انگلیسی در باره درگیریهای اخیر بین مخالفان و موافقان دولت در بیروت پایتخت لبنان در فاصله زمانی هفت لغایت 12 مه، می نویسد" اسراییلی ها قصد داشتند با عملیات هلی برن در 28 آوریل 2008 با فرود نیروهای کماندویی در فرودگاه بیروت عملیاتی را علیه مناطق جنوبی بیروت که کاملا تحت اختیار هواداران حزب الله است تدارک ببینند که البته به دلایل پوشیده ای که وقت تشریح ان نیست این عملیات نافرجام ماند" هرچند که دلایل ان به سرعت بر زبان ولید جنبلاط رهبر دروزی های لبنان خواسته یا ناخواسته جاری شد و او گفت که شبکه ارتباطی حزب الله این عملیات را خنثی کرده است.

نمایش نظامی حزب الله

عدم اعلام این پیروزی از سوی حزب الله باعث شده بود که خیلی ها این کار او را تلاشی برای سرپوش گذاشتن بر وجود شبکه سری اش درسیستم ارتباطات فرودگاه بیروت لبنان تلقی کنند اما عمق فاجعه و توطئه ای که آمریکاو اسراییل برای حزب الله لبنان تدارک دیده بودند به حدی بود که  باعث شد  حزب الله برای نخستین بار از اصولی که بارها اعلام کرده بود مبنی براینکه سلاح خود را صرفا روبروی رژیم صهیونیستی قرار می دهد ،‌خارج شود.  
شگفتی ها در مورد حوادث اخیر بیروت در این حد باقی نماند بلکه سایت اطلاعاتی دبکا نزدیک به سازمانهای اطلاعاتی اسراییل در 19 می 2008 فاش کرد که دولت بوش صراحتا از حکومت اسراییل خواسته بود پس از سیطره نیروهای حزب الله در 10 می علیه پایگاههای این جنبش در منطقه ضاحیه وارد عمل شود و از ان سو نیز نیروهای وابسته به جریان حاکم لبنان نیز درگیری های داخلی با حزب الله را آغاز نمایند  اما ایهود باراک وزیر جنگ و تسوی لیونی وزیرخارجه اسراییل با این درخواست بوش مخالفت کردند.
دبکا در تحلیلش پیرامون این درخواست بوش می نویسد: واشنگتن می خواست مانع از دومین پیروزی حزب الله لبنان(اشاره به شکست اسراییل در جنگ سال 2006) در خلال دو سال گذشته شود. اما بوش غافل از این بود که حزب الله برای هر اقدام جدید اسراییل برنامه ای دارد و قادر است روزانه 600 فروند موشک را روانه سرزمین های اشغالی نماید امری که مانع از ان شد که اولمرت طرح بوش را اجرایی کند.
به این ترتیب حزبالله موفق شد حالتی از توازن بازدارنده متقابل را با اسراییل خلق نماید و اینگونه در طول هشت سال سومیت پیروزی خود را بر پنجمین ارتش دنیا دیکته نماید. امریکه تحلیلگران اسراییل را واداشت تا بگویند ارتش اسراییل از تحقق یک پیروزی حتی کوچک بر " دشمنی" که حتی او را نمی شناسد عاجز است. زیرا حزب الله معروف است که در جنگ های چریکی خود علیه اسراییل از زمان تاسیسش در سال 1982 تاکنون  بسیار سری و محرمانه عمل می کند.

سلاح مقاومت

اما پرسشی که ذهن همه را به خود مشغول کرده است: آیا سلاح حزب الله مشکل بحران لبنان بوده است ؟ یا این سلاح نیروی بازدارنده ای در برابر اسراییل است؟
بسیاری معتقدند که لبنان همچنان به وجود سلاح مقاومت تا زمانی که بخشی از مزارع شبعا تحت اشغال اسراییل قرار دارد،‌نیازمند است.  تا زمانی که لبنان به صورت روزانه از زمین و هوا و دریا مورد تعرض قرار می گیرد سلاح مقاومت نیاز ضروری این کشور است و همچنین تا زمانی که اسیران لبنانی در زندانهای اسراییل به سرمی برند این سلاح باید باشد.
 
موشکهایی که عمق استراتژیک اسراییل را هدف قرار می دهند
 
 اکثریت حاکم در لبنان خواستار ادغام نیروهای مقاومت در ارتش این کشور هستند و معتقدند سلاح مقاومت پس از ازادسازی جنوب لبنان مشروعیت خود را ازدست داده است. به عقیده این گروه وجود سلاح مقاومت مانع از بسط سیطره حاکمیت دولت بر همه مناطق لبنان می شود و حتی برای مشروعیت درخواستشان می گویند ما هم معتقدیم اگرمقاومت نبود ارتش نمی توانست جنوب لبنان را تا به امروز هم از وجود اشغالگری پاک کند.
معروف که اسراییل قوی ترین ارتش دست کم در خاورمیانه است به گونه ای که ارتش این رژیم در همه جنگهای علیه ارتش های عربیاز سال 1948 پیروز بوده است اما بسیاری بر این باورند که ارتش لبنان به تنهایی هرگز قادر نخواهد بود در برابر هجوم اسراییل ایستادگی کند. ضمن انکه ارتش اسراییل همواره از کمک های نامحدود بزرگترین کشورجهان یعنی آمریکا بهره برده است. بنابراین ازادسازی لبنان ممکن نبود مگر آنکه مقاومت در کنار ارتش ایستاد.
اما درخصوص درخواست برخی ها مبنی برکناره گیری لبنان از پیروی سیاستهای سوریه یعنی بازگرداندن بخش های باقی مانده مزارع شبعا از طریق راهکارهای دیپلماتیک و نه مسلحانه، تحلیلگران تماما این ایده را رد می کنند و معتقدند که این مهم هرگز عملی نخواهد شد زیرا سرنوشت جنوب لبنان به سرنوشت جولان سوریه گره و پیوند خورده است و از طریق مذاکرات اسراییل نشان داده است که حاضر به اعطای امتیازی نیست.

بسیاری معتقدند سخن گفتن از خلع سلاح مقاومت تنها در صورتی امکانپذیر است که توافقی بین لبنان،‌سوریه و فلسطین با اسراییل صورت گیرد که در سایه پروژه خاورمیانه ای صهیونیستها و نئو محافظه کاران امری بعید به
نظر می رسد. پروژه ای که هدف غایی آن سیطره بر منابع انرژی ارزان قیمت خاورمیانه از طریق تجزیه کشورها و حذف نیروهای مقاومت و مخالف منافع استعماری آمریکا است.
اما درخصوص نگرانی اکثریت حاکم در لبنان در خصوص گرایشهای حزب الله در اجرای دستورات ایران و تلاش این جنبش برای ایجاد دولت شیعی در لبنان به نظر می رسد که این موارد نوعی تکرار اظهارات هدفمند آمریکا و اسراییل با هدف خلع سلاح حزب الله است. این درحالی است که فرزند سید حسن نصرالله در صف مقدم شهدای لبنان برای ازادی جنوب این کشور است. ضمن آنکه اسراییل پیش از اقدام به هرگونه ماجراجویی نظامی جدیدی در لبنان یک میلیون بار درباره آن تفکر می کند همانند اتفاقاتی که در دهه 70 و 80 افتاد.
از سوی دیگر سید حسن نصرالله بارها تاکید کرده است که سلاح حزب الله همواره به سوی خطر صهیونیسم نشانه رفته است. و مادامی که مزارع شبعا همچنان در اشغال اسراییل قرار دارد و اسرای لبنانی در سیاه چالهای این رژیم اسیرند سلاح مقاومت برای لبنانی ها ضروری است. او نه تنها بارها تاکید کرده است که سلاح مقاومت هرگزدر داخل کاربرد نخواهد داشت بلکه در مراسم هفتمین سالروز ازادی جنوب لبنان رد سال گذشته اعلام کرد که حزب الله 12 هزار فروند موشک در اختیار دارد که به راحتی شمال اسراییل را هدف قرار می دهد.
همچنین برخی ها معتقدند درخواست برای خلع سلاح حزب الله لبنان اقدامی در جهت منافع آمریکا و اسراییل خواهد بود زیرا تنها جریانی که از تضعیف حزب الله خرسند خواهد شد جریانی هستند که طی هشت سال گذشته سه بار سیلی محکمی از این جنبش دریافت کرده اند.

تأیید حزب الله  

در این خصوص روزنامه اردنی الغد در یکی از گزارشاتش می نویسد: حزب الله بدون شک دارای دیدگاه اسلامی است و همواره در برنامه های سیاسی خود از دولت اسلامی یاد کرده است زیرا او به خوبی معادله طایفه ای  لبنان را درک کرده و به دشواری کار پی برده است.
الغد می نویسد: مشکل حزب الله قرارگرفتنش در دو معادله متقابل است: معادله مرحله گذشته که در ائتلاف با نیروهایی همچون ایران و سوریه و در قالب محور مقاومت تشخیص داده می شود و مرحله کنونی که با تحولات منطقه ای و محلی ای که اولویت را به حاکمیت دولت و تکمیل ساختار سیاسی و نظامی دولت لبنان می دهد متمایز می شود. این مرحله همچنین موازی با فشارهایی است که از سوی اسراییل و آمریکا با هدف ورود حزب الله به عرصه های سیاسی اعمال می شود. و خواستار آن است که حزب الله به نقش نظامی خود در ارتش و سیطره بر مرزهای لبنان پایان دهد و با اسراییل معاهده صلح امضا نماید.
براین اساس آینده این حزب ارتباط مستقیمی با مرحله آینده یعنی گرایشهای دولت جدید و متغیرهای منطقه ای دارد.اگر لبنان معاهده صلح را با اسراییل امضا کند و به موجب آن مزارع شبعا را باز پس گیرد و یا به نوعی ان را حل و فصل نماید و در کنار آن اسرای حزب الله آزاد شوند، بنابراین دور جدیدی از پرسشها درباره بقای سلاح مقاومت مطرح خواهد شد. اما چنانچه فضای درگیریهای طایفه ای و سیاسی در داخل این کشور ادامه یابد و نیروهای امنیتی دچار ضعف شوند بازهم مکن است سناریوهای جنگ داخلی و یا دخالت یک قدرت نظامی خارجی مطرح شود که در این صورت همه چیز بستگی به ائتلافهای جدید حزب الله و روابط داخلی او دارد که در واقع چارچوب امنی را برای این جنبش و مقاومت تشکیل می دهد.
در این رابطه نجاح واکیم پژوهشگر لبنانی معتقد است که روابط مقاومت لبنان صد در صد داخلی است اما گروههای 14 مارس جاسوس و وابسته به آمریکا هستند و اوامر واشنگتن را علیه مقاومت اجرا می کنند. به عقیده وی  نزاع در لبنان بین دو گروه است:گروه اول جریانی که به نفع سازمان اطلاعات آمریکا عمل می کنند که همان جریان حاکم بر دولت هستند و جریان دوم گروههای ملی که در برابر پروژه آمریکایی قرار دارند.وی از همه شهروندان لبنانی خواستار الحاق به به مقاومت شد و گفت: زمانی که فرهنگ مقاومت در جامعه لبنان عمومیت یابد آنگاه ما می توانیم لبنان را از لوث وجود آمریکا و گروههای 14 مارس پاکسازی کنیم.

مقاومت مدال افتخار اعراب

سایت سوری صدی در گزارشی در مورد ضرورت حفظ مقاومت و پاسداشت قدسیت ان نوشت: تا زمانی که جولان همچنان اسیر است مقاومت باید مستحکم بماند. تازمانی که مزارع شبعا، مناطق اسکندرون و سرزمین های فلسطینی در اسارت هستند مقاومت ماندنی است. مقاومتی که نشان داده است بر هر ارتشی فائق خواهد آمد.
این سایت نوشت: با این همه اما برخی ها خواستار خلع سلاح مقاومت هستند و پرچم سرسپردگی را بالا گرفته اند و حتی پا را فراتر گذاشته و سلاح مقاومت را سلاح کثیف قلمداد کرده اند و ان را به سوریه و ایران منتسب می کنند.
به نوشته صدی،‌مقاومت حزب الله ملک شما نیست و حتی اگر مال شما بود نیز نمی توانستید هرکاری که می خواهید علیه آن انجام دهید. مقاومت ملک تمام اعراب است. و مدال افتخار تمامی مسلمانان است. ازاد سازی جنوب لبنان در 25 می 2000 به سالها سرخوردگی اعراب پایان داده است.

  خسارتهای آشکار اسراییل در جنگ 33 روزه
مجله العصر نیز درباره هرگونه تلاش برای خلع سلاح مقاومت در لبنان هشدار می دهد و تحقق ان را لحظه ای تاریخی ای می داند که اسراییل برای دیدن آن لحظه شماری می کند.
این مجله می نویسد: کسانی که در دام این فریب افتاده اند و از خلع سلاح مقاومت سخن می گویند در واقع فریب رژیم صهیونیستی را خورده اند. رژیمی که به هر در می زند تا یک پیروزی هرچند کوچک نصیبش شود. یادمان نرود که حزب الله لبنان در سال 2000 پوزه اسراییل را با حکمت استراتژیک در خاک لبنان به زمین مالید.
وجود یک فلسطینی در خاک لبنان کافی بود تا بهانه ای برای هجوم گسترده ارتش صهیونیستی به خاک لبنان شود و به حاکمیت این کشور تعرض نماید. اما اکنون هزاران دلیل و بهانه وجود دارد تا اسراییل یکبار دیگر به خاک لبنان حمله کند ولی چرا جرات این کار را ندارد.
اما درباره ادعاها پیرامون خلع سلاح مقاومت . واقعا تاسف اور و در عین حال مضحک است. این ادعا توهین به ارواح شهدا است. شهدایی که خود را فدای عزت و کرامت لبنان کردند. این درخواست توهین به اسرایی است که هم اینک در زندانهای اسراییل در بدترین وضعیت قرار دارند.
العصر تحلیل خود را با این جمله به پایان می رساند که: حزب الله اسطوره اسراییل شکست ناپذیر را در هم شکست و ژنرالهای مغرور او را شکست داد و به پایتخت های غربی که سودای استعمارگری داشتند هشدار داد. آمریکا از این مهم می هراسد که حزب الله الگویی برای دیگر ملتهای عربی و اسلامی شود و به همین دلیلی با هر حربه ای قصد دارد این جنبش مردمی را خلع سلاح نماید. اما ایا لبنانی ها خطرات خود را از یاد برده اند؟

واقعیتهای میدانی
اینک پس از هشت سال از خروج اسراییل از جنوب لبنان در 25 می 2000 بسیاری از مردم لبنان و عرب منطقه به این باور رسیده اند که آخرین سرزمینی که اسراییل آن را به اشغال خود در اورد اینک اولین سرزمینی  است که بدون اعطای امتیازی از دست این رژیم ازاد شد.
پیروزی اشکاری که مردان مقاومت پس از 22 سال از اشغالگری اسراییل محقق کردند بازگرداندن روحیه اعتماد به نفس ددر بین ملتهای عربی و اسلامی است. و تاکید براین نکته که اندیشه " سرسپردگی و تسلیم" راه حل خوبی برای پایان درگیری های عربی – صهیونیستی و اسلامی – صهیونیستی نیست بلکه مقاومت تنها گزینه حل این نزاع پس از شکست راه حل های سیاسی است.
بنابراین ادامه دغل بازی پیرامون سلاح مقاومت در لبنان تنها و تنها در خدمت به منافع اسراییل و تلاشی برای تخریب روابط بین سوریه و لبنان و دیگر کشورهای منطقه  و همچنین تعمیق اختلاف بین گروههای سیاسی داخل این کشور است. از این رو امیدواریم برادران لبنانی پیش از فوت وقت این حقیقت را دریابند.



| شناسه مطلب: 157667







فیلم

خبرگزاری بین المللی قدس


خبرگزاری بین المللی قدس

2017 Qods News Agency. All Rights Reserved

نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.