پنج‌شنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ 
qodsna.ir qodsna.ir

صلح با دشمنی که ماهیتش را نمی شناسند (تحقیق)

متن حاضر در بر گیرنده مطالب مهمی است که محمد علی فقیه استاد دانشگاه ناصر خطاب به جوانان عرب بیان می‌کند . جوانانی که با ابزارهای تبلیغی و فرهنگی ، دچار استحاله عقیدتی و حتی ملیتی شده اند . جوانانی که صلح با دشمن خود را به عنوان واقعیت می پذیرند در حالیکه ماهیت دشمن خود را نمی شناسند . جوانانی که تنها به امید صلح ، واقعگرایی پیشه کرده اند در عین اینکه هیچ نیافته اند و همچنان صهیونیستها بر آنان ظلم می‌کنند و جوانان عرب هیچ نمی دانند . استاد فقیه با زبانی جوان پسند و علمی مضرات روابط با رژیم صهیونیستی را که خطری برای منطقه و کل جهان است ، برای این جوانان بیان می‌کند .

مقدمه
مفتخرم که این پژوهش را درباره چالشهایی‌که جوانان عرب با آن مواجه هستند و خصوصاً در مورد قضیه «بهبود روابط با رژیم صهیونیستی» بنویسم .
در این مرحله چالشی‌مهمتر از مسأله "بهبود روابط با صهیونیستها"را در برابر جوانان عرب نمی‌بینم ، چراکه دشمنی‌با رژیم صهیونیستی‌همچنان میان ملتهای عرب و از جمله نخبگان و جوانان آن مستحکم می‌ماند ، و اینان بنحوی نمود عینی وجدان امت هستند و همچنان به مخالفت خود با روند بهبود روابط با صهیونیستها پایبندند و بر ادامه دشمنی با صهیونیستها اصرار می ورزند و آنرا یک انتخاب استراتژیک می‌دانند . هر چند که این کشورها تصمیم بر ایجاد روند صلح داشته باشند . باید بگویم که وقتی جوانان بر یک تقسیم دسته جمعی اتفاق نظر کنند ، نباید آن را به این بهانه که فاقد عقلانیت و ناشی از احساسات سنین جوانی است کوچک شمرد، بلکه باید بپذیریم که چنین موضع دسته جمعی ، نشانگر تعقل و یک دیدگاه روشن است .
بحث خود را با حسن نیت و به دور از تکلف آغاز و مجدداً تأکید می‌کنم که هدف گفتگوهایمان همانا منافع امت عربی است و باید قبول کنیم که منافع هر کشور عربی با منافع امت عربی در تناقض نیست . مقصودمان از منافع هر کشور عربی عبارت است از : امنیت مردم ، تمامیت ارضی ، قدرت نظامی ، رشد اقتصادی ، ثبات سیاسی ، فضای باز] سیاسی و اجتماعی[ و دستاوردهای نوین فرهنگی.
در این بحث سعی خواهم کرد تفسیر و دیدگاه شخصی خود را در مورد دلایل اصرار بر دشمنی با رژیم صهیونیستی بیان کنم و منظورم آن دسته از دلایل بسیار موجه و حقیقی از ویژگیهای "غیر عادی" و "غیر طبیعی" رژیم صهیونیستی است که محال است بتوان با آن همزیستی طبیعی داشت .

من بر چهار دلیل اصلی تأکید خواهم کرد و بحث خود را به آنها اختصاص خواهم داد . «این دلایل مجدداً بر طبیعت کشمکش میان اعراب و صهیونیستها بعنوان کشمکشی ماهوی و نه درگیری برای تعیین خطوط مرزی تکیه می‌کند .   »

الف : شهرک سازی رژیم صهیونیستی هیچ وقت قطع نمی شود !
کسی که مسأله شهرکهای صهیونیستی را دنبال می‌کند ، کاملاً پی می‌برد که هدف از ساختن آنها ادامه سیاست توسعه طلبانه در سرزمینهای فلسطینی و ایجاد تقسیمات جمعیتی و جغرافیایی جدید در منطقه است که به نوبه خود بر فرایند مذاکرات صلح (سازش) مؤثر خواهد بود .
«مسلماً نمی‌توان از این نقشه صهیونیستی که استعمار سرزمینهای عربی را در پی دارد ، به سادگی چشم پوشید چراکه از ابتدا چنین سیاستی بعنوان عصاره اندیشة صهیونیسم به عنوان یک استراتژی ثابت در سرزمینهای اشغالی قابل پیگیری بوده است . این ایده همچنان پس از برپایی رژیم ادامه یافت و هنوز هم علیرغم گذشت یک قرن کامل از ظهور و پیدایش صهیونیسم ادامه دارد … تا اینکه هدفهای دوگانه قدیمی خود را کامل کند و آن برپایی "دولت بزرگ عبری" و جلوگیری از تأسیس هرگونه دولت فلسطینی است . لذا این یک استراتژی ملی است که دولتهای صهیونیستی بدون در نظر گرفتن گرایشهای حزبی ، ملزم به پیروی هستند تا تمامی عهدنامه ها را اجرا کنند ، هرچند ممکن است شیوه اجرا فرق کند ، ولی همچنان اهدافشان استوار و بدون تغییر باقی می‌ماند  .»
تاریخ معاصر ، کوچ و اسکان یهودیان به فلسطین اشغالی را در پنج مرحله متمایز نشان می‌دهد :
1- مرحله پیش از تأسیس رژیم صهیونیستی که در آن سازمان صهیونیسم جهانی نقش سرنوشت سازی را در مهاجرت جهودان و اسکان آنان در فلسطین اشغالی ایفا کرد . «علیرغم تلاشهای انجام شده برای تشویق به مهاجرت (به سرزمین موعود) جهودان تا بهار سال 1948 نتوانستند بیش از 66/5 درصد کل مساحت فلسطین را به تملک خود در آورند. » و در سه دهه میانی سال 1917 (صدور اعلامیه بالفور) تا سال 1948 (استقرار رژیم صهیونیستی) شاهد اوج فعالیتهای صهیونیستی هستیم . در آن برهه و در سایه دوره قیمومیت «گروهکهای نظامی صهیونیستی به حملاتشان علیه روستاهاو قتل عامهای دسته جمعی افزودند ، جهودان توانستند با فشار اسلحه یازده درصد از زمنیهای فلسطینی را پیش از پایان دوره قیمومت در 15 مه 1948 بدست آورند و رژیم صهیونیستی را روی همین زمینها ایجاد کنند .  »
با تعهد و پایبندی انگلستان مبنی بر تأسیس یک دولت برای قوم یهود و پیدایش تفکر تجزیه فلسطین میان اعراب و جهودان ، فعالیت یهودیان برای اسکان و به چنگ آوردن مساحت زمین های بیشتر و آماده شدن برای لحظه موعود ، متمرکز شد ، بطوریکه تعداد یهودیان در فلسطین به 650 هزار نفر در سال 1948 رسید و هنگامی که سازمان ملل قطعنامه خود را مبنی بر تجزیه فلسطین و دادن 55% از زمینهای فلسطینی به یهودیان صادر کرد ، این تصمیم بر اساس میزان و چگونگی تراکم واقعی یهودیان در آن زمان اتخاذ گردید .
2- پس از اعلان تأسیس رژیم صهیونیستی روند شهرک سازی و اسکان یهودیان جهت تقویت دولت و پشتیبانی از آن ادامه یافت و اخراج 750 هزار فلسطینی ، آنها را به پناهندگانی در خارج از سرزمین خویش تبدیل کرد .
بخش مهمی از سیاست اسکان پس از سال 1948 معطوف به اشغال هزاران خانه خالی متعلق به اعراب و همچنین توسعه طلبی در سرزمینهای عربی شد ، بنحوی که کنترل 78% آن را تا سال 1967 در اختیار گرفت . علاوه بر آن توسعه طلبی و شهرک سازی انبوه در داخل مرزهای رژیم صهیونیستی بویژه در مناطق الجلیل ، نقب و قدس در پیش گرفته شد .
3- پس از جنگ 1967 روند شهرک سازی و اسکان یهودیان در مناطق جدید اشغالی یعنی کرانه باختری ، نوار غزه ، جولان و صحرای سینا نیز پیگیری شد. تراکم شهرها در این مناطق بر اساس سیاست "عمل انجام شده" و بر این واقعیت سیاسی استوار بود . بر خلاف اوضاع پیش از سال 1967 که دولت انحصار طراحی اسکان ، شهرک سازی و اجرای آن را بر عهده داشت .
در سرزمین های اشغالی شاهد آن هستیم که اقدامات و ابتکارهای » مردمی « از سوی گروه های یهودی که خود را موظف به محقق ساختن خیال بازگشت به سرزمین "نیاکان" خود می دانستند صورت می گیرد . پنج هفته پس از جنگ ژوئن 1967 ساخت اولین شهرک در کرانه باختری شروع شد و در پی آن بسرعت روند ساختن این شهرکها چه در قدس شرقی و چه در سایر مناطق کرانه باختری و یا مناطقی مثل‌: نوار غزه ، جولان و صحرای سینا پا گرفت .
4- تعداد شهرک نشینان در زمان حکومت حزب کارگر در سالهای میانی 1992 تا 1996 در سرزمینهای اشغالی بالغ بر 69 هزار نفر (بجز قدس) بود . اما در زمان حکومتهای رابین و پرز 49 هزار نفر دیگر در مناطق کرانه باختری و نوار غزه بر تعداد فوق افزوده شد . بطوریکه تعداد آنها به 150 هزار نفر رسید . در قدس شرقی نیز به تعداد شهرک نشینان به میزان 33% ، یعنی 58 هزار نفر اضافه شد .
موضعگیری دو حزب سیاسی موجود در اسرائیل (لیکود و کارگر) در قبال شهرک نشینان تا حدودی بهم نزدیک است و کلاً چندان اختلاف نظری در مورد آن ندارند ، بنحوی که جفری ارنسون می‌گوید :» دولت حزب لیکود از ساختن 10 شهرک جدید سخن به میان می‌آورد ، در حالیکه بیشتر از یک شهرک نمی‌سازد و دولت حزب کارگر اعلام می‌کند که تنها یک شهرک ساخته شده است ولی ده شهرک احداث می‌کند . «
در زمان حکومت حزب کارگر میزان مصادره زمینها بطور بی سابقه ای افزایش یافت در حالیکه میزان مصادره زمینها به 8400 هکتار رسید ، در ضمن بیش از 300 هزار هکتار از سرزمینهای اشغال شده فلسطین از زمان امضای قرارداد اسلو مصادره شده است .(بر اساس قرارداد فوق) دولت حزب کارگر «متعهد شده بود که جهت رسیدن به راه حلی مشترک در مورد اختلافات اعراب و اسرائیل تا اطلاع ثانوی مجوز ساخت برای هیچ شهرک جدیدی صادر نکرد . اما دولت مذکور علیرغم چنین تعهدی دست به ابداع ترفندی جدید زد و آن این بود که روند ساخت و ساز را در شهرکهای قدیمی توسعه داد و در مقابل ، آن را امری معمولی توجیه نمود .  »
نتانیاهو از چنین ترفندی پرده برداشت و ضد و نقیض بودن ادعای حزب کارگر مبنی بر مخالفت با روند شهرک سازی را روشن ساخت . وی عنوان نمود : » میزان رشد تعداد شهرک ها در زمان حکومت حزب کارگر تنها در مدت چهار سال به 50% رسید که کار بی سابقه ای بوده است .  «
« در شرایطی که در 100 شهرک شاهد سیر صعودی جمعیت هستیم اما در این میان فقط 13 شهرک با کاهش جمعیت روبرو بوده است . بطور خلاصه می‌توان گفت دولت حزب کارگر در زمان نتانیاهو بانی طرح مهمی برای ساخت و ساز شهرکهای جدید بوده است که از نظر سیاسی ، اقتصادی و جغرافیایی در قیاس با شهرکهایی که دولت حزب لیکود در سال 1992 احداث نمود ، از موقعیت بهتر و مستحکم‌تری برخوردارند . »
دان مریدور وزیر دارائی اسرائیل علناً اظهار داشت که : » ما به اسحاق رابین و پرز مدیون هستیم ، چون در زمان حکومت آنها هزاران خانه ساخته شد و میزان جمعیت یهودیان در یهودا و سامریه (کرانه باختری) از 100 هزار نفر به 140 هزار نفر افزایش یافت . «
5- نخستین هدف نتانیاهو از همان ابتدا که قدرت را بدست گرفت آن بود که ضمن فعال نمودن روند ساخت و ساز شهرکها آن را توسعه دهد . در آوریل 1997 "مردخای" وزیر جنگ رژیم صهیونیستی دو مجوز برای احداث دو شهرک 400 واحدی مسکونی را در زمینی به مساحت 48 هکتار در دو ناحیه "جانیم" و "شعارتکفا" واقع در منطقه اشغالی کرانه باختری و در نزدیکی شهر فلسطینی "جنین" صادر کرد . همچنین مردخای با طرح احداث 53 واحد مسکونی در زمینی به مساحت 29 هکتار واقع در تپه وسطی و در نزدیکی شهرک "کارنی شمرون" در غرب کرانه باختری موافقت کرد .
دو هفته پیش از این مردخای با طرح ساخت 1550 واحد مسکونی در "جبعات زئیف" واقع در شمال قدس موافقت کرد ، همچنین طرحی در دست است که شهرک "معالیه ادومیم" را به شهر قدس ، از طریق احداث 1500 واحد مسکونی و یک هتل 3000 اطاقه مرتبط می‌کند .
در حال حاضر به بهانه بازسازی شهرکهای قدیمی ، صدها واحد مسکونی در کرانه باختری در حال احداث می‌باشد . این ساخت و سازها به نحو ذیل است :
 در شهرک "باکیر"   احداث  30 واحد مسکونی
 //     //       "برکان"        //      15  //     //
 //     //      "زرهاف"        //  20  //      //
 //     //      " کریات نتیف"  // 40 //       //
 //     //    "کادومیم"   //  40 //     //
در کنار این فعالیتها ، طرحهائی نیز در دست اقدام است که هدف از آن گسترش مناطق صنعتی اسرائیل در منطقه است ، بهمین جهت 950 هکتار زمین مصادره شد به اضافه 1200 هکتار از زمینهای کشاورزی فلسطینی‌هاکه در اطراف شهرکهای "آرام" ، "دالفیمنشیه" ، "ارتیل" . "عمونیئل" در کرانه باختری واقع شده بود .
همچنین 2/33% از سرمایه گذاریهای جدید در ساخت شهرکها در 6 شهرک از مناطق اشغالی سالهای 1948 و 1967 متمرکز شده است که فاصله زمانی بین این دو منطقه 5 دقیقه است که این شهرکها عبارتند از :
 شهرک معالیه ادومیم که تعداد جمعیت آن بمیزان 3400 نفر افزایش یافت .
 شهرک بیتار   که تعداد جمعیت آن بمیزان 4180 نفر افزایش یافت .
 شهرک افرات  که تعداد جمعیت آن بمیزان 2150 نفر افزایش یافت .
 شهرک کریات سیفر  که تعداد جمعیت آن بمیزان 1390 نفر افزایش یافت .
 شهرک الفییه منشیه  که تعداد جمعیت آن بمیزان 1030 نفر افزایش یافت .
 شهرک میتیاهو  که تعداد جمعیت آن بمیزان 1100 نفر افزایش یافت .
مرحله دوم ساختن شهرک "هارحوما" در کوه ابوغینم" :
در 21 آوریل 1991 اعلان شده که : 1850 هکتار از زمینهای روستاهای عربی صور باهر ، ام طوبا و بیت ساحور بمنظور ایجاد شهرکی بنام "هارحوما" مصادره شود . این شهرک 6500 واحد مسکونی در چارچوب طرح توسعه و عمران با صرف هزینه ای معادل 43 میلیون دلار ساخته خواهد شد که قرار است 30 هزار نفر یهودی در آنجا ساکن شوند که با پیروزی حزب کارگر در انتخابات سال 1992 اجرای این طرح به تعویق افتاد .
دولت کارگر اسرائیل بدین علت دست به ساخت این شهرک نزد چون بر طبق توافقنامه «صلح» میان اسرائیل و حکومت خودگردان عرفات قرار بر این شد که تصمیم گیری در مورد سرنوشت آینده شهر قدس به دور نهائی مذاکرات موکول شود و لذا طرفین متعهد شدند که از دست زدن به هر عملی که باعث نافرجامی در این گفتگوها شود ، پرهیز نمایند . هنگامیکه حزب لیکود در ماه مه 1996 زمام امور را بدست گرفت 20 نفر از نمایندگان این حزب از نتانیاهو تقاضا نمودند که فوراً دستورات مقتضی برای ساخت شهرک "هارحوما" را در بخش عربی قدس صادر کند ، در ضمن او را متهم کردند که به طرحهای اسکان یهودیان در قدس پایبند نبوده است . بنا براین نتانیاهو فوراً اعلام کرد که : » عملیات ساخت شهرک هارحوما حتماً انجام خواهد شد .«
هنگامیکه این شهرک ساخته شود تعداد یهودیان در قدس شرقی به 200 هزار نفر خواهد رسید که این موضوع توازن جمعیتی میان اعراب و یهودیان ساکن در آنجا را برهم می‌زند و برای اولین بار از زمان اشغال این شهر ، چنین عدم توازنی قطعاً بنفع یهودیان خواهد بود . تصمیم نتانیاهو در مورد احداث شهرک هارحوما نخستین تصمیمی بوده است که در مورد ساخت شهرکها در قدس از زمان کنفرانس مادرید در سال 1991 تابحال اتخاذ شده است . «هارحوما خطرناکترین شهرک یهودی است که تاکنون در کرانه غربی بنا شده است . نه فقط از نظر بزرگی مساحت و ایجاد اخلال در موازنه جمعیتی و جغرافیایی آن ، بلکه تأثیر استراتژیکی آن بر اوضاع عمومی این منطقه نیز مهم می‌باشد .چون برپایی آن باعث تجزیه کرانه غربی می‌شود . ساخت این شهرک عملاً کرانه باختری را تجزیه می‌کند و شمال آن را از منطقه جنوبی آن جدا می‌سازد و در پایان نیز محدوده متعلق به فلسطینییان را مورد تجزیه و احاطه شهرکها قرار می‌دهد . »
یک منبع رسمی صهیونیستی در رابطه با طرح صهیونیستها برای شهر قدس این نکته را عنوان نمود که در حال حاضر دولت صهیونیستی عملاً طرح جداسازی شهر قدس را با حومه آن به شیوه های ذیل اجرا می‌کند :
«1- افزایش جمعیت یهودیان از 500 هزار نفر به 800 هزار نفر که در مقایسه با جمعیت اعراب ساکن در قدس ، نسبتی بمیزان 90% به 10% است که چنین کاری برای مسئولان صهیونیستی بسیار آسان بنظر می‌رسد .  »
2- خرید زمینها و خانه های فلسطینی ها برای یهودیان مهاجر که از طریق بنگاههای معاملات ملکی و یا سیستمهای اداری صورت می‌گیرد فلسطینی ها را مجبور به فروش و واگذاری املاک خود می‌کند .
شهرک هارحوما نیز ، بخشی از طرح شهرداری است که بمنظور ساخت 20 هزار واحد مسکونی در بخش یهودی نشین می‌باشد . نتانیاهو سعی داشت تا شهرک سازی جدید در قدس شرقی را بعنوان طرح همزیستی اعراب  و اسرائیل جلوه دهد . او ادعا می‌کرد که طرح فوق تنها بمنظور ساخت و ساز شهرکهایی در قدس صورت می‌گیرد که بیش از 3000 واحد مسکونی برای اعراب و کمتر از این تعداد واحد برای یهودیان در نظر گرفته شده است . اما رژیم صهیونیستی هیچگاه به تعهداتش در قبال فلسطینی ها پایبند نبوده است .
رژیم صهیونیستی در سال 1980 دست به مصادره قطعه بزرگی از زمینهای قدس شرقی جهت ساخت شهرک «بسیجات زئیف» زد و در مقابل به ساکنان فلسطینی آن نیز وعده داد که به آنان اجازه خواهد داد تا در مجاورت «بیت حنانیا» 18 هزار واحد مسکونی را بنا کنند ، اما شورای شهرسازی و برنامه ریزی شهرداری چندین سال از احداث خانه های فلسطینی ها در آنجا جلوگیری کرد و پس از آن 16 هزار واحد مسکونی را که به فلسطینی ها قول ساخت آن را داده بود به 11 هزار واحد و سپس به 7500 واحد تقلیل داد و عاقبت هم به چنین وعده ای با گذشت 17 سال از آن عمل نکرد . تا جائیکه حتی اجازه ساخت یک واحد مسکونی را به اعراب فلسطینی در منطقه بیت حنانیا نداد .
در مقابل شهرک بسیجات زئیف را ساخت که در حال حاضر بیشتر از 35 هزار نفر شهرک نشین یهودی را در بر می‌گیرد . «همچنین هیچ فلسطینی مجاز نیست در شهر قدس خانه ای بیش از 3 طبقه بسازد. »
3- مرتبط ساختن شهرکها به همدیگر مثلاً شهرک هارحوما در دامنه کوه ابوغنیم نزدیک شهرک "رامات رامل" در محدوده شهرداری قدس قرار دارد ، که از طریق راههای پیچ در پیچ و کمربندی ، شهرکها را بهم متصل می‌کند هدف از چنین کاری در محاصره قرار دادن محله های عرب نشین این منطقه است ، بدین ترتیب که با ساختن شهرک هارحوما در منطقه جنوب شرقی و اتصال آن با شهرکهای جنوب غربی راه جنوب قدس بسته شود که تنها راه ارتباطی میان قدس و بیت لحم است . در نهایت این منطقه کاملاً زیر کنترل صهیونیستها قرار می‌گیرد . بطوریکه هر موقع بخواهند می‌توانند این راه را مسدود کنند . برای توضیح بیشتر باید گفت : این راه مستقیماً شهر قدس را با سرزمینهای سال 1948 و نیز با سرزمینهای هموار ساحلی مرتبط می‌کند . این بدان معناست که محدوده عربی آن از طریق کمربندی های دایره‌ای بیرونی که بخش جنوبی کرانه باختری (بیت لحم و شهر الخلیل) را به بخش شمالی آن در (رام الله و نابلس) متصل می‌کند با احداث چنین مسیری در حاشیه قرار خواهد گرفت .
سوای از آن دولت نتانیاهو تسهیلات ویژه ای را برای مهاجرین جدید یهودی و زوجهای جوان بمنظور اقامت در مناطق شهرک نشین کرانه باختری و قدس قائل شد . همچنین وزارت مسکن اسرائیل اعلام نمود که : کمک به متقاضیان آپارتمانهای جدید را در 110 شهرک تمدید کرده است . طبق این بیانیه واجدین شرایطی که می‌خواهند آپارتمانهای جدیدی را بخرند وام مسکن بمیزان 10 تا 150 هزار شیکل (واحد پول اسرائیل) برای آنها در نظر گرفته شده است . در این راستا 84 شهرک رسماً بعنوان مناطق در حال پیشرفت و نوسازی اعلام شد.
ب : نقاط مبهم کشمکش اعراب با صهیونیستها
زمانیکه سادات به قدس سفر کرد ، بسیاری چنین تصور می‌کردند که هدف از این دیدار برداشتن گامهای اولیه برای صلح نمی‌باشد . علیرغم چنین تصوری رئیس جمهور وقت مصر تنها به پذیرش صلحی محدود بسنده نمود ، بی آنکه مناقشه بلا تکلیف فلسطین را در نظر داشته باشد . لذا اکثر روشنفکران عرب در زمینه مخالفت با روند بهبود روابط ]با اسرائیل[ حتی پس از پذیرش رسمی آن از سوی سران سازمان آزادیبخش فلسطین موضع خود را تغییر ندادند . همچنین آنها به موفقیت مذاکرات قرارداد صلح اسلو که بظاهر بنام فلسطینی ها انجام گرفت نیز خوش بین نیستند و آن را عدول از اعاده حقوق حقه مردم فلسطین می‌دانند . با توجه به چنین رویکردهایی ، بطلان آن پنداری که در مورد سفر سادات به اسرائیل در اذهان برخی از صاحب نظران وجود داشت به اثبات رسید و ماهیت ناسالم اقدام سادات را در دست زدن به سازشی ننگین روشن ساخت و نشان داد که نه تنها رسیدن به صلحی تک محوری نمی‌تواند مؤید صلحی واقعی باشد ، بلکه در تضاد با آن نیز هست .
اما حقیقت آن است که این رژیم تمایلی به پایان دادن جنگ در منطقه ندارد و حتی می‌خواهد به کشورهای منظقه نیز به این دلایل تسلط داشته باشد :
1- مهمترین دلیل بر این گفته پافشاری رژیم صهیونیستی مبنی بر داشتن سلاح اتمی است که صهیونیستها را در ردیف «ابرقدرتها» در منطقه قرار می‌دهد .
2-دلیل دوم نیز طرحهای رژیم صهیونیستی جهت کنترل منطقه از لحاظ اقتصادی و سیاسی است . در این رابطه شیمون پرز در یکی از نشستهایش در اکتبر 1994 اعلام کرد :» مصر چهار دهه منطقه را رهبری کرد و به نابودی و ویرانی کشاند ، اما خواهید دید وقتی اسرائیل رهبری منطقه را بر عهده بگیرد چگونه آن را آباد خواهد کرد . «
3- و اما دلیل سوم را باید در نحوه سیاستگذاری و دیپلماسی مبهم رژیم صهیونیستی از سوی نخبگان این رژیم دانست و انگیزه های رفتاری آنها را تشخیص داد که تا چه حد می‌توان به این رفتارها و سیاستها اطمینان کرد و آنها را درستکارانه تلقی نمود . ما به کرات شاهد نمونه مهمی از اینگونه سیاستهای دوگانه از سوی اسرائیل بوده ایم . از جمله مواضع سرسختانه اسحاق رابین در قبال مصر که این کشور را متهم به تندروی کرد در حالیکه مصر نخستین کشور عربی بود که با رژیم صهیونیستی مصالحه کرد و اولین پیمان «صلح» را بست . بدبینی‌های رژیم صهیونیستی تا بدان جا پیش رفت که صهیونیستها را برای وقوع یک جنگ تمام عیار آماده ساخت . رابین در شرایطی این مسأله را عنوان کرد که وزارت خارجه اسرائیل طرحی را برای مجازات مصر در دست تهیه داشت . بدلیل اینکه مواضع منفی را در پیمان منع سلاحهای اتمی در مورد رژیم صهیونیستی اتخاذ کرده بود که خبر آن در روزنامه "ها آرتص" مطرح شد .
در طرح مذکور چندین پیشنهاد از جمله درخواست اسرائیل از واشنگتن جهت کاهش میزان کمکهایش به مصر و همچنین دست زدن به یک حمله تبلیغاتی و سیاسی گسترده بر علیه دولت مصر ، گنجانده شده بود . هرچند وزارت امور خارجه رژیم صهیونیستی سعی کرد که اهمیت این خبر را بی اعتبار تلقی کند . اما صهیونیستها فوراً اقدامات خود را بمنظور متنبه نمودن مصریان از سر گرفتند . از جمله اینکه هواداران رژیم صهیونیستی در روزنامه های آمریکایی "واشنگتن پست" و "نیویورک تایمز" به بهانه های متعدد به انتقادات شدیدی از مصر پرداختند .
همچنین روزنامه های موجود در اسرائیل نیز مصریان را مورد انتقادات شدید خود قرار داده و آنها را متهم به عدول از تعهداتشان در قبال رژیم صهیونیستی بر طبق قرارداد صلح ]مصر و اسرائیل[ کردند و به طرح مسائلی چون درخواست مصر جهت بررسی وضعیت نیروهای چند ملیتی در صحرای سینا ، خودداری عمرو موسی وزیر امورخارجه مصر از دیدن محل یادبود قربانیان نازیسم و اجتناب نمودن حسنی مبارک رئیس جمهور مصر از سفر به رژیم صهیونیستی (البته به استثناء شرکت وی در مراسم تشییع جنازه رابین و برپائی اجلاس سران عرب در اسکندریه میان مبارک ، فهد و اسد که به اعتقاد رابین ، این اجلاس به هدف جلوگیری از روند بهبود رابط میان رژیم صهیونیستی با کشورهای عربی و اسلامی بوده است ) اقدام کردند و آن را ناشی از پیشگیری مشی مخالفت وزارت امور خارجه مصر با رژیم صهیونیستی بر شمرد و اینکه مصر در تلاش است تا از برقراری روابط میان رژیم صهیونیستی با برخی از کشورهای آفریقایی همچون (تانزانیا ، جیبوتی و جزایر کومور) جلوگیری بعمل آورد . روزنامه "جروزالم پست" مقاله ای از شلومو رسکین رئیس یکی از نهادهای دینی اسرائیل به چاپ رساند که در آن داستانی از تورات در مورد ]حضرت[ یوسف  ذکر شده بود که برادران یوسف  هنگامی که او ضعیف بود بدترین بدیها را در مورد او روا داشتند و وقتی او قوی شد و به مقام وزارت مصر رسید از گناهان آنان گذشت و به آشتی با آنان رغبت ورزید .
یوسف واقعاً با برادرانش آشتی کرد و آنان را ادب کرد و وادارشان کرد تا به گناهان خویش اقرارکنند و اشک ندامت همانند جویبار بریزند «چون فرض بر این است که انسان باید واقعاً به یقین برسد که دشمنش پشیمان شده و از ستمکاریهایش دست کشیده ، پیش از آنکه دست در دست وی بگذارد و از اقدامات احتیاطی در مورد وی دست بکشد ، چون در غیر اینصورت خود را در معرض خطر دشمنی پنهان وی قرار خواهد داد . »
نویسنده مقاله آنگاه نتیجه گرفته است که دولت صهیونیستی می‌بایست مطمئن شود از اینکه دشمنانش  واقعاً پشیمان شده اند یا نه ، قبل از اینکه اشتباه دیگری مرتکب شود و گمان کند که صرف امضای موافقتنامه هایی چون قرارداد "کمپ دیوید" کینه را از دلهایشان بیرون ساخته است .
4- دلیل چهارم تأکید رژیم صهیونیستی بر محور معنوی کشمکش است که آن را از طریق حاکمیت یکجانبه خود بر قدس ، بدون در نظر گرفتن حقوق مسلمانان و مسیحیان دنبال می‌کند . کنست (پارلمان اسرائیل) در 23 ژانویه 1950 تصمیم گرفت شهر قدس را پایتخت دولت عبری اعلام کند . یهودیان اشغال قدس را نوعی محقق ساختن رویای تاریخی خود یعنی بازپس گیری شهر داود پس از یکهزار و هشتصد و سی و سه سال می‌دانند .
هنگامی که ارتش رژیم صهیونیستی در سال 1967 به قدس یورش برد «"شلوموگورین" خاخام یهودیان اشکنازی در میان سربازانی که در برابر دیوار ] ندبه[ ایستاده بودند و سنگهای بزرگ و قدیمی آن را با دستهایشان لمس نموده گوئی اینکه دارند تاریخ را از خواب بیدار می‌کنند ایستاد و چنین گفت : » من ژنرال شلومو ، رئیس خاخامهای ارتش دفاعی اسرائیل هستم ، به اینجا آمدم و با خود عهد کردم که برای بار دیگر اینجا را ترک نکنم « و هنگامی که وی سخنانش را به پایان برد ، سرهنگ گور به خبرنگار رادیو اسرائیل گفت : » این شهر مقدس شهر ماست که ژنرال حاییم بارلیف سخنان وی را قطع و آن را با افزودن این عبارت چنین تصحیح کرد که : این شهر ما تا ابدیت است .« »
در 28 ژوئن 1967 موشه شاپیرو وزیر کشور رژیم صهیونیستی بیانیه ای صادر کرد مبنی بر توسعه محدوده ای که زیر نظر شهرداری قدس قرار دارد . بنابر این تصمیم ، محدوده شهرداری قدس تا فاصله 9 مایل از طرف شمال تا مجاورت حومه شهر البیره پیش رفت و 10 مایل از سوی جنوب تا حومه بیت لحم توسعه یافت . در نتیجة این تصمیم ، مساحت قدس از 27 مایل مربع به 67 مایل مربع با توجه به اکثریت جمعیت یهودی آن افزایش یافت .
دگرگونیهای فعلی در شهر قدس نقض صریح قراردادهای ژنو و بطور اخص قرارداد مربوط به حمایت غیر نظامیان در هنگام جنگ است که اشغالگران را نسبت به عدم تغییر آثار مادی ، طبیعی ، عمرانی ، انسانی و جغرافیایی شهر و ابنیه های قدیمی چون هیکل سلیمان و احترام گذاردن به هویت فلسطینی آن و اموال مردم ، ملزم می‌سازد .
مسجد الاقصی بخاطر قدمتی که در تاریخ اسلامی دارد از ارزش والا و شهرت مهمی برخوردار است و نشان دهنده سمبل معماری اسلامی-عربی در این شهر مقدس می‌باشد . صهیونیستها از سالها پیش در تلاش بوده‌اند که این  مسجد را در حصار کشیده و بر پایه های ساختمانی آن تأثیر بگذارند بنابراین باکندن تونلهائی در اطراف آن و حفاری در پی های بنای مذکور مقدمات فروریزی ساختمان را مهیا ساخته تا هیکل (] سلیمان)[ یهودیان را آنجا برپا کنند .
نتانیاهو معتقد بود که با سرسختی اصولی و نیروی نظامی می‌توان وضعیت این شهر مقدس را یکسره نمود و به آسانی رنگ و بوی یهودیت بر آن تحمیل کرد . در جای دیگر او می‌گوید :» در آنچه که اعراب نمی پذیرد فردا به آن تن می دهند به شرط آنکه خواسته هایشان پذیرفته نشود و در برابر آن ایستادگی صورت نگیرد.«  او از آنچه که میان غریبه و آشنا معروف است چشم فرو می‌بندد و آن اینکه این شهر مقدس از جایگاه مهمی در نزد جهان اسلام و مسیحیت برخوردار است .«
فقط کسی که به جایگاه قدس ناآشنا می‌باشد ممکن است تصور کند که یک اقدام بزرگ سیاسی و تحریک آمیز از این نوع و در این حجم بویژه در مورد قدس ممکن است برای جهان عرب و اسلام عواقبی نداشته باشد و یا هیچگونه آسیب سهمگینی به "روند صلح" وارد نسازد .
رژیم صهیونیستی و تمام کسانی که با مواضع این رژیم همراهی دارند در اشتباه هستند که فکر می‌کنند ، می‌توانند امروز یا فردا یک رهبر وطن پرست فلسطینی را پیدا ‌کنند که او را در قبال یک عمل انجام شده در مورد قدس قرار دهند ، چون رهبران فلسطین متقاعد شده اند که بی تفاوتی نسبت به اوضاع قدس مستوجب عقوبت دنیوی و کیفر اخروی است . آنچه از نظر تاریخی به ثبات رسیده آن است که آشفتگی اوضاع قدس همیشه منجر به نابسامانی در تمامی کشورهای منطقه ] خاورمیانه[ از سرزمین شام گرفته تا کشورهای بین النحرین (عراق) ؛ مصر ؛ شبه جزیره عربستان و فارس (ایران) شده است . هیچ فرد عربی امکان ندارد به یک فلسطینی بگوید : » بروید با خدای خود و از قدس و عربی بودن آن دفاع کنید .« در غیر اینصورت چه دلیلی وجود دارد که قضیه قدس در گستره پهناوری از منطقه جنوب شرق آسیا تا مراکش و از اجلاس سران اسلام آباد تا کمیسیون قدس در رباط مطرح شود و اینک بیش از یک میلیارد و دویست میلیون مسلمان مخاطره آمیز بودن آنچه که در قدس می‌گذرد را بیش از هر زمان دیگر درک می‌کنند .
اگر کسی به تاریخ رجوع کند و پیشینه صلح اعراب و اسرائیل را در ادوار گذشته مورد بررسی قرار دهد در می‌یابد که چند بار روند جستجوی برای صلح   بخاطر اختلاف نظر در مورد مسأله قدس متوقف شده است . بعنوان نمونه یکی از دلایلی که منجر به تعلیق درآمدن مذاکرات مصر و اسرائیل در مورد خودمختاری فلسطینی‌ها شد نرسیدن طرفین به توافقی مشترک در مورد مسأله قدس بود .
همچنین تعیین سرنوشت آینده این شهر نزدیک بود مذاکرات و موافقتنامه های کمپ دیوید را به بن بست بکشاند که این مسأله در آن موقع میان دو طرف بطور موقت بوسیله نامه هایی همراه با توافقتنامه‌هائی که نزد دولت آمریکا به ودیعه گذاشته شده بود فیصله یافت . سادات در آن زمان نامه ای برای همتای آمریکائی خود نوشت و در آن اظهار داشت : » مصر ، شهر قدس عربی را بخشی از سرزمینهای کرانه اشغال شده باختری می‌داند و آنچه که بر کرانه باختری اشغال شده منطبق می‌شود بر قدس نیز منطبق است .« همان وقت بگین در نامه مشابهی چنین پاسخ داد : "کنست پارلمان اسرائیل" در تاریخ 28 ژوئیه 1967 تصویب کرد که شهر قدس پایتخت دولت اسرائیل است و قدس یک شهر یکپارچه و غیر قابل تجزیه است  « اما پاسخ کارتر به دو طرف چنین بود : » موضع ایالات متحده امریکا در قبال شهر قدس همچنان به قوت خود باقی است و ضمیمه سازی آن را به سرزمین اسرائیل به رسمیت می‌شناسد . « و در ضمانت نامه ای که بوش و بیکر به فلسطینی‌ها در آستانه کنفرانس مادرید ارائه دادند چنین آمده است که : » دولت آمریکا معتقد است ، طرفین حق دست زدن به عملی که بر روند مذاکرات دور نهایی تأثیر بگذارد را ندارند .  «

* برگرفته از کتاب اعراب به چه امید با دشمن خود صلح می‌کنند ؟! نوشته محمد علی فقیه استاد دانشگاه بین المللی ناصر در مصرادامه دارد...


| شناسه مطلب: 153380







فیلم

خبرگزاری بین المللی قدس


خبرگزاری بین المللی قدس

2017 Qods News Agency. All Rights Reserved

نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.