مواضع متناقض اسرائیل درباره حمله به غزه و تهدید ایران

معلوم نیست اسرائیلی ها چه می کنند ؟ از سویی می شنویم که حمله ای گسترده به غزه با خواست نخست وزیر و وزیر جنگ اسرائیل در راه است و از سوی دیگر می شنویم که چند تن از سران آنها ناگهان حمله به غزه را بعید می دانند.
این در حالی است که  یکی از وزرای اسرائیلی  حمله به ایران را ناگزیر می داند و تعدادی دیگر وی را سرزنش می کنند و فردای آنروز تحلیلگران می نویسند سرزنشها برای کمرنگ کردن این تهدید و فرار از نتایج معکوس آن بوده است.
ازسویی گفته می شود که اسرائیل طرح آرامسازی را پذیرفته و خبر آنرا به مقامهای  مصری اطلاع داده است ولی دذر عین حال و برغم بعید دانستن حمله به غزه ،سوخت منطقه به کلی قطع می شود و برخی مقامهای اسرائیل به کشتار بیگناهان غزه دعوت می کنند.
شرایط شک برانگیز به همین جا ختم نمی شود :ابومازن پس از آنکه مدتها با پیشنهادهای مذاکره از سوی حماس مخالفت می کرد و برای میانجیگریهای بین المللی و عربی ذره ای احترام و ارزش قائل نبود ،ناگهان طرح آشتی ملی همگانی را مطرح می کند و همزمان با آن اسرائیلی ها باب مذاکره را می بندند و پس از مدتها روی خوش نشان دادن به عباس اکنون روی عبوس نشان داده و گفتگوها یا بهتر مهمانی های شام را به بعد موکول کرده اند .
برخی مسئولان صهیونیستی نیز حمله گسترده به غزه را بعید دانسته و گفته اند که علت آن هشدارهای امریکا و بیمناکی از بحران در روابط با مصر است .
  روزنامه اسرائیلی "عاموس هارئیل" در خبری می نویسد که با وجود تهدیدات ایهود اولمرت نخست وزیر ،برخی منابع بلند پایه امنیتی و سیاسی در تل اویو اعلام کردند که اسرائیل خواستار دادن فرصت به مصریها برای میانجیگری جهت دستیابی به اتش بس با گروههای مقاومت فلسطینی هستند .
گفته شده است که ارتش اسرائیل اطلاعات یا فرمانهای جدیدی برای فراهم کردن  مقدمات حمله نظامی به غزه دریافت نکرده است و ایهود باراک وزیر جنگ اسرائیل گفته است که مذاکره با مصریها برای دستیابی به آش بس دو هفته دیگر ادامه خواهد یافت و در صورت شکست مذاکرات عملیات نظامی در نوار غزه تایید خواهد شد .
در این میان  روزنامه انگلیسی گاردین نوشت :‌ سران اسرائیلی تلاش کردند تهدید شائول موفاز  ضد ایران را که تقریبا در راستای  موضعگیری های ضد ایرانی اسرائیل بوده است  مغایر  خط مشی سابق این رژیم معرفی کنند و از این رو با بیان اینکه این مواضع شخصی بوده است تلاش کردند از اهمیت آن بکاهند .
گاردین نوشته است :اسرائیلی ها که دیده اند این سخن موفاز می تواند به زیان آنها تمام شود و اندکی با سیاست "تحریک و کنار ایستادن و مشاهده مسرورانه دعوا و نابودی دو طرف دعوا" در تعارض است سریعا با تغییر استراتژیک در موضعگیری سران خود و رد گم کردن با اتهام زنی به شخص سیاستمداری که  مواضع اسرائیل را به زبان آورده بود ، کوشیدند خود را از این اتهام و این حقیقت که عامدانه و مرموزانه به فکر آتش افروزی بر ضد ایران هستند ،برهانند و اجازه ندهند برنامه تحریک ضد ایران در نقطه ای بلغزد و تمام توطئه ها نقش بر آب شود .
در این راستا مقاماهای نظامی اسرائیل با انتقاد از موفاز گفتند اظهارات وی کار را برای اسرائیل
جهت متقاعد کردن جامعه بین المللی برای تشدید تلاش ها دشوارتر خواهد کرد و رقبای موفاز
به منظور رد گم کردن و گمراه کردن افکار عمومی وی را  به بهره برداری از هراس اسرائیل از ایران برای منافع سیاسی متهم کردند تا به این شکل نقشه های  اسرائیل همچنان وجهه معمول خود را نزد افکار جهانیان حفظ کند .
همچنین"ماتان فلنایی"معاون وزیر جنگ اسرائیل گفت : موفاز که از "وزرای  سابق" اسرائیل و از مدعیان جانشینی المرت است یکی از راهبردی ترین مسائل امنیتی را به یک بازی سیاسی تبدیل کرد و از ان برای مقاصد داخلی در مبارزه ای در کادیما استفاده نمود.
گویا اسرائیلی ها در این تبلیغ جدید خود زیاده روی کرده اند و خواسته اند روند بسیج ارتشهای جهان بر ضد ایران تخریب نشود که اینگونه هراسان و هروله کنان هریک به نحوی سخنان موفاز را انکار کردند.
از سویی " بن الیعازر" وزیر زیرساختهای اسرائیل در اظهاراتی بیمارگونه که نشان از روان پریشی تمام سران اسرائیلی دارد فریاد برآورد که باید جنگی بی محابا را  ضد غزه شروع کنیم و حتی اگر بیگناهان نیز در این جنگ کشته شوند اصلا اهمیت ندارد و ما تنها به منافع یهود می اندیشیم و مهم نیست که بر سر آنان چه می آید و اگر آنها هم منافع خود را می خواهند باید دست از این جنگ کثیف بردارند !
در همین حال اسرائیل که مدتی است درباره آرامسازی با حماس تردید و تعلل می کند چندی پیش  به مصر خبر داده است که این آرامسازی را خواهد پذیرفت و مصر دو هفته وقت دارد تا ترتیبات لازم با حماس را فراهم آورد و در صورت عدم موفقیت مصر در کسب موافقت حماس و نیز در صورت ناکارآمدی مذاکرات با ابومازن حمله به غزه آغاز خواهد شد .
ابومازن نیز که گفته می شود به دلیل اطمینان از بی نتیجه بودن مذاکره با اسرائیل به مذاکره داخلی و گفتگوی ملی روی آورده است ،هنوز مشخص نیست که آیا در این امر صداقت به خرج داده است یا این که بار دیگر اسیر دست اسرائیل و امریکا و توطئه ای جدید در یک برنامه ریزی پیچیده تر و ریشه ای تر شده است .
سیاستهای اسرائیل در قبال غزه و کرانه باختری ناگهان دچار تغییراتی نامعقول می شود و مواضع سران تشکیلات خودگردان نیز ناگهان تغییر می کند و امریکا نیز خود را پنهان کرده است ولی بی شک برنامه های مغزهای متفکر ولی فاسد آنها همچنان در منطقه در حال جریان است .

تمام./پ/