شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ 
qodsna.ir qodsna.ir

فرصتی که اعراب نباید ازدست بدهند (بثینه شعبان)

پیش از جشن سالانه انجمن روابط عمومی آمریکا و اسراییل (آیپاک) در واشنگتن  و سخنرانی حمایتی نامزدهای ریاست جمهوری امریکا در این جشن از امنیت و برتری نظامی رژیم صهیونیستی و ابدی دانستن بیت المقدس به عنوان پایتخت اسراییل،   "حسین آغا" و " رابرت مالی" با نوشتن مقاله ای در نیویورک تایمز در 3 ژوئن 2008 از آغاز ذوب شدن یخ سه بحران اصلی در خاورمیانه سخن گفتند.
شکسته شدن محاصره ضدانسانی تحمیل شده بر غزه، دوم دستیابی طرفهای لبنانی به توافق سیاسی اصولی در دوحه قطر و سرانجام آغاز مذاکرات غیرمستقیم سوریه و اسرائیل به میانجیگری ترکیه سه بحرانی بود که این دو بر آن تاکید کردند.
این دو نویسنده به این نکته توجه می دهند که همه این طرفها به طور محرمانه حرکت می کنند و گاه حتی بر خلاف خواسته ها و دیدگاه های امریکا پیش می روند و این مساله را موضوعی قابل توجه و شایسته تامل و درنگ دانسته اند و گفته اند که ظهور قطر و ترکیه بعنوان میانجی فرایندهای مذاکراتی نشانه فروریختن مصداقیت و تاثیر گذاری آمریکا و ثقل وجودی این دولت است .
همچنین سیاست عزل و منزوی سازی که امریکا پیش گرفته و نیز مسلح ساختن فتح بر ضد حماس و تجهیز برخی طرفهای دیگر تعبیری آشکار از شکست دیدگاه امریکا درباره مذاکره و گفتگو به عنوان کارگشاترین راه دستیابی به صلح و امنیت در  خاورمیانه است .
این دو نویسنده در پایان مطلب خود اینگونه نتیجه گیری می کنند که سه جریان یاد شده نتایجی تضمین شده ندارند وشاید به شکست نیز بینجامند و یا به سمت اهداف غیرمقصود پیش روند ولی نکته مهم این است که در شرایط تنگنا و در منطقه بحرانی، امریکا از صحنه تاثیر گذاری دور شده است.
پس از سخنرانی نامزدهای ریاست جمهوری و سخنان رایس وزیر خارجه امریکا که تمام اطاعت و ارادت خود را در مقابل آیپک اعلام داشتند، تلاش شد تا اقدامات مربوط به پیشبرد طرح توافقنامه استعماری جدید بین واشنگتن و بغداد سانسور و با پنهان کاری از ورود به عرصه افکار عمومی دور نگاه داشته شود. طرحی که به سادگی باید گفت تنها هدف آن تبدیل عراق به پایگاهی دائمی برای امریکا و به زانو درآوردن ملت عراق با سلاح ارتش و دستگاه های امنیتی و محروم کردن آنان از آزادی و کرامت و استقلال و واداشتن آنان به تن دادن به قبول سایه استعماری صد ساله بر عراق است.
تمام این موارد برای هزارمین بار به اعراب می گوید که محاسبات و اندیشه های امریکا هیچ یک از آنها(دولت های عربی) را  چیزی جز سرچشمه دائمی نفت و حامی دست و دل باز دلار و وارد کننده ثروتمند سلاحهای میلیارد دلاری برنمی شمرند و زندگی و کرامت انسانی و حقوق آنها به هیچ وجه در قاموس سیاستمداران امریکایی  جایی ندارد و بر  عکس آشکارا به جهانیان اعلام می دارند که حاضر به هر اقدامی هستند تا دست قوی پنجه اسرائیل در منطقه بالاتر از همه قرار گیرد و حاضرند با سلاح و سرمایه این رژیم را حمایت کنند تا زمین ها، حقوق و آزادی اعراب را در فلسطین و عراق و جولان و .. مصادره کنند. پس اکنون اعراب چه وظیفه ای دارند و در سایه اثبات این اطلاعات و روشن شدن آن در برابر چشمانشان باید چه روشی را برای آینده روابط خود با آمریکا و اسراییل انتخاب کنند؟
مطالعه عمیق رویدادهای منطقه نشان می دهد که اعراب اگر بخواهند بی شک عناصر قدرت فراوانی در دست دارند و تنها خود ایشان هستند که می توانند جریانات منطقه را آنگونه که شایسته است بسوی مسیر درست هدایت کنند البته اگر اراده کافی برای این امور بکار گیرند و همگی به این باور برسند که کلید همه مشکلاتی که در آن دست و پا می زنند در جیب  خودشان است.
آنچه نویسندگان مقاله مذکور بدان اشاره کرده اند در واقع آغازی است که حداقل نزد  برخی از اعراب این باور را به وجود می آورد که هماهنگی و همکاری و گفتگو میان آنها(کشورهای عربی) به نفعشان است و برگزاری نشست دمشق و تلاشهای جدی پس از آن برای به حرکت درآوردن عملی همبستگی عربی بی شک دلیلی است بر این که اعراب به تنهایی مسوول حفظ جان و خون عربی هستند و با همکاری  قادر به حفظ حقوق اعراب خواهند بود .
آنچه امید آنرا داریم اینکه این باور در آینده نزدیک تثبیت شود و طبیعت درخواستها و دیدگاه ها از در خواستهایی
درباره سرنوشت کشورها و مردم و اسیران و آب و خاکمان از امریکا و اسرائیل به درخواستهایی از اعرابی در همین کشورهای عربی بدل شود، به گونه ای که اعراب هرگاه کودکی 5، 6 ساله کشته شود یا بمبی در بغداد یا الجزایر منفجر شود، خود را سرزنش کنند چه اینکه هویت متجاوز به کودکان و جوانان عرب در بغداد و غزه و سومالی و صنعاء هرچه باشد اعراب اگر مسوولیت های خودرا بپذیرند قادر به تغییر چهره و آینده سرزمنی ها و منطقه به گونه ای که کرامت عربی را حفظ نماید، هستند. با این باور دیگر نامزدهای انتخابات امریکا به خود جرات نمی دهند منافع و حقوق و کرامت و آزادی میلیونها نفر عرب را زیر پا گذاشته و با خواری و حقارت بی نظیری مراتب اطاعت و سرسپردگی خود به صهیونستها که تامین کنندگان هزینه های آنها بوده اند، ادا نمایند.
اما این تغییر نیازمند دیدگاهی راهبردی بر اساس این  قاعده است که ما امتی هستیم که خداوند عز و جل خواست که در برابر متخاصم و اشغالگری که به میهنمان حمله ور شود واحد و متحد باشیم و حداقل، فعالیت و حضور رسانه ای و دیپلماتیک ما در سطح جهانی همیارانه باشد و نسل جدید خود را با عقیده حفظ  قدرتمندانه حقوق خود پرورش دهیم به نحوی که آینده این حقوق به رغم طولانی بودن رنجها و درگیریها بر سر آن تضمین شده باشد.
باید بدانیم آنچه که دشمنان در رسانه ها تبلیغ می کنند از سر وهم یا به منظور ترساندن اعراب است. اعراب آنگونه که توصیف می شوند ضعیف نیستند بلکه این تهدیدها و ترساندن ها تنها در جهت فلج  کردن اراده آنان و ناامید کردن قلبهای آنان پیش از اقدام دستهای قدرتمندشان است .همچنان که دشمنان اعراب نیز به آن قدرتی که توصیف می شوند، هیچ شباهتی ندارند چه آنکه ما در قرنی زندگی می کنیم که نویسنده ای معمولی در روزنامه گاردین به نام " جورج مونیبوت" با وجود اطلاع از وجود دستگاه های اطلاعاتی قوی و زندانهای سری در مقاله ای با عنوان "جنایتکاران جنگی باید از مجازات بهراسند و من جان بولتون را به همین دلیل تعقیب می کنم " در برابر توان پوشالین این کشورها می ایستد . اگر روزنامه دیلی تلگراف آشکارا اعتراف می کند که لابی یهودی در سیاست امریکا شدیدا نفوذ دارد و اگر کشیش دیزموند تیتو در افریقای جنوبی اعتراف می کند که اعمال اسرائیل بر ضد فلسطینیان وحشیانه تر و شدیدتر از نژادپرستی بر ضد  ملت افریقای جنوبی است و اگر روزنامه لوس انجلس تایمز اسرائیل را به دلیل اجازه ندادن به دانشجویان فلسطینی در استفاده از بورسیه های امریکا با نگاه داشتن آنها در زندان بزرگ غزه انتقاد می کند ، پس چرا اعراب و حداقل نویسندگان و اهل رسانه آنها که اصحاب حقیقت و آرمان هستند منتظر نشسته اند و مشکل خود را به گوش شنوایان جهان نمی رسانند ؟
وهم و گمانی که برخی اعراب از قدرتهای اسطوره ای دشمنان خود دارند از یک سو و گمانه هایشان از ضعف کشور خود از سوی دیگر غالبا نتیجه ناامیدی و یاسی است که دشمنان با هدف سلب اراده اعراب به دل آنها تسری داده اند . سخنان رسانه های مغرض درباره اختلافات دائمی اعراب نیز از اصل و اساس در چارچوب برنامه های متخاصمانه ناامید سازی است . برای اثبات این گفته ها بهتر است مثالی بزنیم که نویسنده خود آنرا در این اواخر به عینه تجربه کرده است : من در کارگاه زنان مدیر که وزیر خارجه یونان خانم " دورا باکایونی"برگزار کرده بود و خود نشست پنجم از سری نشستهای اغاز شده توسط وزیر خارجه امریکا بود؛ حاضر شدم . پس از سخنان افتتاحیه وزیر خارجه یونان سررشته سخن را به مشاور خانم رایس که حاضران همچون خود رایس با او رفتار کردند داده شد و این خانم به رویه لاف زنی همیشگی امریکایی شروع کرد به تعریف کردن از دستاوردهای امریکا در توان بخشی به زنان برزیل و افریقا و پاسیفیک آن هم  از طریق تخصیص تنها چند دلار به این کشورها.  وی در تعریف این شاهکارهای بزرگ تماما جنایاتی را که دولت متبوعش بر سر دهها میلیون زن عرب تحمیل کرده  و آنان را به خاک و خون کشیده ویا به  بدبختی رسانده است و تمام جنگهایی که امریکا بر کشورهای عرب تحمیل کرده بود و طبعا تمام اشغالگری و کشتار و شکنجه ای را که زنان عرب در کشورهای مختلف به دست نظامیان آنها و همپیمانان اسرائیلی شان تحمل می کنند، به فراموشی سپرد.
پس از اظهارات مشاور رایس، زنان عرب حاضر کم کم نظراتشان را با یکدیگر زمزمه کردند و خشم سرپوش نهاده شان را به هم منتقل کردند و به محض اینکه سخنان آن زن تمام شد دست زنان عرب بسیاری بالا رفت و خواستار سخنرانی شدند .خانم حنان عشراوی از فلسطین سخن گفت و از نادیده گرفتن اشغالگری که اساس مصائب زن عربی است را عجیب و قریب معرفی کرد .اسماء خضر از اردن ،امیره هیا از امارات و شاهزاده ماشیل دختر ترکی بن عبدالعزیز از عربستان سعودی و دکتر هدی البان از یمن و نگارنده سخنرانی کردند و همگی گفتند که اوضاع زن عربی که اشغالگری اسرائیل در فلسطین و امریکا در عراق باعث آن شده است بر همه موضوعات دیگر اولویت می یابد و بایستی در بیانیه پایانی این نشست عباراتی از ضرورت پایان یافتن اشغال بیگانگان به عنوان شرطی اساسی و لزوم توانمند ساختن زن عرب در بازیابی کرامت و حقوق و شخصیت خود وارد شود.
صدای این زنان از سوی وزیر خارجه اتریش و ایسلند و نماینده شیلی و مولداوی تایید شد و اوضاع به گونه ای شد که موضوع پایان دادن به اشغال موضوع اصلی نشست شد و دیگر هیچ کس کلمه ای از سخنان خانم مشاور امریکایی را که با لهجه ای بادکنکی و نامتعارف از مفاهیمی پوشالین و ادعایی داد سخن داده بود، به یاد نداشت.
بنابراین ما وظیفه داریم که در تمام نشستها و محافل و در هر نقطه و مکانی به فکر تشکیل یک آیپاک عربی باشیم که با تاکید بر حقوق ملت عرب در دفاع از هجمه  دشمنان از خود جلوگیری کند تا آنکه سپیده دم آزادی بر ملتهای عربی طلوع نماید  و کرامت خود را بازیابند. این امرممکن نخواهد بود مگر اینکه اصل گفتگو را در حل مشکلات خود رعایت کنند و گفتگو باید با برادران و مذاکره با دشمنان و مقاومت در برابر اشغالگران به کار گرفته شود .


| شناسه مطلب: 153398







فیلم

خبرگزاری بین المللی قدس


خبرگزاری بین المللی قدس

2017 Qods News Agency. All Rights Reserved

نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.