جنگ روانی اشپیگل علیه تهران؛ دلایل و عوامل

گروه تحقیقات و پژوهش خبرگزاری قدس:

هفته نامه آلمانی اشپیگل در گزارشی مشروح به قلم سه تن از خبرنگاران اعزامی خود به سرزمین های اشغالی  نوشت: حمله نظامی اسراییل به ایران حتمی است!
"رالف باسته" ،"کوردولا میر" و "کریستوف شولت" خبرنگاران اشپیگل با توجه به سفری که به اسرائیل داشته اند ، با اشاره به اینکه رژیم صهیونیستی دیگر معتقد نیست که اعمال تحریم می تواند ایران را از ساخت تسلیحات اتمی بازدارد ،افزودند در حال حاضر اجماعی گسترده در اقدام برای یک حمله نظامی علیه تاسیسات اتمی ایران حتی بدون مشارکت امریکایی ها در میان دولتمردان اسرائیلی بوجود آمده است .
این خبرنگاران گفته اند در همین ارتباط می توان به اظهارات "دانی یاتوم" عضو کنیست اسرائیل اشاره کرد . این ژنرال بازنشسته 63 ساله اسرائیلی که سال گذشته در کنفرانس اعضای پیمان آتلانتیک شمالی ناتو در بروکسل شرکت کرده بود به رغم آنکه نخست علاقه چندانی به حمله نظامی امریکا به تاسیسات اتمی ایران نداشت و بطور مثال برخلاف اکثر نمایندگان کنیست اسرائیل بی پرده و قاطعانه در مورد حمله گسترده نظامیان اسرائیلی علیه اسلامگرایان حماس در نوار غزه ابراز مخالفت می کرد ؛ در جدیدترین موضعگیری خود در خصوص ارائه بهترین پاسخ به برنامه اتمی ایران اظهار داشت: در صورتی که خواست و اراده جهان بر متوقف کردن ایران از برنامه اتمی اش استوار باشد، استفاده از گزینه نظامی علیه تهران امری ضروری است زیرا دیگر اعتقادی به موثر بودن تحریم های اعمال شده به ایران نیست .
خبرنگاران اشپیگل به دنبال انتشار جدیدترین اظهارات دانی یاتوم که پیشتر وزیر مشاور اسحاق رابین نخست وزیر وقت اسرائیل و نیز رئیس سابق دستگاه اطلاعاتی اسرائیل موساد بوده است به سراغ "یاکوو ادری" وزیر فعلی جذب مهاجرین به اسرائیل رفتند و نظر او را در خصوص حمله احتمالی اسرائیل به ایران جویا شدند . وی با اشاره به اظهارات مشابه حدودا ده روز قبل "شائول موفاز" وزیر حمل و نقل اسرائیل در همین رابطه گفت: هر چند این اظهارات بویژه از سوی اروپائیان به عنوان گفته های یک سیاستمدار تندروی اسرائیلی که قصد دارد برای انتخابات آتی نخست وزیری اسرائیل با ایهود اولمرت رقابت کند ( موفاز بعنوان رقیب انتخاباتی مطرح نیست) تلقی شد، اما حقیقت مطلب آن است که اکنون دیگر برای تدارک یک حمله نظامی علیه تاسیسات اتمی ایران در درون حکومت اسرائیل نوعی اتفاق نظر مبنی بر حتمی و اجتناب ناپذیر بودن این حمله پدید آمده است . در واقع اکثر نمایندگان کابینه اسرائیل دیگر باور ندارند تحریم ها بتواند در مسیری که "محمود احمدی نژاد" رئیس جمهور ایران در پیش گرفته است، تغییری ایجاد کند .
خبرنگاران اشپیگل افزودند با این همه سئوالی که گروههای مختلف سیاسی اسرائیل در ارتباط با حمله نظامی علیه تهران دارند مربوط به زمانبندی این حمله است . به بیانی گویاتر از یک طرف صلح دوستان چنین اعلام می کنند تا زمانی که ایران در شرف ساخت و تکمیل یک بمب اتمی است تلاشهای دیپلماتیک سازمان ملل باید ادامه یابد که در این میان باید گفت با پرداختن به این تلاشها اسرائیل دست کم توانسته است در خصوص کارکرد تمامی گزینه های غیر نظامی و بی نتیجه بودن آنها در موضوع حل و فصل مساله اتمی ایران همگان را مجاب کند و از طرف دیگر جنگ طلبان هستند که معتقدند دیگر زمان انتظار به پایان رسیده است .
در واقع این گروه بر این باورند که پنجره این فرصت، با انتخابات ماه نوامبر ریاست جمهوری امریکا به روی اسرائیل بسته خواهد شد زیرا اسرائیل تنها تا زمانی که جرج بوش رئیس جمهور کنونی امریکا بر مسند قدرت است می تواند روی حمایت امریکا حساب کند .
"رالف باسته"، "کوردولامیر" و"کریستوف شولت" خبرنگاران اشپیگل در ادامه این گزارش خود افزودند که جنگ طلبان اسرائیلی دیگر متقاعد شده اند که این رژیم نمی تواند از حمایت هیچکدام از نامزدهای جانشین بوش در واشنگتن برخوردار باشد زیرا "باراک اوباما" نامزد حزب دموکرات امریکا پیشتر گفته بود مایل است با مقامات تهران به طور مستقیم مذاکره کند . در این میان حتی اگر "جان مک کین" نامزد حزب جمهوریخواه امریکا نیز در انتخابات پیروز شود باز هم به اعتقاد سیاستمداران اسرائیل انتظار نمی رود وی برغم اظهارات نمایشی قبلی خود در مبارزات انتخاباتی اش نخستین دستور رسمی خود را حمله به ایران قرار دهد .
خبرنگاران اشپیگل بر اساس برداشت خود از سفر به سرزمین های اشغالی فلسطین خاطر نشان کردند که جرج بوش نیز به تازگی در حال ارسال نشانه های شک برانگیز مبنی بر نوعی دورخیز بر ضد ایران است.
وی اخیرا در سفر خداحافظی شش روزه خود به اروپا در این باره گفت: «امروز تمامی گزینه ها علیه تهران روی میز است » و در واقع او در حال جستجوی راهکارهایی است تا به اروپایی ها اطمینان دهد نخست تمامی گزینه های دیپلماتیک به مورد اجرا گذاشته خواهند شد . بوش در سفر خود به اسلوونی افزود : ضرورتهای بسیار زیادی در ارتباط با مساله ایران وجود دارد و وقتی شما به اسرائیل می روید و به دقت به سخنان کارشناسان مسائل سیاسی آنها گوش فرا می دهید این ضرورت و اضطرار را در صدایشان درک خواهید کرد !!
این نشریه آلمانی با اشاره به اینکه وجود یک بمب اتمی ساخت ایران بر تمامی تهدیداتی که اسرائیل ظرف 60 سال گذشته تاکنون با آن مواجه بوده است می چربد، افزود: این سخن از آن جهت است که این تهدیدات یعنی جنگها یا عملیات شهادت طلبانه اسلامگریان تندرو( مقصود مبارزان فلسطینی است )هرگز تهدیدی جدی برای از بین رفتن موجودیت کشور یهودیان بحساب نمی آید .
اشپیگل اضافه کرد :اما اگر اوضاع به گونه ای تغییر یابد و این اسرائیل باشد که هدف یک حمله هسته ای قرار
گیرد در آن صورت فجایع ویرانگری برای این کشور کوچک که مساحتش فقط معادل نیمی از کشورکوچک سوئیس است به وقوع خواهد پیوست . به همین خاطراست که استراتژیستهای بین المللی معمولا از حیث کوچک بودن مساحت اسرائیل به آن "تک بمب" می گویند .
رهبران نظامی تل آویو (اشپیگل می نویسد اورشلیم) چنین ادعا می کنند که تهران بواسطه یک تهدید سنگین و اثرگذار هسته ای حتی می تواند هرگونه نبرد نظامی اسرائیل را بطور مثال در نوار غزه محدود و کم اثر کند . در واقع به اعتقاد این استراتژیست های اسرائیلی، تل اویو به رغم قدرت نظامی خود عملا در دفاع کردن از خود ناتوان است آنگونه که رژیم صهیونیستی ( اشپیگل نوشت: دولت اورشلیم) معتقد است شرایط بدتر از آن، زمانی است که بمب اتمی ایران وجود خارجی داشته باشد که در آن صورت این امر عامل خروج گروهی از نخبگان فرهیخته از سرزمین های اشغالی فلسطین خواهد بود و بی شک هم از لحاظ اقتصادی و هم از منظر فرهنگی برای اسرائیل به یک فاجعه بدل خواهد شد.
 به نظر "افرایم سنیه" ژنرال بازنشسته اسرائیلی و یکی از وزرای چند ساله کابنیه اسرائیل، ایران در آینده در موضعی خواهد بود که خواب صهیونیستها را حتی بدون فشار آوردن بر یک دکمه قرمز نیز به عذاب تبدیل کند.

تحلیل گزارش اشپیگل

اما در تحلیل این گزارش هفته نامه اشپیگل باید گفت از همان ابتدای گزارش مشخص است که این سه گزارشگر اصولا با پیش فرض تهیه گزارشی برضد ایران و یا در راستای تبلیغات رسانه ای بر ضد ایران فراهم شده است ، چه اینکه اگر بخواهیم از مواضع رسمی یک کشور یا رژیم یا حزب یا هر موسسه دیگری مطلع شویم نیازی نیست که چند تن را اجیر کنیم تا با ورود به داخل آن موسسه و انجام مصاحبه های شخصی با افراد و برخی مسوولان رده دوم و سوم برخی اطلاعات و موضع گیریهای شخصی را جمع آوری کرده و آنرا به عنوان موضع رسمی آن موسسه جا بزنند .
درباره این گزارشگران یا بهتر بگوییم مسوولان مغرض هفته نامه اشپیگل باید گفت آنها یا به منظور ایجاد جایگاهی برتر در رقابت رسانه های غربی برای خود و پیش افتادن از دیگران با ارائه یک گزارش فوق العاده درباره حساسترین موضوع روز یعنی حمله نظامی به ایران و لزوما گزارشی تایید کننده وقوع این حمله، و معرفی خود به عنوان پرچمدار انتشار اخبار برجسته و مهم دنیا، در صدد تهیه گزارشی ولو غیرمستند و غیرحقیقی با نتیجه گیریهای بی منطق برآمده اند و یا اینکه در ورطه تیترهای تکراری و موضوعات نه چندان تاثیر گذار و برانگیزنده در تلاشی مذبوحانه کوشیده اند با درج برخی اظهارنظرهای مطمئنا تبلیغاتی و ضد ایرانی سران اسرائیلی آنهم از سوی مسوولان رده چندمی و آنهم در مصاحبه های شخصی و غیرخبری و تنها پرسشهایی درباره نظر و دیدگاه کلی و غیرتخصصی آن افراد؛ اینگونه جلوه گر نمایند که توانسته اند با گسیل داشتن چند  خبرنگار، گزارشی میدانی از جزئیات دقیق موجود در اسرائیل به دست آورده اند که اختصاصا ویژه آنها بوده است و پیش از آنها هیچ رسانه ای چنین اخبار فوق العاده ای را افشا نکرده است .
از زاویه دیگر می توان به این دیدگاه نیز نیم نگاهی داشت که این هفته نامه نیز نظیر کارهایی که دیگر رسانه های بزرگ همچون بی بی سی و سی ان ان و .. انجام می دهند با ارسال گزارشگرانی برای تهیه مجموعه ای مستند کوشیده اند که به روشنگری درباره حقیقت مواضع اسرائیلی ها در این موضوع بپردازند و روشن کنند که علاوه بر مواضع اعلام شده رسمی آیا در داخل اسرائیل مواضع چگونه است و در این راه بهتر است که گزارشگران در لباس یک گروه اعزامی ،اختصاصا برای کنکاش دراین موضوع فرستاده شوند تا مسوولان اسرائیلی نیز با مشاهده این ماموریت اختصاصی، به آنها پاسخ گویند.
 از همین رو این گزارشگران تعدادی سوال از افراد مختلف پرسیده اند و از آنجا که یک طرح بسیار عظیم و مطالعه شده رسانه ای (مبنی بر اینکه همه مسوولان بایستی در جهت سیاست کلی صهیونیستها سخن گویند) مدتها است که در اسرائیل و در میان کلیه صهیونیستها دنبال می شود،  مواجه شده اند با برخی اظهارات و واکنشهایی که شدیدا بر وجوب و لزوم جنگ بر ضد ایران حتی بدون کمک امریکا با لحنی حماسی و به ظاهر جدی که از نگاه این گزارشگران صداقت محور آلمانی سندیت داشته و به عنوان موضع حقیقی این افراد به حساب آمده است.
غافل از این که در سیاستهای خبری اسرائیل و اسرائیلی ها چیزی به عنوان صداقت و مصداقیت وجود ندارد و هر کسی آزاد است هرگونه که بخواهد انواع و اقسام فریب و کذب را به شرطی که بر ضد خط سیر منافع صهیونیسم نباشد و  رسوایی به بار نیاورد برزبان جاری سازد و به هیچ معیار و محور قانونی یا اخلاقی هم توجه نداشته باشد.
شاید آنها چهره اسرائیلی ها را در همین یک ظاهر می بینند اما شاید بد نباشد که از همسایگان این متجاوز به زور وارد شده بپرسند که آنها چند چهره دارند ،آیا همین یک چهره ای که آنرا برای غرب و شرق تبلیغ کرده اند و خود را دموکراتهایی شدیدا مقید به دموکراسی در کانون تروریسم و جنایت و ضدیت با انسانیت معرفی کرده اند مصداق آنهاست یا اینکه چهره های متفاوت دیگری نیز دارند .
در پاسخ به این سوال نپرسیده آنها باید گفت که صهیونیسم به همان اندازه که منافع گسترده و دور و دراز برای خود تعریف کرده است به همان اندازه نیز چهره های مختلف برای ارائه به مجامع مختلف در چنته آماده کرده است و با هر محفلی آنچنان که منافعش اقتضا می کند رخ می نمایاند. در برخورد با امریکا این کشور را ابرقدرت جهان معرفی می کند تا از ورای این تعریف و تمجید ظاهری ، توان و قدرت آن را در جهت منافعش به کار گیرد . در برخورد با اروپایی ها که در سیاست خارجی خود بر دموکراسی و رعایت قوانین تاکید بیشتری دارند ادعا می کنند که ما در کانون پرالتهاب تروریسم فلسطینی و عربی و اسلامی ! یک واحه سرسبز و خرم که در آن دموکراسی به خود می بالد تاسیس کرده ایم و مفتخریم که اعلام کنیم شرایط زندگی اعراب داخل اسرائیل از اعراب خارج آن بهتر است ، حال بگذریم از اینکه بزرگی این دروغ در هیچ ذهنی نمی گنجد ،چه آنکه اولا اعراب داخل اسرائیل از بیشترین تحقیر و ذلت و نقض حقوق رنج می برند و معیار مقایسه آنها نیز مقایسه با فلسطینیان یا عراقی ها و دیگر اعرابی است که همین اسرائیلی ها و امریکایی ها با سیاستها و دخالتهایشان آنها را به بدبختی کشانده اند .
بنابراین بعید نیست که این گزارشگرها نیز اسیر همین ترفندهای به حقیقت مکارانه یهودیان عبری زبان که در لابلای کلمات نامفهوم عبری شان دنیایی از نیرنگ و دغل بازیهایی لاقید نهفته است، شده و باور کرده اند که همین مواضعی که از زبان آنها خارج می شود مصداق حقیقی مقاصد آنها است و بنابرهمین کلمات هم تا چند روز دیگر جنگ حتی بدون حضور امریکا شروع خواهد شد .
گذشته از این در گزارش ارائه شده این خبرنگاران آلمانی موارد چندانی هم مطرح نشده و تنها به سخنان افرادی نظیر افرایم سنیه ، دانی یاتوم ، یاکوو ادری  و برخی اظهارات تبلیغاتی که از سوی مک کین و غیره در چارچوب تلاشهای انتخاباتی برای کسب رای مردم ایراد شده و یا سخنان بوش ،رئیس جمهور یال و کوپال ریخته در حال انقضاء که می کوشد با سخنانش یک عمر جنایت و حماقت را تصحیح نماید ،اشاره و استناد کرده اند که این به هیچ وجه کافی و قانع کننده نیست و در پاسخ به این گزارش باید به آنها گفت که شما حق ندارید بر پایه مشتی مهملات و سخنان بی پایه و یا حتی در صورت فریب خوردگی و قربانی سیاست های رسانه ای صهیونیسم شدن ، به اردوی این دشمنان بشریت ملحق شوید . این نکات با بررسی بیشتر سخنان نخبگان غربی و حتی آلمانی نیز قابل فهم است و اگر مسوول یک هفته نامه معتبر غرض نداشته باشد، نباید آنقدر بی اطلاع باشد که نداند بدین طریق نمی توان نیت اصلی اسراییلی ها را که در هزار لای سخنان و تحرکات متناقضشان آنرا پنهان کرده اند ،پی برد .
پس اگر نمی توانیم از عهده این زکاوت صهیونیستها برآییم، اجازه نداریم با اقدامی که نهایتا به نفع آنهاست، منافع دیگر کشورها را به خطر اندازیم و به تهدیدات بر ضد آن دامن بزنیم و الا با شناختی که از صهیونیستها هست اگر غیر از این باشد باید لاجرم سازندگان چنین گزارشهایی را خادمان و نوکران حلقه به گوش نامید که مغرضانه به تهیه این گزارشها می پردازند .

تمام./پ/